غبازدایی از آینهها«وصیتنامه لنین»
Письмо к съезду (نامه به کنگره)
....
من کمونیست نبوده و نیستم اما میدانم که سرمایهداری جهانی دل خوشی از سوسیالیسم و کمونیسم ندارد و حمله به استالین هم همیشه با نیت پاک دفاع از حقیقت صورت نمیگیرد. با درود به جانهای پاکی که در استالینگراد و در همه جبههها، رو در روی فاشیسم ایستادند، نکاتی را در مورد آنچه «وصیتنامه» لنین خوانده میشود، اشاره میکنم.
البته لنین به معنی دقیق کلمه وصیتنامه نداشت.
Секретный доклад Хрущева، اشاره نمود که لنین طی نامهای به کنگره در دسامبر ۱۹۲۳ تصریح کردهاست:
[رفیق] استالین پس از اشغال مقام دبیر کلی اختیارات بیحدی بدست آورده و من اطمینان ندارم همیشه بتواند از آن اختیارات با احتیاط لازم استفاده نماید.»
خروشچف افزود:
این نامه که مدرک سیاسی فوق العاده مهمی میباشد در تاریخ حزب به عنوان завещание ленина«زاویشانیه لنینا» (وصیتنامه لنین) شناخته میشود. سخنانی صریح که حاکی از نگرانی لنین در باره حزب و مردم و کشور و رهبری آینده و سیاست حزب بود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
Письмо к съезду(نامه به کنگره) یا آنچه وصیتنامه لنین خوانده میشود بخش اندکی از نامهها(سه نامه) و یاداشتهای اوست که تقریر کرده و با نظارت همسرش - نادژدا کنستانتیونوا کروپسکایا - منشی وی «ماریا وولودیچوا»(میم. واو) آنها را به رشته تحریر درآوردهاست.
گفته میشود همسر لنین اصرار داشت که مجموعه آن سه نامه را که برای ارائه در دوازدهمین کنگره حزب تقریر شده بود(بعد از مرگ لنین) در کنگره سیزدهم بخواند. اما هیئت سه نفره حزب(زینوویف، کامنف، استالین) مخالفت میکنند و نامههای لنین به کنگره لاک و مُهر میشود.
...
نامههای مورد بحث دو سال پس از مرگ لنین از پرده بیرون افتاد و ۱۸ اکتبر ۱۹۲۶ توسط یکی از هواداران تروتسکی «ماکس ایستمن»، در نیویورک تایمز(بهزبان انگلیسی) به چاپ رسید. بعد از آن، استالین مجبور شد در پلنوم کمیته مرکزی آن را قرائت کند. گفته میشود در آن نشست استالین کلماتی در ذّم تروتسکی از خودش به آن افزود که اعتراض وی را برانگیخت.
...
اولین نامه ۲۳ دسامبر ۱۹۲۲ تقریر شدهاست که خواهان رشته تغییراتی در ساختار سیاسی میشود و پیشنهاد افزایش تعداد اعضای دفتر سیاسی را تا ۱۰۰ نفر میدهد.
در نامه بعدی (۲۴ دسامبر ۱۹۲۲) از تفرق و انشعابی که در کمین حزب خواهد بود صحبت کرده و در مورد استالین و تروتسکی(همچنین بوخارین و پیاتاکف) نکاتی را ذکر میکند.
در مورد استالین میگوید: «استالین، از زمانی که به مقام دبیرکل رسیده، اختیارات نامحدودی را منحصرا در دست گرفتهاست. و من اطمینان ندارم که وی همواره قادر خواهد بود از این اختیارات با احتیاط لازم بهره ببرد.»
Сталин, сделавшись генсеком, сосредоточил в своих руках необъятную власть, и я не уверен, сумеет ли он всегда достаточно осторожно пользоваться этой властью.
لنین در پیوست به نامه فوق، اشارات صریحتری بهاستالین نموده و میگوید:
«استالین بیش ازحد گستاخ است و این نقیصه گرچه در بین ما و در مراودات بین ما کمونیستها قابل مدارا است، در مقام دبیری کل غیرقابل تحمل میشود. به همین علت است که من پیشنهاد میکنم رفقا راهی برای برکناری وی از این سِمَت و انتصاب مردی به جای او که از هر نظر با رفیق استالین متفاوت باشد حتی تنها یک مزیت داشته باشد بدان معنی که صبور تر، وفادار تر، مودب تر و نسبت به رفقا محافظه کار تر و کمتر دمدمی مزاج و... باشد، بیندیشند.
این شرایط ممکن است جزئیاتی قابل چشم پوشی به نظر آیند. اما من فکر میکنم از جایگاه محافظان در برابر شکاف و نیز از نقطه نظری که من در بالا(پیشتر) در مورد ارتباط استالین و تروتسکی نوشتم، کم اهمیت نیست...و میتواند اهمیت تعیین کنندهای داشته باشد.»
«Сталин слишком груб, и этот недостаток, вполне терпимый в среде и в общениях между нами, коммунистами, становится нетерпимым в должности генсека. Поэтому я предлагаю товарищам обдумать способ перемещения Сталина с этого места и назначить на это место другого человека, который во всех других отношениях отличается от тов. Сталина только одним перевесом, именно, более терпим, более лоялен, более вежлив и более внимателен к товарищам, меньше капризности и т. д. Это обстоятельство может показаться ничтожной мелочью. Но я думаю, что с точки зрения предохранения от раскола и с точки зрения написанного мною выше о взаимоотношении Сталина и Троцкого, это не мелочь, или это такая мелочь, которая может получить решающее значение»
لنین، در این نامهها به موارد زیر هم اشاره میکند:
- افزایش تعداد اعضای کمیته مرکزی،
- اعطای کارکردهای قانونگذاری به کمیسیون برنامه ریزی دولت،
- مسئله ملیتها،
- عجله استالین و شیفتگیاش نسبت به مدیریت محض،
- لزوم تقویت اتحادیه جمهوریهای سوسیالیست،
- استفاده از زبان ملی در جمهوریهای غیر روسی و...
لنین در پایان آرزو میکند فردای تاریخ جهان مردمی که تحت سلطه امپریالیسم هستند بیدار شوند.
برخی در انتساب نامهها به لنین چون و چرا کردهاند. اما غالب مورخان این تردید را نمیپذیرند.
...
وقتی «وصیتنامه» در سال ۱۹۲۶ توسط هواداران تروتسکی در فرانسه و آمریکا منتشر شد. مقامهای شوروی آنرا جعلی خواندند اما پس از کنگره بیستم معلوم شد واقعی است و در شماره ۹ نشریه کمونیست زیر نظر انستیتوی مارکسیسم-لنینیسم انتشار یافت و ترجمه فرانسوی آن هم در شماره اوت-سپنامبر سال ۱۹۵۶ چاپ شد. در جلد چهارم منتخب آثار لنین هم ثبت شدهاست.
Ленин В. И. Письмо к съезду / Ленин В. И.Избранные произведения. В 4 томах. Т. 4. 2-е изд. — М., 1988. — С. 440—443.
..
...
...
همنشین بهار
برای ارسال این مطلب به فیسبوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook