شبپره ها میآیند و میروند، آفتاب میماند
هر چیزی را در پرتو شناختن ضد آن، یا غیر آن، یا رقیب آن است که بهتر میتوان شناخت. الزام این پذیرش، پذیرش حق مخالفی است که حتی با ما دشمنی هم میورزد. ذهنیت خرد گریز و مخالف ستیز، جز اینکه با نفی دیگران خود را اثبات کند، راه به جائی نمیبرد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگر همیشه نور بود، چگونه به درک تاریکی نائل میشدیم؟
اگر گفته میشود برای شناخت دنیا و انسان، باید مطالعه تاریخی کرد، بیدلیل نیست. یکی از روزنه هائی که تاریخ بر روی ما میگشاید، شناخت اضداد و اغیار است، تا ما اغیار و اضداد را نشناسیم، محال است به شناخت کامل اصل خود پی ببریم. جهان ما، جهان تنوع و اختلاف و اضداد و اعداد است.
اگر این واقعیت را درک نکنیم، همه را از خود میرانیم و به قول حافظ «کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند»، فسیل خواهیم شد و با هرآنکس که بگوید بالای چشممان ابروست! با کینه و دندان قروچه حرف خواهیم زد.
این قانونمندی است و بُروبَرگرد هم ندارد. حتی به پیامبرش نیز هشدار داده شد که از مهر و رحمت فاصله نگیر. اگر تندخوئی و تنگ نظری کنی، همه از دور و برت پراکنده خواهند شد.
...
بنا بر «فلسفه شرور»، جلبک و خرزره و خار هم، پر از زیبایی و خیر است و نزاعها و چون و چراها میوههای شیرین دارد.
از این جهت حتی ارزیابیهای دشمنانهای را نیز که با غرض و مرض همراه است، باید به روی چشم گذاشت. چرا؟ چون اگر مثل کفهای روی آب، پوچ است که «فَاَمَّا الزَّبَدُ فَیَذهَبُ جُفآء» گور و گم میشود و اگر هم حقیقتی در آن نهفته است، چرا باید چشم و گوش خود را بست که مرغ یک پا دارد؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شبهات و چون و چرا نیکو است
چون و چرا در مسائل ذوقی، در شناخت و درک زیبائی یک اثر هنری، یک رمان یا یک شعر… در قلمرو فلسفه، حتی در پهنه علوم تجربی… همواره راهگشا بوده است. شبهات حتی اگر مبنائی جز غرض و مرض هم نداشته باشد، اثر معرفتشناختی دارند چون به ما میگویند که به گونه دیگر نیز میتوان به عالم نظر کرد.
...
دعواهای هواداران نیوتون و لایپتنیس و انیشتین، یا جنگ و جدلهای دانشمندانی که «فیزیک کوانتم» را بُت میکنند، همچنین برخوردهای طرفداران پر و پا قرص هندسه اقلیدسی، با امثال «لباچفسکی» و «ریمان» و «موبیوس» همه و همه در عین تلخی، شیرین است. رهائی هندسه از اصل موضوع اقلیدس واقعه کوچکی نبود.
...
در قرن جدید بر خلاف ادوار پیشین که روشهای قیاسی را کسی بها نمیداد میبینیم آنالیز و اعمال روش قیاسی در ریاضیات، منجر به پیدایش نظریات گوناگون در فلسفه ریاضیات شدهاست.
از چون و چراها نهراسیم. تاریخ علوم مالامال از این دعواهای پُربار است.
...
بسیاری از دین گریزان خرد نواز، از ابوالعلاء معری ــ که جار میزد: هر که دین دارد عقل ندارد و هر که عقل دارد، دین ندارد، تا مارکس، که ندا در میداد «دین افیون توده ها، و خدا روح این جهان بیروح است»...
از لنین و سارتر و نیچه و یاسپرس و اریک فروم، تا دکتر ارانی و امیرحسین آریانپور و شعاعیان و شجاع الدین شفا و…، خدمات بزرگی به معرفت دینی کردهاند.
به قول مولوی
پس به ضد نور دانستی تو نور،
ضد، ضد را مینماید درصدور
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پانویس
ملاک حقانیت
نه مقاومت زیر شکنجه، نه سابقه سیاسی، نه شهرت و محبوبیت بین عوام، نه حسن نیت تنها، نه ایستادگی در برابر جباران، نه حساسیت شاه و شیخ و امپریالیستها روی یک نیرو، هیچکدام ملاک حقانیت نیست.
پل صراط، چگونگی برخورد یک نیرو با مخالف خویش است. با مقوله آزادی است. با آزادی مخالف. اینجا است (و فقط اینجاست) که هرکسی، هر گروه و سازمان و رژیمی امتحان خویش را پس میدهد. هیچکس تافته جدابافته و برتر از پرسش نیست. حتی خدا هم برتر از پرسش نیست تاچه رسد به راهبران و کسانیکه از رنج اسیران و خون شهیدان سپر میسازند تا پشت آن خود را بری از پرسش و حسابرسی نشان دهند.
....
وقتی کلمه را با کلمه پاسخ نمیدهیم و به تهمت و افترا متوسل میشویم، یا با سکوت خویش رضا میدهیم تا تهمت و افترا باب شود، وجدان خودمان هم ما را بازخواست میکند که چه فایده دارد که جهانی را ببریم اما خود را ببازیم؟
...
مهمترین دستاوردهای بشر با گفتگو ممکن شدهاند
برای میلیونها سال، انسان درست مانند حیوانات زندگی کرده بود. چیزی اتفاق افتاد که نیروی تخیل ما را آزاد کرد. ما آموختیم سخن بگوییم، و آموختیم که گوش فرادهیم. صحبت، امکان تبادل ایدهها را فراهم آورد و به انسانها اجازه داد تا با یکدیگر همکاری کنند. بتوانند ناممکن را ممکن کنند. مهمترین دستاوردهای بشر با گفتگو ممکن شدهاند و صحبت نکردن، بزرگترین اشتباه است.
نمیباید اینگونه باشد!
بزرگترین آرزوهای ما ممکن است در آینده واقعیت یابند. با تکنولوژیای که در دستان ما است، ممکنها بینهایتاند. تنها کاری که باید بکنیم… این که… اطمینان حاصل کنیم که… حرف میزنیم. استیفن هاوکینگ
For millions of years, mankind lived just like the animals. The something happened which unleashed the power of our imagination. We learned to talk. And we learned to listen. Speech has allowed the communication of ideas, enabling human beings to work together. To build the impossible. Mankind's greatest achievements have come about by talking. And it's greatest failures by NOT talking.
IT DOESN'T HAVE TO BE LIKE THIS!
Our greatest hopes could become reality in the future. With the technology at our disposal, the possibilities are unbounded. All we need to do is... make sure... we keep... talking...
Stephen Hawkin
...
سایت همنشین بهار
برای ارسال این مطلب به فیسبوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook