دایرهالمعارفها، شناسنامههای حقیقی یک ملتاندیادی از دکتر غلامحسین مصاحب
خانمها و آقایان محترم، دوستان دانشور و فرهنگورز، در این شبِ سردِ مهآلود که بهقول تَنسَر Tansar - در نامه به گُشْنَسپْ(شاه طبرستان) ـ تمیز حقیقت از میان برخاسته و سیرت انسانی رها گشتهاست، به شما سلام میکنم. سلامی پُر از گرما و امید. این بحث به پدر فرهنگنامه نویسی نوین ایران و استاد بزرگ ریاضی دکتر غلامحسین مصاحب میپردازد. باغبان مهربان و دلسوز دایرهالمعارف که در رهبردن به گوهر جویندگی و پویندگی علم مدرن و در درک و رعایت روشمندی علمی یگانه بود و در تحول جامعه جدید در ایران نقش اساسی داشت.
زمینهی بسیاری از اندیشههای ترقیخواهانه که به درک بهتر جامعه از تساوی حقوق اجتماعی و ظلمستیزی جوانان ایران انجامیده، مدیون امثال علیاکبر دهخدا، ملکالشعرا بهار، علیاکبر داور، محسن هشترودی، مهدی بازرگان، محمدتقی دامغانی، علی شریعتی، شاهرخ مِسکوب، پرویز ناتل خانلری، داوود پیرنیا، پروین اعتصامی، صادق هدایت، نیمایوشیج، احمد شاملو، منوچهر ستوده، ایرج افشار، سیدمحمود طالقانی، غلامحسین صدیقی، صارمالدین صادق وزیری، امیرهوشنگ کشاورز صدر، عبدالحسین زرینکوب، فریدون آدمیت، پرویز شهریاری، علیاصغر حاجسیدجوادی، شکرالله پاکنژاد، عبدالحسین نوشین و... غلامحسین مصاحب است که در رشد افکار عمومی، از بسیاری مدعیان تاثیر بیشتری داشتهاند.
نامهای دیگری هم هست که اکنون در خاطر ندارم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دکتر مصاحب هنر اندیشیدن را یاد میداد
دکتر غلامحسین مصاحب (۱۲۸۹- ۱۳۵۸) پدر فرهنگنامه نویسی نوین ایران و استاد بزرگ ریاضی بود. وی علاوه بر ریاضیات، زبانهای عربی و فرانسوی و انگلیسی را نیز در حد عالی فرا گرفت و به زبانهای روسی و آلمانی هم در حد استفاده از منابع آشنایی داشت. دکتر مصاحب از جمله کسانی بود که به تاریخ فلسفه و یاددادن اندیشه اکتفا نمیکرد، او با عمل خویش نشان میداد که در برابر اراده انسانی، مُحال نیز، سر تسلیم فرود میآورد.
میگفت: وقتی همه مقدّمات توانستن در درون ما و یا در دسترس ما هست، چرا نتوانیم؟ فقط باید خواست و یک قدم برداشت. بارها روی این نکته تاکید مینمود که منطق ریاضی، توان این را دارد که تفکر بشری را از محصور بودن در کادر درست و غلط و صواب و خطا، به مرز دیگری که معنیدار و بیمعنیبودن است فرا بَرد و بدین طریق در پالودن ذهن از خرافات و پیشداوریها و اوهام، نقش تعیینکنندهای بازی کند. در زبان فارسی تنها کتاب با ارزش ولی تخصّصی در این مورد، «منطق صورت» نوشته خود اوست. در حالی که منطق ارسطو و منطق دیالکتیک گامهای مهّمی برداشته وبخصوص توسط مارکسیستها تشریح شدهاست، شرح و بسط منطق ریاضی، به زبان ساده، هنوز در آغاز راه است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«منطق صوری» دکتر مصاحب یک نقطه عطف است
دکتر مصاحب با نگارش کتاب منطق صوری در سال ۱۳۳۴ منطق ریاضی جدید را وارد ایران نمود. مدخل منطق صوری بدون شک نقطه عطفی در تاریخ تفکر عقلی در ایران است. این کتاب اگر چه اساساً در مقام معرفی منطق جدید به جامعه فارسی زبان است لکن به حوزههای دیگر همچون متدولوژی علوم قیاسی، مبانی منطقی ریاضیات و منطق تطبیقی نیز توجه و اهتمام دارد. این استاد زبردست آنالیز و منطق، فقط به آموزش ریاضی اکتفا نمیکرد، در جامعهای که تحقیر زنان، نهادینه و شرطی شده و عمری با «تاریخ مذکر» خو کرده بود یکی از معدود کسانی که با عمل خویش نشان میداد که زن انسان است، بستنی و پیتزا و کالا نیست دکتر مصاحب بود. او به همسرش عمیقاً احترام میگذاشت و میگفت: پشت سر هر مرد بزرگ، زنی بزرگ ایستادهاست.
زنان، نیمه پنهان و نانوشته تاریخ هستند. اگر همسرانِ مردان بزرگ و کوشا نبودند و زندگی خانوادگی آنها را امنیت نمیبخشیدند، هیچ گاه آنان نمیتوانستند با آسایش خاطر و خیال راحت به فعالیتهای سیاسی، علمی، اجتماعی و فرهنگی دست زنند و نام و یادی از خود بگذارند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دکتر مصاحب و روش پئانو
ریاضیات جدید و منطق نوین(منطق علامتی) را دکتر مصاحب در ایران بر سر زبانها انداخت، اما وی با یک مشکل روبرو شد و آن اینکه بسیاری از علایم جدید را در میان حروف و علایم موجود ریاضی پیدا نمیکرد. سفارش طرح علایم جدید ریاضی و حروفی از جمله حروف ایرانیک، نخستینبار به وسیله ایشان انجام گرفت و آن چه امروز به نام حروف فارسی خوابیده یا حروف ایرانیک میشناسیم، نخستین بار طرح آن از سوی وی سفارش داده شد تا فارسیزبانان نیز حروف ایتالیک فارسی داشته باشند. وی این حروف را به خاطر کاربرد وسیع آن برای کتاب آنالیز ریاضی سفارش داد و آن را در همان کتاب به کار گرفت. این حروف را نخست، حروف دکتر مصاحب نام نهادند اما خودش درخواست کرد که نام آن را تغییر دهند و خود، واژه ایرانیک را برای آن برگزید و به کار برد.
...
گرچه رعایت طبقهبندی موضوعی و تدوین حروف و رموزی چند متناسب با این طبقهبندی به گونهای دیگر در آثار کهن فارسی و اسلامی سابقه داشت، اما هیچ محققی از روش موسوم به پئانو، بی نیاز نیست. دکتر مصاحب نخستین فردی در ایران است که از روش پئانو در تألیف آثار خود به ویژه کتابهای ریاضی بهره گرفت.
...
جوزپّه پئانو (Giuseppe Peano (۱۹۳۲-۱۸۵۸ ریاضیدان ایتالیایی، از شخصیتهای تأثیرگذار و پُریادگار در ریاضیات و منطق امروز است. یکی از کارهای وی در تألیف کتاب، روش شمارهگذاری اوست که به نام خودش معروف است. در این روش عناوین اصلی را با یک شماره، عناوین فرعی را با دو شماره و عناوین فرعیتر را به نسبت فرعی بودن آن با سه شماره و بیشتر مشخص میکنیم. مثلاً عنوان اصلی سوم را با عدد ۳، زیر عنوان پنجم آن را با ۵-۳، و زیر عنوان ششم این عنوان فرعی را با ۶-۵-۳ شماره گذاری میکنیم. این روش اینک رایج شده و کار پژوهشگران را ساده میکند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فرهنگ اصطلاحات جغرافیایی
یکی از دستاوردهای بزرگ دکتر مصاحب «تلاشهایی است که در عرصهی غنیکردن زبان فارسی یا ساختن واژهها کرد و اصطلاحات و شیوههایی که برای این جریان پیش نهاد.» او از قابلیتهای زبان فارسی برای معادلسازی اصطلاحات علمی غیرفارسی بهره گرفت و بیش از ۲۰۰۰ واژه ساخت که تعدادی از آنها در دایرهالمعارف فارسی به کار رفتهاست.
برای او واژهسازی برای اصطلاحات علمی، اهمیت بسیار داشت، چرا که در مورد وضع کلمات تازه در برابر لغات خارجی روش ویژهای داشت. نشستی هفتگی در خانه خود تشکیل داده بود که در آن احمد آرام، صفی اصفیا، حسین گل گلاب و مصطفی مقربی و...حضور داشتند و معادلهای فارسی برای واژههای علمی میساختند. کتاب فرهنگ اصطلاحات جغرافیایی که در سال ۱۳۳۸ به چاپ رسیده، حاصل همان تلاشهاست. آنان مجمع خود را به شوخی «ضرابخانه» میگفتند، و واژههایی را که میساختند، مضروبات میخواندند. واژه «بهروز»، و «روز آمد» را دکتر مصاحب در برابر Up to date انگلیسی نهاد، اما روزآمدتر از خودش در آن زمان کسی دیگر نبود. اگر به فهرست منابع و مآخذ کتابهای دکتر مصاحب مراجعه کنیم میبینم که کلیه مراجع مربوط را که تا تاریخ اتمام نگارش کتاب چاپ شده بودند، دارد. مراجعی به زبانهای انگلیسی، فرانسه و آلمانی برای کتابهای ریاضی یا مثالها و مسائل ریاضی.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باقیات صالحات دکتر مصاحب
- مدخل منطق صورت، ۱۳۳۴، انتشارات دانشگاه تهران، در ۷۰۰ صفحه
- مجله ریاضیات عالی و مقدماتی ۱۳۰۹ - ۱۳۱۰
- منطق ریاضی
- آنالیز ریاضی
- تئوری مقدماتی اعداد، جلد اول ۱۳۵۳ در ۱۳۹۵ صفحه و جلد دوم ۱۳۵۸، در ۱۸۰۲ صفحه
- توابع مستدیر،
- جبر و مقابله با جداول لگاریتم،
- هندسه مسطحه،
- مثلثات(با همکاری احمد ارشمید)،
- رسم فنی(با همکاری احمد ارشمید)،
- فیزیک (...)،
- همکاری در تدوین فرهنگ اصطلاحات جغرافیایی (با احمد آرام، صفی اصفیا، حسین گل گلاب و مصطفی مَقرّبی)،
- مجلهی ریاضیات عالی و مقدماتی (۱۳۰۹-۱۰)،
- رسالهی دکتری که در جلد ششم مجلهی انجمن فلسفهی کمبریج در سال ۱۹۵۰ میلادی چاپ شدهاست.
- مقاله «کشفالقناع یا اولین کتاب مثلثات»،
- علوم تفریحی،
- جبر مخصوص ۲ و ۳ متوسطه
- رساله در باب افراد خانوادههای نادرستکار و شیخ علی دشتی
- دایرهالمعارف فارسی، جلد اول، الف تا غ
- جبر و مقابلهی خیام که شامل متن عربی و ترجمهی فارسی کتاب و تاریخ ریاضیات تا زمان خیام است.
شایان ذکر است که دکتر مصاحب در سن ۲۸ سالگی کتاب «جبر و مقابله خیام» را از عربی به فارسی ترجمه و منتشر کرد. این کار نخستین معرفی خیام به عنوان ریاضیدان در یک اثر مستقل به فارسی بود. وی چند سال پس از این ترجمه با انتشار کتاب «حکیم عمر خیام به عنوان عالم جبر» گام مهمی در معرفی خیام ریاضیدان برداشت. فصل سوم اثر فوق (ص ۷۷ – ۱۲۸) شامل تاریخ علم جبر تا زمان خیام است. جدا از کتاب «جبر و مقابلهی خیام»، دکتر مصاحب دربارهی «جبر و مقابلهی خوارزمی»، و کتاب «کشف القناع» خواجه نصیرالدین طوسی هم مقالاتی نوشتهاست. دکتر مصاحب همچنین در رسالهی کوچکی به نام ابوریحان بیرونی، به بحث مختصری دربارهی کارهای علمی، از جمله آثار ریاضی این دانشمند پرداختهاست.
یکی از مراجع تحقیق، دایرهالمعارف است
بر خلاف مقّلد که وابسته به مرجع تقلید است، محقّق به دنبال مرجع تحقیق میگردد یکی از مراجع تحقیق، کتابهای چنددانشی، یعنی دایرهالمعارف است که در تحولات فکری و فرهنگی جوامع بشری، نقش مهم و دورانسازی داشتهاست.
...
جُدا از ارسطو که برای اولینبار اقدام به گردآوری اطلاعات بشری کردهاست،مجموعههای بزرگ چینی و تاریخ طبیعی «پلینی» Natural History (Pliny) (که بعداً در مورد آن صحبت می کنم) ــ از تلاش قدیمی بشر برای جمع آوری دانستنیهایش حکایت میکند. از گذشتههای دور دایرهالمعارف نویسی در جهان مرسوم بوده و بعضی از کتابهای قدیمی، به خصوص در جهان اسلام و ایران را نیز، میتوان جزو نخستین دانشنامهها دانست، اما کار علمی و نوین در دایرهالمعارفنویسی به ظهور رنسانس، عصر روشنگری و قرن هیجدهم باز میگردد که بخصوص در تحولات فکری اروپا تاثیر بسیار برجستهای بر جای گذاشت و موجبات انقلاب کبیر فرانسه در ۱۷۸۹ میلادی را فراهم ساخت.
اصطلاح انسیکلوپدیا Encyclopedia (کتابهای چند دانشی)، از دو واژه سیکل به معنی دایره و، ویدیا به معنی معرفت و دانش، ترکیب شده و پطرس بستانی با ترجمه لفظ به لفط واژه اروپائی – یونانی انسیکلوپدیا، معادل خوبی ساختهاست.
...
تا آنجا که به کشورهای اسلامی و بخصوص ایران زمین بر میگردد، در گذشته روی کتابهای چند دانشی، اسامی گوناگونی چون مجموعه، مخزن، جامع، مجمع، جوامع و مانند اینها گذاشته و یا در آخر عنوان کتاب، کلماتی چون علوم و فنون اضافه میکردند. برای مثال میتوان به کتبی چون جامعالعلوم امام فخر رازی، مخزنالفوائد فائق دهلوی، مفاتیحالعلوم خوارزمی، جوامعالعلوم ابن فریفون، اقسامالعلوم ابوزید بلخی، نفایسالفنون شمسالدین محمد آملی، کشاف اصطلاحاتالفنون تهانوی، و معجمالبلدان و... اشاره نمود. البته کتابهایی هم هستند که در این مجموعه قرار میگیرند، اما از اسمشان نمیشود فهمید که در باره چیست، مثلاً دُرَهّالتاج از قطب الدین محمود شیرازی، نوادر التبادر از شمس الدین محمد دنیسری، و یا فرخنامه جمالی، رسائل اخوان الصفا، احصاءالعلوم ابونصر فارابی، مفتاحالعلوم سکاکی، انموذج العلوم جلال الدین دوانی، و جوامع العلوم شعیا ین فرینون و نفایس شمسالدّین محمد آملی... را میتوان افزود.
...
برخی پژوهشگران سابقه تألیف کتابهای چنددانشی را در ایران به دوره پیش از اسلام میرسانند و کتاب بُنْدَهِشن را که در موضوعات دینی، تاریخی و جغرافیاییست، گونهای کتاب چنددانشی میپندارند. (بُنْدَهِشن به معنی آفرینش آغازین است)، اما در دوره اسلامی تألیف این گونه کتابها از سده چهارم هجری آغاز شد و نخستین آن به زبان عربی بودهاست. تنها استثناء، دانشنامه منظوم میسری است که کهنترین مجموعه پزشکی به فارسی است که در ۳۲۴ ق نوشته شد و احتمال میدهند که ترجمه طب المنصوری محمد بن زکریای رازی باشد. از سده پنجم هجری تألیف کتابهای چنددانشی به فارسی هم آغاز شد و از نخستین آنها باید از دانشنامه علایی ابن سینا، جام جهاننمای ابوالحسن بهمنیار بن مرزبان و نزهتنامه علایی شهمردان بنابیالخیر رازی یاد کرد.
...
در تاریخ تمدن اسلامی، بسیاری از آثار بزرگ علمی، نوعی دایرهالمعارف و حتی به یک اعتبار دایرهالمعارفهای تخصصی هستند. برای نمونه کتاب الفهرست ابن ندیم یک نوع دایرهالمعارف به شمار میرود. اگر چه محور اصلیش ذکر اسامی نسخهها و کتب علمی قرون نخست هجری است ولی کتاب برحسب موضوع طبقهبندی شده و از این رو با رجوع به الفهرست ابن ندیم میتوان رشتههای علمی رایج در آن روزگار را که دانشمندان و علمای آن دوره در آنها صاحب آثاری بودند، پیدا کرد. بنابراین کتاب ابن ندیم یک نوع دایرهالمعارف کتابشناسی است.
همچنین در حوزه علوم تجربی کتابهایی مثل الحاوی رازی، قانون ابوعلی سینا، و ذخیره خوارزمشاهی(اثر اسماعیل جرجانی)، دایرهالمعارفهای طبی محسوب میشوند، چرا که بخش عمدهای از اطلاعات نیاکان ما در مورد بدن انسان و...، در این کتب قابل ملاحظه است. در قرون اخیر کتابهایی نظیر کشف الظنون حاجی خلیفه و کتابهای بزرگ فقهی و فلسفی همه، بفهمی نفهمی نوعی دایرهالمعارف به شمار میروند. کتبی مثل شفا از ابن سینا...جامع علوم عام است.
صبح الاعشاء قلقشمی، یک دایرهالمعارف ادبی است، یا نهایة الأرب فی فنون الأدب نویری، یک اثر بلاغی است که قابل تامل به نظر میرسد و در موسیقی هم به الاغانی ابوالفرج اصفهانی میتوان اشاره نمود. بیشتر کتابهایی که اشاره شد و همچنین دایرهالمعارفگونهِ احصاءالعلوم ابو نصر فارابی که از حدود ۱۰۰۰ سال پیش به دست ما رسیده و موضوعش تقسیم و تعریف علوم و ذکر فروع هر علم و تعریف آنها است، بیشترشان به زبان عربی نگاشته شده که طبیعی است. چون زبان عربی در گذشته حکم یک بانک علمی را داشتهاست.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در گذشته، دایرهالمعارفنویسی کاری ذوقی بودهاست
نخستین دایرهالمعارف علوم فلسفی به زبان فارسی دانشنامه علائی است که با همت ابوعلی سینا، موضوعی (و نه الفبائی) نوشته شدهاست. فراموش نکنیم که در دنیای گذشته، دایرهالمعارفنویسی کاری کاملا ذوقی بودهاست. ازاین گذشته، علوم به اندازه زمانه ما تخصصی و شاخه شاخه نشده بود. یک پژوهشگر و محقق، هم ستارهشناس بود، هم طبیب و هم شاعر و بر بسیاری از علوم هم اِشراف داشت. اما در دنیای امروز، هیچ کس نمیتواند (به معنی دقیق کلمه) مدّعی تخصص همهجانبه باشد، به همین دلیل هر چه به زمان معاصر نزدیکتر میشویم، اهمیت کار گروهی در دایرهالمعارف نویسی بیشتر میشود.
...
دانشنامهنویسی به شیوه نوین که هم الفبایی باشد هم متّکی به اسناد و مدارک و هم مؤلفان آن در یک جا گرد آمده باشند با نامه دانشوران آغاز شد که در ۱۲۹۴ ق به دستور ناصرالدّین شاه قاجار بنیاد گردید. این دایرهالمعارف که تنها بخشی از آن تدوین شده با زندگینامه ابن بابویه (شیخ صدوق) آغاز میشود و با شرح حال شاهنعمتاللهولی پایان میگیرد.
دایرهالمعارفنویسی برای اولین بار از موضوعی به الفبائی و از کار فردی به کار جمعی ارتقاء مییابد...
کار جمعی، برنامه ریزی، آگاهی و احترام متقابل میخواهد
بعد از انقلاب ۱۳۵۷، چندین و چند دایرهالمعارف منتشر شدهاست. دایرهالمعارف تشیع، دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه ادب فارسی (با تلاش آقای حسن انوشه)، دایرهالمعارف جامع ایران (به همت آقای صادق سجادی)، فرهنگنامه کودکان و نوجوانان، دانشنامه زبان فارسی، دایرهالمعارف کتابداری و اطلاعرسانی و، معجمالمفهرس بحارالانوار (که شماری از روحانیون، آن را دایرهالمعارف میپندارند!) و... دایرهالمعارف آریانا(در افغانستان)، دایرهالمعارف ادبّیات و صنعت تاجیک(در تاجیکستان) و مشابه آن هم، منتشر شدهاست.در بخشهای بعد، از دایرهالمعارف ایرانیکا و زحمات دکتر احسان میرشاطر نیز صحبت میکنم.
...
متاسفانه کار جمعی در ایران دشوار است و با ذائقه بسیاری از ما جور در نمیآید و شاید یکی از عللی که اغلب دایرهالمعارفها در ایران ناقص ماندهاند، نیز همین باشد. متأسفانه آنهایی توانستند کارشان را به پایان ببرند که به دست یک نفر تدوین یافتهاند، مانند دایرهالمعارف میرزا عبدالحسینخان سپهر، دایرهالمعارف اسلامی محمد علی خلیلی و قاموس المعارف مدرس خیابانی تبریزی. تنها استثنا، دایرهالمعارف فارسی است که تدوین آن به سرپرستی دکتر مصاحب آغاز شد. ایشان نیز، تا حرف غ به کار ادامه داد و سرانجام پس از حدود ۴۰ سال مجلد سوم و پایانی آن با دست کاریهایی به پایان رسید.
گردآوری پژوهشگران، گرفتن مقالات و ویراستاری متون، کار سادهای نبود، بخصوص که ما بعضاْ یکدیگر را قبول نداریم و صاحبان زر و زور، هم به دانشوران و فرهیختگان میهنمان، امر و نهی میکردند و به رویشان تیغ سانسور میکشیدند و فرمان این را بنویس، آنرا ننویس، میدادند؟
یک مثال: رژیم پیشین، به خاطر اینکه زمانی دکتر مصاحب در کتاب دسیسههای علی دشتی نوشته بود:
«رضا خان از روزی که وزیر جنگ شد قانون اساسی را نقض کرد و علی دشتی از او حمایت نمود...» ــ او را خودی محسوب نمیکرد. بخصوص که پشت جلد کتابش به استبداد شاهانه گوشه زده و نوشته بود: «صفحات ناقابل این رساله را که قدمی است در راه مبارزه با نادرستیهایی که ایران را به وضع فعلی کشانیدهاست به روح پاک پدر بزرگوارم که بالاترین سرمشق فضیلت و تقوی بوده و در حیات خود عملاً راستی و درستی را به این حقیر آموخت تقدیم میدارد.»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دایرهالمعارف و دکتر مصاحب از هم جدا شدند
حدود نیم قرن پیش، و نه امروز را که اینترنت و موتورهای جستجوگری چون گوگل، کار را آسان کرده، در نظر بگیریم تا به روزآمدبودن اطلاعات، کار دستهجمعی و همگامی با دانشهای نوین، که از ویژگیهای دایرهالمعارف مصاحب است، پی ببریم. این دانشنامه در مجموع ۳۵۷۱ صفحه دارد و رسمالخط یکسان، الفبای صوتی و برگردانها و اختصارات خاص خود را دارا است.
آقای داریوش آشوری، بر این نظر است که در طول ۱۰۰ سال گذشته از جمله تجربههایی که در عرصه تولید متن مدرن داشتهایم دایرهالمعارف غلامحسین مصاحب است. دایرهالمعارفی که در بسیاری از زمینههای تولید متن علمی دانشنامهای مدرن، پیشگام بودهاست. در این اثر به همه آنچه دقت علمی، ویرایش متن مقالهها، درستی و روشنی بیان و همچنین مسائل خط و چاپ میطلبیده، در حد امکانات چهل– پنجاه سال پیش از این، اندیشیده شده و برای آن روشهای تازه و بسیار ابتکاری به کار برده شدهاست.
...
پیش از این، دایرهالمعارفنویسی به سبک جدید در ایران مرسوم نبود. مقصود از سبک جدید ترتیب الفبایی مدخلها و صورت علمی تنظیم مطالب هر مدخل با توجه به معیارهای بینالمللی است. دکتر مصاحب کارشناسان برجسته هر رشته را فراخواند. اما دقت و وسواسش باعث میشد بارها کارشان را پس بدهد، و داد همه را درمیآورد. کلمه به کلمه اطلاعات مربوط به هر مدخل باید با دقت و از منابع معتبر و دست اول فراهم میشدند.
زمانی برای یافتن اطلاعات درباره طول و عرض پل اهواز، هیئتی از تهران به راه افتاد تا آن را متر کند. بسیاری از اطلاعات جغرافیایی نیز اینگونه فراهم آمد. با این کار بود که معلوم شد چه بسا اطلاعاتی که در اینجا و آنجا نوشته شدهاند، غلط اندر غلط هستند. در نتیجه این همه سختگیری، دانشنامهای پدید آمد که رنگ و بوی ایرانی داشت و در دقت و اعتبار با معتبرترین دانشنامههای جهانی، از دایرهالمعارف بریتانیکا و آمریکانا و فرید وجدی گرفته، تا، لاروس فرانسوی و تسدلر آلمانی و دایرهالمعارف شوروی، پهلو میزد و با اینکه بازیهای روزگار، آزار دیگران، و روح حساس دکتر مصاحب که به انضباط و سختکوشی بها میداد، بین او، و دایرهالمعارف فارسی فاصله انداخت و در نیمه راه مجبور شد رهایش کند، اما رنج و تلاش شبانهروزی او به برگ و بار نشست.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پدیدآورندگان دایرهالمعارف مصاحب
سرپرست: غلامحسین مصاحب
معاونان: احمد آرام، محمود مصاحب
هیئت تحریریه
آرام، احمد
بدرهای، فریدون
مصاحب، محمود
بطحائی، احمد
مقربی، مصطفی
مکلا، ابراهیم
...
نویسندگان دایرهالمعارف مصاحب
آذر، دکتر مهدی: پزشکی
اصفیا، صفی: زمینشناسی
افشار، ایرج: کتابخانه و بعضی از اصطلاحات چاپ و کتاب
افشار شیرازی، احمد: معرفی کتابهای فارسی و عربی (ا- تا)
اقصی، رضا: شیمی
امیر ابراهیمی، مجید: حقوق
انور، منوچهر: تئاتر و سینما، هنر(نقاشی، مجسمهسازی، معماری، و هنرهای وابسته)
ایمن، دکتر ایرج: روانشناسی
بامداد، خانم بدرالملوک: خانه داری
بیانی، مهندس علیقلی: مهندسی، فناوری و صنعت
بیانی، دکتر مهدی: خط فارسی و خوشنویسان
حائری، مهدی: قرآن و مسائل قرآنی، فقه(به طور عمده بررسی مقالههای این موضوع ها)
حقنظریان، دکتر آوانس: ارمنیها
خسروی، خسرو: جغرافیای ایران
دواچی، دکتر عباس: آفات نباتی
دولتآبادی، دکتر هوشنگ: زیستشناسی عمومی، پزشکی
ریاحی، تقی: نظام، بحریه، مهندسی، فناوری و صنعت
زریاب، دکتر عباس: فلسفه و کلام، تاریخ، تمدن، و فرق اسلامی، فقه، معرفی کتابهای فارسی و عربی، شاعران و نویسندگان فارسیزبان و عربیزبان(جملگی از اواسط حرف «س» به بعد)
زرینکوب، دکتر عبدالحسین: تاریخ ایران بعد از اسلام، تصوف، کلام، تاریخ، تمدن، و فرقههای اسلامی، معرفی کتابهای فارسی و عربی، شاعران و نویسندگان فارسیزبان و عربیزبان
شیکهر، پروفسور ایندو: برخی از مقالههای هند و پاکستان
صبا، خانم فاخره: موسیقی
صدیقی، دکتر غلامحسین: بعضی از مقالههای فلسفه
عدل، احمد حسین: کشاورزی، دامپروری
فاتح، مصطفی: اقتصاد و تجارت، جامعهشناسی، علوم سیاسی
کاوسیان، سرهنگ محمد: هواپیمایی
گلگلاب، حسین: گیاهشناسی، بعضی مقالههای جانورشناسی
محقق، دکتر مهدی: بعضی از مقالههای اولیه در باب شاعران عرب
مرتضوی، دکتر تقی: قسمتی از مقالههای اقتصاد
مصاحب، خانم دکتر شمسالملوک: تعلیم و تربیت، نسائیات
مصطفوی، محمدتقی: آثار و بناهای تاریخی، هنری و باستانی ایران
معین، دکتر محمد: تاریخ ایران پیش از اسلام، دین زردتشتی
یارشاطر، دکتر احسانالله: زبانها
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مترجمان و مولفان اولیه دایرهالمعارف مصاحب
درآغاز کار که قرار بود دایرهالمعارف کولومبیا وایکینگ، اساس کار قرار گیرد، مقالههای آن کتاب و فهرستی از بعضی از مقالههایی که نظر به گنجاندن آنها در دایرهالمعارف بود، به مؤلفین و مترجمان ذیل، که قبول همکاری در این امر را کرده بودند، واگذار شد و آنان کمابیش قدمهای اولیه را در این راه برداشتند:
آذری، سهیل: ترجمهی مقالههای مربوط به دین مسیح و تاریخ و جغرافیای امریکای شمالی
اکرامی، دکتر عباس: ترجمهی مقالههای ورزش و تألیف بعضی مقالههای مربوط به ایران
پروین گنابادی، محمد: تألیف مقالههایی در زندگینامهی شاعران فارسیزبان
حییم، سلیمان: ترجمهی مقالههای مربوط به دین یهود
دانشپور، عبدالحسین: ترجمهی مقالههای تاریخ و جغرافیای آسیا و افریقا
رهبر، پرویز: ترجمهی مقالههای مربوط به دین یهود
شفیعیها، محمدهادی: ترجمهی بخشی از مقالههای تاریخ و جغرافیای اروپا
شیدا، حسن: ترجمهی مقالههای جغرافیای اروپا
فروغ، دکتر مهدی: ترجمهی مقالههای تئاتر و تألیف برخی از مقالههای در باب تئاتر در ایران
محجوب، دکتر محمد جعفر: اسطورههای ملی و کتابهای فارسی
مقدم، دکتر محمد: ترجمهی مقالههای تاریخ اروپا و ادبیات سرزمینهای امریکای جنوبی
...
آمادهسازی و چاپ
سرلتی، ناصر(سرپرست)
درویش، احمد
صلصالی، حیدرقلی
محییالدین کرمانی، مهدی
دربان، قاسم
تحویلدار، علیاکبر
همکاران دیگر
محمود محمودی، هرمز همایونپور، هرمز وحید، عباس جمالپور، جعفر صمیمی، احمد افتخار، گلوسالالری، پرویز میرحسینی، ابراهیم هاشمی، سید احمدیان، حسن آقای سید احمدیان، علیاصغر مهاجر.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بذر دایرهالمعارف مصاحب را همایون صنعتیزاده کاشت
زندهیاد همایون صنعتیزاده (۱۳۰۴ – ۱۳۸۸)، خواهرزاده میرزا یحیی دولتآبادی نویسنده «حیات یحیی» و فرزند یکی از اولین رماننویسان ایرانی عبدالحسین صنعتیزاده است.
او علاوه بر انتشارات فرانکلین، بنیانگذار چندین مؤسسه فرهنگی و اقتصادی در ایران بود. شرکت سهامی افست، چاپخانه ۲۵ شهریور، سازمان کتابهای جیبی، کاغذ سازی پارس، کشت مروارید کیش، گلاب زهرا و...
همایون صنعتیزاده همچنین بنیانگذار شهرک خزرشهر بود و اولین فردی است که کشاورزی ارگانیک را بصورت کاربردی در ایران پایهریزی نمود. وی با همسرش شهیندخت سرلتی، ایده جایگزینی کاشت گل محمدی به جای خشخاش، و تولید گلاب به جای تریاک را در لاله زار کرمان کلید زد. چون برای چاپخانه نیاز به کاغذ داشت و کاغذهای وارداتی پاسخگوی نیازهای کشور نبود، مصمم به تأسیس کارخانه کاغذسازی شد و با استفاده از باگاس و تفاله نیشکر، بزرگترین کارخانهٔ کاغذسازی ایران را در نیشکر هفت تپه تأسیس کرد. همایون صنعتیزاده مترجم هم بود. کتب زیر بخشی از ترجمههای او است: تاریخ کیش زرتشت، مری بویس / جغرافیای تاریخی ایران، ویلهلم بارتولد / تاریخ سومر، ادوارد وولی / ایران در شرق باستان، ارنست هرتسفلد / تاریخ هنر، رومیلا تاپار و پرسیوال اسپیر / تأثیر علم بر اندیشه (رابطهٔ علم و دین)، ریچارد فاینمن / جغرافیای تاریخی ایران پیش از اسلام / شیراز در روزگار حافظ، جان لیمبرت / بیست و سه قصه از تولستوی و... سازمان کتابهای جیبی، که هدف آن انتشار کتاب در قطع جیبی و بعدها در قطع پالتویی و با قیمت اندک بود، نیر ازجمله خدمات همایون صنعتیزاده است. بذر دایرهالمعارف مصاحب را همایون صنعتیزاده کاشت و «سرخیر» این کار سترگ که در تاریخ چاپ و نشر و فرهنگ ایران بیهمتا است او بود. وی را بعد از انقلاب، بهدلیل مدیریت انتشارات فرانکلین به جاسوسیاش متهم کردند و از سال ۶۰ تا ۶۵ در اوین بود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نام چند دانشنامه
- دانشنامه آمریکانا
- سیکلوپدیا Cyclopædia (فرهنگ جامع هنر و علوم)،
- دانشنامه ناتل The Nuttall Encyclopædia فرهنگنامهای مختصر و جامع دربارهٔ دانش عمومی،
- سودا Σοῦδα دانشنامه بزرگ بیزانسی، مربوط به قرن دهم میلادی(در باره دنیای مدیترانه باستان)
- دانشنامهٔ بزرگ لاروس که بر مطالعه و معرفی واژههای زبان فرانسه تمرکز دارد...
- دانشنامهٔ اسلام The Encyclopaedia of Islam که نگارش آن از سال ۱۹۰۶ و زیر نظر مارتین تئودور هوتسما به زبان انگلیسی آغاز شدهاست،
- دانشنامهٔ میسیکا Mythica، ویژه فولکلور و اساطیر،
- فرهنگنامه ایران باستان، که از دوران پیش از تاریخی تا اواخر عصر قاجار را در بردارد،
- دایرهالمعارف بزرگ اسلامی که به سه زبان فارسی و عربی و انگلیسی منتشر میشود و تاکنون ۲۱ جلد از آن ارائه شدهاست،
- دانشنامه فرهنگ مکتوب عرفان و تصوف،
- دانشنامه تکجلدی وایکینگ...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آنسیکلوپدی Encyclopédie
آنسیکلوپدی Encyclopédie ou dictionnaire raisonné des sciences des arts et des métiers (دانشنامه یا فرهنگ سامانمند دانش، هنر و پیشهها) در فرانسه بین سالهای ۱۷۵۱ و ۱۷۷۲ منتشر شد و سردبیران اصلی آن دنی دیدرو و ژان دالامبر بودند و چند تن از بزرگان علم و فلسفه آن زمان مانند ژان ژاک روسو و ولتر با آن همکاری داشتند. دیباچه آنسیکلوپدی که به قلم دالامبر نوشته شد یکی از متون مهم دوره معروف به عصر روشنگری است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تاریخ طبیعی پلینی
تاریخ طبیعی پلینی (Natural History (Pliny دانشنامهای است که در حدود سالهای ۷۷ تا ۷۹ میلادی توسط طبیعیدان و فیلسوف رومی، پلینی بزرگ(پلینیوس دوم) تالیف شد که از زمان امپراتوری روم تا دوران نوین به جا ماندهاست. پلینی تلاش کرده همهٔ حوزههای دانش باستان را بر پایهٔ بهترین مراجع موجود پوشش دهد.
تاریخ طبیعی پلینی از نظر گستردگی دامنهٔ موضوع، نیاز به ارجاع به نویسندگان اصلی، و فهرست جامع از همهٔ محتویات، به الگویی برای دانشنامههای بعد از خودش تبدیل شد. این تنها اثر از پلینی است که بجا مانده، و آخرین اثر تالیفی اوست، که به دلیل مرگ ناگهانی او در فَوَران کوه وزوو در سال ۷۹ میلادی فاقد یک بازبینی نهایی است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دایرهالمعارف دنیس دیدرو
یکی از نخستین و مهمترین دایرهالمعارفهایی که تاثیر بزرگی بر پیشرفت علمی و فنی اروپا گذاشت، دایرهالمعارف دنیس دیدرو Denis Diderot (آنسیکلوپدی) بود که در جلب توجه دانشمندان و محققان به اهمیت دایرهالمعارف، نقش بارزی داشت. وقتی که دیدرو، دالامبر و روسو دایرهالمعارف معروف فرانسه را تالیف کردند، جهان اسلام نیز تاثیر پذیرفت و دایرهالمعارفهای عمومی و تخصصی به زبانهای گوناگون تدوین شدند. وقتی به دانشنامههای مشهور جهان رسیدیم دوباره به آنسیکلوپدی Encyclopédie برمیگردیم. در میهن ما هم، «نامه دانشوران» تدوین شد اما اولین دایرهالمعارفی که به سبک نوین و با بکارگیری آخرین ضوابط علمی و فنی و صوری تدوین گشت، دایرهالمعارف مصاحب است که در ابتدا قرار بود هسته اصلیاش را ترجمه بخشهایی از دایرهالمعارف کلمبیا تشکیل دهد، اما دکتر مصاحب جدا از اینکه مطالب زیادی در باب فرهنگ و تمدن ایران و اسلام به آن اضافه کرد، پا را فراتر هم گذاشت و به نوآوری پرداخت. مقالات این دانشنامه به رغم کوتاهی، مستند، دقیق و قابل استفاده هستند. خوب است این نکته را یادآورشوم که اصطلاح دایرهالمعارف تقریبا جوان است حدود ۱۴۰ سال پیش پُطرُس بستانی که یکی از علمای مسیحی لبنان بود، انسیکلوپدیا را دایرهالمعارف ترجمه نمود که از آن پس مرسوم شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دانشنامه بریتانیکا
یکی از معتبرترین دانشنامههای جهان بریتانیکا Encyclopædia Britannica است که چاپ آن به قرن هجدهم میلادی بازمیگردد. این مجموعه که نخستین بار میان سالهای ۱۷۶۸ تا ۱۷۷۱ میلادی در اسکاتلند منتشر شده، الگوی برخی از دانشنامههای مهم غربی است. یافتهها و اطلاعات جدید به طور مرتب به آن افزوده میشود و در حال حاضر یکی از معتبرترین منابع به زبان انگلیسی به شمار میرود که تا به امروز ویرایش و انتشار آن ادامه یافتهاست.
حسین ملک مؤسس کتابخانه و موزه ملی ملک، مدت زمانی را صرف ترجمه دانشنامه بریتانیکا کرد که بعدها از این کار منصرف شد. بخشی از این دانشنامه که به خط خود وی ترجمه شده بود، هنگام جمعآوری اطلاعات از خانه وی، برای تبدیل به موزه، در لابهلای آثارش پیدا شد. از اردیبهشت ماه ۱۳۸۶، کار ترجمه فارسی دانشنامه بریتانیکا، توسط عبدالحسین سعیدیان و تلاش گروهی از مترجمان، آغاز گشتهاست. سال ۲۰۱۲، مسئولان این دانشنامه اعلام کردند که چاپ کاغذی دانشنامه را پس از نزدیک به ۲۴۴ سال کنار میگذارند و تنها به ارائه نسخههای اینترنتی آن میپردازند. هماکنون بریتانیکا را میتوان به صورت بَرخط(آنلاین) دریافت کرد.
...
رقیب بزرگ بریتانیکا، دانشنامه انکارتا Encarta و ویکیپدیا است.
انکارتا دانشنامه دیجیتال چندرسانهای و محصول شرکت مایکروسافت بود که از سال ۱۹۹۳ میلادی ساخته شد و حاوی مقالات مرجع کوتاه، اطلس جهانی و بسیاری از اطّلاعات مفید دیگر بود.
رقیب بزرگ بریتانیکا، دانشنامه انکارتا Encarta و ویکیپدیا است.
انکارتا دانشنامه دیجیتال چندرسانهای و محصول شرکت مایکروسافت بود که از سال ۱۹۹۳ میلادی ساخته شد و حاوی مقالات مرجع کوتاه، اطلس جهانی و بسیاری از اطّلاعات مفید دیگر بود.
این دانشنامه از ۳۱ اکتبر ۲۰۰۹ به روز نشدهاست.
و اما ویکیپدیا
و اما ویکیپدیا
ویکیپدیا با پروژه خود دردسر بزرگی برای بریتانیکا ایجاد کردهاست. تعداد مقالات ویکیپدیای انگلیسی بیش از چهار میلیون میباشد که در مقایسه با ۱۲۰٬۰۰۰ مقاله بریتانیکا تعداد چشمگیری است. همین طور تعداد لغات و اصطلاحات ویکیپدیا ۳۴۰ میلیون میباشد که در مقایسه با ۵۵ میلیون لغت بریتانیکا. کمی بعد به ویکیپدیای فارسی هم اشاره میکنم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دانشنامهٔ ایرانیکا
از دانشنامهٔ ایرانیکا Encyclopædia Iranica بزرگترین و جامعترینِ پروژههای ایرانشناسی هم باید یاد کنم.
...
در سالهای پیش از انقلاب و بعد از انتشار جلد اول دایرهالمعارف دکتر مصاحب، دانشمندان کشور به فکر ترجمه دایرهالمعارف اسلام چاپ اروپا (لایدن، هلند) افتادند که در قاهره به زبان عربی نیز ترجمه شده بود.
دکتر احسان یارشاطر کار ترجمه این دایرهالمعارف را با نام دانشنامه ایران و اسلام آغاز کرد، منتهی همانطور که در مقدّمه یادآور شدند و در متن کتاب اصلی هم دیده میشود، متولیان دایرهالمعارف اسلام چاپ هلند، به بسیاری از مسایل مربوط به ایران و به خصوص تشیع بی توجهی داشته و دارند. لذا دکتر یارشاطر و دیگر پژوهشگران برای پر کردن این خلاء تلاش کردند تا مقالات مخصوص فرهنگ و تمدن ایران و تشیع را تالیف کرده و در کنار مطالب ترجمه قرار دهند. کار تدوین این دانشنامه در سال ۱۳۴۷ خورشیدی با اختصاص ۲ میلیون دلار بودجه توسط امیرعباس هویدا، نخستوزیر وقت ایران در دوران سلطنت محمدرضا شاه پهلوی آغاز شد. متاسفانه بعد از انقلاب، بودجهٔ این دانشنامه قطع و ادامهٔ تدوین آن در ایالات متحده آمریکا دنبال گردید. این دانشنامه دربارهٔ فرهنگ و تاریخ ایرانزمین و به زبان انگلیسی است و در بخش ایرانشناسی دانشگاه کلمبیا در شهر نیویورک تدوین میشود.
...
جلد اول این مجموعه سال ۱۳۶۱ به چاپ رسید و تا سال ۱۳۹۱، شانزده جلد از آن منتشر شدهاست. قرار است حجم این دانشنامه به ۴۵ جلد برسد.
جلد اول این مجموعه سال ۱۳۶۱ به چاپ رسید و تا سال ۱۳۹۱، شانزده جلد از آن منتشر شدهاست. قرار است حجم این دانشنامه به ۴۵ جلد برسد.
دانشنامهٔ ایرانیکا، با هدف بیشترین دسترسی برای خوانندگان در سطح جهانی، به زبان انگلیسی منتشر میشود اما قرار است پس از اتمام و تکمیل، همهٔ نوشتارها به زبان فارسی ترجمه شوند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویکیپدیای فارسی
ویکیپدیا بهعنوان نسخهٔ تکمیلی نیوپدیا Nupedia آغاز به کار کرد. دانشنامهای تحت محیط وب و به زبان انگلیسی که از سال ۲۰۰۰ میلادی تا ۲۰۰۳ میلادی فعالیت داشت و مقالههایش توسط کارشناسان و ازطریق یک جریان رسمی نوشته میشد. درواقع نیوپدیا پس از تکامل به ویکیپدیا تبدیل شد.
...
نام ویکیپدیا Wikipedia واژهای ترکیبی است که از واژههای ویکی (وبگاه مشارکتی) و انسیکلوپدیا (دانشنامه یا دائرةالمعارف) گرفته شدهاست. جیمی دُنال وِیلْز Jimmy Wales بنیانگذار ویکیپدیا آن را اینگونه توصیف میکند: «ویکیپدیا کوششی برای آفرینش و پخش دانشنامهای با بالاترین کیفیت ممکن برای همه مردم روی زمین و به زبان مادریشان است.»
...
ویکیپدیای فارسی نام یکی از دانشنامههای فارسیزبان در اینترنت و یکی از نسخههای ویکیپدیا، از پروژههای بنیاد ویکیمدیا است که هدف آن ساخت دانشنامههایی با محتوای آزاد با مشارکت همگان و به همهٔ زبانهای ممکن است. دانشنامهٔ فارسی ویکیپدیا از ۲۸ آذر ۱۳۸۲ /۱۹ دسامبر ۲۰۰۳، فعالیت خود را آغاز کرد و هماکنون [پاییز ۱۳۹۸] حدود ۷۰۰ هزار نوشتار دارد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدکتر مصاحب و دایرهالمعارف «وایکینگ»
دایرهالمعارف تکجلدی وایکینگ هم یکی از دانشنامههای خوب و معتبر است. این دانشنامه به زبان انگلیسی است و سال ۱۹۳۵ در نیویورک توسط دانشگاه کلمبیا تهیه و منتشر شدد. هماکنون تمام مقالات آن بهصورت بَرخط (آنلاین) از طریق وبگاههای متعدد در دسترس است.
...
ضرورت نیاز به دایرهالمعارف عمومی و کوچک، مؤسسه فرانکلین را واداشت تا دائرهالمعارف وایکینگ کلمبیا را برای ترجمه فارسی به دکتر غلامحسین مصاحب سفارش دهد. غلامحسین مصاحب از ۱۳۳۵ کار ترجمه را با جدیت دنبال کرد٬ اما به علت احساس نیاز به بومیسازی و افزودن سرواژههای جدید در بخشی از کار٬ روند ترجمه به تالیف یا تحقیق تبدیل شد و اثر بدستآمده، در بسیاری از موضوعها، جنبهٔ تحقیق یافت که ثمره این پروژه انتشار سه جلد کتاب زیر عنوان دایرهالمعارف فارسی از سال ۱۳۴۵ شد.
از همان آغاز که قرارداد ترجمهٔ دایرهالمعارف یک جلدی «وایکینگ» با دکتر مصاحب بسته شد، انتظار میرفت که این کار در ظرف یکی دو سال بهپایان برسد و اگر دکتر مصاحب آدمی بود که بهترجمهٔ یک دایرهالمعارف خارجی بههمان صورت اصلی و بدون کم و زیاد رضایت میداد، البته این انتظار بیجا نمیبود. ولی بهزودی معلوم شد که دکتر مصاحب در صدد است ترجمهٔ دایرهالمعارف «وایکینگ» را بهانهٔ تألیف یک اثر بزرگ قرار دهد که دایرهالمعارف فارسی باشد. جریان تألیف این کتاب و رنجی که دکتر مصاحب کشید، داستان دراز و دردناکی است...
با تغییر مدیریت موسسه فرانکلین، کار به قطع همکاری دکتر مصاحب با دايرهالمعارف انجامید و افسوس...
البته ایشان پیش از ترک سرپرستی دايرهالمعارف کارهای اصلی را به انجام رساند و پایهها و اساس کار را مشخص کرد. از این رو جلد دوم که حدود ده سال پس از جلد اول انتشار یافت، تقریبا بر همان مبنایی شکل گرفت که مصاحب میخواست.
...
در سال ۱۳۵۰ زمانی که بخش بزرگی از مقالههای جلد دوم تا حرف «ع» حروفچینی شده و آمادهٔ چاپ بود، دکتر مصاحب چارهای جز کنارهگیری ندید. از آن زمان سرپرستی دایرةالمعارف به مرحوم رضا اقصی(که در دهه ۱۳۴۰، سرپرست پروژه فرهنگنامه نخستین دائرةالمعارف مصور کودکان به زبان فارسی بود)، محول گشت و بخش اول از جلد دوم (از «ش» تا پایان «ل») در سال ۱۳۵۶ خورشیدی منتشر شد. بخش دوم جلد دوم (از «م» تا پایان «ی») با ویرایش مجدد و پارهای اصلاحات در سال ۱۳۷۴ خورشیدی انتشار یافت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«مدخل منطق صورت» و «مدخل آنالیز ریاضی» پنج هزار صفحه دارد
از فرزندان دکتر مصاحب شنیده شده که وی هر شب بدون استثنا ساعت سه بعد از نیمه شب از خواب بیدار میشد و علاوه بر کار روی دایرهالمعارف، به مطالعه ریاضی و نوشتن میپرداخت. دایرهالمعارف فارسی برای وی حکم فرزندش را داشت و به همان اندازه که در تربیت فرزندان خود زحمت کشید برای دایرهالمعارف فارسی و به ثمر رساندن آن وقت صرف کرد و خون دل خورد.
...
دکتر مصاحب در بیست سالگی، سالهای ۱۳۰۹ و ۱۳۱۰، با انتشار «مجله ریاضیات عالی و مقدماتی» گامهای موثری در ترویج ریاضیات جدید در ایران برداشت. یادآوری کنم که وی در حلقهی شاگردان خاص برتراند راسل فیلسوف و ریاضیدان نامدار حضور داشت. راسل که صدها نفر در کلاسهای عمومیاش شرکت میکردند، از میان با استعدادترین آنها پنج نفر را برای فراگیری در کلاسهای ویژهی خود برمیگزید.
...
دکتر مصاحب با دو کتاب «مدخل منطق صورت» (۱۳۳۴) و «مدخل آنالیز ریاضی» (۱۳۴۸)، ریاضیات نوین را در ایران بر پایه و اساس دانش روز جهان معرفی و استوار کرد. «تئوری مقدماتی اعداد» که جلد اول آن در سال ۱۳۵۳، و جلد دوم آن پنج سال بعد منتشر شد، همراه با دو اثر یاد شده، مجموعا نزدیک به پنج هزار صفحه را در بردارند.
...
این استاد فرهیخته اهمیت زیادی برای ریاضیات قائل بود. یک بار پدرش به شوخی به او گفته بود: «غلامحسین خان شما از این X و Y خسته نمیشوید. این X و Y به چه درد میخورد؟» دکتر مصاحب در جواب پدر گفته بود: «آقاجان آیندهی دنیا به همین X و Y بستگی دارد و روی X و Y بنا میشود.»
...
دکتر غلامحسین مصاحب با آن که در رشتهٔ ریاضیات تحصیل کرده بود، تقریباً در همهٔ رشتههای فرهنگ فارسی مطالعهٔ جدی داشت و صلاحیت او برای سرپرستی طرح تألیف «دایرهالمعارف» تردید برنمیداشت. او با دقت نظر و اصرار برای جاری کردن قواعد معین و واحد در همهٔ موارد کار، تمامی همکاران خود را بهشگفت میآورد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انتشار دایرهالمعارف مصاحب، یک واقعه مهم علمی و ادبی
وقتی جلد نخست دایرهالمعارف منتشر شد، کم نبودند کسانیکه به قدر آن کار عظیم پی بردند. مجتبی مینوی به دکتر مصاحب نوشت احترام بنده به مقام علمی و زحمت و کوشش شبانه روزی ده دوازده ساله شما به جهت نشر این مجلد بیش از آن است که به نامهای بتوان ادا کرد.
دکتر غلامحسین صدیقی گفته بود به نام یک دانشجو، که به تعلیم و تعلم اشتغال دارد، از کوشش پُر ارج جناب عالی سپاسگزاری کرده با کمال مسرت این حُسن توفیق را به انجامدهندگان آن کار مهم اساسی که تحققش آرزوی مشتاقان علم و ادب بود تبریک میگویم...
دکتر ناتل خانلری نوشت با آن که به ظاهر در عالم علم و ادب سر و صدایی نیست، کارهایی مهم و سودمند انجام میگیرد که نشانه فعالیتهای ثمربخش در این زمینه است. مهمترین کتابی که در این دوران منتشر شده جلد اول دایرهالمعارف فارسی است به سرپرستی غلامحسین مصاحب...
درست آن است که این کتاب را در حکم یک واقعه مهم علمی و ادبی بشماریم...
آنچه باید ستوده شود این است که برای نخستینبار چنین کتابی با یک روش علمی، یا به قول مؤلف آن: با یک نظام معین تدوین میشود...
داریوش آشوری که در دوران دانشجویی امکان مییابد با دکتر غلامحسین مصاحب آشنا و همکار شود، گفتهاست او در رهبردن به «گوهر جویندگی و پویندگی علم مدرن» و در درک و رعایت «روشمندی علمی» بیهمتاست و دایرهالمعارف فارسی هنوز هم یک اثر استثنایی و مبدأ دانشنامهنویسی مدرن در جامعهی ما بشمار میرود. ایرج افشار، عبدالحسین زرینکوب، نجف دریابندری، عباس زریاب خویی، مهدی محقق، احمد آرام، علیاشرف صادقی، هوشنگ دولتآبادی... و خیلیهای دیگر کار دکتر مصاحب را ستودند. عبدالحسین آذرنگ به درستی گفته بود اگر همسنگ تلاشهای مصاحب کوششی هست، نشان دهیم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با ابتکارات دکتر مصاحب، فضای یخزدهی زبان فارسی شکسته شد
عوامل گوناگونی دست به دست هم دادند تا دایرهالمعارف فارسی پدید آمد. جدا از خصوصیات شخصی دکتر مصاحب، هوش سرشارش، تحصیل در کمبریج، عشق عجیب به علم و تحقیق و تفکر در مبادی و ریشههای علم، باید شرایط دههی ۴۰ به بعد را هم در نظر گرفت. شرایطی که تا نیمههای دههی ۵۰ هم حاکم بود. آن شرایط، با همهی خوب و بدش، از جهتی میدان را باز کرد. به قول دکتر داریوش آشوری ایران در آن شرایط - که حالا حتا میتوانیم اسمش را بگذاریم خفقان سیاسی - دینامیزمی پیدا کرده بود که میشد در آن کارهایی انجام داد. از لحاظ امکانات مادی هم درآمد نفت افزایش پیدا کرد و برنامههای توسعه اقتصادی موفقی به اجرا گذاشته شد. مثلاً برنامهی چهارم اقتصادی که در همین دههی ۴۰ انجام شد، در مقیاس ایران برنامهی موفقی بود. بهرحال، و طبیعتاً آدمهایی که ابتکار داشتند و پرانرژی بودند و دلشان میخواست کاری بکنند، پیشگام میشدند. مرحوم همایون صنعتیزاده مؤسسهی فرانکلین را تأسیس کرد که آثار خیلی بزرگی در همهی زمینههای نشر در ایران داشت. وی دنبال آدمهای قابل میگشت، و ازجمله برای پروژهی دایرهالمعارف به سراغ دکتر مصاحب رفت. او تنها کسی بود در ایران که میتوانست این کار را بکند.
داریوش آشوری معتقد است فضای یخزدهی زبان فارسی که محافظهکاری ادبی روی آن سوار بود، با ابتکارات و شیوههای مصاحب شکسته شد و بدون شک او نقش بسیار بزرگی در این قضیه داشت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دکتر مصاحب پدر ریاضیات جدید بود
ریاضیات عالی و حتی ریاضّیات مقدماتی در ایران، پیش از وی وضعیت اسفانگیزی داشت. کمتر کسانی با تئوری مجموعهها، منطق جدید و ریاضیات مدرن آشنایی همهجانبه داشتند، کتابهای درسی ریاضی هم به سبک تألیف ۱۰۰ سال پیش اروپا و بسیار قدیمی بود. اگر امروز سخن از منطق نوین، ریاضیات جدید، تئوری مجموعهها، تئوری گروهها، ساختمانهای ریاضی، تئوری اعداد، توپولوژی و دیگر مفاهیم نوین ریاضی میرود، ازجمله، نتیجه آثار دکتر مصاحب، تأسیس مؤسسه ریاضیات و دگرگونسازی نظام آموزش ریاضی در ایران به وسیله اوست. وی حدود هفتاد سال پیش مجله ریاضیات عالی و مقدماتی را که به نظر میرسد نخستین نشریه ریاضی کشور باشد به صورت ماهنامه و در ۱۳ شماره منتشر نمود. این مجله به مسائل مربوط به ریاضیات عالی و مقدماتی میپرداخت و در پی انتقال آگاهیهای تازه درباره ریاضیات جهان به دانشآموزان و دانشجویان داخل کشور بود. دکتر مصاحب میخواست اندیشههای نو، و نیز آنچه را که از امثال وایتهد و هاردی در ریاضیات و منطق آموخته بود، در ایران گسترش دهد. خودش از شاگردان ممتاز و برجسته برتراندراسل، و بهراستی پدر ریاضیات جدید بود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــمؤسسه ریاضیات
در سال ۱۳۴۵ مؤسسه تحقیقات ریاضی توسط دکتر غلامحسین مصاحب در دانشسرای عالی تأسیس شد. هدف ابتدایی مصاحب از تأسیس آن تربیت نیروی متخصص برای رفع کمبود استاد ریاضیات در کشور بود. در حال حاضر این مؤسسه، صرفاْ یک مؤسسه پژوهشی است که به انجام تحقیقات بنیادی در زمینههای ریاضیات محض، کاربردی، علوم کامپیوتر و آمار در سطح جهانی، برگزاری سخنرانیهای علمی، سمینارها و کارگاههای تحقیقاتی، ارتباط با مؤسسات تحقیقاتی ریاضی دنیا، انتشار مقالات محققان مؤسسه و تربیت محققان ریاضی برای مؤسسات آموزش عالی میپردازد. این مؤسسه دارای یک کتابخانه تخصصی است.
...
دکتر مصاحب مینویسد: «سبب تأسیس مؤسسه ریاضیات این بود که دانشگاههای شهرستانها و سایر مؤسسات تعلیمات عالیه روزافزون در توسعه بود، ولی اغلب آنها فاقد معلم با صلاحیت برای تدریس ریاضیات در سطح لیسانس بودند، و در بسیاری از این مؤسسات دبیران ریاضیات، تدریس ریاضیات عالی را برعهده داشتند. حتی خود دانشگاه تربیت معلم از جهت مدرس ریاضیات سخت در مضیقه بود. به علاوه، تدریس ریاضیات عموماً به روشهای منسوخ بود. بدینگونه بود که مؤسسه ریاضیات برای تربیت مدرسین ریاضی در سال ۱۳۴۴ تأسیس گردید و اولین دوره مدرسی در مهر ماه ۱۳۴۵ و آخرین دوره آن در سال ۱۳۵۷ دایر گردید.
مؤسسه ریاضیات از آغاز دو هدف را منظور نظر خود قرار داد: یکی تربیت مدرسین کارآزموده و مجهز با اطلاعات عمیق و کافی در ریاضیات جدید جهت تدریس در دانشگاههای شهرستانها و دانشگاه تربیت معلم و سایر مؤسسات تعلیمات عالیه علمی، و دیگری، که هدفی دورتر بود، ایجاد مرکزی مجهز برای تحقیقات ریاضی و کسب جدیدترین اطلاعات در رشتههای مختلف این علم.
مؤسسه ریاضیات به اهمیت فوقالعاده ریاضیات در دنیای کنونی، نه فقط در علوم و صنایع و حتی در زندگی روزمره در این عصر، بلکه در پرورش قوای ذهنی و انضباط فکری جوانان این آب و خاک، نیز به خوبی وقوف و ایمان داشت و، به همین جهت، در رسیدن به منظورهای خود از هیچ مجاهدتی فروگذار نکرد. رسیدن به مقصود اول، یعنی تربیت مدرس ریاضیات، در درجه اول موقوف بود به تأسیس کتابخانهای مجهز نظیر آنچه در دانشگاههای معتبر دنیا هست و، ثانیاً، به استخدام استادان عالیمقام خارجی برای تدریس بعضی از رشتههای ریاضیات عالی جدید.
تأسیس کتابخانه مخصوصاً به سبب عنایتی که روسای دانشگاه تربیت معلم همواره نسبت به مؤسسه ریاضیات داشتهاند و دارند نسبتاً به آسانی انجامپذیر بود، به طوری که در حال حاضر (دهه چهل) کتابخانه مؤسسه مشتمل بر ۶۰۰۰ مجلد از جدیدترین و معتبرترین کتابها و مآخذ در همه رشتههای ریاضیات محض و نیز آثار بعضی از اساتید بزرگ گذشته که مورد نیاز هر محققی است میباشد و به علاوه مشترک قریب چهل مجله مشهور جهانی ریاضیات است. کتب جدیدالانتشار معتبر از ممالک مختلف منظماً برای کتابخانه خریداری میشد تا کتابخانه مؤسسه همواره مرکزی مجهز برای تحقیقات ریاضی باشد. اما در باب استخدام استادان عالیمقام خارجی، نظر به اهمیت فوقالعاده ریاضیات در دنیای کنونی و احتیاج شدیدی که در همه ممالک به ریاضیدانان برجسته هست، استخدام استاد خارجی کاری بس دشوار بودهاست. با وجود این، این مؤسسه از بدو تأسیس تاکنون، در امر استخدام اساتید خارجی نسبتاً موفق بود. در سالهای گذشته آقایان پروفسور هنریک سلبرگ، ریاضیدان نروژی، پروفسور جان مکناتن ویتاکر، ریاضیدان انگلیسی، دکتر س٫گ.هالورسن، ریاضیدان نروژی، دکتر آ.شتاینر، ریاضیدان سوئیسی، و پروفسور میخائیل یاکوولیچ آنتونوفسکی، ریاضیدان اهل اتحاد جماهیر شوروی، در مؤسسه ریاضیات تدریس کردهاند. تا زمان دکتر مصاحب و پیش از تاسیس موسسه ریاضیات، ریاضیات در دانشگاههای ایران در سطح بسیار نازلی بود. در سالهای ۳۸ -۳۹ از تئوری مجموعهها و ریاضیات مدرن، اصلاً اسمی نبود. دکتر مصاحب آمد و بر پایه مقدمهای که سالها قبل فراهم کرده بود، یعنی همان کتاب مدخل منطق صورت، برنامهها را تغییر داد و طرحی بسیار پخته و در سطح بالا تنظیم کرد و نگرش جدیدی را در ریاضیات ایران به وجود آورد.
بنا بر آنچه شاگردان دکتر مصاحب گفتهاند، مدخل منطق صورت که در سال ۱۳۳۴ نوشته شده، تئوریهای قیاسی را که پایه کل ریاضیات و استدلال است به زیبایی تشریح میکند. قبل از مصاحب شاید تئوری اعداد اصولا در ایران شناخته نشده بود، شناساندن تئوری اعداد که بنیان ریاضیات است از خدمتهای خیلی بزرگ ایشان است. در پایان یک نکته را اضافه کنم. دکتر مصاحب مقالهای دارد با عنوان: «کشفالقناع یا اولین کتاب مثلثات». ابتدای مقاله مینویسد: اروپاییها تا شصت سال پیش طرح مسایل مثلثاتی را به صورت یک علم جداگانه به رگیومنتانوس از ریاضیدانهای قرن پانزدهم میلادی نسبت میدادند. ولی چاپ یکی از آثار خواجه نصیرالدین طوسی موسوم به کشفالقناع ثابت کرد که دویست سال قبل از رگیومنتانوس، این دانشمند بزرگ ایرانی مثلثات را به صورت رشته مستقلی از ریاضیات درآورده و کتاب جامع و نفیسی در باب آن تالیف کردهاست.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دکتر مصاحب، از طرحی کوچک، آرمانی بزرگ میساخت
دکتر مصاحب در عین حال که ابا داشت همه دستاوردهای بشر را به ایرانیان نسبت دهد، و هنر نزد ایرانیان است و بس را، اوج تنگ نظری میدانست، به بازشناسی میراث علمی ایران به مردم، بویژه در زمینه علوم بسیار اهمیت میداد و میکوشید که بخشهایی از تاریخ ریاضیات ایرانی و اسلامی را که برای جامعه ما ناشناختهاست آشکار کند. توجه به عمر خیام به عنوان ریاضیدان، بخشی از این کوشش است. در کتابهایی مانند آنالیز ریاضی، دایرهالمعارف فارسی و بهویژه تئوری مقدماتی اعداد، نامها و سرگذشتنامههایی از ریاضیدانان ایرانی و خدمات علمیشان آوردهاست که میتواند برای بررسی تاریخ ریاضیات، منبعی دقیق و بسیار غنی باشد. دکتر مصاحب از یک طرح کوچک، آرمانی بزرگ میساخت. در سال ۱۳۴۵ مؤسسه ریاضیات را در دانشسرای عالی تاسیس کرد تا افرادی را تربیت کند که بتوانند ریاضیات جدید را در ایران گسترش دهند. بسیاری از استادان امروزین ریاضیات محض، از شاگردان ایشان در مؤسسه ریاضیات بودند. به دانشجویان معدودی که برمیگزید با مهربانی میگفت: این موسسه، تنبلخانه شاه عباس نیست. هر کس اینجا آمده باید مثل خود من که کارم را از پنج صبح شروع میکنم، کار بکند، روز و شب و تابستان و در کتابخانه. اینجا تعطیلی ندارد. خودش از ساعت سه نیمه شب کار را شروع میکرد.
...
دکتر مصاحب با تألیف سلسله کتابهایی در آموزش ریاضیات جدید، قصد داشت در زمینه انتقال ریاضیات روز جهان به ایران زمین، حرکتی بهروز و عمیق سامان دهد که آغاز آن با کتاب آنالیز ریاضی بود. این زنجیره با مجلدات تئوری مقدماتی اعداد ادامه یافت و متأسفانه با به خاک افتادنش ازهم گسیخت. در سپیده دم ۲۱ مهر ۱۳۵۸ آخرین صفحه بخشی از کتاب تئوری مقدماتی اعداد را که از چاپخانه آمده بود نمونهخوانی کرد و در حالی که قلم لای انگشتش بود، از نفس افتاد...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دکتر مصاحب به اَحدُالناسی باج نمیداد
دکتر مصاحب در عین مهربانی، بسیار جدّی بود و امثال گادفری هرولد هاردی Godfrey Harold Hardy و، آلفرد نورث وایتهد Alfred north Whitehead و برتراندراسل، برایش الگو بودند. او روشنگری را با هیستری ضدمذهبی آلوده نمیکرد و ابائی نداشت در لابلای صحبتهایش از آیات قرآن هم مثال بزند. از سال ۱۳۰۶ که به خدمت وزارت معارف درآمد و رئیس کل تعلیمات عالیه و مدیر کل فنّی و معاون فنّی این وزارتخانه بود، تا بعد که استاد و رئیس بخش ریاضی دانشسرای عالی شد، و تا دم مرگ، آرام و قرار نداشت و براستی، خستگی را خسته میکرد، معنی علم، و رنج و تلاش را میدانست و به همین دلیل به کسی باج نمیداد. به خاطر آن که حاضر نشد مدارک کم اهمیت بعضی کشورهای خارجی را که به برخی نورچشمیها داده بودند، تأیید کند، بفرموده، از ریاست کل تعلیمات عالیه کنارش گذاشتند و او را با عنوان مسؤول اصلاح تعلیمات متوسطه، به دنبال نخود سیاه فرستادند.
بعد هم آن قدر در کارش موش دواندند که کلافه شد و کار اجرایی را بوسید و کنار گذاشت.
وقتی روزنامه برق، را بنیان نهاد و پایش را در کفش حکومت کرد، دولت وقت به نخست وزیری علی سهیلی جلوی روزنامهاش را گرفت.
برخی اشارات روزنامه دکتر مصاحب به اندازه کافی گویا است:
- به طوری که شنیدهایم دولت، لایحهای راجع به مطبوعات به مجلس خواهد برد. اینک بر مردم ایران است که در مجلس فردا، چشمهای خود را باز کنند تا خائنین به آزادی و قانون اساسی و مشروطیت را بشناسند و در موقع انتخابات از رأی دادن به آنها خودداری کنند.
- ای ملت ایران نمایندگان مجلس به قرآن مجید سوگند یاد کردهاند که به حقوق شما خیانت نکنند. مقدسترین حقوق ملت آزادی قلم و بیان است. اینک چشم باز کنید و خائنین به حقوق مردم و کشور را بشناسید.
- آقایان نمایندگان شما سوگند یاد کردهاید که به حقوق ملت ایران خیانت نکنید. بالاترین حقوق ملت آزادی قلم و بیان است. به نام شهدای راه آزادی و خونهایی که در راه مشروطیت ریخته شده از شما میخواهیم که به سوگند خود وفادار باشید.
- در مملکتى که جزاى خیانت پاداش و مستمرى، و سزاى دزدى، منصب و مقام است، آنان که حقایق را بىپرده مىگویند و مىنویسند [لابد] باید منتظر مشت و تودهنى باشند و پیهِ توقیف را به تن بمالند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شد مُشتبه ز کعبه به میخانه راه ما
دکتر مصاحب، باغبان مهربان و دلسوز دایرهالمعارف که به قول داریوش آشوری در رهبردن به گوهر جویندگی و پویندگی علم مدرن و در درک و رعایت روشمندی علمی بیهمتاست ـ گرچه سالیان دراز است به میهمانی خاک رفته اما، تا همیشه زنده است و حضور دارد. انگار هنوز نشسته بر پشت میزی با انبوه کتابها در هوای گرم تابستانی، پاپیونش را باز کرده و کاسه لعابی آب یخ روی میز است و با بادبزن حصیری یزدی خودش را باد میزند و گرم تحقیق است و شعری را که دوست داشت، زمزمه میکند:
شد مشتبه ز کعبه به میخانه راه ما
ای خوشتر از هزار یقین اشتباه ما
مقدمهی دکتر مصاحب بر دایرهالمعارف فارسی
کتابی که اینک تقدیم فارسیزبانان میشود جلد اول(الف ـ سین) یک دایرهالمعارف عمومی دوجلدی است، که نخستین دایرهالمعارف فارسی به معنی حقیقی این کلمه میباشد، و به اسلوب دایرهالمعارفهای جدید و معتبر مغربزمین تدوین شدهاست. دایرهالمعارفها مانند لغتنامهها و اطلسها، از جملهی «کتابهای مرجع» هستند، یعنی آثاری که شخص برای کسب اطلاع کمابیش اجمالی در موضوع معین به آنها مراجعه میکند. هیچگاه دیده یا شنیده نشدهاست که کسی یک دایرهالمعارف یا یک کتاب لغت را باز کند، و از اول تا آخر بخواند، یا کسی بخواهد با خواندن یک دایرهالمعارف، هر قدر هم که مفصل باشد، طبیب یا ریاضیدان یا مهندس یا مورخ شود. دایرهالمعارفها کتابهای خواندنی به این معنا نیستند، بلکه هدف هر دایرهالمعارف این است که وقتی محقق یا محصل یا خوانندهای عادی عنوان خاصی را میخواند یا میشنود یا در ذهن دارد، و خود را محتاج یا راغب به کسب اطلاع در باب آن میبیند، بتواند بدون اتلاف وقت عنوان مورد نظر را در آن دایرهالمعارف به دست آورد، و اطلاعاتی در باب آن حاصل کند. به طور مثال ممکن است شخصی اسم کتاب انوار سهیلی را بشنود، و بخواهد بداند که تلفظ صحیح اسم کتاب چیست، کتاب به چه زبانی است، موضوع آن چیست، و مؤلفش کیست. یا به طور مثال کسی که در تاریخ علوم تحقیق میکند میشنود فلان منجم پیوسته در دربار عضدالدولهی دیلمی بوده است، و میخواهد از عهد عضدالدوله اطلاعی به دست آورد. یا آن که کسی خواستار اطلاع اجمالی در باب اکتشافات جغرافیائی، تمدن ساسانی، جنگهای ایران و عثمانی، موشکها، رستم، زئوس، رادیو تلسکوپ، رادار، مذهب شیعه، اقمار مصنوعی، تاریخچهی ریاضیات، مسجد شیخ لطفالله، تیسفون، ونوس، سپوتنیک، یا طاعون است، و برای مطلوب خود به دایرهالمعارف مراجعه میکند، یا اصلأ میخواهد بداند دایرهالمعارف چیست. مثلا در مورد اخیر، اگر صفحهی ۹۵۷ کتاب حاضر را باز کند، مقالهای تحت عنوان «دایرهالمعارف» میبیند، که در آن تعریف و اقسام دایرهالمعارفها، تاریخچهای مختصر از دایرهالمعارف نویسی، و نام بعضی از دایرهالمعارفهای معروف آمدهاست، و در عین حال، مراجعهکننده را به مواضعی از کتاب راهنمایی میکند که در آن مواضع در باب هریک از دایرهالمعارفهای معروف اطلاعی (البته متناسب با حجم کتاب) حاصل توان کرد. شاید ضرورت نداشته باشد که در این مقدمه از اهمیت و لزوم کتابهای مرجع، که دایرهالمعارفها از اهم آنها هستند، چیزی گفته شود. اما این مطلب در خور ذکر است که متأسفانه فارسیزبانها تقریبأ به کلی از داشتن کتابهای مرجع محروم هستند، زیرا کتابهای اساسی و معتبر مرجع یا مرجعگونه که از گذشتگان ما ماندهاست اغلب به زبان عربی نوشته شده، و مورد استفادهی عموم نتواند بود، و به علاوه، این قبیل کتابها، گذشته از کهنه یا منسوخبودن اطلاعات مندرج در آنها، به عنوان کتاب مرجع به معنی سابقالذکر مورد استفاده نتوانند بود، و هرکس کتابی از این نوع را باز کرده باشد میداند که یافتن یک مطلب مورد نظر در آنها، اگر هم عملی باشد مستلزم صرف وقت و حوصلهی بسیار است. از طرف دیگر، در مملکت ما تعداد کتابخوانها اعم از محصل و غیره در سالهای اخیر افزایشی معتنابه یافته است، و این طبقه سخت محتاج به کتابهای مرجع هستند، تا وقتی که به مسئلهای برخورد میکنند بتوانند جواب آن را در این گونه کتابها بیابند. البته کسانی که به یکی از زبانهای مهم اروپائی تسلط کافی داشته باشند در بعضی موارد میتوانند حل مشکل خود را در کتابهای مرجع فرنگی بجویند، اما بر کسانی که زبان خارجی نمیدانند این راه بسته است، و به علاوه، در مسائل و موضعهای مربوط به ایران و اسلام و ممالک اسلامی، دانستن زبان خارجی هم کافی نیست، و اعتماد به مآخذ فرنگی(لااقل به مآخذ عادی) – خاصه برای کسانی که از فرهنگ ایرانی و اسلامی بیاطلاعند یا از آنها اطلاع کافی ندارند – گمراهکننده است (نمونههای فراوان از این گمراهی در نوشتههای مختلف جدید و حتی رسمی مشهود است – از قبیل نقل اسم ابن حوقل به صورت «ابن هوکال» نقل نام حسن ابن هیثم به صورت «آلهازن» و استعمال کلمات «رگیولاس» به جای قلبالاسد و «اوریون» به جای جوزا یا جبار). برای دفع احتیاجاتی که به آنها اشاره شد، چند سال قبل مؤسسهی انتشارات فرانکلین، به تشویق والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی، و به راهنمایی استاد علامه آقای سید حسن تقیزاده، درصدد تهیهی یک دایرهالمعارف کوچک فارسی بر اساس دایرهالمعارف کوچک یک جلدی کولومبیا وایکینگ (چاپ نیویورک، ۱۹۵۳) برآمد، و سرپرستی این کار به نگارنده پیشنهاد شد، و من این خدمت را پذیرفتم، و از سال ۱۳۳۵ هجری شمسی قسمت اعظم وقت و هّم خود را صرف آن کردهام. در ضمن صحبتهایی که در آغاز کار با آقای همایون صنعتیزاده، سرپرست انتشارات فرانکلین، میکردیم، ایشان مطلبی به من گفتند که جا دارد در این دیباچه نقل شود، و آن این که «با اقدام به چنین کاری و عملی ساختن آن، سنتی در این کشور گذاشته خواهد شد». به نظر نگارنده، این منظور عملی شده است، و سنت مطلوب – که عبارت است از دقت و امانت فوقالعاده در کار، و اجتناب از بیبندو باری رایج- با تألیف دایرهالمعارف حاضر گذاشته شده، و در نتیجهی پیروی از همین سنت، کتاب حاضر از هر جهت با بهترین کتابهای فرنگی برابری میکند. در این مقام برما فرض است که از والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی که، با اعطای سرمایهی اولیهی تألیف این کتاب و کمکهای مالی در ضمن اجرای کار، به وجود آمدن آن را ممکن ساختهاند، و در واقع بانی اصلی این خدمت بزرگ فرهنگی بودهاند تشکر میکنیم، و این عرض تشکر خالی از هرگونه شائبهی ریا است، و یقین داریم که هر کس از این کتاب فایدهای ببرد در این تشکر با ما همزبان خواهد بود. در این زمینه باید از بنیاد فورد (Ford Fondation)، که سهم مهمی در تأمین سرمایهی اولیهی کار داشتهاند، نیز تشکر کنیم. پس از آن باید از آقای همایون صنعتی زاده، مدیر عامل مؤسسهی انتشارات فرانکلین تهران و نیز از آقای دیتس سی. سمیث (Datus C. Smith) مدیر عامل آن مؤسسه در نیویورک تشکر کنیم، زیرا وسایل کار ما از قبیل کتابهای لازم و تسهیلات دفتری و اداری و فنی فراهم ساختهاند، و مخارج هنگفت ادارهی کار را تأمین نمودهاند. تأکید در باب سرمایه و وسایل مادی کار نه برای خوشآمدگویی است، بلکه از این جهت است که بسیار کسانی که کتابی را ملاحظه میکنند نام مؤلف یا مؤلفین آن را میبینند، و چه بسا از سهم مهم فراهمآورندگان وسایل و سرمایهی مادی کار غافل میمانند، و توجه نمیفرمایند که بدون این وسایل و سرمایه، اثر مورد استفادهی آنان اصلا وجود خارجی نمییافت. هم چنین، باید گفته شود که خدمات مؤسسهی انتشارات فرانکلین به اثر حاضر منحصر به خدمات مادی نبودهاست، و مثلا ما برای زندگینامه (بیوگرافی) و آثار مستشرقین – که از مآخذ فارسی حتی نام صحیح آنها به دست نمیآید، و در مآخذ عمومی فرنگی هم فقط از عده ی معدودی از مشاهیر آنها اسم برده میشود – به آن مؤسسه متوسل شدیم، و مؤسسه هم به خرج خود یک نفر کتابشناس امریکایی را در آن کشور مأمور این کار کرد تا مقالاتی مستند در این زمینه تهیه کند. بالاخره، آقای صنعتیزاده و مؤسسهی فرانکلین چند بار وسیلهی دیدار نگارنده را از مؤسسات امریکایی و اروپایی ناشر کتابهای مرجع فراهم کردهاند، و از این طریق مقدور شد که با سرپرستهای بعضی از دایرهالمعارفهای معتبر فرنگی مشورت و از تجربیات ممتد و گرانبهای آنها استفاده به عمل آید. این مشورتها در تشکل دایرهالمعارف حاضر تأثیری زایدالوصف داشتهاست. از کسانی که از ذکر نامشان در این باب لازم است خانم لوینیاپ. دادلی (Lavinia P. Dudley)، سرپرست دایرهالمعارف آمریکانا، و آقای ویلیام بریجواتر(William Bridgwater)، سرپرست دایرهالمعارف کولومبیا و دایرهالمعارف کوچک کولومبیا وایکینگ سابقالذکر میباشند. ذکر این مطلب نیر ضروری است که تألیف کتاب حاضر کار یک فرد خاص نبودهاست، بلکه، «ابر و باد و مه و خورشید و فلک» در کار بودهاند تا این کتاب فراهم شدهاست. جمعی از فضلا و محققین و مترجمین به تهیهی مقالات کتاب همت گماشتند. چند تن از مردان فاضل و محقق، که هیئت تحریریهی دایرهالمعارف را تشکیل میدهند، مدت چند سال، تمام اوقات روزانهی خود با لااقل نیمی از آن را صرف بررسی و تنظیم مقالات و اجرای سایر مراحل کار کردهاند، و به علاوه خود مؤلف یا مترجم بیش از نصف مقالات کتاب نیز بودهاند. چند تن متصدی امور دفتری و ماشیننویسی و کارهای مربوط به تصحیح نمونههای چاپی بودهاند. تنی چند از کارمندان هنرمند مؤسسهی انتشارات فرانکلین رسم بعضی از تصاویر کتاب را به عهده داشتند. زبان ما از عرض تشکر از زحمات و خدمات گرانبهای این همکاران عزیز، که خود از صاحبان و اصحاب این دایرهالمعارف هستند، قاصراست. از لحاظ چاپ کتاب، دقت و حوصلهی متصدیان حروفچینی و فیلمبرداری و نیز خدمات شرکت سهامی افست شایان تقدیر میباشد. بالاخره، در فراهم کردن کتاب حاضر، تعداد معتنابهی از آثار مؤلفین و ناشرین کتابهای مرجع، از قبیل دایرهالمعارفها، فرهنگهای زندگینامهای، و جز آنها، مورد استفادهی دایم ما بودهاست، که نام یکیک آنها در این مقدمه نمیگنجد. چنان که اشاره شد، طرح اولیهی کار این بود که دایرهالمعارف کوچک یک جلدی کولومبیا وایکینگ به زبان فارسی ترجمه و بعضی از مقالات آت اسقاط و به جای آن مقالاتی در باب مطالب مورد نیاز ایرانیان و سایر فارسیزبانها درج شود. دایرهالمعارف مذکور دارای ۱۰۹۲ صفحه و قریب ۳۰۰۰ مقاله است، و بر طبق تخمین یکی از متصدیان آن، تقریبأ نیمی از مقالات آن دارای سه سطر یا کمتر، یک ثلث آنها دارای ۴ تا ۶ سطر، یک سدس آنها دارای ۷ تا ۱۱ سطر، و فقط قریب ۵۰۰ مقالهی آن دارای بیش از ۱۱ سطر میباشند و حد متوسط طول مقالات آن ۵ سطر است. از همان اوایل کار معلوم شد که حاصل طرح اولیه - یعنی ترجمهی دایرهالمعارف کولومبیا وایکینگ و درج مقالاتی تازه به جای بعضی از مقالات آن – جوابگوی احتیاجات کنونی فارسیزبانان نتواند بود. توضیح آن که دایرهالمعارف مذکور، چنان که در مقدمه آن مسطور است، برای خوانندگان کنونی آمریکایی نوشته شدهاست، و ناظر به احتیاجان آنها میباشد. به طور مثال تعداد مقالات آن در باب ایران – از مذهب، تاریخ، جغرافیا، ادب، تمدن و غیره از ۱۰۰ تجاوز نمیکند و حال آن که در یک دایرهالمعارف عمومی که بالاخص ناظر به احتیاجات ایرانیان است باید لااقل ۱۰۰۰۰ مقاله به مسائل مذکور تخصیص داده شود. از طرف دیگر، احتیاجات خوانندگان ایرانی منحصر به مسائل مربوط به ایران نیست، و گذشته از موضوعهای علمی و ادبی و هنری بسیار متعدد، مقالات فراوانی باید در باب سایر ممالک جهان و مذهب و تاریخ و جغرافیا و تمدن و فرهنگ آنها در کتاب درج شود، و اگر خواستیم قریب ده هزار مقاله از دایرهالمعارف کولومبیا وایکینگ اسقاط کنیم و مقالات مربوط به ایران جایگزین آنها سازیم، محل کافی برای مسائل مذکور باقی نمیماند. مطلب مهم دیگر این این است که درممالکی که، علاوه بر کتابهای بیشمار در هر رشته از معارف بشری، انواع و اقسام دایرهالمعارفهای عمومی بزرگ و متوسط و کوچک و کتابهای مرجع در رشتههای مختلف در دسترس طالبین است، البته یک دایرهالمعارف «فشرده» با مقالات مثلأ ۵ سطری محلی دارد، و فیالمثل ممکن است در موضوعهای بسیار مهمی مانند اتم، حسابگرهای الکترونی، تلویزیون، رادار، ریاضیات، سلسهی اعصاب، مذهب مسیح، و غیره به چند سطر اکتفا کرد، زیرا خواستاران اطلاعات جامعتر همواره میتوانند به کتابهای بزرگتر مراجعه کنند. اما برای فارسیزبانان، که از این گونه وسایل محروم هستند، ناچار مقالات مربوط به مسایل و موضوعهای گوناگون باید تا حدی جامع و جامعالاطراف باشد، تا مراجعهکننده را از مطالعهی آنها فایدهای حاصل آید. به جهات مذکور، کار فراهم ساختن کتاب حاضر، چندی بعد از آغاز آن، از صورت ترجمه خارج شد و جنبهی تألیف، و در بسیاری از موضوعها، جنبهی تحقیق یافت. شرح مشکلات متعددی که در این راه با آنها مواجه بودهایم (از قبیل انتخاب عناوین، ضبط تلفظها، چگونگی ضبط فارسی اعلام خارجی، فراهم کردن اصطلاحات علمی، تألیف مقالات، و غیره) از حوصله ی این دیباچه خارج است، ولی با کمال خوشوقتی میتوانیم بگوییم که گرهی همهی این مشکلات با مساعی جمیلهی جمعی از همکاران فاضل و محقق ما گشوده شدهاست. در مدخل کتاب توضیحات جامع در باب راههایی که در کتاب حاضر برای حل مشکلات مذکور اتخاذ شدهاست از نظر خوانندگان میگذرد. در این مقام به ذکر این مطلب اکتفا میکنیم که دایرهالمعارف آن گاه سودمند است که چنان تنظیم شده باشد که مراجعهکننده موضوع مورد نظر خود را بدون اتلاف وقت در آن بیابد. در غیر این صورت، دایرهالمعارف مجموعهای از اطلاعات متشتت خواهد بود که شخص از مراجعهکردن به آن جز اتلاف وقت حاصلی نمیبرد. به علاوه اطلاعاتی که در دایرهالمعارف عرضه میشود باید دقیق و منقح و قابل اعتماد و منحصر به واقعیات و خالی از عبارتپردازی و لقبسازی باشد. چون دایرهالمعارف نویسی به سبک جدید در زبان فارسی امری بی سابقه بودهاست، ما ناچار بودهایم که نظام یا «سیستمی» برای مراحل و مسائل مختلف مربوط به آن – از قبیل ضبط عناوین، تنظیم مقالات، ضبط تلفظها، علامات اختصاری، نقطهگذاری، نقل اعلام خارجی به زبان فارسی، ارجاعات، و غیره وضع کنیم، و در سراسر کتاب ازآن پیروی نماییم. لزوم پیروی از یک نظام منطقی در هر کتاب جدی، خاصه در کتابهای مرجع، از ضروریات است. حداقل انتظاری که یک نفر فارسی زبان از یک کتاب فارسی دارد این است که بتواند آن را به طور صحیح بخواند و این امر مستلزم ضبط تلفظ کلمان نامأنوس (و از جمله اعلام) و نقطهگذاری منطقی عبارات و جملهها است. ما در زبان فارسی کتابی جز کتاب حاضر سراغ نداریم که واجد این شرایط باشد. یکی از موارد عدم توجه به نظام در کتابهای فارسی در اسامی خاص دیده میشود، که تشتت در این امر به حدی است که مطالعات تاریخی و هر کار دیگری را که مربوط به اعلام باشد غیر ممکن میسازد، و این تشتت حتی در کتابهای کوچک تاریخ دورهی متوسطه نیز مشهود است. بسیار دیده میشود که در کتاب واحد، اسم یک نفر را گاه «گیوم»، گاه «ویلیام» و گاه «ویلهلم» مینویسند، و نام انگلیسی Smith را گاه «اسمیت»، گاه «اسمیث» و گاه «سمیت» و جز آنها ضبط میکنند. بدین گونه، اسامی خاص علت وجودی و منطقی خود را، که مشخص کردن شخص یا شیئی است که این اسامی بر انها نهاده شدهاند، از دست میدهند، و با این تشتت، خواننده هیچگاه نمیتواند بفهمد که صحبت از کیست یا از چیست. همین تشتت در مورد اسامی امکنه هم مشهود است. نظامی که برای دایرهالمعارف کنونی وضع شدهاست و شرح تفصیلی آن در مدخل کتاب آمده، تا حد وسیعی مقتبس از تازهترین دایرهالمعارفهای فرنگی و مذاکرات ما با اولیاء امور بعضی از این دایرهالمعارفها است. اگر کسانی نظامی بهتر، منطقیتر و سادهتر عرضه کنند – به شرطی که همراه با عمل باشد نه صرف لفظ، و نه یک عنوان، بلکه متجاوز از ۴۰۰۰۰ عنوان گوناگون(تعداد تقریبی عناوین کتاب حاضر) را، که قریب نیمی از آنها اعلام و القاب خارجی مربوط به سراسر زمین، از قبایل بدوی گرفته تا متمدنترین ملل میباشد، و بسیاری از آنها از چند اسم نامأنوس تشکیل یافتهاند، با ذکر تلفظ آنها بر حسب چنین نظامی تنظیم کنند، یا لااقل ضوابطی برای تنظیم انواع آنها بیاورند – البته کسانی که در آینده کار تنظیم دایرهالمعارفهای فارسی را برعهده بگیرند از آنها پیروی خواهند نمود. شک نیست که کتاب حاضر نقصهای بسیاری دارد، که به طور یقین منتقدان و نکتهسنجان و هم عیبجویان آنها را گوشزد خواهند کرد و انشاءالله[ان شاءالله] کسانی که متصدی طبعهای آتی آن خواهند بود با استفاده از نظریات آنان نقایص مذکور را مرتفع خواهند ساخت و خطاهایی را که در کتاب راه یافتهاست اصلاح خواهند کرد. ممکن است کسانی با نظامی که ما برقرار کردهایم موافق نباشند، و به طور مثال الفبائی را که ما وضع کردهایم نپسندند. جواب ما این است که چون اصلأ نظامی در موضوع مورد بحث موجود نبودهاست، ما به تشخیص خود ناچار نظامی پی افکندهایم، و منتهای کوشش را در پیروی دقیق از آن مبذول داشتهایم. در ضمن در این دیباچه باید گفته شود که هر ایرادی یا انتقادی نسبت به نظام مذکور و ضبط کلمات و علامات و امثال آنها وارد باشد متوجه شخص نگارندهی این دیباچه خواهد بود، و مؤلفین و نویسندگان از این جهت به کلی بریالذمه هستند، ولی البته جوابگوی خوانندگان در مورد هر مقاله مؤلف یا نویسندهی آن است. البته مطلوب این بود که هر دو مجلد این دایرهالمعارف یک جا منتشر شود، ولی به سبب عواملی که در حال حاضر از ذکر آنها میگذریم، تألیف و انتشار کتاب بیش از آن چه پیشبینی شده بود به طول انجامید. به همین جهت تصمیم انتشار نیمی از آن گرفته شد. منتهای کوشش به عمل خواهد آمد که جلد دوم کتاب هر چه زودتر منتشرشود و در دسترس فارسیزبانان قرار گیرد. جلد دوم، علاوه بر مقالات حروف ش-ی مشتمل بر یک ضمیمه (شامل ارجاعات بسیار متعدد که در ضمن تألیف کتاب فراهم شدهاست، و نوسازی بعضی از اطلاعات و مقالات مندرج در کتاب که در دورهی تألیف و چاپ کتاب تغییرات یا تحولات اساسی در آنها راه یافتهاست، و اصلاحات دیگر)، نقشههای جغرافیایی و خاصه جغرافیای تاریخی ایران، فرهنگ دوزبانی (فارسی به انگلیسی و انگلیسی به فارسی) اصطلاحات و کلمات نوساخته و جز آن که در کتاب حاضر به کار رفتهاست، و از همه مهمتر، ضبط فارسی قریب ۱۵۰۰۰ اسم شخصی خارجی خواهد بود. این کار اخیر، که حاصل زحمات طاقتفرسایی بودهاست، به طور یقین در تسهیل کار مترجمین و مؤلفین نقشی به سزا خواهد داشت.
مراجعهکننده عزیز!
دایرهالمعارف عمومی مختصری که اینک جلد اول ان رابه شما تقدیم میشود برای شما و با توجه خاص به احتیاجات شما فراهم شدهاست. در دورهی طولانی فراهم ساختن کتاب این امر همواره در صدر هدفهای ما بودهاست که شما با حداقل صرف وقت و زحمت بتوانید اطلاعاتی دقیق و قابل اعتماد در باب موضوعهای بسیار متعدد به دست آورید. برای کاستن صرف وقت و زحمت شما، با رغبت تمام وقت بسیار صرف و زحمت فراوان تحمل کردهایم و کتابی که از جهات متعدد در زبان فارسی بیسابقه است فراهم ساختهایم. چنان که گفته شد، برای تأمین مقاصد مذکور، ناچار نظامی برای تنظیم مطالب کتاب وضع کردهایم، که برای کسانی که مأنوس با دایرهالمعارفهای فرنگی نیستند ممکن است تا حدی پیچیده به نظر آید. به هر حال، استفاده از این کتاب موقوف به این است که شما با نظام [ی که برای تنظیم مطالب کتاب وضع کردهایم] آشنایی کامل حاصل کنید. به این جهت در مدخل کتاب، توضیحات کافی با مثالهای فراوان در باب [این] نظام آوردهایم. پس از آنکه با اصول این نظام آشنا شدید ملاحظه خواهید کرد که یافتن عناوین و اطلاعات در این کتاب بسیار سهل است، و توجه خواهید نمود که کتاب حاضر یگانه کتاب فارسیای است که همهی عناوین آن را، اعم از عام یا خاص، به طور صحیح میتوانید بخوانید، و در باب آنها اطلاعاتی دقیق و منظم و کمابیش اجمالی (به تناسب حجم کتاب) به دست آورید.
غلامحسین مصاحب، تهران، فروردین ۱۳۴۵ هجری شمسی
برای ارسال این مطلب به فیسبوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook