۲۸ مرداد سال ۳۲، مشمول مُرور زمان نمیشود













































































همنشین بهار
برای ارسال این مطلب به فیسبوک، آیکون زیر را کلیک کنید:facebook
جمعه ۳۱ مرداد ۱۴۰۴ / Friday 22nd August 2025
۲۸ مرداد سال ۳۲، مشمول مُرور زمان نمیشود ![]() ![]() ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
![]() ![]() ![]() ![]() ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
![]() ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
![]() ![]() ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ________________
![]() ![]() ![]() ![]() ________________
![]() ![]() ![]() ________________
![]() ![]() ________________
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ________________
![]() ![]() ![]() ![]() ________________
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ________________
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ________________
![]() ________________
![]() ![]() ![]() ![]() ________________
![]() ![]() ![]() البته در اینکه عزل مصدق از لحاظ سیاسی زشت و از نظر اخلاقی اشتباه بود، تردیدی نیست.
![]() ![]() ![]() ________________
![]() «شبی آسوده خوابیدم که خبر سقوط مصدق را شنیدم».
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ________________
![]() ![]() ![]() عمل زشتی که البته صاحب علّه و باعث و بانیاش رژیم حاکم بود.
![]() ![]() ________________
![]() ![]() ![]() ________________
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() مداخله بهنگام آمریکا در ماجرای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ؟
ای عجب، دلتان بنگرفت و نشد جانتان ملول
زین هواهای عَفَن، زین آبهای ناگوار
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نامه آیتالله كاشانی به دکتر مصدق، یك روز قبل از واقعه ۲۸ مرداد
![]() حضرت نخست وزیر معظم جناب آقای دكتر مصدق دام اقباله.
عرض میشود، اگر چه امكاناتی برای عرایضم نمانده ولی صلاح دین و ملت برای این خادم اسلام بالاتر از احساسات شخصی است و علیرغم غرضورزیها و بوق و كرنای تبلیغات شما، خودتان بهتر از هر كس میدانید كه هَمّ و غم در نگهداری دولت جنابعالی است، كه خودتان به بقاء آن مایل نیستید. از تجربیات روی كار آمدن قوام و لجبازیهای اخیر بر من مسلم است كه میخواهید مانند سیام تیر كذایی یك بار دیگر ملت را تنها گذاشته و قهرمانانه بروید.
حرف این جانب را در خصوص اصرارم در عدم اجرای رفراندوم نشنیدید و مرا لكه حیض كردید. خانهام را سنگباران و یاران و فرزندانم را زندانی فرمودید و مجلس را كه ترس داشتید شما را ببرد بستید و حالا نه مجلسی است و نه تكیهگاهی برای این ملت گذاشتهاید. زاهدی را كه من با زحمت در مجلس تحتنظر و قابل كنترل نگاه داشته بودم با لطایفالحیل خارج كردید و حالا همانطور كه واضح بوده درصدد به اصطلاح كودتا است. اگر نقشه شما نیست كه مانند سیام تیر عقبنشینی كنید و به ظاهر قهرمان زمان بمانید، و اگر حدس و نظر من صحیح نیست كه همانطور كه در آخرین ملاقاتم در دزاشیب به شما گفتم و به هندرسن هم گوشزد كردم كه آمریكا ما را در گرفتن نفت از انگلیسیها كمك كرد و حالا به صورت ملی و دنیاپسندی میخواهد به دست جنابعالی این ثروت ما را به چنگ آورد. و اگر واقعاً با دیپلماسی نمیخواهید كنار بروید، این نامه من سندی در تاریخ ملت ایران خواهد بود، كه من شما را با وجود همه بدی های خصوصیتان نسبت به خودم از وقوع حتمی یك كودتا به وسیله زاهدی كه مطابق با نقشه خود شماست آگاه كردم، كه فردا جای هیچگونه عذر موجهی نباشد. اگر به راستی در این فكر اشتباه میكنم با اظهار تمایل شما، سیدمصطفی و ناصرخان قشقایی را برای مذاكره خدمت میفرستم، خدا به همه رحم بفرماید. ایام به كام باد.
سیدابوالقاسم كاشانی/ ۲۷ مرداد ۱۳۳۲
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پاسخ دکتر مصدق
نامه مرقومه حضرت عالی بواسطه آقای حسن آقا سالمی زیارت شد. اینجانب مستظهر به پشتیبانی ملت ایران هستم.
والسلام. دكتر محمد مصدق
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
![]()
همنشین بهار برای ارسال این مطلب به فیسبوک، آیکون زیر را کلیک کنید: ![]() اواخر آوریل ۲۰۲۳، اکونومیست دو روز از زمان خود (و بالغ بر ۸ ساعت) را صرف گفتگو با هنری کسینجر کرد. درست چند هفته پیش از صدمین سالگرد تولدش، وزیر خارجه سالهای دور و مشاور امنیت ملی، نگرانیهای خود را در باب خطرات درگیریهای قدرتهای بزرگ مطرح ساخته و راهحلهایی نیز برای جلوگیری از آنها ارائه داد. امیرحسین آریانپور، منادی آموزش پویا و آموزگار نقد علمی اجتماعی ![]() دکتر آریانپور در رژیم پیشین هم استبداد را برنمیتافت. ازهمین رو، ۱۳۲۹ از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، ۱۳۳۵ از مؤسسه علوم اداری دانشگاه تهران، ۱۳۴۲ از دانشسرای عالی، ۱۳۴۴ از سازمان تربیت معلم و تحقیقات تربیتی دانشکده ادبیات دانشگاه ملی، ۱۳۴۷ از مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران، اخراج شد. چرا؟ چون نظام مستبد عصر خود را برنمیتافت. بعد از انقلاب هم با دشواریهای زیادی روبرو شد و نبود و در رادیو و تلویزیون نیز هیچگاه حضور نیافت. عاقبت مرتجعین برایش پاپوش دوختند و سال ۱۳۵۹ بیموقع بازنشسته شد و از آن زمان، خلوتگزینی اختیار کرد. جشنهای باستانی ایران، یادگار نیاکان ![]() بعد از اشاره به جشنهای فروردگان، اردیبهشتگان، خردادگان، تیرگان، آمردادگان، شهریورگان، آبانگان، آذرگان، دیگان، دی دادار، بهمنگان، سپندارمذگان، به جشنهای پایان محصول، جشن انگور (شانادر بایرامی) یا جشن خرمن (کوکوله) جشن برداشت انار، عسل، هویج، گل گاوزبان، برنج، جشن برداشت ساقههای طلایی گندم، جشن نیلوفر، همچنین به جشن گاهنبار – و نیز به آیین «نو اوستی”، جشن خاوندکار، سیر سور، مهرگان و توسره اشاره میشود. هنر ایران «یادگار از روزگارانی غبارآلود» ![]() برای کندوکاو در تاریخ هنر ایران، باید به دوره پیشاتاریخ، دوره تاریخی، دوره میانه و دوران جدید توجه داشت. دوران پیشتاریخ شامل سپیدهدم هنر و تمدن فلات ایران (دوران آغازین)، هنر و تمدن ایلام و در نهایت دوره کوچ بود. که به کوتاهی شرح دادم. بعد از آن اندکی به هنر و تمدن ماد، هنر و تمدن هخامنشی، هنر و تمدن اشکانی و هنر و تمدن ساسانی پرداختم. اکنون، عصر پسا ساسانی... معراجنامه ابن ديلاق - ذبیح بهروز ![]() بعد از اشاره به پژوهشگر، نمایشنامه نویس، و زبانشناس ذبیح بهروز که طنز هم میسرود، یکی از آثارش - معراجنامه ابن ديلاق - را که کمتر در دسترس است، ثبت میکنم.از کسانی كه از ذبیح بهروز تاثير گرفتهاند میتوان صبحی مهتدی، خان ملك ساساني صادق هدايت، شهيد نورائی، انجوی شيرازی،امام شوشتری، اكبر آزاد و... را نام برد. گفته میشود ذبیح بهروز به دكتر مصدق نزدیک بوده است. گاهشُماری ایرانی ![]() «به نام و نیرو و یاری آفریدگار اورمزد و امشاسپندان؛ سروران خوب نیکوکار، و همه ایزدان مینو...» در این بحث به گاهشُماری ایرانی اشاره نموده، توجه و تامل دوستان پاکیزه رأی و پاک اندیش را به آن جلب میکنم. (منظور از گاهشُماری، دانشی است که به تعیین و محاسبه زمان میپردازد. سیستم تقسیم زمان به سالها و ماهها و روزها) «گاهشُماری» دانشی است که به تعیین و محاسبه زمان میپردازد. آتئیسم؛ Atheism با هیستری ضدمذهبی یکی نیست ![]() در این بحث بعد از توضیح آتئیسم Atheism (خداناباوری)؛ که در جامعترین معنا، نداشتن باور به وجود خدا و خدایان است، به آتئیسم نو میپردازم که با نظرات افرادی چون: سام هریس، کریستوفر هیچنز، دنیل دنت، ریچارد داوکینز و نه فقط آنها) بر سر زبانها افتاده است، همچنین به گفتو شنود آنان که با عنوان «چهار سوار» The Four Horsemen منتشر شده است. چون در خِلال بحث از پوزیتیویسم منطقی و حلقه وین صحبت میشود، به این مورد هم اشاره میکنم. جشن سَده، رَپیتْوین و کمی بیش از آن ![]() رَپیتْوین اشاره یه ایزد موکل بخشی از زمان است و «گاه رَپیتوین» بیانگر کیفیتی از زمان که میتوان آن را وضیعت آرمانی نامید. گاه رپیتوین زمانی است که آفرینش مقدس خیر هستی مییابد و پیروزی فرجامین آن حاصل میشود. جشن سده، با جشن رپیتوین در ارتباط است. «جشن سده»، به پیشواز بازگشت رَپیتوین میرود. ذخیرهٔ خوارزمشاهیِ سیداسماعیل جرجانی ![]() این بحث در مورد سیداسماعیل-جرجانی، و ذخیره خوارزمشاهی (الذخیره فی الطبمهمترین کتاب او است. ذخیره خوارزمشاهی بر خلاف دیگر کتب پزشکی چون «کامل الصّناعه» مجوسی اهوازی و الحاوی محمّد زکریّای رازی و قانون ابن سینا و... نه زبان عربی، بلکه فارسی بود و آنان که عربی نمیدانستند به آسانی توانستند بهرهمند گردند. میراث مکتوب نیاکان به فرهنگ ایران باستان ارج مینهم و یادآوری و بازخوانی آنچه را بنمایه هویت خویش میدانیم و از دیرباز در زبان و فرهنگ و آیینها و اسطورههایمان تداوم یافته، ضروری میدانم. به خاطره جمعی که بویژه از راه تاریخ حماسی و به یُمن زبان فارسی، در کُنهِ ضمیر ما ریشه دارد، تعلق خاطر دارم، و به ایده ایران و استمرار تاریخی و فرهنگی آن اعتقاد دارم، اما... اما، منظورم از برجستهکردن میراث مکتوب نیاکان، آریاگرایی و تُنبان و ابوموسیسنجاقکردنِ جزایر سهگانه به قباله امارات! ![]() این بحث به مهمترین گزارههای مربوط به جزایر ایرانی خلیج فارس میپردازد و تامل و توجه شما را به آن جلب میکنم. نگارش و تدوین بخش اصلی این بحث به پیش از ۱۶ اکتبر ۲۰۲۴(۲۵ مهر ۱۴۰۳) برمیگردد که اتحادیه اروپا و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (متشکل از قطر، عمان، کویت، عربستان سعودی، امارات و بحرین) و ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا بیانیه مشترکی ۵۷ بندی، با یک بند (بخش دی پاراگراف ۴۶) درباره جزایر ایرانی صادر کردند. شهسواران میدان علم بوعلی سینا، طبیبِ خِرد در سالهای گذشته از شهسواران میدان علم گفته و نوشتهام که برخی از آنها منتشر شدهاست. ابونصر فارابی، شهابالدین سُهروردی، مُحیىالدین اِبْنِعَرَبى، ابوحامد محمد غزالی، ابوالفضل بیهقی، محمد بن زکریای رازی، ابوریحان بیرونی، غیاث الدین جمشید کاشانی، ابن هیثم، محمد بن موسی خوارزمی، ابوریحان بیرونی، خواجه نصیر طوسی، ابوالوفا بوزجانی، ابویوسف الکِندی، گالیله، یوهانس کپلر، نیوتن، آلبرت آینشتاین، استیون هاوکینگ، ادوارد سِیگِن، جان رالز، لئون فوکو (فوکالت)، توماس پین، برتراند راسل، دکارت، رابرت بویل، بیکن، گیلبرت لوییس، هایزنبرگ، شرودینگر، جارلز تونز، الکساندر پوروخوروف، ارنست بلوخ، همچنین دکتر محسن هشترودی، دکتر غلامحسین مصاحب، دکتر علی جوان، پرویز شهریاری و مریم میرزاخانی... اکنون به ابوعلی سینا میپردازم تِزهایِ آوریل ۱۹۱۷ - راهگشای انقلاب اکتبر ![]() این بحث به تزهای آوریل ۱۹۱۷ апрельские тезисы اشاره دارد، نقشه راهی که لنین، پیش گذاشت و گفته میشود بدون آن، انقلاب اکتبر به وقوع نمیپیوست. ضرورت طرح آن، آشنایی با انقلاب یا کودتایی است که آینده جهان را تغییر داد، بر ادبیات و هنر تاثیر گذاشت و گفتمان تازهای باب کرد. مُدلِ استانداردِ فیزیک ذرّات، قصهای ناتمام موضوع این بحث «مدل استاندارد ذرات بنیادی» است که از نیمه دوم قرن بیستم بر سر زبانها افتاد و در اواسط دهه ۱۹۷۰، فرمولبندی کنونی آن نهایی شد. با کشف کوارک، نوترینو، و بوزون هیگز (که بعداً توضیح خواهم داد)، بر اعتبار مدل استاندارد افزوده شدهاست. از این مدل به دلیل توانایی آن در توضیح نتایج تجربی، گاهی با نام نظریه تقریباً همهچیز یاد میشود. مدل استاندارد بنوعی مرهون فیزیکدان نظری پیتر هیگز Peter Higgs هم هست. او که۲۰ فروردین ۱۴۰۳ (۸ آوریل ۲۰۲۴) درگذشت، پیشنهاددهندهٔ ذره بنیادی بوزون (بوزون هیگز) بود. کشف بوزون هیگز مدل استاندارد را کامل کرد. جنبشهای ایرانی در سدهٔهای دوم و سوم هجریاز بهآفریدُ مازیارُ مَزدک، تا سُنبادُ اُستادسیسُ بابک ![]() سالها پیش در مقاله و ویدئوی هجوم اعراب به ایران زمین که در یوتیوب و سایت خودم ثبت شده، توضیحاتی دادهام. اگر فرصت و تمایل دارید ببینید. هجوم اعراب (یا بهتر بگویم هجوم ساکنان جزیره العرب به ایران) در قرن هفتم میلادی از زمان ابوبکر شروع شد، در دوره عمر به اوج خود رسید و در زمان عثمان به سقوط دولت ساسانی و کشتهشدن یزدگرد سوم انجامید. واقعه مسجد گوهرشاد و کمی بیش از آن ![]() این بحث اشاره کوتاهی است به واقعه مسجد گوهرشاد در ۱۳۱۴. رویداد مزبور، با به توپ بستهشدن حَرَم و گنبد امام رضا، توسط قوای روس در سال ۱۲۹۱، هرچند پَر آن مسجد گوهرشاد را نیز گرفت، اشتباه نشود. واقعه مسجد گوهرشاد ربطی به کشف حجاب (یا بهتر بگویم رفع حجاب) نداشت. در لابلای بحث توضیح میدهم که ۱۷ دی روز آغاز رفع حجاب زنان ایرانی نیست! و کم نبودند زنان و مردانی که برای دستیابی به حق پوشش زنان تلاش میکردند و هزینه دادند، حتی به زندان افتادند ابوریحان بیرونی، مُورّخ علم، مردمشناس و مردمنگار ![]() هندسه چیست؟ دانستن اندازهها... و خاصیت صورتها و شکلها که اندر جسم موجود است. جسم چیست؟ آن چیز است که یافته شود به بسودن و قائم بودن به تن خویش و جایگاه خویش پُرکرده دارد و چیزی دیگر... با وی اندر جایگاه او نتواند بودن. سطح جیست؟ جسم ناچار بینهایت نبَوَد به همه سوها، و نهایت او سطح است و سطح طول است و عرض. خط چیست؟ اگر بسیط را نهایت باشد آن نهایت ناچار خطی یاشد و آن خط طولی باشد بی عرض. نقطه چیست؟ چون خط را نهایت باشد، نهایت او نقطه بُوَد و بدانک نقطه را نه طول است و نه عرض و نه عمق. او نهایت همه نهایتهاست. (آثارالباقیه عن القرون الخالیه) بهار میآید هر چند زمستانیان نخواهند ![]() قطره بارانی که بر گل سرخ میلغزد، جوانه لجوجی که بر سرما غلبه میکند، آوندهای سرکشی که موانع را از سر راه برمی دارند، گیاه مهربانی که از دل خاک سرَک میکشد و به آفتاب سلام میکند، چشمه جوشانی که دل سنگ را میشکافد، همه و همه، در برابر این زندگی که پارس میکند و این زمین که خار میخلد و این آسمان که بلا میریزد، فریاد بر میآورند: بهار میآید هر چند زمستانیان نخواهند. داستانِ اِبْنِعَربى، کشف و شهود است ![]() خانمها و آقایان محترم؛ دوستان عزیز و اهل تمیز، از راه دور و با قلبی نزدیک به شما سلام میکنم. سلامی پُر از شور و شادی و امید. من پیشتر از ابوعلی سینا، ابوحامد محمد غزالی، محمد بن زکریای رازی، عُمَر خیام، ملاصدرا، ابونصر فارابی و شهابالدین سُهرَوَردی گفته و نوشتهام که ویدئوها و مقالات مربوط به آن، در یوتیوب و سایت خودم ثبت شدهاست. اکنون به شیخِ اکبر، مُحیىالدین اِبْنِعَرَبى، (۱۱۶۵ – ۱۲۴۰ میلادی) میپردازم. شهابالدین سُهرِوَردی و حکمت خسروانی سلام بر شما خانمها و آقایان محترم؛ دوستان عزیز و اهل تمیز، این بحث به شهابالدین سُهرِوَردی (۵۸۷-۵۴۹) میپردازد. شیخ اشراق، که در مقابل فلسفه ارسطویی(مشاء) عرض اندام نمود و حکمت خسروانی ایران باستان را احیا کرد. سُهرِوَردی به فلسفهی مشاء آشنایی داشت اما از تعالیم هرمسی و افلاطونی، میراث اساطیری ایران باستان و آموزههای زردشتی و منش امثال بایزید و حلاج قرار تاثیر گرفته بود. . |