نامهی آلبرت آینشتاین به اریک گوتکیند
Einstein-Gutkind letter
این بحث به آخرین نامه بهدست آمده از آلبرت آینشتاین میپردازد که گفته میشود برای فیلسوف یهودی «اریک گوتکیند» Eric Gutkind نوشتهاست. نامهای که در حراج eBay در لندن به قیمت بسیار زیادی فروخته شد و بر سر زبانها افتاد.
Albert Einstein در آلمان؛ آلبرت آینشتاین تلفظ میشود ولی در ایران به انیشتن(انیشتین) شهره است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اریک گوتکیند و کابالا
اریک گوتکیند، به عرفان یهودی و بهویژه «کابالا» קַבָּלָה یعنی تفسیر رمزگونه از کتب مقدس عبری علاقه داشت. او کتاب خودش را با عنوان: Choose Life: The Biblical Call to Revolt (فراخوان کتاب مقدس به شورش، زندگی را انتخاب کنید) برای آینشتاین فرستاد و نظر وی را در مورد خداوند؛ همچنین، ادعای «برتری قوم یهود» جویا شد.
...
آنچه آینشتاین نوشته(با خط خودش) موجود است و خانم «جون استامبا» Joan Stambaugh (از دوستان هانا آرنت)، آن را از آلمانی به انگلیسی ترجمه کردهاست. تاریخ نامه آینشتاین سوم ژانویه ۱۹۵۴ میلادی است و این همان مکتوب پُر سر و صدایی است که در آن نوشته شده:
«خدا صرفاً یک اصطلاح است که ساخته ضعفهای جنس بشر میباشد...»
…
برای من که اندکی با گزارهها و اندیشههای آینشتاین آشنا هستم، نامه مورد بحث نه «آفریدگار»(با مسامحه خدا)؛ بلکه «خدای عوام» را که «ساخته ضعفهای آدمی» و مخلوق ترس و جهل اوست، زیر سئوال میبرَد. او به مثابه یک دانشمند حق دارد «دین رسمی» را به چالش بگیرد، بویژه وقتی صاحبان زر و زور آنرا به خرافه و جنایت و تزویر آلوده کردهاند.
آینشتاین در مکاتبات خودش با William Hermanns از ظلم و جور کلیسا و روحانیون دروغین که گالیلهها و داروینها را آزار دادند و در طول تاریخ متکای امثال هیتلر بودند و به جای عشق و صلح، به کینه و جنگ میدان میدادند، با خشم و اندوه یاد میکند.
Hermanns, William (1983). Einstein and the Poet. In Search of the Cosmic Man. Brookline Village MA: Branden Books, p. 32.
برگردیم به نامهای که برای اریک گوتکیند نوشتهاست.
...
از آینشتاین دستنویس دیگری مربوط به سال ۱۹۳۲ در دست است که با نامه مورد بحث نمیخواند.
(قسمت پایین تصویر روبرو، با خط ریز نوشته شدهاست)
...
در این یاداشت وی از کتاب مقدس(بایبل) با تعبیر «منبع پایان ناپذیر حکمت و تسلی» یاد کردهاست. لابد آنوقت نظرش اینگونه بوده است.
Dies Buch ist eine unerschöpfliche Quelle der Lebensweisheit und des Trostes.
پیشتر هم ضمن یک مصاحبه با «جورج سلوستر» George Sylvester بیان میکند که یک یهودی است و در عین حال از شور و شوق خودش به مسیح و اینکه تحت تاثیر انجیل و تلمود بوده حرف میزند.
saacson, Walter (2007). "Einstein and Faith" Time 169 (April 5): 47.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
علم بدون دین لنگ و دین بدون علم کور است
گفته میشود آینشتاین به خدای اسپینوزا - و نه آنچه عوام خدا میپندارند - تعلق خاطر داشت. در سال ۱۹۳۰ ضمن یک یک مصاحبه تصریح نمود: .I am not an Atheist (من بی خدا نیستم)
وی از نوعی عرفان و وحدت وجود سخن گفت و اشاره نمود باید در برابر ساختار زیبا و هماهنگ جهان افتاده و فروتن باشیم.
Viereck, George Sylvester. "Glimpses of the Great". Duckworth, 1930. p. 372-373.
...
آینشتاین با فیزیکدان بلژیکی که در بسط نظریه مهبانگ Big Bang نقش مهمی داست یعنی ژرژ ادوارد لومتر Georges Éduard Lemaître صمیمی و نزدیک بود و میدانست که وی کشیش و فردی با اعتقادات دینی است. همین کشیش بود که نشان داد صورت فعلی جهان نتیجهٔ یک انفجار بزرگ است که میلیاردها سال پیش رخ داده و باعث گسترش و انبساط جهان شدهاست.
...
نامهای از آینشتاین در دست است که ۲۲ مارس ۱۹۵۴ در جواب نامه یک مهاجر ایتالیایی(Joseph Dispentiere) نوشته و در آن بیاعتقادی خودش را انکار میکند.
آینشتاینمعتقد بود که «خدا تاس نمیاندازد» God does not play dice with the universe
او به قانونمندیها و دترمینیسم، هوشیارانه مینگریست، با اینحال از اهمیت فرهنگ و اخلاق غافل نبود و بهدرستی تأکید میکرد بدون فرهنک و اخلاق هیچ رستگاری برای بشریت متصور نیست.
Einstein, Albert (1995) Ideas And Opinions. New York: Random House, p. 62.
...
نامه به اریک گوتکیند اما؛ یکسال قبل از مرگش نوشته شده، وقتی آفتاب عمرش لب بام بود.
البته وی مقاله Science and religion را هم منتشر نمود و در آن به این نکته اشاره کرد که:
science without religion is lame, religion without science is blind.
«علم بدون دین لنگ و دین بدون علم کور است»
در مقاله Religion and Science آینشتاین حد و مرز علم و دین را از هم جدا میکند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آفریدگار، با درک و مفهوم زمان پیوند عجیبی خوردهاست
در فیزیک، زمان(و فضا) به عنوان کمیتهای بنیادی بهشمار میآیند و امکان بیان تعریفی دقیق برای آنها در قالب دیگر کمیتها نیست.
آینشتاین که به درک ما از مسأله پیچیده «زمان» کمک بسیار کردهاست بیش از هر کسی میدانست که آفریدگار، با درک و مفهوم زمان پیوند عجیبی خوردهاست.
زمانی که هنوز سراسر راز است و آنچنان که باید، شناخته شده نیست.
آیا میتوان گفت تأکید وی در آن نامه بیشتر بر بیاعتبار دانستن دین رسمی و به اصطلاح خدایی است که از ترس و نفع و جهل آدمی نشئات گرفته و او را الینه و از خود بیگانه میکند؟
...
واقعش این نامه(و هر گزاره و استدلال دیگری) خدا را رد، یا اثبات نمیکند. چرا؟ چون اصلاً چنین چیزی ممکن نیست.
اگرچه برهان صدیقین، یا علیت و عشق و... برای «اثبات» وجود خدا، مورد بحث بوده، هر چند ادله قابل تأملی هم، برای رد خدا (از جمله پارادوکس قدرت مطلق یا تیغ هیچنز Hitchens's razor) ارائه شدهاست، اما...
اما؛ نه وجود خدا (به معنی دقیق کلمه) اثبات میشود، و نه امکان آن به کلی منتفیست. بگذریم که اثبات وجود خداوند با مفهوم خدا(آفریدگار) تناقض آمیز است، همچنان که دایرهٔ مربع تناقضآمیز است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کلمهی خدا بیان و حاصل ضعفهای آدمی است
آشنایان به زبان آلمانی گفتهاند در نامه آینشتاین، واژه primitive (بَدَوی) بچهگانه (kindisch/Childish) ترجمه شده و اشتباه است.
primitiver Legenden, primitiven Aberglaubens, purely primitive
...
من به مضمون نامه آلبرت آینشتاین به اریک گوتکیند اشاره میکنم و هر جا را متوجه نشدم نقطهچین(...) گذاشتم.
اریک گوتکیند عزیز
من بخش زیادی از کتاب شما را در چند روز اخیر خواندهام و بسیار سپاسگزارم که آن را در اختیار من گذاشتید. چیزی که بیش از همه دربارهی آن برایم تکاندهنده بود، این است که دربارهی نگرش واقعی (واقعگرایانه) نسبت به زندگی و نسبت به اجتماع انسانی، من و شما نقطه نظرات یکسانی داریم...(...)...
کلمهی خدا برای من چیزی نیست مگر بیان و حاصل ضعفهای آدمی. کتاب مقدس(بایبل) محترم، ولی [حاوی] افسانههای فخرآمیز و بَدَوی(primitive) است.
هیچ توجیه و تفسیری[از آن افسانهها]، هر قدر هم که ماهرانه باشد، نمیتواند این را[نظر مرا] تغییر دهد. [بخصوص که] تفاسیر ماهرانه بنا بر ماهیت خود بسیار گوناگون هستند و تقریباً هیچ ربطی به متن اصلی ندارند. برای من، آئین یهود[نیز] همچون تمامی آئینهای دیگر، نمودی از بَدَویترین خرافهها است. و مردمان یهودی که با خرسندی به [اجتماعِ] آنان تعلّق دارم و وابستگی ژرفی به طرز فکرشان دارم، تا جایی که تجربه به من نشان میدهد برایم سرشتی متفاوت از دیگر مردمان دیگر ندارند.
تا آنجا که تجربهام اجازه میدهد، آنها بهتر از دیگران نیستند، هرچند [در حال حاضر قدرت ندارند و] با ناتوانی خود از بدترین هجومها در امانند. من هیچ چیز «برگزیده»ای دربارهی آنها نمیبینم. به طور کلّی، برای من ناراحتکننده است که تو [در کتاب خودت] ادعا میکنی قوم یهود از جایگاه ویژهای برخوردارند...
(...) [و بعد] بهعنوان یک انسان و یک یهودی میکوشی[مزیت آنان را بر دیگران، به کرسی بنشانی و] از آن دفاع کنی...(...)
با چنین دیوارهایی ما فقط میتوانیم خود را بازی بدهیم و تلاشهای اخلاقیمان هم به جایی نمیرسد و دقیقا برعکس آن اتفاق میافتد.
اکنون که با صراحت تمام تفاوتهایمان در اعتقادات ذهنی را شرح دادم، اما هنوز برایم واضح است که در امور اساسی، یعنی در ارزیابیمان از سلوک انسانی، ما بسیار به هم نزدیکیم. چیزهایی که ما را جدا میسازند، در بیان فروید، تنها «حائل»ها و «توجیه»های ذهنی هستند. از این رو فکر میکنم اگر دربارهی امور واقعی با هم صحبت کنیم، یکدیگر را به خوبی درک میکنیم.
با سپاس دوستانه و بهترین آرزوها
ارادتمند، آلبرت آینشتاین
ـــــــــــــــــــــــــــ
پانویس
اصل نامه آینشتاین به اریک گوتکیند
Princeton, 3.1.54
Lieber Herr Gutkind!
Angefeuert durch wiederholte Anregung Brouwers habe ich in den letzten Tagen viel gelesen in Ihrem Buche, für dessen Sendung ich Ihnen sehr danke. Was mir dabei besonders auffiel war dies. Wir sind einander inbezug auf die faktische Einstellung zum Leben und zur menschlichen Gemeinschaft weitgehend identisch: über-persönliches Ideal mit dem Streben nach Befreiung von ich-zentrierten Wünschen, Streben nach Verschönerung und Veredelung des Daseins mit Betonung des rein Menschlichen, wobei das leblose Ding nur als Mittel anzusehen ist, dem keine beherrschende Funktion eingeräumt werden darf (Diese Einstellung ist es besonders, die uns als ein echt "unamerican attitude" verbindet.)
...
Trotzdem hätte ich mich ohne Brouwers Ermunterung nie dazu gebracht, mich irgendwie eingehend mit Ihrem Buch zu befassen, weil es in einer für mich unzugänglichen Sprache geschrieben ist. Das Wort Gott ist für mich nichts als Ausdruck und Produkt menschlicher Schwächen, die Bibel eine Sammlung ehrwürdiger aber doch reichlich primitiver Legenden. Keine noch so feinsinnige Auslegung kann (für mich) etwas daran ändern. Diese verfeinerten Auslegungen sind naturgemäss höchst mannigfaltig und haben so gut wie nichts mit dem Urtext zu schaffen. Für mich ist die unverfälschte jüdische Religion wie alle anderen Religionen eine Incarnation (sic) des primitiven Aberglaubens. Und das jüdische Volk, zu dem ich gerne gehöre und mit dessen Mentalität ich tief verwachsen bin, hat für mich doch keine andersartige Dignität als alle anderen Völker. Soweit meine Erfahrung reicht ist es auch um nichts besser als andere menschliche Gruppen wenn es auch durch Mangel an Macht gegen die schlimmsten Auswüchse gesichert ist. Sonst kann ich nichts "Auserwähltes" an ihm wahrnehmen.
...
Überhaupt empfinde ich es schmerzlich, dass Sie eine priviligierte Stellung beanspruchen und sie durch zwei Mauern des Stolzes zu verteidigen suchen, eine äussere als Mensch und eine innere als Jude. Als Mensch beanspruchen Sie gewissermassen eine Dispens von der sonst akzeptierten Kausalität, als Jude ein Privileg für Monotheismus. Aber eine begrenzte Kausalität ist überhaupt keine Kausalität mehr, wie wohl zuerst unser wunderbarer Spinoza mit aller Schärfe erkannt hat. Und die animistische Auffassung der Naturreligionen wird im Prinzip durch Monopolisierung nicht aufgehoben. Durch solche Mauern können wir nur zu einer gewissen Selbsttäuschung gelangen; aber unsere moralischen Bemühungen werden durch sie nicht gefördert. Eher das Gegenteil.
...
Nachdem ich Ihnen nun ganz offen unsere Differenzen in den intellektuellen Überlegungen ausgesprochen habe, ist es mir doch klar, dass wir uns im Wesentlichen ganz nahe stehen, nämlich in den Bewertungen menschlichen Verhaltens. Das Trennende ist nur intellektuelles Beiwerk oder die "Rationalisierung" in Freud'scher Sprache. Deshalb denke ich, dass wir uns recht wohl verstehen würden, wenn wir uns über konkrete Dinge unterhielten.
Mit freundlichen Dank und besten Wünschen,
Ihr A. Einstein.
Lieber Herr Gutkind!
Angefeuert durch wiederholte Anregung Brouwers habe ich in den letzten Tagen viel gelesen in Ihrem Buche, für dessen Sendung ich Ihnen sehr danke. Was mir dabei besonders auffiel war dies. Wir sind einander inbezug auf die faktische Einstellung zum Leben und zur menschlichen Gemeinschaft weitgehend identisch: über-persönliches Ideal mit dem Streben nach Befreiung von ich-zentrierten Wünschen, Streben nach Verschönerung und Veredelung des Daseins mit Betonung des rein Menschlichen, wobei das leblose Ding nur als Mittel anzusehen ist, dem keine beherrschende Funktion eingeräumt werden darf (Diese Einstellung ist es besonders, die uns als ein echt "unamerican attitude" verbindet.)
...
Trotzdem hätte ich mich ohne Brouwers Ermunterung nie dazu gebracht, mich irgendwie eingehend mit Ihrem Buch zu befassen, weil es in einer für mich unzugänglichen Sprache geschrieben ist. Das Wort Gott ist für mich nichts als Ausdruck und Produkt menschlicher Schwächen, die Bibel eine Sammlung ehrwürdiger aber doch reichlich primitiver Legenden. Keine noch so feinsinnige Auslegung kann (für mich) etwas daran ändern. Diese verfeinerten Auslegungen sind naturgemäss höchst mannigfaltig und haben so gut wie nichts mit dem Urtext zu schaffen. Für mich ist die unverfälschte jüdische Religion wie alle anderen Religionen eine Incarnation (sic) des primitiven Aberglaubens. Und das jüdische Volk, zu dem ich gerne gehöre und mit dessen Mentalität ich tief verwachsen bin, hat für mich doch keine andersartige Dignität als alle anderen Völker. Soweit meine Erfahrung reicht ist es auch um nichts besser als andere menschliche Gruppen wenn es auch durch Mangel an Macht gegen die schlimmsten Auswüchse gesichert ist. Sonst kann ich nichts "Auserwähltes" an ihm wahrnehmen.
...
Überhaupt empfinde ich es schmerzlich, dass Sie eine priviligierte Stellung beanspruchen und sie durch zwei Mauern des Stolzes zu verteidigen suchen, eine äussere als Mensch und eine innere als Jude. Als Mensch beanspruchen Sie gewissermassen eine Dispens von der sonst akzeptierten Kausalität, als Jude ein Privileg für Monotheismus. Aber eine begrenzte Kausalität ist überhaupt keine Kausalität mehr, wie wohl zuerst unser wunderbarer Spinoza mit aller Schärfe erkannt hat. Und die animistische Auffassung der Naturreligionen wird im Prinzip durch Monopolisierung nicht aufgehoben. Durch solche Mauern können wir nur zu einer gewissen Selbsttäuschung gelangen; aber unsere moralischen Bemühungen werden durch sie nicht gefördert. Eher das Gegenteil.
...
Nachdem ich Ihnen nun ganz offen unsere Differenzen in den intellektuellen Überlegungen ausgesprochen habe, ist es mir doch klar, dass wir uns im Wesentlichen ganz nahe stehen, nämlich in den Bewertungen menschlichen Verhaltens. Das Trennende ist nur intellektuelles Beiwerk oder die "Rationalisierung" in Freud'scher Sprache. Deshalb denke ich, dass wir uns recht wohl verstehen würden, wenn wir uns über konkrete Dinge unterhielten.
Mit freundlichen Dank und besten Wünschen,
Ihr A. Einstein.
____________
ترجمه انگلیسی نامه آینشتاین به اریک گوتکیند
Princeton, 3. 1. 1954
Dear Mr Gutkind,
Inspired by Brouwer's repeated suggestion, I read a great deal in your book, and thank you very much for lending it to me. What struck me was this: with regard to the factual attitude to life and to the human community we have a great deal in common. Your personal ideal with its striving for freedom from ego-oriented desires, for making life beautiful and noble, with an emphasis on the purely human element. This unites us as having an "unAmerican attitude."
...
Still, without Brouwer's suggestion I would never have gotten myself to engage intensively with your book because it is written in a language inaccessible to me.
Dear Mr Gutkind,
Inspired by Brouwer's repeated suggestion, I read a great deal in your book, and thank you very much for lending it to me. What struck me was this: with regard to the factual attitude to life and to the human community we have a great deal in common. Your personal ideal with its striving for freedom from ego-oriented desires, for making life beautiful and noble, with an emphasis on the purely human element. This unites us as having an "unAmerican attitude."
...
Still, without Brouwer's suggestion I would never have gotten myself to engage intensively with your book because it is written in a language inaccessible to me.
The word God is for me nothing more than the expression and product of human weakness, the Bible a collection of honorable, but still purely primitive, legends which are nevertheless pretty childish. No interpretation, no matter how subtle, can change this for me. For me the Jewish religion like all other religions is an incarnation of the most childish superstition. And the Jewish people to whom I gladly belong, and whose thinking I have a deep affinity for, have no different quality for me than all other people. As far as my experience goes, they are also no better than other human groups, although they are protected from the worst cancers by a lack of power. Otherwise I cannot see anything "chosen" about them.
...
In general I find it painful that you claim a privileged position and try to defend it by two walls of pride, an external one as a man and an internal one as a Jew. As a man you claim, so to speak, a dispensation from causality otherwise accepted, as a Jew the privilege of monotheism. But a limited causality is no longer a causality at all, as our wonderful Spinoza recognized with all incision, probably as the first one. And the animistic interpretations of the religions of nature are in principle not annulled by monopolization. With such walls we can only attain a certain self-deception, but our moral efforts are not furthered by them. On the contrary.
Now that I have quite openly stated our differences in intellectual convictions it is still clear to me that we are quite close to each other in essential things, i.e; in our evaluations of human behavior. What separates us are only intellectual "props" and "rationalization" in Freud's language. Therefore I think that we would understand each other quite well if we talked about concrete things.
With friendly thanks and best wishes,
Yours, A. Einstein
...
In general I find it painful that you claim a privileged position and try to defend it by two walls of pride, an external one as a man and an internal one as a Jew. As a man you claim, so to speak, a dispensation from causality otherwise accepted, as a Jew the privilege of monotheism. But a limited causality is no longer a causality at all, as our wonderful Spinoza recognized with all incision, probably as the first one. And the animistic interpretations of the religions of nature are in principle not annulled by monopolization. With such walls we can only attain a certain self-deception, but our moral efforts are not furthered by them. On the contrary.
Now that I have quite openly stated our differences in intellectual convictions it is still clear to me that we are quite close to each other in essential things, i.e; in our evaluations of human behavior. What separates us are only intellectual "props" and "rationalization" in Freud's language. Therefore I think that we would understand each other quite well if we talked about concrete things.
With friendly thanks and best wishes,
Yours, A. Einstein
______________
لینک کتاب اریک گوتکیند
همه نوشتهها و ویدئوها در آدرس زیر است:
...
همنشین بهار
برای ارسال این مطلب به فیسبوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook