مسعود رجوی و «پرچم»اش از «جیم» تا «عین جیم»
این مطلب دربرگیرنده کتابچه «پرچم» نوشته مسعود رجوی است که نکات قابل تأملی دارد و چنانچه از متن آن برمیآید، سال ۱۳۸۱ تدوین شدهاست. آشنایی با آن، بویژه نانوشتههای بین سطور، برای کسانیکه جانب مجاهدین را میگیرند یا از آن انتقاد میکنند، هر دو، ضروری است و باید با دقت و حوصله روی آن مکث کرد. دوستی (که نه چوخبختیار است و نه دستش از دور بر آتش) میگفت بعد از مرور کُل کتاب، سرگیجه گرفتم و انگشت به دهان ماندم.
از نظر من اما، میتوان خود را هم مخاطب دید و به دیدار خویشتن رفت.
در آذر ماه ۱۳۵۳ مقالهای در حدود ۱۰۰ صفحه بنام «پرچم مبارزه ایدئولوژیک را بر افراشته داریم» توسط تقی شهرام توزیع میشود که به بررسی جهت انتخاب ایدئولوژی برای سازمان و جمعبندی نظرهای ارائه شده پرداخته بود. آن مقاله نیز به اختصار «پرچم» نامیده میشد. این متن با مقاله تقی شهرام که انگیزه نگارش و موضوعش چیز دیگری بود، اشتباه نشود.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
ثبت وقایع، برای مبارزه با فراموشی است
کتابچه حاضر(پرچم)، تا پیش از بمباران مجاهدین و حضور آمریکاییها در عراق، در قرارگاه اشرف، حُکم «رساله عملیه» را داشتهاست. اینکه حالا چه توصیفی از آن میشود اهمیتی ندارد و واقعیتی را که گفتم تغییر نمیدهد. همچنین حاشیهنویسیهای رژیمپسندانه بر کتابچه مزبور و انتشار بخشهایی از آن توسط اضداد مجاهدین در سالیان پیش، نمیتواند بر تمامی آن گرد و غبار بپاشد.
...
مقصود از ارائهِ این مطلب، جانبداری یا رویارویی با گروه و سازمانی نیست. مرزبندی من در درجه نخست با مدعّیان صاحب اختیاری جهان، با دشمنان آزادی و با قاتلین زندانیان سیاسی است که از پستان دین شیر دنیا میدوشند.
پس ز نقش لفظهای مثنوی
صورتی ضال است و هادی معنوی
در نبی فرمود کین قرآن ز دل
هادی بعضی و بعضی را مضّل
أَلَا وَإنَّ الدَّعِی ابْنَ الدَّعِی قَدْ رَکزَنی بَینَ اثْنَتَینِ: بَینَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه
پرچم
منظور پرچم امام حسین است که مجاهدین میگویند وارث حقیقیاش هستند
فهرست مطالب
۱- شاخصهای عملیات جاری پیشواز «سین آ»(پیش به سوی سرنگونی)
بحث تشکیلاتی – ایدئولوژیک
۲- فصل اول: تعریف مجاهد خلق و شرایط عضویت در سازمان
۳- فصل دوم: ارتش آزادیبخش
۴- فصل سوم: مفهوم و علائم انقلاب مریم
۵- فصل چهارم: عارضهها و رهنمودها
۶- فصل پنجم: تطهیر و انقلاب
۷- فصل ششم: مرزهای سرخ تشکیلاتی – ایدئولوژیک +بحث «مسلح شدن به تئوری انقلاب مریم»
۸- فصل هفتم: طعمه شناسی
۹- فصل هشتم: تذکرات
۱۰- فصل نهم: تناقضات «ج»(جنسیت و تمایل به جنس مخالف) محور اصلی ع.ج (عملیات جاری)
۱۱- فصل دهم: مفهوم صفر صفر و صد صد
۱۲- فصل یازدهم: الزامات تشکیلاتی – ایدئولوژیک «س آ»(سرنگونی و آمادگی)
۱۳- فصل دوازدهم: تشکیلات برادران
جمعبندی تشکیلاتی – ایدئولوژیک(خانه تکانی...)
۱۴- فصل سیزدهم: هیئت تشکیلات
۱۵- فصل چهاردهم: سلسله مراتب تشکیلاتی و فرماندهی برادران
...
«شاخصهای عملیات جاری»
نکات رهبری در مورد برگزاری نشستهای ع.ج (عملیات جاری)
اصل بر این است که در عملیات جاری به هدف بزنیم و آخ رژیم را در بیاوریم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ضوابط جمع:
۱. جمع باید بداند که مسؤول عملیات جاری کیست و خودش را با مسؤول نشست کوک کند.
۲. جمع اگر در مورد نشست یا مسؤول آن حرفی دارد، پیشنهادش را بدهد.
۳. باید توجه کرد که به قلب قضیه زدهایم یا داریم فاکت به فاکت میرویم.
۴. باید دید فاکت دقیق(است) یا غیر دقیق، اگر فاکت دقیق نیست نگوئید، زیرا به فرد هیچ کمکی نمیکند.
۵. به مجاهد خلق ترحم نباید کرد، سازش نباید کرد.
۶. اشکال و ایرادگیری غیر دقیق نکنید، به افراد پیله نکنید.
۷. از قد و قواره افراد ایراد نگیرید، از قدیم و از بچگی افراد ایراد نگیرید.
۸. مسؤولیت جمع انقلاب کردن سوژه است، مثل بورژوایی که سرمایه دار است، طعمه نیز برای خودش سرمایهای دارد که بالا کشیده و نمیخواهد از دست بدهد. جمع باید این سرمایه را از او بگیرد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ضوابط مسؤول نشست:
۹. شرط اول مسؤول نشست کنترل مواد فوق است.
۱۰. باید اصل و فرع کرد و به موضوع اصلی پرداخت.
۱۱. هر چه شما خطا و غیر دقیق شلیک کنید یا بیراهه بروید به جیب سوژه میریزد. شاخص این است که وقتی با سوژه میجنگید جیب سوژه را پر نکنید. مواضع سوژه را مستحکم نکنید. شما باید سوژه را از سنگرش بیرون بکشید.
۱۲. شما حق ندارید افراد را پریشان کنید.
۱۳. ما کلان معامله داریم نه یک قران و ده شاهی.
۱۴. در فرد شکاف ایجاد نکنید، باید تشخیص بدهید پشت چه چیزی گیر کردهاست.
۱۵. قدرت، هیبت و فایده عملیات جاری در این است که من را از ته دره به لب جاده برسانید و بجایش رژیم را به ته دره بیاندازید. بزبان ساده سود ما در چیست و زیان دشمن در چیست. مسؤول نشست دنبال این مسئله باشد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ضوابط سوژه:
۱۶. سوژه برای «دوئل» و «جدل» نیامدهاست.
۱۷. سوژه باید فاکتها را گوش کرده و تصویر خودش را ببیند.
۱۹. سوژه نباید وقت جمع را بگیرد. نشست ۶ روزه را به نشست ۶ ساعته و نشست ۶ ساعته را به ۴۵ دقیقه تبدیل کنید.
۲۰. اگر سوژه صداقت داشته باشد میتواند جمع را به نقطه اصلی برساند. اصل مسئله این است که شما تا کنون به ریشه یعنی «ج» نزده اید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فصل اول: تعریف مجاهد خلق و شرایط عضویت در سازمان
پیشواز «سین آ»(پیش به سوی سرنگونی)
بحث تشکیلاتی – ایدئولوژیک
...
۱- هر سازمان و حزب و تشکیلات انقلابی با سه چیز مشخص میشود:
الف. ایدئولوژی راهنمای عمل که تعیین کننده جهان بینی و سمت گیری تاریخی و طبقاتی آن است(ریشه)
ب. تشکیلات و سازمان درونی که ظرف حیات و عامل برپایی آن است(ساقه)
ج. خط مشی سیاسی و استراتژیک که تنظیم رابطه آن سازمان را با جامعه و قدرت حاکم بر آن مشخص میکند و سازمان به این وسیله هدفهای خود را گام به گام محقق میکند(میوه)
۲- رابطه عضویت و رابطه ارگانیک = رابطه اندامواره با همان گروه خون، با همان نبض و سلسله اعصاب و واکنشها
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضو ها را نماند قرار
۳- در سلسله مراتب تشکیلاتی عضویت کیفیترین مرز است.
مجاهد خلق = عضو سازمان با هفت خصوصیت مشخص میشود و هر کدام از این هفت ویژگی را از دست بدهد عضویتش ساقط میشود.
- قبول آگاهانه و مختارانه ایدئولوژی اسلام و تشیع انقلابی بمعنای ضد استثماری و ضد آخوندهای ارتجاعی با پایبندی به شعائر.
- انقلاب پذیری یعنی ضد ایدئولوژی جنسیت و فردیت با پایبندی به بندهای انقلاب درونی مجاهدین بخصوص هژمونی خواهران ذیصلاح مجاهد(شورای رهبری)
- قبول آگاهانه استراتژی با پایبندی به ارتش آزادیبخش و سیاستهای انقلابی(ضد شیخ و شاه = ضد استبداد و وابستگی)
- تشکیلات پذیری = انضباط آهنین = دستورپذیری تشکیلاتی = فرمانپذیری نظامی = قبول سانترالیزم(ضد لیبرالیزم و مسؤولیت گریزی)
- انتقاد پذیری = جهاد اکبر = مبارزه وقفه ناپذیر ایدئولوژیک درونی = عملیات جاری با تضمین جمعی
- شهادتپذیری
- حرفهایبودن(تمام وقت)
۴- عضویت با مجموعهای آموزشهای تئوریک(علمی و فلسفی و تاریخی و سیاسی و اقتصادی) و همچنین با آزمایشهای عملی(نظامی و عملیاتی) محرز و تصویب میشود. تا احراز شرایط لازم هر چند سال هم که طول بکشد نباید ابلاغ عضویت نمود. عضویت بایستی رسماً ابلاغ و با سوگند حضوری و مکتوب مسجل شود.
۵- شرایط کاندیدای عضویت(K) همان شرایط عضویت و تلاش برای احراز آن است.
۶- برادری که به ارتش آزادیبخش آمدهاست و شرایط کاندیدای عضویت را دارد پس از دوره شش ماهه پذیرش وارد یگان رزمی میشود و کاندید دوم عضویت است به شرط دارا بودن شرایط و عبور از آموزشهای نظری و آزمایشهای عملی سه سال پس از ورود به ارتش آزادیبخش کاندید اول عضویت و در خاتمه پنج سال عضو سازمان میشود.
۷- بنابر این در ارتش آزادیبخش عضو مجاهدین داریم یا کاندید عضویت، رزمنده غیر مجاهد (هم) که بطور انفرادی به قرارگاههای مجاهدین پیوستهاند از روز اول در تقاضانامه فرم پرسنلی وضعیت ایدئولوژیک آنها مشخص بوده و به ضوابط قرارگاههای میزبان و همچنین به عملیات جاری با تضمین جمعی ملتزم هستند.
۸- هوادار: کسی است که ایدئولوژی و خط مشی سیاسی – استراتژیک(ارتش آزادیبخش) را قبول دارد و مدافع آن است و در همین راستا کار و کمک میکند اما هنوز بطور حرفهای تشکیلات پذیر و رزم آور نشدهاست.
H3: هوادار در رابطه(که مقداری کار و کمک میکند)
H2: هوادار نیمه وقت(سه روز در هفته)
H1: هوادار حرفهای تمام وقت که لا اقل سه سال بطور مستقل و حرفهای در ارتباط با تشکلهای هوادار سازمان کار کردهاست.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فصل دوم ارتش آزادیبخش
۹- خصوصیات یک ارتش
ارتش عالیترین و متکاملترین و کم شکافترین ساختار اداری و سازماندهی در تاریخ بشر است. زیرا انسان مجبور بوده برای جنگیدن با دشمن و برای حفظ خودش از ضربات به حداکثر:
- جمع گرایی
- نظم پذیری
- انضباط
- سرعت عمل
- فرمانپذیری
- بستن شکافها در برابر دشمن
- و بالاترین تکنیک و تاکتیک
روی بیاورد.
- لباس متحد الشکل، صبحگاه و شامگاه، نظام جمع، آنکادر کردن و همه آئینها و تشریقات نظامی و حتی موزیک نظامی در همین راستاست.
- سنگ بنای ارتشهای ارتجاعی، جهل و اجبار و تقسیمبندیهای طبقاتی برای دفاع از طبقه حاکم است. اما نقطه عزیمت یک ارتش انقلابی، آگاهی و اختیار و قبول داوطلبانه حداکثر نظم و انضباط برای تحقق یک آرمان انقلابی است.
- خلقهایی که مبارزات آنها به حد یک ارتش آزادیبخش و انقلابی تکامل پیدا کردهاست قطعاً پیروز میشوند.
۱۰- ارتش آزادیبخش ملی ایران عالیترین ثمره و بیمهنامه مبارزات صد ساله مردم ایران از مشروطه به بعد است که مجاهدین آگاهانه پس از طی کردن و حذف خط مشیهای دیگر برای سرنگونی دشمن ضد بشری بنیاد گذاشتهاند.
۱۱- این ارتش سرزمین ندارد و نباید سرباز مدافع داشته باشد و تمام عیار میجنگد زیرا:
الف. استراتژی جنگ آزادیبخش نوین تکیهاش بر زمین آزادشده نیست و نمیتواند باشد چون در تهاجم مطلق جواب دارد و نه در تدافع.
ب. در خاک خارجی تجمع نیروی انبوه کَمّی جواب ندارد و تأکید روی کیفیت و عنصر داوطلبِ پایبند به عملیات جاری است.
ج. هژمونی و فرماندهی خواهران.
د. موتور محرک، عنصر مجاهد انقلاب کرده و بدون اسکان[طلاق داده] است.
۱۲- سازمان مجاهدین خلق ایران در ارتش آزادیبخش آزمایش تاریخی پس میدهد و به کمال میرسد هر مجاهد خلق یک افسر ارتش آزادیبخش است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فصل سوم - مفهوم و علائم انقلاب مریم
۱۳- تعریف انقلاب مریم = بندهای ناشی شده از کسر رهایی = شورای رهبری(کسر رهایی =کسری است که در صورت، رهبری عقیدتی و در مخرج عدم حمل تناقض و نتیجهاش مساوی است با رهایی)
راهبری عقیدتی = سلاح بی همتا = سرچشمه رهایی و توانائیهای مجاهدین و ارتش آزادیبخش
- در صورتیکه سلاح انقلاب و عملیات جاری بر زمین گذاشته شود نه ارتش خواهیم داشت و نه آلترناتیو انقلابی.
- این سلاح در سیاست و استراتژی بیش از حمایت از یک ابر قدرت برای ما عمل کرده و در ۱۲ سال گذشته آزمایش پس دادهاست.
- این سلاح، ضد جنسیت و فردیت فروبرندهاست.
- ضرورت این سلاح تنها پس از ضرورت درک استراتژیک و سیاسی آن برای سرنگونی میسر است. والّا درک و دریافتهای فردی، خصلتگرایانه و ریاضتکشانه خواهیم داشت.
- این بالاترین و والاترین حماسه ایدئولوژیک عصر ماست.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۴- علائم عبور:
۱) [سوژه] شهامت شیرجهرفتن و جسارت ایدئولوژیکی برای بیرونریختن تناقضات دارد و خودش بی طاقت است تا هر چه سریعتر و مسؤولانهتر خود را پاکیزه نماید و بنابراین خود پیشقدم بردن آبرویِ کاذبِ خود میشود تا آبروی رهایی بخرد.
...
- هدف از تناقضنوشتن، تعیین داوطلبانه مختصات درونی برای جستجوی راه حل و پرتاب به جلو است.
- نوشتن تناقض = عملیات شناسایی موقعیت و مختصات درونی و ایدئولوژیکی برای پیداکردن دهانه آتش دشمن تا با تضمین جمعی و آتشباری سنگین صد برابر درهم کوبیده شود.
- هدف اقرار کشیشی برای آرامش وجدان بطور کاذب نیست.
- هدف حرمتشکنی و پردهدری واشاعه زشتی و منکر نیست.
- هدف سرکوفتزدن و اعمال فشار نیست.
- سمتگیری به جانب خشکشدن تناقض دانی و سفیدشدن قلب و ضمیر است.
۲) از لیبرالیسم(ولنگاری و ولگردی) سیاسی و استراتژیک و ولگردی تشکیلاتی و ایدئولوژیک بغایت منزجر است. به انضباط آهنین هم در ایدئولوژی و شعائر پایبند است.
۳) مشکل کرسی و رده و بالا و پایین کارکردن در اینجا و آنجا ندارد. چون پارهای از همان رهبری و همان رهبری و همان سازمان و ناموس ایدئولوژیکی اوست.
۴) در عملیات جاری بر مشکل طلاق، و «ج»(جنسیت و تمایل به جنس مخالف) غلبه میکند، آن میدان را فتح میکند، تحت کنترل در میآورد و تناقضات مربوطه را بلادرنگ با تهاجم حداکثر و با آتشباری سنگین در هم میکوبد.
۵) تا مغز استخوان و بدون تظاهر و فرمالیزم به بند «د»(پذیرش هژمونی خواهران توسط برادران) معتقد و پایبند است.
۶) هرچه بیشتر دریافت کند از خود تهیتر میشود. خود را هرچه عامتر میکند و نه خاصتر و ویژهتر. یعنی برعکس حالتی که دریافتِ سم، و فاسد کنندهاست.
۷) در عملیات جاری میخواهد بقیه را هم علیه دشمن ضدبشری در انقلاب ذوب کند و در این راه اول از همه از خودش مایه میگذارد.
۸) به کیسه ارتش و سازمان و رهبری چیزی میریزد نه اینکه فقط برداشت و برای خود خرج کند.
۹) با عملیات جاری و آتشباری و تهاجم سنگین حتا اگر در موردی شکست بخورد یا بلغزد، بلادرنگ از جا برمیخیزد، «واو»(بیهوده و وامانده) نمیشود و به حفظ سنگر انقلاب و پاککردن آثار شکست از روح و روان خود قیام میکند.
۱۰) هیچ نشانهای از درخود بودن و استیصال ندارد و سراپا اهل پاسخگویی و پرداخت و مسؤولیت است و خدا را هم به آن شکر میگذارد.
- درخود بودن یعنی پاسخگو و مسؤولنبودن، یعنی غرق در حسابهای ذهنی و انواع توهمات بودن.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فصل چهارم – عارضهها و رهنمودها
۱۵- آدمی برای پرهیز از مسائل حقیقی خودش(ج و ف=جنسیت و فردیت) و برای فرار از فاشکردن حقیقت به انواع و اقسام مقولات ذهنی یا فلسفی و یا سیاسی و یا استراتژیکی و یا تشکیلاتی چنگ میزند تا پشت آن سنگر و موضع بگیرد و در قدم بعد و از این سنگر خود ساخته، دست به تهاجم بزند.
مثلاً مناسبات یا ع. ج (عملیات جاری) را عَلم کند یا مسائل فلسفی و سیاسی عنوان کند.
چاره کار در این است که اصل دعوا را بشناسیم، بشکافیم تا قُطر زره «ن»(نرینه وحشی) بر ملا شود.
۱۶- اگر کسی اعتماد نداشتن جمع به خودش را بهانه کرد باید گفت اعتماد را باید کسب کرد، اعتماد رایگان نیست.
۱۷- توقف و درجازدن پشت مسائل دنیای گذشته(از کودکی تا دیروز) یعنی خیز برنداشتن برای آینده.
۱۸ - کسی که زمین خورد بلادرنگ باید برخیزد و خود را بتکاند. درازکش و تسلیم مرز سرخ است.
۱۹- هر طلبکاری بیانگر یک بدهکاری پرداخت نشدهاست.
۲۰- اگر کسی گفت ضعیف هستم و نمیتوانم باید گفت: قوی شو میتوانی.
۲۱- اگر گفت لیاقت و صلاحیت ندارم باید گفت: پیدا کن.
۲۲- اگر گفت شرم میکنم: باید گفت البته شرم یک احساس انقلابی است مقدمه یک تغییر است. آنقدر زیاد شرم کن که تغییر کنی.
۲۳- مجروحشدن و بیماری و از دستدادن اعضای بدن در جریان نبرد آزادیبخش، آزمایش بزرگی است که سرفرازی در آن و صبر و مقاومت در برابر آن بسا فراتر از شهادت در عملیات است.
۲۴- به کادرهایی که در خانواده سازمانی به دنیا آمدهاند، به بازماندگان شهیدان، به میلیشیای سابق و لاحق باید دو چندان سخت گرفت چون در تهدید ولدادگی خود هستند. دوچندان دریافت کردهاند، موجی از دریافتهای مستمر را به لحاظ سیاسی و اجتماعی با خود دارند، پس انتظار هم دو برابر و مسؤولیت هم دو چندان است.
۲۵- فسیلشدن در دستگاه «ن»(نرینه وحشی) نداریم. انکار «ن»، یعنی که فرد منکر قفل شدن خودش در این عنصر است.
۲۶- آنچه را آدمی بیش از هر چیزی از آن فرار میکند، مشکل در همانجاست.
۲۷- فردیت غلیظ به قطبّیت راه میبرد که در مناسبات جمعی قابل تحمل نیست. قطب، الزام پاسخگویی ندارد و برای همین باید از او فاصله گرفت الا این که هسته «ن»(نرینه وحشی) را بمباران کند.
۲۸- هر مجاهدی که در طرفین طیف دچار ابتلاء و آزمایش بریدگی و یا شهادت همسر سابق شدهاست باید از این آزمایش سرفرازانه عبور کند و آنگاه مجدداً وارد دنیای جدید ارتش مریم شود. یعنی باید حفره طلاق خود را دریابد.
۲۹- لُمپنیسم(به معنی عامیانه لاتبازی) که میداندادن به عناصر بیطبقه و بیهویت حاشیه تولید است، خورهِ مناسبات جمعی است. هر کس که از اردوگاه آمدهاست باید ریشه لمپنبازی را قطع کند، دیگر دکان اردوگاه نداریم.
(اشاره به اسرای جنگ ایران و عراق که در اردوگاه رمادی عراق به سر میبردند و جذب تشکیلات مجاهدین شده بودند)
۳۰- فهرست حقه بازیها:
- ویژهکردن خود به هر دلیل
- استیصال و عجز و ناتوانی
- مظلومبازی
- لائیکبازی کسی که حتی یک لحظه مجاهدی داشتهاست.
- تمارض[خود را به مریضیزدن]
...
این قبیل موارد چیزی جز بهانه جویی برای سرباززدن از قیام به مسؤولیت نیست که فرصتطلبی برای فرار از مسؤولیت است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فصل پنجم - تطهیر و انقلاب
۳۱- اصل صد در صد:
اصل اساسی تطهیر و انقلاب، اصل پایهای مؤسسان دوم ارتش آزادیبخش (است. بنابراین) به جز عوامل رژیم میتوان و باید همه کسانی را که به مجاهدین گرویدهاند انقلاب نمود(تا تغییر کرده و متحول شوند). انقلاب کلام آخر و کاکل مبارزه ایدئولوژیک مجاهدین است.
۳۲- عملیات جاری = جهاد اکبر(است)
مکانیسم تطهیر و انقلاب و مبارزه وقفهناپذیر ایدئولوژیک، آتشباری و رزم بی امان علیه «ج و ف»(جنسیت و فردیت، نرینه وحشی و فردیت افسار گسیخته) و (مساوی با) = مفهوم تقوا (است)
ان اکرمکم عندالله اتقیکم
بنابراین عملیات جاری، مقدسترین نبرد مجاهدین و ارتش آزادی در پیچیدهترین شرایط علیه رژیم آخوندی بوده و میباشد.
۳۳- مهم: انسان موجودی است اجتماعی
انسان، اجتماعی انقلاب میکند و نه انفرادی، (پس) فرد باید خود را به جمع بسپارد و جمع باید فرد را انقلاب دهد.
۳۴- جمع مقصر اصلی انقلابنکردن فردی است که به مجاهدین و ارتش آزادیبخش گرویدهاست.
...
اشتباهات سهگانه عبارتند از:
- راست روی، یعنی عمده کردن تضادها و سازشکاری و حلنکردن آن و انبارکردن
- چپ روی، یعنی سیخ و سمبه زائد و فرعی و سطحی
- ظرف نامناسب کار یا نداشتن کار
۳۵- ترس از موشک / ترس از عملیات / ترس از دشمن / و یا خاتمیزدگی سیاسی تماماً عارضههایی هستند که قابل مهارکردن و عبور است و میتوان و باید بر همه آنها غلبه کرد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فصل ششم مرزهای سرخ تشکیلاتی– ایدئولوژیک
۳۶- ناآگاهی و مادون بودن نسبت به ضرورت مبارزه ایدئولوژیک و مرزهای سرخ تشکیلاتی - ایدئولوژیک نداریم و الا «س آ»(سرنگونی و آمادگی) به ثمر نمیرسد و بدترین ضربهها را از درون میخوریم و با بدتر از رژیم و پاسدار مواجه میشویم.
۳۷- عجز و استیصال و ناتوانی در مبارزه ایدئولوژیک نداریم.
۳۸- لائیک بازی و «R» شدن کادرها و اعضاء و کاندیدای عضویت و هواداران سوگند خورده و کسی که حتی یک لحظه صادقانه ایدئولوژیک مجاهدین هم داشته باشند، نداریم.
(شاید منظور از «R»شدن، اشاره به افراد غیر مجاهد از نوع مارکسیست و مسیحی و غیره در ارتش آزادیبخش است. نمیدانم)
...
سازمان رزم ارتشها در دوران «س آ»(سرنگونی و آمادگی) فقط از اعضاء و کاندیداهای عضویت سازمان تشکیل میشود.
غیر مجاهدین به شرط اعلام هویت ایدئولوژیکی، جداگانه در جنب یک ارتش قرار میگیرند.
۳۹- مجاهد بدون شعائر و نماز جز در پذیرش و آموزش نداریم.
۴۰- مجاهد اقساطی و مدتدار با اتمام تاریخ مصرف نداریم.
۴۱- خواهر و برادر مجاهد بیمار فلانبنفلان نداریم هر چند همه نوع مراقبت و رسیدگی از بیماران داریم.
۴۲- مجاهد بازنشسته و در حاشیه نداریم.
۴۳- مجاهد ملاقاتی و دارای تابعیت خارجی و سیتیزن نداریم.
۴۴- مجاهد پناهنده و دارای تابعیت خارجی نداریم.
۴۵- مهمترین مرز سرخ، طعمه رژیم و وزارت اطلاعات رژیم آخوندی و تکثیر آن در خارجه(است. بنابراین) فرستادن بریده به خارجه نداریم و نمیتوانیم داشته باشیم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(آموزش تخصصی)
مسلح شدن به تئوری انقلاب مریم
مقدمه- بدون تسلیح به تئوری انقلاب، در برابر تهدیدهای ضد انقلاب، آسیبپذیر هستیم و به همین دلیل باید تئوری و تاریخچۀ انقلاب ایدئولوژیکی درونی مجاهدین را بیاموزیم.
1- انقلاب ایدئولوژیکی درونی مجاهدین قبل از هرچیز، آببندی و مرزبندی تاریخی مجاهدین در برابر بورژوازی است که متحد عینی ارتجاع خمینی علیه مبارزۀ مسلحانه، علیه آلترناتیو انقلابی دمکراتیک و علیه ارتش آزادیبخش بوده و میباشد.
2- بورژوازی استحالهطلب خارجهنشین(اضداد مجاهدین) و بورژوازی استحالهطلب داخلی که در جریان جنگ ضد میهنی با ارتجاع خمینی بودند در سال ۱۳۷۶ در داخل رژیم، سر و سخنگوی رسمی پیدا کرد(خاتمی) و با تمام قوا تاخت و تاز علیه مجاهدین را، هم بلحاظ سیاسی، و هم به لحاظ نظامی و تروریستی مضاعف نمود. (در اثر B پریم و B زگوند)
3- بورژوازی در مناسبات درونی به صورت «طعمه» بیرون میزند که ضد انقلاب درونی مجاهدین است و نقطه آغاز آن مسائل «دوران» میباشد. (ج ---- شیطان رجیم).
4- ۲۷ سال پیش اپورتونیستهای چپنما سازمان مجاهدین را تحت نام مارکسیسم متلاشی کردند و راه برای خمینی هموار شد.
پیام و سلاح ایدئولوژیکی مجاهدین «اسلام در چپ مارکسیسم» بود که سازمان را هم در برابر اپورتونیستها و هم، در برابر جریان راست ارتجاعی حفظ و جنگ آور و آمادۀ خیز ۳۰ خرداد در مقابله با خمینی کرد.
- یعنی «اسلام در چپ مارکسیسم» بن بستشکن، عامل ایدئولوژیکی بقاء، راهگشا و کلید نجات در ربع قرن پیش بود.
- این پیام در بیانیۀ ۱۲ مادهای تدوین شده بود و ایدئولوژی و تشکیلات و سیاست ما را احیاء کرد و سرانجام از یک گروه کوچک به یک آلترناتیو با دهها هزار شهید ارتقاء داد.
برای تاریخ ایران و اسلام سربلندی و افتخار آفرید و مجاهدین تنها جریانی شدند که در برابر خمینی، جانانه به مقاومت تمام عیار برخاستند.
5- سوآل اساسی: اکنون سؤال این است که در دوران مبارزۀ مسلحانه برای سرنگونی رژیم خمینی و برای استقرار «آلترناتیو دمکراتیک – انقلابی»، عامل ایدئولوژیکی بقاء عنصر راهگشا و کلید نجات(به مصداق «اسلام در چپ مارکسیسم» در ربع قرن پیش) چیست؟
جواب: انقلاب مریم با ۱۰ بند و مکانیزم عملیات جاری و شستشوی ایدئولوژیکی در ابتدای وادی «ج» تا ندهد طعمه و شیطان رجیم.
بخصوص که این بار، مانند درختی که آب و آفتاب و هوای بهاری از آن دریغ شده باشد، دشمن، ما را از سرزمین و ملأ خودمان بیرون رانده و ناگزیر از هجرت انقلابی نمودهاست.
- مهمتر این که علاوه بر مسائل ایران، به شدت از مسائل منطقهای(مانند جنگ کویت) و مسائل بین المللی(مانند جنگ افغانستان و لیست تروریستی) آسیبپذیر هستیم.
بنابراین، کلید نجات، پاسخ به مسئلۀ بود و نبود، و جواب مسئلۀ سرنگونی در روزگار خمینی و حکومت آخوندی، انقلاب است و بس.
در یک کلام، انقلاب همآورد ارتجاع و بورژوازی و پاسخ به مسئلۀ سیاسی- استراتژیکی دوران، یعنی مسئلۀ سرنگونی است.
- همچنانکه در فروغ به اثبات رسید، مجاهدین بدون انقلاب، ظرفیت و سقف سرنگونی نداشتند.
6- بندها و مکانیزمهای انقلاب، هرکدام فلسفۀ خود را دارد و بطور قانونمند(و نه تصادفی) بر اساس تجربهها و الزامهای پاسخگویی به مسئلۀ سیاسی – استراتژیکی دوران(سرنگونی) تدوین شدهاست. حاصل خون شهیدان و رزم و رنج زندگان و پیکار تمام عیار با دشمن ضدبشری است.
به عنوان مثال: مبارزۀ مجاهدین در روزگار خمینی، برای اولینبار در تاریخ ایران و تاریخ اسلام، با تولد و پدیدۀ جدیدی همراه است که زن انقلابی مجاهد خلق میباشد.
- این پدیده به صورت جریانوار و در ابعاد کلان، با شهادت و قهرمانیهای بسیار در برابر رژیم زنستیز خمینی همراه بودهاست که در سالهای ۶۳ و ۶۴ به قرارگرفتن زن انقلابی و ذیصلاح مجاهد خلق در رهبری منجر گردید. یعنی که تصادفی در کار نبوده و حرکت قانونمند پیش رفتهاست. همچنانکه بعد از آتش بس و بعد از تجربه فروغ و بعد از مرگ خمینی بطور قانونمند به طلاق علیالدوام و انحلال اسکان و سرانجام به هژمونی زن انقلابی و ذیصلاح مجاهد خلق و تشکیل شورای رهبری راه میبریم.
7- در برابر بورژوازی نیز بطور قانونمند با پدیدۀ «طعمه» روبرو هستیم. زیرا از فردای ۳۰ خرداد و هجرت انقلابی و انتقال کادرها به خارج از کشور، تهدید اصلی، بورژوازی و مادۀ بالفعل آن در داخل مناسبات «طعمه» بودهاست. منظور، طعمۀ بورژوازی و ارتجاع علیه مجاهدین و ارتش آزادیبخش و آلترناتیو انقلابی است.
8- دو رویکرد بکلی متفاوت و سراپا متضاد با انقلاب و بندها و مکانیزم اجرائی یومیۀ آن(عملیات جاری و شستشو) وجود دارد:
- برخورد پاسیو انفرادی و تدافعی که در بهترین صورت فرد را حفظ میکند. در این برخورد، فرد از موضع پایین و بصورت فردی-درونی، میبیند و میچیند. همه چیز از درون فرد آغاز شده و به درون فرد ختم میشود و معلوم نیست که دشمن بیرونی و درونی کیست و در کجاست؟ واضح است جنبشی که دشمن بیرونی و درونی خود را نشناسد مغلوب خواهد شد.
- برخورد رزمندۀ تهاجمی که از بالا یعنی به مثابه پاسخ سیاسی-استراتژیک به مسئله دوران(سرنگونی) و با همان روح «اسلام در چپ مارکسیسم» به انقلاب ایدئولوژیک درونی و به بندهای آن مینگرد. این یک رویکرد جمعی و سیاسی بعنوان کلید نجات خلق ستمدیده در برابر رژیم پلید آخوندی است. در این برخورد، ارتجاع هدف نظامی و بورژوازی هدف سیاسی در بیرون ما هستند و ضدانقلاب درون مناسبات ما «طعمۀ» بورژوازی و ارتجاع است.
9- خیانت به انقلاب درونی در مورد برادران شاخ و دم ندارد و در سادهترین و تیزترین و گزندهترین کلام عبارت است از یک جریان پُفیوزی(سازش و انفعال) در برابر بورژوازی و ارتجاع که آدمی در آن شمشیر انقلاب را غلاف میکند یا آنرا وارونه و سر و ته یعنی طلبکارانه و علیه خودمان بکار میگیرد. یا هم که فقط از لبۀ پهن آن استفاده میکند که فاقد تیزی و برندگی و مسئله حلکنی است. حال آنکه ما، به مصداق اسلام در چپ مارکسیسم و مجاهدین همآورد ارتجاع و بورژوازی، نبردی و سلاحی و شمشیری شایستۀ سرنگونی رژیم خمینی میخواهیم.
10- بر همۀ برادران مجاهد و مخصوصاً هر برادر مجاهدی که روزگار اپورتونیستی را به چشم دیده و یا به گوش شنیده یا تاریخچه را خواندهاست، واجب است تا همچنانکه نقاط منفی و مثبت خود را در جریان اپورتونیستی قرائت نمودهاست، اکنون خود را در جریان انقلاب ایدئولوژیک از روز اول انقلاب(سال ۶۳ و ۶۴) تا همین امروز بخواند تا:
اولا- خودش پوستهشکنی و جهش کند.
ثانیاً- به آموزش و کمک سایر برادران مجاهد قیام کند.
ثالثاً- بار «سین آ»(پیش به سوی سرنگونی) را ببندد.
11- نمودار....
(نمودارها اضافه نشدهاست)
12- پرچم انقلاب مریم در سرزمین امام حسین در سالی که در آن دو عاشورا است عیدی سال ۸۱ است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فصل هفتم - طعمهشناسی
۴۶- همه مجاهدین باید مفهوم طعمه را بیاموزند وَ اِلّا نه فقط از روزگار خاتمی بلکه حتی از ۳۰ خرداد و ضربه اپورتونیستی نیز به لحاظ سیاسی و ایدئولوژیک عبور نکردهاند.
۴۷- طعمه کسی است که دشمن خدا و خلق امکان سوء استفاده سیاسی از او علیه مجاهدین و ارتش آزادیبخش و مخصوصاً علیه آلترناتیو انقلابی پیدا میکند.
۴۸- بدون مبالغه هر طعمه پایمالکننده خون یکصد شهید و بسا بیشتر است. طعمهسازی مهمترین مرز سرخ تشکیلاتی و ایدئولوژیکی مجاهدین است. (الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ)
۴۹- چپنماییهای اپورتونیستی، زدن زیر آبِ مناسبات و سلسله مراتب تشکیلاتی، تغییردادن یک شبه استراتژی و اعلام بریدگی «بی سر و صدا» با نامه به رهبری، تماماً علامتها و روشهای مورد استفاده طعمه است.
۵۰- شاخص طعمه، گریز از جمع و مسؤولیتپذیری یعنی گریز از پاسخگویی به جمع است.
۵۱- شاخص بریده واقعی پرداخت قیمت در برابر جمع و دوربین و رفتن به داخله است. بریده واقعی میخواهد به اسکان و زندگی عادی برسد و از پرداخت قیمت در برابر جمع و دوربین ابائی ندارد و هیچ شکاف و امکانی برای طعمه شدن سیاسی باقی نمیگذارد.
۵۲- جای بریده واقعی و کسی که نمیخواهد بجنگد و خواهان زندگی عادی است، مثل ۷۰ میلیون ایرانی دیگر در داخل ایران است.
- بریدهای که بدون قرص و سلاح به داخله میرود، دیگر مجاهد و افسر ارتش آزادیبخش نیست و آن را کنار گذاشته و به سوگند خود پشت کرده و قصد مبارزه با رژیم را ندارد. یعنی که مطلقاً خطر شکنجه و اعدام ندارد و تا کنون حتی یک مورد هم از این که در سالهای اخیر چنین کسی اعدام شده باشد وجود ندارد، زیرا اعدام او قویاً به زیان دشمن است.
۵۳- اما طعمه هم زندگی بورژوایی میخواهد، هم پاسپورت پناهندگی(از خون مجاهدین) هم ادعای اپوزیسیون دارد و هم میخواهد با سابقه و عنوان قبلی خود قیمت خود را هر چه بالاتر ببرد.
۵۴- حتی یک روز نزد مجاهدین بودن، قیمت فروش را کیفاً بالا میبرد چه رسد به سابقههای طولانی و عضویت در سازمان...
- بنابر این، بریده «محترم و آبرودار» نداریم و نمیتوانیم داشته باشیم. زیرا یا طعمه بالفعل است یا میشود.
- کسی که میخواهد مارک بریدگی نخورد و قیمت زندگیخواهی را در جمع و در برابر دوربین نپردازد و یا داخله نرود، قطعاً بریده نیست. یا طعمه است و یا مجاهدی است که بخاطر «ج و ف»(جنسیت و فردیت) لپّر خوردهاست.
(نمودار اضافه نشدهاست)
...
۵۵- اینجاست که طعمهِ «خارجهدوست» و پیمانشکن که سلاح و مبارزه را زمین گذاشته و در منتهای استثمارگری میخواهد محصول و رنج و خون مجاهدین را سابقه و سرمایه خود قرار بدهد و از سوختن سیاسی این سابقه و این سرمایه میترسد به ناگهان مبارز میشود، از رژیم فاصله میگیرد به هیچ وجه نمیخواهد به داخل ایران نزد رژیم برود. گوئیا که ایشان یک مجاهد یا انقلابی جلیلالقدری است که با کولهبار سالیان به کشف و شهودهای مبارزاتی جدید رسیده که البته فقط در فرنگ از حساب سیاسی مجاهدین به بار مینشیند...
متقابلاً سازمان هم که جنگ خود را در منطقه رها نکرده تا به حل و فصل مسئله ایشان بپردازد، تبدیل به ستمگر جباری میشود که مانع آزادی و انتخاب و سیر و سلوک و کشف و شهود طعمه در فرنگستان است.
- به این میگویند عوضشدن جای ظالم و مظلوم
۵۶- از قضا هر چه سابقه بریده بیشتر است طلبکاری او هم بیشتر است، گمان میکند داخله رفتن مال افراد بی سر و پا و نفرات بی نام و نشان و بی رده و عنوان است و سابقه او ایجاب میکند باج بیشتری بگیرد. حق خود میداند بیشتر استثمار کند و خون بیشتری بمکد بجای اینکه حساب بیشتر پس بدهد.
به طعمه باید گفت: اگر اهل جنگ و عملیات هستی بایست و بجنگ = به عملیات برو. اگر هم اهل جنگ و عملیات نیستی و بریدی برو در ایران و بگو نادم و تواب هستم و مثل ۷۰ میلیون دیگر زندگی کن و ازدواج کن...
- نحوه برخورد سایر انقلابها، جنبشها و احزاب با آن کسانی که در حین جنگ سلاح را بر زمین میگذارند روشن است، اما سازمان با بریدهای که امکان طعمهشدن خود را میسوزاند و به داخله نمیرود و از قضا وحدتدار عمل میکند، کمک میکند، پول میدهد...او را موقتاً تأمین میکند تا نیازی به رژیم نداشته باشد...
- فرستادن به داخله یا به صورت غیرقانونی(از طریق قاچاقچی و یا خود ما) و یا به صورت قانونی از طریق کشور میزبان(با نوشتن تقاضانامه بازگشت به ایران از طریق قانونی هر زمان که تبادل واقع شود)
- عراق بر خلاف کشورهای اروپایی پناهنده نمیپذیرد و با افراد طرف حساب نمیشود و به همین دلیل، نه در ورود و نه در خروج مورد سؤال و جواب واقع نمیشوند و هیچ فُرم قانونی پُر نمیکنند.
- از لحاظ قانونی فردی که مسؤولیت او را سازمان نپذیرد شامل قانون ورود غیر مجاز است.
۵۷- تعیین تکلیف بریده و هرکس که عهد و سوگند خود با خدا و خلق را زیر پا میگذارد:
- اعلام در برابر جمع و دوربین
- بازگشت قانونی به داخل ایران پس از دو سال در مورد کسانی که اطلاعات ویژه ندارند.
- خروجی تا زمان پاککردن ردهای اطلاعاتی و امنیتی در مورد کسانی که اطلاعات ویژه دارند.
[خروجی یعنی محلی دِنج و محصور، جدا از دیگران؟...]
...
۵٨- در عراق و سایر کشورها کار غیرقانونی و قاچاق نداریم. بازگشتِ قانونی از طریق اداره اقامت اتباع خارجی صورت میگیرد و متفاضی بایستی به این اداره بنویسد که در خاتمه دوره دوساله اقامت در خروجی ارتش آزادیبخش ملی ایران خواهان بازگشت قانونی به ایران است.
[نمیدانم صحت دارد یا نه. گفته میشود منظور ازراهکارهای قانونی و اداره اتباع خارجی، همان استخبارات و سازمان امنیت عراق بودهاست]
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ماده تکمیلی ۵۹ در مورد طعمه:
- طعمه فراتر از نفوذی است.
- به همین دلیل آببندی ضد طعمه و عملیات جاری فراتر از عملیات نظامی است.
- در حقیقت بریده، ترکش طعمه است.
- فصل مشترک همه موارد طعمه خالیشدن خود فرد و سپس خالیکردن و ریل عضوگیری سایر نفرات /محفل/باند/لمپنیسیم/ و موارد اخلاقی است.
- نگاهبانینکردن از بالاترین مرز سرخ تشکیلاتی – ایدئولوژیک در برابر طعمه بزرگترین جرم مجاهد خلق در درون سازمان رزم است.
- در طول زمان بنا بر قوانین تکامل نمونهها و موارد طعمه نسبت به قبل بدتر و بدتر میشود، همچنانکه نمونههای عالی و درخشان ایدئولوژیکی بیشتر و بیشتر میشود.
- هدف از آببندی ضد طعمه قبل از هر چیز و هر کس حفظ حرمت و حریم عنصر جنگنده و گوهر بیبدیل موجود در سازمان رزم سرنگونی است.
- اکنون اهمیت و عظمت سر فصل ایدئولوژیکی و تشکیلاتی و استراتژیکی کنونی با آببندی در برابر طعمه روشن و هر چه درخشانتر میشود.
- در سازمان و ارتش آزادیبخش تحول بزرگی در جریان است که راه پیروزی را هموار میکند و الا در بهترین شرایط سیاسی و بیرونی هم که باشیم، بدون صفر صفر و صد صد تشکیلاتی و ایدئولوژیک، به جایی نخواهیم رسید.
- پس سرفصل را دریابیم.
...
۶۰- مجاهد لِپّر خورده = درگیر جنسیت و فردیت(است) = جمع باید یکصد بار تیغ بیشتر در عملیات جاری بر او بکشد تا هر چه سریعتر بیرون بیاید. منظور، مشروعنمودن لِپّرخوردن نیست. یعنی «مجاهد لپر خورده» عنوان و اسم فامیل هیچ مجاهدی نیست و مرز سرخ است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فصل هشتم – تذکرات
۶۱- حلقه ضعیف = جمع گریز = گریزان از عملیات جاری
حلقه قوی و محکم که میتوان در هر آزمایشی روی او حساب کرد = پاسخگو به جمع = عملیات جاری
۶۲- امر انقلاب و تعیین تکلیف موارد بریده و طعمه در دسته و یگان صورت میگیرد. در صورت لزوم هیئت تشکیلات هر قرارگاه و هر سازمان(مرکب از شورای رهبری MO + M قدیم بالاتر از ۱۵ سال) تعیین تکیلف میکنند.
[M و MO یعنی عضو مرکزیت ستاد و مرکزیت نهاد؟ برادران مسؤول ستاد؟ نمیدانم]
- اگر باز هم موردی حل نشده باقی بماند، برای اینکه در دوران «س آ»(سرنگونی و آمادگی) چوب لای چرخ نشود باید به «خروجی» منتقل گردد سپس در زمانی که نشست بزرگ تشکیل شود در نوبت و در دستور رسیدگی قرار خواهد گرفت.
۶۳- مجازات جرائم اخلاقی طبق آئیننامه شش ماه تا ۳ سال زندان است. در صورت تکرار در آینده جرائم بخشیدهشده گذشته منظور خواهد شد.
۶۴- در عملیات جاری به عنوان رزم جاری دسته و یگان، حداکثر تهاجم رادیکال انقلابی و مجاهدی البته بسیار ضروری است و شرط تعیینکننده تغییر و انقلاب فردی و جمعی است. اما مبنای آگاهیبخش لازم را فراموش نکنید. زیرا جای آن را هیچ حمله و هجوم و کلمه تند و تیز پُر نمیکند.
در یک کلام باید اتمام حجت نمود = خلع سلاح سیاسی و ایدئولوژیکی سوژه = تفهیم و آگاهنمودن
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فصل نهم - تناقضات «ج» محور اصلی عملیات جاری
۶۵- بر حسب همه تجارب، تناقضات «ج»(جنسیت و تمایل به جنس مخالف) نقطه شروع مسائل تشکیلاتی و ایدئولوژیک همه برادران است.
- اگر این تناقضات را در جمع برادران مجاهد، با عملیات جاری، جمعی کنیم در نطفه، بمباران میشود و یا دستکم به طور کیفی، کاهش پیدا میکند. در غیر این صورت مثل یک غده عفونی مخفی میماند و در مراحل بعد به انواع و اقسام گیر و پیچهای تشکیلاتی و سیاسی و ایدئولوژیک منجر میشود.(محفل - لمپنیسم - لائیکبازی - ترک شعائر - ولگردی - بریدگی - طعمه و حتی خودکشی)
- تناقضات نگفته «ج» ابتدای راهی است که انتهای آن طعمه است.
«ج»(جنسیت) ← شیطان رجیم
- محور اصلی و کامل عملیات جاری بی شکاف(هزار درجه) بیان همین موارد است.
- فرمانده یگان و دسته و یا برادر ارشد باید لااقل یک نشست عملیات جاری را در هفته به این موارد اختصاص بدهد، بطوریکه هر برادر مجاهد، هر هفته از این بابت صفر صفر باشد و تناقض نگفته نداشته باشد.
- به این میگویند شستشو و غسل ایدئولوژیکی هفتگی که تطهیرکننده همه برادران است.
بیان تناقضهای مربوط به بند «ج» و همچنین تناقضات مربوط به ترس از موشک و شهادت و عملیات، در نشست عملیات جاری ۵۱% کار و ۵۱% راه مقابله و مبارزه و ریشهکن کردن این موارد است. جمع در این مورد معجزه میکند. تجربه کنید. در هر مورد که ذکر اسامی مصلحت نیست، اسم را به صورت مکتوب برای فرمانده مرکز یا ارتش و سازمانها ارسال کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فصل دهم - مفهوم صفر.صفر و صد
۶۶- صفر صفر تشکیلاتی - ایدئولوژیک
- آببندی ضد طعمه در برابر بورژوازی و قطع رشتههای نامرئی با رژیم = خیز به جلو با بستن شکاف و راه به عقب که الزام آن غسل واجب هفتگی از تناقضات بند «ج» است. (إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا)
- صد.صد = انقلاب پذیری همگانی داوطلبانه ارتش آزادیبخش بجز عوامل رژیم
...
توجه:
- بدون این صفر صفر و صد صد و بجایآوردن شستشو و غسل هفتگی، لطفاً ارزشهای اصیل مجاهدین و مخصوصاً انقلاب، عملیات جاری، دیگ و عملیات نظامی را خراب نکنید، زیرا به نتیجه نمیرسید، لوث و اسباب دردسر هم میشود.
۶۷- مسؤولیتپذیری متناسب با سابقه تمام وقت و حرفهای در داخل مناسبات، طلبکاری جمع از فرد و لازمه صد صد است به شرط اینکه مسؤولیت را صوری و قپّه تلقی نکنیم و به شرط اینکه از خدا بخواهیم که در همه کارهای ارتش برادران و مسؤولانی با بالاترین رده قرار بگیرند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فصل یازدهم - الزامات تشکیلاتی - ایدئولوژیک «س آ»(سرنگونی و آمادگی)
۶۸- مبنای لازم = صفر صفر و صد صد سیاسی - استراتژیک
۶۹- شرط کافی و تعیینکننده = صفر صفر و صد صد تشکیلاتی - ایدئولوژیک
۷۰- تفاوت سر فصل و شرایط و تعادل قوای کنونی با ۶۸ (مرگ خمینی) و ۷۲ (بحث ریاست جمهوری مریم رجوی) و ۷۶ (انتخابات در ایران و گزینش محمد خاتمی) دو (تا) دنیا است.
- انقلاب در برابر اسکان.
- شورای رهبری در برابر هژمونی «ن» (نرینه وحشی)
- بند «ر»[ریاست جمهوری مریم رجوی] در برابر استحاله و بورژوازی = تضمین مجاهدین و آلترناتیو انقلابی در برابر صلح، استحاله و هرگونه انتخابات و تحرک سیاسی بورژوازی استحاله گرا.
- عبور از آتشبس
- عبور از کویت و بمبارانها
- عبور از مروارید
- عبور از بریده و طعمه
- عبور از ۹ بحران بزرگ در عراق
- آزمایش ۳ ساله مجاهدین در دوران سه ساله بند «ر» [ریاست جمهوری مریم رجوی] در خارجه
- ۹۵۱ عملیات و درگیری و مأموریتهای راهگشایی در دوره خاتمی
- ۷۷ موشک...............................................[این قسمت خوانده نمیشود و نقطهچین است]
...
۷۱- سر فصل «س آ»(سرنگونی و آمادگی) جدی است. کیفی است. روح دوران را دریابیم.
۷۲- پاکیزهسازی صفوف مجاهدین و ارتش آزادیبخش را به هر قیمتی میپذیریم. استقبال میکنیم و لازمه «س آ» میدانیم. سازمان و ارتش در این دوران زنبور عسل است و نه مگس.
۷۳- ترس از خمینی و رژیمش هزارانبار در عالم واقع از ترس از جمع بیشتر است. کسی که از عملیات جاری و غسل هفتگی و لحظهای، در جمع مجاهدین میترسد هزاران بار بیشتر از رژیم آخوندی میترسد.
۷۴- در قضایای تشکیلاتی هر مسئلهای را که حل نکنیم به قوت خود باقی است و در طول زمان تشدید و پیچیده میشود.
۷۵- اصل طلایی احیاء وظایف و مأموریتهای سیاسی(غیر نظامی):
- با همان جدیت «اسلام در چپ مارکسیسم» کلیه امور، وظایف و مأموریتهای غیر نظامی مجاهدین فقط در چپ کار نظامی جواب دارد و نتیجهبخش است.
- تیم سیاسی و RB (روابط بین المللی) و نشریه و تبلیغات و شورا و روابط و ME (مالی اجتماعی) و JS (جنگ سیاسی) و مالی و کلیه امور ستادی و قرارگاهی در صورتی که از لحاظ انقلابی و ایدئولوژیک در چپ تیم عملیاتی انتحاری نباشد حرام است. کاری از پیش نمیبَرد، گزارش درستی هم نمیدهد، گیج میشود و گیج میکند و خط سازمان را در گِل فرو میبَرد.
- لازمه لباس عادیسازی در هر کجا و در مورد هر مجاهد خلق اعم از خواهر یا برادر قرارگرفتن در چپ تیم عملیاتی است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فصل دوازدهم تشکیلات برادران
۷۶) برادر ول شده در کروکی و در سازمان کار و در یومیه و در آسایشگاه نداریم. تشکیلات فروپاشیده برادران به هیچ بهانهای قابل قبول نیست(از جمله به بهانه هژمونی خواهران)
طبق نظام جدید ردهبندی:
- مسؤول هر کس(اعم از خواهر و برادر) باید یک رده بالاتر از خودش باشد و در داخل هیچ ردهای لایه نداریم.
- هر کجا که چند برادر هَمرده در عرض هم کار میکنند، حتی اگر مسؤول رده بالاتر وجود ندارد، ارشد آنها را باید فرمانده و مسؤول نمود تا مخصوصاً شستشوی ایدئولوژیکی و غسل واجب هفتگی از تناقضات بند «ج»(جنسیت) تعطیل نشود.
- در داخل هر رده، کار و مسؤولیت و ارشدیت هر فرد بر اساس صلاحیت، توسط شورای رهبری تعیین و ابلاغ میشود و اگر فرد قبول نداشت، رأی هم ردههای خودش و ردههای بالاتر در سازمان مربوطه ملاک تشخیص صلاحیت و تعیین مسؤولیت است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۷۷ - احیاء بند ۹ = مسؤولیتپذیری و پاسخگویی تمام عیار برادران MB[مسؤول بخش به] بالا = مسؤولیت الف تا ی:
- محکم به دستگرفتن کار و مسؤولیت هر چقدر هم بیاهمیت جلوه کند.
- پیداکردن تناقضات امور قضایا
- از دستندادن زمان در همه امور سیاسی و نظامی و تشکیلاتی
...
ماده تکمیلی ۷۸
- مرد مجاهد(همچنین زن انقلابی مجاهد خلق) خود زَر میدهد حجام را،
یعنی همه راههای فرار را خودش میبندد و همه پلهای پشت سر خود را خودش خراب میکند(مثل سیتیزن)
- از وسوسههای فردیت بورژوازی فریب نمیخورد و حتی اگر ع. ج (عملیات جاری) و غسل به تلخی زهر هم باشد آن را در کمال آگاهی و اختیار میل میکند.
- از تیغکشی عنصر مجاهد خلق استقبال میکند.
تعادل قوای تشکیلاتی(جمع) را در کمال آگاهی و اختیار علیه گریز خود از انقلاب و پرچم به کار میگیرد.
- در بحث ردهبندی و سازماندهی نیز، هر شکافی را به روی خود میبندد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پانویس
- تصویر بالای متن، همچنین، تابلوی عاشورا را خودم گذاشتهام و مربوط به کتابچه پرچم نیست.
- نمودارهای کتابچه پرچم اضافه نشدهاست.- توضیحات داخل کروشه [] جزو متن نیست.
- فصل سیزدهم و چهاردهم(هیئت تشکیلاتی / سلسله مراتب تشکیلاتی و فرماندهی برادران) به موضوعی دیگر میپردازد و اضافه نکردهام.
...
- در ماده تکمیلی ۷۸، تعبیر «زَر میدهد حجام را» اشاره به دفتر دوم مثنوی است و داستان پرسیدن موسی از حق، سّر غلبهِ ظالمان را
از حجامت کودکان گریند زار
که نمیدانند ایشان سّر کار
مرد خود زر میدهد حجام را
می نوازد نیش خون آشام را
-
░▒▓ همه نوشتهها و ویدئوها در آدرس زیر است:...همنشین بهار
برای ارسال این مطلب به فیسبوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook