تاریخ جهان از ماموت تا فیسبوک 19
قوم و خویش ما؛ هومو نالِدی Homo naledi
در قسمت نوزدهم میبایست به سِلتها The Celts بپردازم اما به دلیل اهمیّت کشف نوع تازهای از انسانهای اولیّه، این بخش را به آن اختصاص میدهم.
چندی پیش که تالیف و تدوین «تاریخ جهان از ماموت تا فیسبوک» را آغاز کردم از همو نالدی Homo naledi رازگشایی نشده بود. هومو نالِدی که به تازگی کشف آن اعلام شده؛ تبار زوال یافته انسان مدرن یا بهتر بگویم نزدیکترین خویشاوند به انسانمدرن است. هومو نالِدی (انسان نالدی) بهنوعی به بحث تاریخ جهان از ماموت تا فیسبوک مربوط میشود بویژه که در آغاز آن بحث به تکامل انسان و «هوموساپینس»ها یعنی انسان اجتماعی و هوشمند امروزی اشاره شده بود.
...
اسم «نالدی» برگرفته از محل کشف آن - غاری به نام «ستاره در حال طلوع» Rising star Cave در آفریقای جنوبی است که بزرگترین یافته فسیلی به هم پیوسته از بقایای انسانی در آن بهدست آمدهاست. نالدی در زبان تسوانا (Sesotho)، که یکی از زبانهای محلی آفریقای جنوبی است، به معنی «ستاره» است.
...
گرچه کشف اولیه فسیلهای آن به سال ۲۰۱۳، برمیگردد اما دهم سپتامبر ۲۰۱۵ این خبر منتشر شد که در آفریقای جنوبی در یک غار، صدها قطعه استخوان از انسانهای اولیه کشف شده که تا کنون ناشناخته بودهاست. موجودات فرز و پرتحرکی که گمان میرود مانند انسانهای امروزی برای درگذشتگان خود نوعی مراسم برگزار میکردند.
...
در استخوانهای یافت شده در غار مزبور هیچ اثری از لاشخوران و درندگان دیده نمیشود و به گفته دانشمندان عوامل طبیعی مانند جانوران یا جریان آب هم نمیتوانسته مردگان را به درون حفرههای غار منتقل کرده و بطور مرتب کنار هم چیده باشد. همه چیز حاکی از آن است که «انسان نالدی» (هومو نالِدی) درگذشتگان را خود طی مراسمی در آن حفرهها قرار دادهاست.
اهمیت این کشف از جمله بهاین دلیل است که تا کنون نظر بر این بوده که تفکر، درک و آفرینش نمادها و قابلیت «رفتار مناسکی» (رفتارهای آئینی) تنها در طول دویست هزار سال گذشته و با تکامل انسان امروزی شکل گرفتهاست. تا قبل از کشف هومو نالدی تصور میشد دفن مردگان فقط در «هوموساپینس»ها یعنی انسان اجتماعی و هوشمند امروزی رواج داشتهاست.
...
پژوهشگران برای دسترسی به استخوانها ناگزیر شدند از شکافی باریک در انتهای یک غار واقع در ۵۰ کیلومتری ژوهانسبورگ عبور کنند و سپس وارد اتاقکی در ژرفای ۴۰ متری زمین شوند. از آنجا که شکاف ورودی این محل بسیار باریک بود، ناگزیر چند پژوهشگر زن باریک اندامتر وارد این محل شدند و در نور چراغهایی که همراه آنان فرستاده شده بود به کاوش پرداختند. پس از بیست و یک روز کاوش، آنان بیش از یکهزار و پانصد قطعه استخوان متعلق به دست کم پانزده فرد از جنس مذکر و مونث را کشف کردند که به نظر میرسد در سنین مختلف، از نوزادی تا سالخوردگی، مردهاند.
....
بر اساس شبیهسازیها، بدن و قامت هومونالدیها به بدن انسانهای متوسط امروزی همانند است اما از نظر حجم جمجمه به سردهٔ (گونه) منقرضشدهای از انسانتباران شبیه هستند که گرچه ویژگیهای انسانوارانه داشتند ولی گنجایش جمجمهشان کمتر از انسان بود.
...
قد هومونالدی ها حدود یکونیممتر و با وزنی حدود ۴۵ کیلوگرم تخمین زده شدهاست. ظاهر بدنی «هومونالدی» به کَپیهای قدیمی(ancient ape) برمیگردد، ظریف و ریزاندام اما دستها و بویژه پاهای آنان شبیه به انسانهای امروزی است. طوریکه احتمالا توانایی استفاده از ابزار یا حتی ساخت ابزارهای ابتدایی و ساده را داشتهاند.
پاهای آنها برای ایستاده راه رفتن مناسب بوده و خمیدگی استخوان انگشتها بیانگر بالا رفتن «هومو نالدی»ها از درختان است.
اینکه استخوانها به چه زمانی برمیگردند تا الآن بطور دقیق معلوم نشده اما کاشفان (از جمله «لی راجرز برگر» Lee Rogers Berger) حدس میزنند، به بیش از دو و نیم میلیون سال قبل برمیگردد. چه بسا با تعیین تاریخ دقیق فسیلهای کشف شده، در جایگاه اجداد کشف شده انسان تغییراتی ایجاد شود.
...
پیگیری تاریخ تکامل انسان با بررسی فسیلهای پیدا شده، آسان نیست. یک دلیلش این است که اعصاب انسان که زمینهساز و بنگاه همه رفتارها، کردارها و ذهن و زبان و حافظه میباشد، فسیلی از خود به جا نمیگذارند. تازه، هر فسیل تنها جایگاه استخوانبندی جانوران را به ما توضیح میدهد اما یافتن اسکلت کامل فسیلشده، همیشه میسر نیست.
اگرچه انسان نیز مثل همه موجودات زنده با فرگشت (تکامل) مواجه شده و ما متعلق به یک خانواده از میمونهای انسانتبار hominins هستیم که در شرق و جنوب آفریقا تکامل یافتهاست...(...)
اگرچه انسان؛ نژادی از تیره میمونهاست و خویشاوندی نزدیکی بخصوص با شمپانزه و گوریل دارد و بخش بزرگی از ساختار ژنتیک و کالبدی آنها تقریباً شبیه هم است. اما انسان چهار ویژگی ساختاری مخصوص خودش را هم دارد که جانوران همتیره وی از آنها بیبهرهاند.
۱- انسان سخن میگوید. خودش حرف میزند نه اینکه یکی دو کلمه طوطیوار تکرار کند.
۲- انسان میتواند بر روی دو پای خویش بایستد و بدون کمک دستهایش حرکت کند. اگر چه مرغان و کانگروها هم بر روی دو پا راه میروند، اما بدن آنها نشستی افقی بر روی پاهایشان دارد و تنها انسان است که برمیخیزد و استوار و چالاک راه میرود. چند قدمی که برخی میمونها مثلاً میمونهای خرطومدار برمی دارند با توان و تجرک انسان در راه رفتن اصلاً قابل قیاس نیست.
۳- برخلاف دیگر پستانداران انسان (بهخاطر روند تکامل یا هر عامل دیگر) پوست بدون مو دارد. گفته میشود نوع بشر؛ ۳٫۳ میلیون سال پیش موهایی که بیشتر بدن را میپوشاندند از دست داد.
۴- مغز انسان بزرگتر از سایر انسانتباران است.
ضمناً انسانها دارای ۳ عضله در دست هستند که شامپانزهها از آن بی بهرهاند. همچنین دست انسان دارای قابلیتهای بهتری برای گرفتن اشیاء نسبت به شامپانزه است. بدیهی است که وضعیت شست دست در انسانهای امروزی پاسخی تکاملی به نیاز انسان برای ساخت و استفاده از ابزار بودهاست.
اینکه انسان میتواند شست دستش را بیش از ۹۰ درجه (از ۴ انگشت دیگر) باز کند؛ نکته بسیار با اهمیتی ست.
توضیحاتی که تا کنون برای آن ۴ ویژگی (که برشمردم) ارائه شده؛ قانع کننده نیست. برخی گفتهاند زندگی اجتماعی انسان زمینهساز افزایشحجم مغز و تکامل زبان او شده و....
اما میدانیم که شمپانزهها و گوریلها نیز زندگی گروهی دارند...
...
هومونالدی دارایی برخی ویژگیهایی نیز هست که او را به انسان امروزی شبیه میکند. اینکه چگونه چنین چیزی ممکن است، پاسخ آن با پژوهشهای بعدی مشخص خواهد شد.
Homo naledi
Homo naledi is a previously-unknown species of extinct hominin discovered within the Dinaledi Chamber of the Rising Star cave system, Cradle of Humankind, South Africa. This species is characterized by body mass and stature similar to small-bodied human populations but a small endocranial volume similar to australopiths. Cranial morphology of H. naledi is unique, but most similar to early Homo species including Homo erectus, Homo habilis orHomo rudolfensis. While primitive, the dentition is generally small and simple in occlusal morphology. H. naledi has humanlike manipulatory adaptations of the hand and wrist. It also exhibits a humanlike foot and lower limb. These humanlike aspects are contrasted in the postcrania with a more primitive or australopith-like trunk, shoulder, pelvis and proximal femur. Representing at least 15 individuals with most skeletal elements repeated multiple times, this is the largest assemblage of a single species of hominins yet discovered in Africa.
...
برای ارسال این مطلب به فیسبوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook