جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ / Friday 22nd November 2024

 

 

غبارزدایی از آینه‌ها - داستان کمیته مجازات


در ویدئو و فایل صوتی، هنگام اشاره به عِمادُالُکُتّاب، خوشنویسی که با عضویت در «کمیته مجازات» به زندان و تبعید رفت ،
نام وی را اشتباه تلفظ کردم و پوزش می‌خواهم.
...

 کمیته مجازات، گروهی مخفی بود که در سال ۱۲۹۵ شمسی تشکیل شد و بنیانگذاران آن، تنی چند از هواداران مشروطه بودند که پس از استقرار نظام جدید، مقاصد خود را دست نایافته دیدند و ناکامی مشروطیت را به سبب خیانت دست‌اندرکاران می‏‌دانستند. از این روی، تصمیم گرفتند به مقابله با آنان بپردازند. گروه مزبور در برخورد با کسانیکه دشمنان وطن و عوامل بیگانه می‌پنداشت، مشی قهرآمیز را برگزید. کمیته مزبور همواره‌ تبلیغ می‌کرد که مخالف ترور می‌باشد اما مجازات خائنان به مردم را ضروری می‌داند. 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خفقان سنگین پس از انحلال مجلس
مشروطه‌خواهان بعد از به توپ بستن مجلس و تعطیلی آن، سر به گریبان بودند. قزاق‌ها مجلس را گلوله‌باران کرده و نمایندگان را تار و مار نموده، جان صوراسرافیل و ملک المتکلمین را در باغشاه گرفتند. «مامونتوف» خبرنگار روس که در زمان واقعه در ایران بود، می‌نویسد: سر گذشت این دو تن (میرزا جهانگیر خان و ملک المتکلمین) بسیار ساده بود. امروز ایشان را به باغ بردند و پهلوی فواره نگاه داشتند. دو دژخیم طناب به گردن ایشان انداختند. از دو سو کشیدند. خون از دهان ایشان آمد و این زمان، دژخیم سومی خنجر در دل‌های ایشان فروکرد.
... 
خفقان سنگین پس از انحلال مجلس براستی آزاردهنده بود. روس و انگلیس در امور ایران دخالت داشتند و عده‌ای از رجال و برخی جراید را عامل اجرایی خود کرده بودند. این وضع باعث شد که سرتیپ اسدالله‌خان ابوالفتح‌زاده، سرهنگ میرزا ابراهیم‌خان منشی‌زاده، و محمد نظرخان مشکوه الممالک، یک انجمن سرّی تشکیل دهند و طرح تشکیل کمیته مجازات را بریزند. این واقعه مربوط است به حدود ۱۰۰ سال پیش (در اوایل شهریور ۱۲۹۵)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کمیته مجازات اعلامیه‌های خودش را مانیفست می‌خواند
اسدالله‌خان ابوالفتح‌زاده و میرزا ابراهیم‌خان منشی‌زاده، که پیشتر در یکی از انجمن‌های سری عصر قاجار یعنی «انجمن غیرت» كه توسط میرزاابراهیم آقا، وكیل تبریز رهبری می‌شد، با هم آشنا شده بودند، پس از تأسیس کمیته مجازات سعی بر جذب نیروهای همفکر خود می‌کنند و در همین رابطه «محمد نظرخان مشکوه الممالک»، «کریم دواتگر»، «عمادُالکُتّاب»، «رشید السلطان»، «سید مرتضی» و «بهادرالسلطنه»...را جذب می‌کنند. تقسیم کار بین آنها از این قرار بود:
اسدالله خان ابوالفتح زاده = سرپرست کمیته اجرایی 
میرزا ابراهیم منشی زاده = مسئول شناسایی سوژه‌های ترور 
مشکوه الممالک = سرپرست کمیته مالی و اداری (تهیه لباس، اسلحه و کاغذ جهت شب‌نامه)
کریم دواتگر = عامل اصلی ترور 
رشید السلطان و سید مرتضی = وردست کریم دواتگر 
عمادُالکُتّاب = کاتب احکام و شب‌نامه‌ها 
بهادرالسلطنه =عامل نفوذی کمیته مجازات در دستگاه‌های دولتی 
فرد آخر بعداً کمیته مجازات را به تور مامورین دولتی می‌اندازد. 
... 
گفته می‌شود کمیته مجازات زیرمجموعه فرقه اجتماعیون عامیون ایران بود که یا سوسیال دموکرات‌های قفقاز رابطه داشتند. این گروه به صورتی مخفیانه فعالیت می‌کرد و روال کارشان این بود که ضمن انتشار اعلامیه‌های تهدیدآمیز، اقدام به ترور کسانی می‌کرد که به نظرش ایادی بیگانه بودند. کمیته مجازات اعلامیه‌های خودش را مانیفست می‌خواند و در آن به بازگو کردن تاریخ سرزمین ایران از دوران پیش از اسلام تا عصر معاصر هم اشاره می‌کرد. 
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ترور میرزا اسماعیل خان رئیس انبار غله تهران
میرزا اسماعیل خان رئیس انبار غله تهران نخستین کسی بود که ترور شد. (در نزدیکی راه آهن شاه عبدالعظیم) 
کمیته مجازات اعلامیه داد که وی با اجنبی رابطه داشته و مهم‌تر از آن قحطی ناشی از جنگ و احتمال فروش آذوقه تهران به نیروهای روس و بریتانیا، زیر سر او است. عامل ترور او «کریم دواتگر»(از مجاهدین آذربایجان) بود که که توسط سید مرتضی و رشید السلطان حمایت می‌شد. وی پیشتر با شلیک‌کردن به شیخ فضل‌الله نوری و مجروح‌ساختن وی، اسم در کرده بود. وقتی به زندان افتاد شیخ او را بخشید. 
کریم دواتگر از شدت فقر با رهبران کمیته بگو مگو داشت. او و دیگران مزدور نبودند و برای پول به کمیته مجازات نپیوسته بودند. اما گفته می‌شد برای تهیه مقدمات و عملیات قتل میرزا اسماعیل خان رئیس انبار غله، کمیته مجازات ۶۰۰ تومان پول در اختیار کریم دواتگر قرار داده و از این مبلغ، وی ۱۱۰ تومان به رشید السلطان و ۶۰ تومان به سید مرتضی پرداخته‌است اما باز اظهار نیاز می‌‌کند. وی با ملک‌الشعرا بهار تماس گرفته بود و مسؤؤلین کمیته حدس زده بودند ممکن است از ناراحتی حرفهایی بزند و به گوش وثوق‌الدوله و نصرت‌الدوله و خلاصه مامورین دولتی هم برسد. قرار شد حذف شود. در مجاورت کلیسای ارامنه، قالش را کندند. ضارب وی همدست خودش رشیدالسلطان بود. قتل کریم دواتگر دومین عملیات کمیته مجازات بود. تروری که نادرستی آن تردید برنمی‌دارد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ترور متین‌السلطنه و اعلامیه کمیته مجازات
عملیات بعدی، ترور «میرزا عبدالحمیدخان متین السلطنه ثقفی» مدیر روزنامهٔ عصر جدید بود که اعضای کمیته او را هم وابسته اجانب می‌پنداشتند. بعد از قتل وی کمیته مجازات بیانیه داد.
...
اعلامیه کمیته مجازات
هموطنان، متین‌السلطنه کشته شد در حالی که با خود بار سنگینی از خیانت و بی‌شرافتی را همراه برد. ما جامعه را از وجود این عنصر بی‌حیثیت پاک کردیم تا سرمشقی برای سایر اشخاص خیانت پیشه باشد که شاید رویه خود را عوض نمایند.
حقیقتاً کمال سرافکندگی و شرمساری برای ملتی است که دیده شود پایه مملکت‌فروشی و جاسوسی و خدمت به اجانب در آن به جایی رسیده‌است که خود آن عوامل ناپاک هم خوب و بد خدمات ایران بربادده خود را انتقاد می‌کنند و از همه بدتر این قبیل افراد با افکار شیطانی و پلید خود تمام دستجات و عناصر میهن‌پرست را تخطئه می‌نمایند. 
در اوضاع و احوال اجتماعی و سیاسی بسی حساس (مثل امروز) که ملل دنیا با میلیون‌ها مرد و زن از هستی و استقلال وطن عزیز خود دفاع می‌کنند بدبختانه در ایران سرشکسته و آشفته افراد و اشخاص فقط از طریق جاسوسی، مملکت فروشی و خیانت و جنایت پیش می‌روند و ترقی می‌کنند و کسانی که جاه طلبی و مقام دوستی چشمانشان را کور کرده‌است تا می‌توانند ایران را در قید اسارت و مذلت و بردگی اجانب محصور و مقید می‌سازند. 
کمیته مجازات مصمم است انتقام خون بی‌گناهان مملکت را از خائنین و عمال خارجی و جاسوس‌ها بازستاند و باید همه مردم اصلاح طلب و علاقه‌مند به بقای ایران عزیز این کمیته را به مثابه دستی که از آستین منتقم حقیقی بیرون آمده تا ریشه جاسوسی و وطن‌فروشی را از ایران بکند، تلقی نماید. کمیته مجازات از عموم هموطنان درخواست می‌کند که خیانتکاران را در هر لباس و شغلی که می‌باشند معرفی نمایند.»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سوژه‌های بعدی کمیته مجازات
آقا میرزا محسن مجتهد(داماد آیت‌الله بهبهانی)، میرزا احمدخان استوار معروف به ماژور استوار(معاون نظمیه)، سردار رشید و میرزا احمدخان صفا(بازجوی اعضای دستگیرشده)، سوژه‌های بعدی کمیته مجازات بودند که یکی بعد از دیگری کشته شدند. ترور ماژور استوار(معاون نظمیه)، با حرف و حدیث زیادی روبرو شد... 
خزانه دار کل دولت، منتخب الدوله، هم ترور شد که داستان دیگری دارد و کمی بعد اشاره خواهم کرد. 
... 
کمیته مجازات کم کم از چشم مردم افتاد، بخصوص که در میان اعضای کمیته افراد ناباب هم جا باز کردند. «بهادرالسلطنه» همان عامل نفوذی کمیته مجازات در دستگاه‌های دولتی، اخاذی از برخی مقامات را پیش گرفت تا از لیست ترور بیرون گذاشته شوند. بهادرالسلطنه، رئیس کل خزانه «منتخب الدوله»، را چون حاضر نشد به او باج دهد، در «خیابان امیریه» به تاریخ ۹ تیر ماه ۱۲۹۶ ه. ش به قتل رساند. این ترور باعث خشم میرزا ابراهیم منشی زاده شد و بهادرالسلطنه از بیم واکنش کمیته مجازات از این ترور سر بر خود، مقیم نظمیه گشت و تمامی اسرار کمیته مجازات را برملا نمود. با گزارش و تک‌نویسی‌های بهادرالسلطنه، بگیر و ببند آغاز شد.
...
البته جلوتر تعدادی از اعضای کمیته مجازات توسط معاون کل اداره آگاهی نظمیه، کارآگاه عبدالله بهرامی دستگیر شده بودند، اما حاجی باباخان اردبیلی از مردان بی‌باک آذربایجان مستقیماً با عبدالله خان بهرامی وارد مذاکره شد، مأموریت خود را از طرف کمیته مجازات ابلاغ کرد و آزادی دستگیرشدگان را خواستار گردید و همگی آزاد شدند. عبدالله بهرامی در خاطراتش به دیدار با ابوالفتح‌زاده و  منشی‌زاده (که به کمک حاجی باباخان اردبیلی صورت گرفت اشاره کرده و می‌نویسد به نظر من این دو، وطن‌دوست و بی‌طمع بودند. عبدالله بهرامی همچنان که مسؤولین کمیته مجازات از او خواسته بودند، در پست خود زیاد نماند و جایش را «میرزا احمدخان صفا» مستنطق تأمینات گرفت. همو که بعداً ترور شد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بگیر و ببند آغاز می‌شود
۲۲ تیرماه ۱۲۹۶، اعضای اصلی کمیته مجازات دستگیر می‌شوند و میرزا ابراهیم خان منشی زاده و اسدالله خان ابوالفتح زاده را به زنجیر می‌کِشند. بعد از دستگیری آنان، وزیران و رؤسای نظمیه از سوی افراد ناشناس تهدید به ترور شدند و صمصام السلطنه رئیس الوزراء دستور آزادی مشروط زندانیان را داد. اما وقتی وثوق الدوله به نخست وزیری رسید بار دیگر دستگیری اعضاء کمیته مجازات از سرگرفته شد. غیر از احسان الله خان دوستدار و کمال الوزاره (که اولی به قفقاز گریخت و دومی سخت بیمار بود) بقیه دستگیر شدند. 
میرزا عبدالحسین ساعت ساز آزاد شد. حسین خان لله و رشید السلطان را که از عوامل ترور بودند دار زدند. مشکوه الممالک، عمادُالکُتّاب، میرزا علی اکبر ارداقی، هر یک به پنج سال زندان و دیگر متهمان به زندان‌های کوتاه مدت محکوم گردیدند. دستگیرشدگان غالباً عمل خود را یک اقدام وطن‌پرستانه تلقی می‌کردند. «حسین‌لله» و «رشیدالسلطان» میان مشروطه‌خواهان شهرت زیادی داشتند و تا لحظه آخر به مسلک و مرام خود وفادار ماندند. اعضای کمیته با شجاعت تمام از خود دفاع کرده، اظهار عجز و تضرع نکردند. 
...
مورخ‌الدوله سپهر(احمدعلی سپهر) که به عنوان منشی اول سفارت امپراطوری آلمان در تهران استخدام شده بود و چند روزی به اشتباه در رابطه با کمیته مجازات دستگیر شد، در مورد بازپرسی دستگیرشدگان می‌نویسد: سه نفر از متهمان یعنی رشیدالسلطان و سیدمرتضی و میرزا عبدالحسین ساعت‌ساز در جریان بازپرسی گفته بودند:
«کریم دواتگر از دوستان ما و همکاران کمیته مجازات بود. او تاریخچه تشکیل یک کمیته‌ای را که هدفش ترقی و تعالی ایران است به طور مختصر برایمان تعریف کرده بود. ما می‌دانستیم که این کمیته برای پاک کردن صحنه کشور از وجود عناصر خائن تشکیل یافته‌است. در میان اشخاصی که باید از بین بروند نام میرزا اسماعیل‌خان رئیس انبار غله دولتی هم ثبت شده بود، زیرا او جاسوس انگلیس‌ها به شمار می‌رفت و می‌بایستی در نخستین مرحله از میان برداشته شود و ایران از وجود این چنین افراد خائن پاک گردد.»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بازجویی میرزا ابراهیم خان منشی زاده
میرزا ابراهیم خان منشی زاده در بازجویی خودش نوشته‌است:
«در هیچ کشوری هرگز اتحادیه و کمیته‌ای به وجود نمی‌آید مگر در اثر اعمال مخالف قانون و خشونت‌آمیز دولت‌ها. اگر دولت طبق یک برنامه مشخص و معین، مملکت را اداره می‌کرد و منافع عمومی افراد ملت را محترم می‌شمرد و خائنین را به مجازات می‌رسانید، هرگز چنین کمیته‌ای به وجود نمی‌آمد و دولت می‌توانست در نهایت آرامش مملکت را اداره نماید... هنگامی که کابینه وثوق‌الدوله تشکیل یافت و من از وزارت مالیه رانده شدم و تمام اقدامات من در مورد ترمیم این اجحافات و احقاق حق خودم به جایی نرسید و بلااثر ماند، در ملاقات‌هایی که بین من و رفیق قدیمم ابوالفتح زاده که تازه از زندان روس‌ها در قزوین آزاده شده بود روی داد، اغلب اوقات از بی‌انتظامی و هرج و مرج و بدی وضع کشور و بی‌نظمی‌هایی که در بسیاری از وزارتخانه‌ها و بر شئون اداری حکمفرما بود شکایت کرده در پی یافتن راه چاره‌ای بودیم. در حقیقت خشونت غیرقابل تحمل دولت وثوق‌الدوله در ما احساسات انتقامجویانه‌ای به وجود آورده بود. ابوالفتح زاده به من پیغام داد که [باید] کمیته‌ای تشکیل داده و جلوی اقدامات خائنین کشور را سد نماییم و دست افراد ناپاک را که با کمک عوامل خارجی در تمام شئون کشور دخالت می‌کنند و مهم‌ترین پُست‌ها را اشغال نموده به نفع اجانب کار می‌کنند از امور حساس مملکت دور سازیم. ما به طور وضوح می‌دیدیم که دولت در مقابل این عناصر خائن کر و کور است و آزادی عمل کافی به آنها داده‌است. در تعقیب اقدامات خلاف قانون این افراد خیانتکار که بلاانقطاع ادامه داشت و اضطراب شدیدی که در افکار عمومی مشهود بود، فکر تشکیل کمیته از حدود حرف تجاوز کرد و به مرحله عمل نزدیک شد و ما جداً به فکر ایجاد یک چنین سازمانی افتادیم...»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دو بنیانگذار را در حوالی سمنان به رگبار بستند
به وی(ابراهیم منشی‌زاده) و اسدالله خان ابوالفتح زاده، در ظاهر پانزده سال حکم دادند و قرار شد به کلات نادری تبعید شوند اما در حوالی سمنان به این بهانه که قصد فرار داشتند آنها را به رگبار بستند.(۱۱ شهریور ۱۲۹۶) 
... 
اعضای کمیته مجازات تا آنجا که می‌دانم از این قرار است: 
ابراهیم خان منشی زاده - اسدالله خان ابوالفتح زاده - محمد نظر خان مشکوه الممالک- کمال الوزاره – بهادر السلطنه کرد – سید مرتضی – اکبر خان – میرزا علی اکبر ارداقی(عضو وزارت خارجه) – احسان الله خان دوستدار – حسین خان لله – رشید السلطان خلخالی – میرزا باقرخان(بازپرس اداره تأمینات)  مشهدی یوسف مجاهد  میرزا عبدالحسین ساعت ساز – میرزا محمد خان نجات خراسانی – حاجی بابا اردبیلی  – کریم دوات گر و عمادُالکُتّاب خوشنویس صاحب نام آن دوران که شب‌نامه‌های کمیته مجازات را می‌نوشت. نام کامل وی میرزا محمد حسین عمادالکتاب سیفی قزوینی است. 
گفته می‌شود حیدرخان عمواوغلی ارتباط نزدیکی با اسدالله خان ابوالفتح زاده داشته‌است، اینکه آیا وی در تشکیل کمیته مجازات هم دست داشته‌ بر من معلوم نیست.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زمان احکم الحاکمین است 
زمان احکم الحاکمین است و ما حالا می‌فهمیم که «کمیته مجازات» ظرف مناسب و مطلوبی نبود و مظروف آن هم، اگرچه اعضای فداکار و ازخودگذشته‌ای بودند و اعدامی هم داشتند و شکنجه هم شدند، اما به معنی واقعی کلمه ترقی‌خواه نبودند هرچند از انقلاب و مردم کم نمی‌گفتند و پُز ضد ارتجاعی هم می‌دادند. کریم دواتگر پیشتر به سمت شیخ فضل‌الله نوری تیر زده بود. ملک‌الشعرا بهار تفنگ‌بازی آنان را زیر سئوال می‌بُرد. افراد نه چندان خوشنامی که بیشتر شیفته شلیک کردن و عملیات بودند در کمیته مجازات برو و بیا داشتند. 

اندیشه حاکم بر آنها و روش برخوردشان با بیرون از خود، راه به آزادی نمی‌بُرد و با انتقام جویی‌های کور و انحصار طلبی و با کبر و غرور همراه بود و تاب تحمل هیچ انتقادی را نداشتند. هستند کسانیکه گردانندگان کمیته مجازات را وابسته به کانون‌های استعماری معرفی کرده و بر این نظر هستند که کارگزاران آن همه گروهی اوباش و آدمکش حرفه‌ای، بودند. من چنین دیدگاهی ندارم. گرچه با خیانت بهادرالسلطنه، اعضای کمیته مجازات گیر افتادند و از عملیات بازماندند اما تا سالیان دراز از تهور و بی باکی و بعضاً وطندوستی‌شان یاد می‌شد.
پانویس
بیان‌نامه کمیته مجازات - نمره ۱
به‌عموم هموطنان عزیز اشارت می‌دهیم که یوم شنبه ۱۱ شهر رجب به توجهات امام عصر عجل‌الله‌فرجه و به همت یک مشت جوانان غیور از جان گذشته، کمیته مجازات در بار فروش [بابل امروزی] تشکیل داده شد و اطمینان به عموم هموطنان خود می‌دهیم که بعدها در ظل تشکیلات این کمیته معظم همه نوع آسایش و استراحت را، خواهند دید و از امروز به بعد به اشخاص وطن‌فروش و محتکران اخطار می‌نماییم که تاکنون هرچه خیانت به وطن عزیز و به‌هموطنان محبوب ما کردند قلم عفو به روی شما کشیده شد و بعدها آنچه خیانتی از شما سر بزند به مجازات خود گرفتار خواهید شد.
کمیته مجازات – بارفروش
...
کمیته یک جمعیت آشوب طلب نیست که علاقه‌مند به امنیت و آسایش خاطر هم وطنان خود نباشد یعنی اگر خائنین مملکت واقعاً دست از خیانت کشیده و باور کنند که دیگر بازی کردن با رل اجنبی پیشرفتی ندارد ممکن است کمیته عملیات خود را تعطیل و کیفر اعمال گذشته اشخاص را به وظیفه ملت و حکمیت دولت محول دارد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سریال هزاردستان و عمادُالکُتّاب
بخشی از سریال تلویزیونی «هزاردستان» به کارگردانی علی حاتمی به کمیته مجازات اشاره داشت که البّته جزئیات آن با حقایق تاریخی دقیقاً انطباق ندارد. شخصیت «رضا تفنگچی» در سریال فوق بی شباهت به عمادُالکُتّاب(محمدحسین سیفی قزوینی) نیست. خوشنویسی که زندگی‌اش با عضویت در «کمیته مجازات» دگرگون شد، از آوارگی گرفته تا زندان و تبعید. 
به جز کتابت شاهنامه فردوسی، نامه دانش‌وران ناصری، ترجیع‌بند هاتف اصفهانی و اوصاف‌الاشراف، نوشتن کتیبه‌های آرامگاه فردوسی، دارالفنون، دانشسرای عالی، مدرسه رضاییه، دانشگاه تهران و صحن خانقاه و مقبره صفی‌علی‌شاه از کارهای عمادُالکُتّاب هستند.
عمادالکتاب را از آخرین حلقه‌های زنجیره استادان خوشنویسی قدیم می‌دانند. در حقیقت این خوشنویس رابط هنر خوشنویسی قدیم و معاصر بود. مهارت او در نستعلیق و شکسته نستعلیق در دوران خودش زبانزد بود.
عمادُالکُتّاب شاگردان بسیاری را تربیت کرد که از معروف‌ترین خوشنویسان معاصر در مکتب میرزا محمدرضا کلهر به شمار می‌روند. علی منظوری، ملک‌الخطاطین، حسن زرین‌خط، علی‌اکبر کاوه، ابراهیم بوذری و علی‌آقا حسینی از جمله این افراد هستند. عمادُالکُتّاب ۲۷ فروردین ۱۲۴۰ چشم به جهان گشود و در ۲۶ تیرماه سال ۱۳۱۵ درگذشت و در امامزاده عبدالله شهر ری به خاک سپرده شد. 
...
بنیان‌گذاران کمیته مجازات و قشون قزاق
اسدالله خان ابوالفتح زاده قبلاً سرتیپ گارد قزاق بود که در جریان انقلاب مشروطه از آن شغل کناره گرفت. ابراهیم منشی زاده، پسر کریم‌خان منشی اُف، از مقامات نظامی قشون قزاق بود، ابراهیم منشی زاده بهمراه مجاهدان گیلانی، در فتح نهایی تهران شرکت داشته‌است. خود وی نیز در سن ۱۳سالگی وارد قشون قزاق تهران شد و در همان قزاقخانه بعداً به مقام سرهنگی رسید. بدیهی است که کناره‌گیری از قشون قزاق کار درستی بود اما کنار گذاشتن خوی خشن قزاقی، همانند تغییر شغل ناگهانی صورت نمی‌گیرد و نیاز به دگرگونی درونی و اخلاقی دارد. شایان ذکر است که بیشتر اعضای کمیته مجازات در بسیاری از جنگ‌های مشروطه‌خواهان با نیروهای استبداد شرکت داشتند. ابراهیم منشی‌زاده همانند دیگر مهاجرین، نسبت به روسها سرکش بود و بالاخره مغضوب لیاخوف شد و همراه با اسدالله خان ابوالفتح زاده از قزاقخانه بیرون رفت و به مجاهدین مشروطیت پیوست. 
 
 
منابع
اسرار تاریخی کمیته مجازات، جواد تبریزی
خاطرات سیاسی معتمد السلطنه، به کوشش مهدی فرخ
خاطرات نخستین سپهبد ایران، احمد امیراحمدی، جلد اول
نصرت‌الدوله فیروز از رؤیای پادشاهی تا زندان رضا شاه، باقر عاقلی 
خاطرات کارآگاه عبدالله خان(بهرامی)، معاون کل اداره آگاهی نظمیه سوئدی
عبدالحسین مسعود انصاری 
کمیته مجازات، محمود میرزاحسینی
شرح حال میرزا ابراهیم خان منشی‌زاده، عباس آشتیانی
ایران در جنگ بزرگ، احمدعلی سپهر (مورخ‌الدوله) 
خاطرات سیاسی مورخ‌الدوله ـ به کوشش احمد سمیعی
خاطرات و خطرات، محمد قلی خان هدایت
کمیته مجازات و خاطرات عمادالکتاب، محمدجواد مرادی‌نیا

...
سایت همنشین بهار

برای ارسال این مطلب به فیس‌بوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook