در ابتدا کلمه بود... و کلام با هر قطرهٔ باران به زمین
رسید و پراکند... و با هر دانهٔ تخم سر از زمین برداشت
بی زمین کی گل بروید و ارغوان
پس چه زاید ز آب و تاب آسمان
آسمان گوید زمین را مرحبا
با توام چون آهن و آهنربا
این بحث در مورد زمین است. قرارگاه اصلی ما؛ همچنین آخرین منزلی که در آن اطراق کردهایم. بگذریم که وقتی هم نباشیم این زمین است که ما را در خود جای میدهد.
...
به بهانه دوم اردیبهشت/ ۲۲ آوریل(روز زمین) به این سیاره شگفتانگیز که هم میهمان و هم میزبان ماست اما قدرش را نمیدانیم، نگاه کنیم. زمینی که به چالشهای زیست محیطی گوناگون گرفتار شده و با تولیدات بیرویهی صنعتی، یا جنگهای طالبان نفت و دلار، با سلاحهای ویرانگر جنگی، با زائدههای هستهای و بمبهای شیمیایی و اتمی و با نابودی جنگلها به طرف نیستی کشیدهشدهاست.
...
زمین مدتهاست مرا بهیاد کارل ادوارد سِیگِن Carl Edward Sagan نویسنده و اخترشناس شهیر میاندازد. ضمن بحث توضیح میدهم چرا. اگر میتوانید از ویدئو بشنوید.
...
آهنگ آغاز و پایان ویدئو (کنسرتو ویلن در می مینور، اپوس ۶۴ Violin Concerto in E minor, Op. 64) اثر فلیکس مندلسون است که با نوازندگی هیلاری هان Hilary Hahn اجرا شدهاست.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زمین، خدا سال عمر دارد
زمین حدود ۴٫۵۴ میلیارد سال پیش؛ از آمیزش سحابیهای خورشیدی یا بهتر بگویم از پیوند ابر و گاز میانستارهای شکل گرفتهاست.
این سن بر اساس مدارک پرتونگاری شهابسنگها و مطابقت آنها با سنگهای زمینی و سنگهای ماه به دست آمدهاست.
زمین که در فاصلهٔ ۱۵۰ میلیون کیلومتری خورشید قرار دارد، خانهٔ هزاران هزار گونه از جانداران است که انسان یکی از آنهاست.
جّو زمین و دیگر شرایط فیزیکی و شیمیایی این سیاره؛ با گذر زمان دچار دگرگونیهای شگرفی شده، از جمله اینکه لایهٔ اوزون ozone layer بدون کسب اجازه از من و شما به دور این سیاره حلقه زده و با کمک میدان مغناطیسی زمین مانع از ورود پرتوهای آسیبرسان خورشید شده است. اگر نبود لایه ازون، زمین و هرچه در آن است نابود میشد.
زمین با دیگر جرمهای آسمانی بویژه خورشید و ماه کنش و واکنش(بده و بستان) دارد و هم اکنون با سرعتی ۳۶۶٫۲۶ برابر سرعتی که به دور خودش میگردد، به گرد خورشید هم چرخ میزند.
...
زمین در مداری (تقریباً) بیضی شکل، کج کجکی به دور خورشید میچرخد یعنی محور گردش آن نسبت به خط عمود بر صفحهٔ گردش ۲۳٫۴ درجه انحراف دارد و این به اصطلاح انحراف (یا همین حساب و کتاب دقیق)، باعث ایجاد تغییرات فصلی و سبب نامساوی شدن طول روز و شب در زمانهای متفاوت سال در یک نقطه میشود.
البته برای پایدار شدن زاویهٔ انحراف محور زمین، ماه نقش موثری دارد که از آن میگذرم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زمین ذره ای ناچیز در مقابل عظمت جهان است
برای فهم دقیق این موضوع باید «نقطهٔ آبی کمرنگ» Pale Blue Dot را بشناسیم.
نقطهٔ آبی کمرنگ نام نگارهای است که در سال ۱۹۹۰ میلادی توسط Voyager 1 (فضاپیمای کاوشگر وویجر ۱) از فاصلهٔ ۶ میلیارد کیلومتری از کرهٔ زمین گرفته شدهاست.
در این نگاره کرهٔ زمین به شکل یک نقطهٔ آبی کوچک کمرنگ (در اندازه ۰/۱۲ پیکسل) در برابر عظمت فضا دیده میشود.
فضاپیمای وویجر ۱ با وزن ۷۲۲ کیلوگرم یک ربات کاوشگر فضایی است که در تاریخ ۵ سپتامبر ۱۹۷۷ به منظور بررسی بیرون منظومه شمسی و در نهایت فضای میانستارهای به فضا پرتاب شده است. تا به امروز (۲۲ آوریل ۲۰۱۵) نزدیک به ۳۸ سال از پرتاب این کاوشگر میگذرد.
فضاپیمای وویجر ۱ دورترین جسم ساختهٔ دست بشر از کرهٔ زمین و اولین کاوشگری است که منظومه شمسی را پشت سر گذشته و وارد فضای میانستارهای شدهاست. بیش از ۱۸٫۶۷ میلیارد کیلومتر از خورشید فاصله دارد. این فاصله آنقدر دور است که بیش از ۲۰ ساعت طول میکشد تا سیگنالی به آن فرستادهشود و برگردد.
فضاپیمای وویجر ۱ در حال ترک منظومه شمسی بود، که توسط ناسا دستور گرفت توسط دوربین خود یک عکس از کره زمین از پهنه دور و وسیع فضا تهیه کند. این کار درواقع به درخواست کارل سیگن اخترشناس شهیر که درآغاز از او یاد کردم صورت پذیرفت.
متنی که قرائت میکنم مضمون سخنان کارل سگین در مورد زمین یا همان نقطه آبی کمرنگ است که اشاره نمودم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دوباره به این نقطه نگاه کنید
از این چشمانداز دور فرا دست؛ زمین شاید توجه خاصی برنیانگیزد. ولی برای ما قضیه فرق میکند. دوباره به این نقطه(آبی رنگ) نگاه کنید. آن اینجاست. ما اینجاییم.
تمام کسانی که دوستشان دارید٬ تمام کسانی که میشناسید٬ تمام کسانی که تابحال چیزی در موردشان شنیده اید٬ تمام کسانی که وجود داشته اند٬ زندگی شان را در اینجا سپری کرده اند. برآیند تمام خوشی ها و رنج های ما در همین نقطه جمع شده است. هزاران مذهب٬ ایدئولوژی و دکترین اقتصادی که آفرینندگانشان از صحت آنها کاملا مطمئن بوده اند٬ هر شکارچی و کاوشگری٬ تمامی قهرمانان و بزدلان٬ تمامی آفرینندگان و ویران کنندگان تمدن٬ تمامی پادشاهان و رعایا٬ تمامی زوج های جوان عاشق٬ تمامی پدران و مادران٬ کودکان پُر امید٬ مخترعان و مکتشفان٬ تمامی آموزگاران اخلاق٬ تمامی سیاستمداران پست و پلید٬ تمامی «ابرستاره ها»٬ تمامی رهبران کبیر٬ تمامی قدیسان و گناهکاران در تاریخِ گونه ما٬ آنجا زیسته اند٬ در این ذره غبار که در فضای بیکران در مقابل اشعه خورشید شناور است. در زمین
...
زمین منزلگاه کوچکی در پهنه عظیم گیتی است. ذره ای ناچیز در مقابل عظمت جهان. به رودهای خون که توسط امپراطوران و ژنرال ها بر زمین جاری شده٬ البته با عظمت و فاتحانه٬ بیاندیشید. این خونریزان٬ اربابان لحظاتی از قسمت کوچکی از این نقطه بوده اند. به بی رحمی های بی پایانی که ساکنان گوشه ای از این نقطه٬ توسط ساکنان گوشه دیگر (که از این فاصله نمیتوان آنها را از هم بازشناخت) متحمل شده اند بیاندیشید٬ چقدر اینان به کشتن یکدیگر مشتاقند٬ چقدر با حرارت از یکدیگر متنفرند. تمامی شکوه و جلال ما٬ تمامی حس خود برتر بینی ما، خود مهم بینی بی پایان ما٬ این توهم که ما در جهان حق ویژه و جایگاه خاصی داریم٬ با این نقطه کمرنگ نور به چالش کشیده میشود. سیاره ما ذره ای گم شده در تاریکی کهکشانهاست.
...
در این تیرگی و عظمت بی پایان٬ هیچ نشانه ای از اینکه غیر از خود ما کمکی از جایی میرسد تا ما را از شر خودمان در امان نگاه دارد٬ دیده نمیشود.
زمین تنها جای شناخته شده است که قابلیت زیست دارد. هیچ جای دیگری نیست٬ حداقل در آینده نزدیک که گونه بشر بتواند به آنجا مهاجرت کند. مشاهدات٬ بله٬ استقرار٬ هنوز نه. خوشتان بیاید یا نه٬ زمین تنها جایی است که میتوانیم روی پای مان بایستیم.
گفته شده که ستارهشناسی تجربه ای است شخصیت ساز که فرد را فروتن میسازد. شاید هیچ تصویری بهتر از این٬ غرور ابلهانه و نابخردانه نوع بشر را در دنیای کوچکش به نمایش نگذارد. برای من٬ این تصویر تاکیدی است بر مسئولیت ما در جهت برخورد مهربانانه تر ما با یکدیگر٬ و سعی در گرامی داشتن و حفظ کردن این نقطه آبی کمرنگ٬ تنها خانه ای که تاکنون شناخته ایم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پانویس
تیلهٔ آبی The Blue Marble
نقطه آبی کمرنگ؛ با تیلهٔ آبی The Blue Marble یعنی مشهورترین تصویر کره زمین که در ۱۶ آذر ۱۳۵۱ (۷ دسامبر ۱۹۷۲) توسط فضانوردان ماموریت آپولو ۱۷ از فاصله ۴۵٬۰۰۰ کیلومتری زمین و در مسیر کره ماه برداشته شده، یکی نیست.
یادآوری کنم که از آن پس هیچ انسانی از این فاصله کرهٔ زمین را مشاهده نکرده است.
هنگام برداشتن عکس تیله آبی، خورشید درست پشت سر فضانوردان قرار داشت. تیله آبی یکی از تصاویر انگشتشمار کره زمین از فضا است که در آن تمامی قرص کره زمین با نور خورشید روشن شدهاست. در آن لحظه، کره زمین به نظر فضانوردان بصورت یک تیلهٔ آبیرنگ در فضا دیده میشد و برای همین عکس را «تیلهٔ آبی» نامگذاری کردند.
قاره آفریقا، شبه جزیره عربستان، اقیانوس هند، بخشی از جنوب ایران، خلیج فارس و دریای عمان در تصویر تیله آبی دیده میشوند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نقطه آبی کمرنگ، بروایت کارل ادوارد سِیگِن
From this distant vantage point, the Earth might not seem of any particular interest. But for us, it's different. Consider again that dot. That's here. That's home. That's us. On it everyone you love, everyone you know, everyone you ever heard of, every human being who ever was, lived out their lives. The aggregate of our joy and suffering, thousands of confident religions, ideologies, and economic doctrines, every hunter and forager, every hero and coward, every creator and destroyer of civilization, every king and peasant, every young couple in love, every mother and father, hopeful child, inventor and explorer, every teacher of morals, every corrupt politician, every "superstar," every "supreme leader," every saint and sinner in the history of our species lived there – on a mote of dust suspended in a sunbeam. The Earth is a very small stage in a vast cosmic arena. Think of the rivers of blood spilled by all those generals and emperors so that in glory and triumph they could become the momentary masters of a fraction of a dot. Think of the endless cruelties visited by the inhabitants of one corner of this pixel on the scarcely distinguishable inhabitants of some other corner. How frequent their misunderstandings, how eager they are to kill one another, how fervent their hatreds. Our posturings, our imagined self-importance, the delusion that we have some privileged position in the universe, are challenged by this point of pale light. Our planet is a lonely speck in the great enveloping cosmic dark. In our obscurity – in all this vastness – there is no hint that help will come from elsewhere to save us from ourselves. The Earth is the only world known, so far, to harbor life. There is nowhere else, at least in the near future, to which our species could migrate. Visit, yes. Settle, not yet. Like it or not, for the moment, the Earth is where we make our stand. It has been said that astronomy is a humbling and character-building experience. There is perhaps no better demonstration of the folly of human conceits than this distant image of our tiny world. To me, it underscores our responsibility to deal more kindly with one another and to preserve and cherish the pale blue dot, the only home we've ever known.
Carl Sagan, Pale Blue Dot: A Vision of the Human Future in Space, 1997