«یاد آن روزها بخیر» Those Were the Days ترانهای از مری هاپکین Mary Hopkin خوانندهٔ اهل ولز را بیاد میآورد که البته موسیقی آن برگرفته از یک ترانهٔ روسی با نام Дорогой длинною (دارو-گای دِلینی)، به معنی «راه طولانی»، ساختهٔ «بوریس فومین» Boris Fomin است که خیلیها ازجمله تامارا سرتلی(۱۹۲۵) و الکساندر ورتینسکی(۱۹۲۶) و...اجرا کردهاند.
کولیهای روسیه نیز که هر جا میرفتند شور و شادی بپا میشد، این ترانه را خواندهاند. من اجرایی از آن را در مسکو، در تئاتر کولیها (تئاتر رومِن) Romen Theatre دیدهام.
...
همانطور که گفتم آن قطعه را سال ۱۹۲۵، بوریس فومین (روسی) ساخته، و یوجین راسکین Eugene Raskin تنها برای آن ملودی، شعری به انگلیسی نوشت که گروه آمریکایی د لیمیترز، مری هاپکین و دیگران خواندهاند. البته شعرش با نمونه روسی و ایتالیایی آن فرق دارد.
...
من با استفاده از ترجمه انگلیسی ترانه Quelli erano giorni به مضمون شعری که جیلیولا چینکوئتی خوانده، همچنین به ترانه مری هاپکین Those Were the Days (که شعر دیگری دارد)، اشاره کردهام.
یادآوری کنم که این ترانه، به زبانهای گوناگون، حتی چینی، خوانده شدهاست. برای مثال:
In Spain, Qué tiempo tan feliz, by Rosa Morena (instead of Aquellos Fueron Los Días or En Aquellos Días)
In West Germany, An jenem Tag
In Italy, Quelli erano giorni
In France, Le temps des fleurs
این ترانه در چندین و چند فیلم سینمایی هم، بکار رفته و از آهنگ زیبای آن در برخی مسابقات ورزشی استفاده شدهاست.
روزی روزگاری یه جاده بود و نسیم دلانگیزی. نسیم وزید و منو اونجا گذاشت و اگه یادم باشه، تو از یک گوشه پیدات شد و خودتو به من معرفی کردی.
آخ، چه روزهایی بود اون روزها. [غرق شادی بودیم]
[اونقدر زیبا بود که انگار] هیچ چیز دیگه از این دنیا نمیخواستیم.
و حتی بدون موسیقی میرقصیدیم.
توی قلبمون چیزای بیشتری [هم] بود
[گویی] در یک حباب هوا زندگی میکردیم. حبابی [سبکبال] که روی شهر پرواز میکرد.
مردم با انگشت ما رو نشون میدادند و [با همدیگر] از شور و شادی ما میگفتند.
هیچ چیزی جلودارمون نبود. از چراغهای قرمز هم با شور و شعف رد میشدیم. [هر مانعی را کنار زده و قید هیچی نبودیم]آخ، چه روزهایی بود اون روزها...
[اما] یک روز صبح، [ورق برگشت و) دیگه گل سرخ شکوفه نداد و آن نسیم هم از وزش افتاد.
آخ، چه روزهایی بود اون روزها. [غرق شادی بودیم]
[اونقدر زیبا بود که انگار] هیچ چیز دیگه از این دنیا نمیخواستیم.
و حتی بدون موسیقی هم میرقصیدیم.
وقتی یاد اون ایام میافتم بغض منو میگیره. آوای آنرا که سرمیدم، معنا و مفهومش گم میشود و میگریزد.
تو، میون یه عده آدم وایسادَه بودی و براشون [از اون ایام] تعریف میکردی [و میگفتی] دوستان عزیز، چه روزهایی بود اون روزها. [اونقدر زیبا بود که انگار] هیچ چیز دیگه از این دنیا نمیخواستیم.
و حتی بدون موسیقی میرقصیدیم. [و توجه نداشتیم که درواقع این] جوانی ما بود که میگذشت.
Quelli eran giorni
C'era una volta una strada
un buon vento mi portò laggiù
e se la memoria non m'inganna
all'angolo ti presentasti tu.
Quelli erano giorni
oh si, erano giorni
al mondo non puoi chiedere di più
e ballavamo anche senza musica
nel nostro cuore c'era molto più.
la la la la la la….. la la la la la la.....
Vivevamo in una bolla d'aria
che volava sopra la città
la gente ci segnava con il dito
dicendo: "Guarda la felicità."
Quelli erano giorni
oh si, erano giorni
e niente ci poteva più fermar.
Quando il semaforo segnava rosso
noi passavamo allegri ancor di più.
Poi, si sa, col tempo anche le rose
un mattino non fioriscon più
e così andarono le cose
anche il buon vento non soffiò mai più.
Quelli erano giorni
oh si, erano giorni
al mondo non puoi chiedere di più
ma ripensandoci mi viene un nodo qui
e se io canto questo non vuol dir.
la la la la la la….. la la la la la la.....
Oggi son tornata in quella strada
un buon ricordo mi ha portata là
stavi in mezzo a un gruppo di persone
e raccontavi: "Cari amici miei
quelli eran giorni
oh si, erano giorni
al mondo non puoi chiedere di più
e ballavamo anche senza musica
nel nostro cuore c'era molto più.
e ballavamo anche senza musica
di là passava la nostra gioventù."
...
Дорогой длинною
Ехали на тройке с бубенцами,
А вдали мелькали огоньки.
Эх, когда бы мне теперь за вами,
Душу бы развеять от тоски!
Припев:
Дорогой длинною, погодой лунною,
Да с песней той, что в даль летит, звеня,
Да со старинною, да семиструнною,
Что по ночам так мучает меня.
Да, выходит, пели мы задаром.
Понапрасну ночь за ночью жгли.
Если мы покончили со старым,
Так и ночи эти отошли!
Припев.
В даль иную — новыми путями —
Ехать нам судьбою суждено!
Ехали на тройке с бубенцами,
Да теперь проехали давно.
Припев.
Никому теперь уж не нужна я,
И любви былой не воротить,
Коль порвётся жизнь моя больная,
Вы меня везите хоронить.
Припев.
(شعر ترانه به انگلیسی (نمونهای که مری هاپکین خوانده است
THOSE WERE THE DAYS
Once upon a time there was a tavern Where we used to raise a glass or two Remember how we laughed away the hours And dreamed of all the great things we would do
Those were the days my friend We thought they'd never end We'd sing and dance forever and a day We'd live the life we choose We'd fight and never lose For we were young and sure to have our way. La la la la... Those were the days, oh yes those were the days
Then the busy years went rushing by us We lost our starry notions on the way If by chance I'd see you in the tavern We'd smile at one another and we'd say
Those were the days my friend We thought they'd never end We'd sing and dance forever and a day We'd live the life we choose We'd fight and never lose For we were young and sure to have our way. La la la la... Those were the days, oh yes those were the days
Just tonight I stood before the tavern Nothing seemed the way it used to be In the glass I saw a strange reflection Was that lonely woman really me
Those were the days my friend We thought they'd never end We'd sing and dance forever and a day We'd live the life we choose We'd fight and never lose For we were young and sure to have our way. La la la la... Those were the days, oh yes those were the days
Through the door there came familiar laughter I saw your face and heard you call my name Oh my friend we're older but no wiser For in our hearts the dreams are still the same
Those were the days my friend We thought they'd never end We'd sing and dance forever and a day We'd live the life we choose We'd fight and never lose For we were young and sure to have our way. La la la la... Those were the days, oh yes those were the days
چه روزهای خوشی بودند
روز و روزگاری میخانهای بود و اونجا مینشستیم و یکی دو گیلاس مینوشیدیم. یادته چقدر شاد و خندان بودیم؟ چقدر برای کارهای بزرگی که میبایست در آینده انجام بدیم، رؤیاپردازی میکردیم. چه روزهای خوشی بودند. خیال میکردیم هیچوقت تموم نمیشه و تا ابد آواز خواهیم خواند و خواهیم رقصید و اون جور که انتخاب کردیم تا همیشه زندگی خواهیم کرد. خواهیم جنگید و هیچوقت هم نخواهیم باخت.
اون روزها جوان بودیم و خیالمان راحت از اینکه دنیا بر وفق مرادمان خواهد بود، اما روزهای شلوغ ما به سرعت گذشت و آرزوهامان را گم کردیم.
اگر اتفاقاً تو را دوباره همونجا میدیدم، به یکدیگر لبخند میزدیم و میگفتیم: چه روزهای خوشی بودند اون ایام. فکر میکردیم تا همیشه همین جور خواهد بود. تا ابد آواز خواهیم خواند و خواهیم رقصید و آن طور که انتخاب کردهایم زندگی خواهیم کرد. خواهیم جنگید و هرگز نخواهیم باخت.
...
اما امشب در بیرون همان میخانه ایستادم [و میبینم] هیچ چیز مثل گذشته نیست.
(از شیشه میخانه که نگاه کردم] انعکاس چهره عجیبی را دیدم [و از خودم می پرسم] آیا این زن تنها واقعا من بودم؟
چه روزهای خوشی بودند. خیال میکردیم هیچوقت تموم نمیشه و تا ابد آواز خواهیم خواند و خواهیم رقصید و اون جور که انتخاب کردیم تا همیشه زندگی خواهیم کرد. خواهیم جنگید و هیچوقت هم نخواهیم باخت.
...
از آنسوی در صدای خنده آشنایی بگوشم رسید. چهره تو را را دیدم و شنیدم که منو صدا زدی. آخ، دوست من، ما بزرگتر شدیم اما داناتر نشدیم. چون هنوز، رویاهای ما مثل گذشته است.
چه روزهای خوشی بودند. خیال میکردیم هیچوقت تموم نمیشه و تا ابد آواز خواهیم خواند و خواهیم رقصید و اون جور که انتخاب کردیم تا همیشه زندگی خواهیم کرد. خواهیم جنگید و هیچوقت هم نخواهیم باخت...
...
الهه بر وزن آهنگ «یاد آن روزها بخیر»، ترانهای خوانده با عنوان «دشت بی پایان» با تنظیم «عباس شاپوری»