تاریخ جهان از ماموت تا فیسبوک (63)
قرن بیستم، قرن فزونطلبی و خدایان مدرن
...
بحث «تاریخ جهان از ماموت تا فیسبوک»، که از داستان تکامل و انسانهای اولیه آغاز شده و تا دوران کنونی ادامه خواهد داشت، در مورد تجربه و حافظه گذشته بشر است. فلسفه تاریخ - کشف قوانین عامی که بر روند رویدادها حاکم است - نیست. با مسامحه، «علم تاریخ» یا بهتر بگویم بیان رویدادها است. من دادهها و اطلاعات مربوط به روزگار سپریشده را یافته، جمعآوری و سازمان دادهام و گرچه در وقایعنگاری صرف نماندهام اما از تحلیل و تفسیر روابط بین این وقایع و اینکه چگونه و چرا رُخ دادهاند، گذشتهام. (از جمله به این خاطر که بدان اشراف همه جانبه ندارم)
…
در ۶۲ قسمت گذشته(که بصورت مقاله و ویدئو، در سایت خودم موجود است)، به وقایع اتفاقیه از آغاز تا پایان قرن نوزدهم اشاره شدهاست. پیشتر مهمترین وقایع قرن نوزدهم یکی از پربارترین اعصار در تاریخ بشری مورد بحث قرار گرفت و اکنون به سده ۲۰ رسیدهایم. از رویدادهای قرن بیستم تنها به انقلاب مشروطیت پرداختم. یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ معاصر ایران که در اواخر سلطنت مظفرالدین شاه روی داد و منشاء قدرت را از آسمان بهزمین کشید.(بخش ۶۲)
در این قسمت به نقاط عطف ۵ سال اول قرن بیستم میپردازم. از ۱۹۰۱ تا ۱۹۰۵
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قرن بیستم شاهد انقلابهای بسیار بود
قرن بیستم، قرن فزونطلبی و خدایان مدرن، از سال ۱۹۰۱ تا ۲۰۰۰ در گاهشماری میلادی - برابر با سالهای بین ۱۲۷۹ تا ۱۳۷۹ در گاهشماری هجری خورشیدی است. از دستاوردهای بشر در قرن بیستم ازجمله سفر به فضا و ارسال ماهوارههای تحقیقاتی بود. تصاویر زمین که توسط ماهوارهها تهیه شد، شناخت انسان از زمین را دگرگون کرد. این تصاویر بود که نشان داد بخش اعظم کره زمین پوشیده از آب است.
...
در قرن بیستم، قرن تسخیر ناممکنات و تمکین به ممکنات، «قرن بازیافت و فهم بازنگریستهای از تاریخ»، تغییرات قابل توجهی در شیوهٔ زندگی مردم به وجود آمد. این تغییرات در نتیجهٔ پیشرفتها و نوآوریهای فنّی، پزشکی، اجتماعی، نظری و سیاسی بود. اصطلاحاتی چون ایدئولوژی، جنگ جهانی، قتلعام و جنگ هستهای وارد گفتمان مردم شدند و تأثیرات زیادی روی زندگی آنها گذاشتند. جنگها به مقیاس و درجه بیسابقهای از پیچیدگی رسیدند. تنها در جنگ جهانی دوم (۱۹۴۵-۱۹۳۹) حدود ۵۷ میلیون نفر کشته شدند که یکی از دلایل مرگشان پیشرفت در تولید سلاحها بود. روند مکانیزهسازی کالاها و خدمات و شبکههای ارتباطی که از سدهٔ نوزدهم آغاز شده بود با سرعت بیشتری در سدهٔ بیستم ادامه یافت.
...
اکتشافات علمی مانند فرضیهٔ نسبیت و مکانیک کوانتوم، جهانبینی دانشمندان را به طور اساسی تغییر داد و باعث شد تا آنها دریابند که جهان ما بسیار پیچیدهتر از آن است که فکر میکردند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آتشی گر نامده است این دود چیست؟
اختراع سترگ قرن بیستم، «حزب» بود. جزب به مثابه نظم و یکپارچگی و تجلی و تمرکز مبارزه سیاسی. در این سده انقلابهای بسیار هم رخ نمودند. از جمله انقلاب ۱۹۰۵ روسیه، انقلاب مشروطهی ایران (۱۹۰۶)، انقلاب مکزیک (۱۹۱۰)، انقلابهای ۱۹۱۷ روسیه، انقلاب آلمان (۱۹۱۸)، انقلاب چین (۱۹۴۹)، انقلاب ویتنام، انقلابهای امریکای مرکزی و جنوبی، انقلاب میخک پرتقال(۱۹۷۴)، انقلاب ۱۳۵۷ ایران و...
در قرن بیستم، دوران احزابی كه گويا فناناپذير بودند، قرن بهمریختگی و فروپاشی، - قرن بالماسکهها و انقلابهای خیانتشده - هزاران انسان دردمند، با درک و دریافت متفاوت، صمیمانه و صادقانه به خاطر آرمانھا، خود را به آب و آتش زدند، تا فلک را سقف بشکافند و طرحی نو دراندازند... اما نه تنها با زندان و شکنجه و دربدری روبرو شدند، بلکه، به اعتمادشان نیز ترکشهای هولناک خورد…
با همه این اوصاف اما، هنوز این ندا به گوش میرسد: از درون شب تار میشکوفد گل صبح. أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ...
در قرن بیستم شاهد تولد نوع دیگری از انقلابیگری نیز بودیم: راست افراطی ایده انقلاب را از نیروهای ترقیخواه گرفت و آن را به خدمت ارتجاع درآورد. فاشیسم و نازیسم حاصل چنین پیوندی بودند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۹۰۰
شورش مشتزنها در چین
شورش مشتزنها(قیام بوکسورها)، جنبشی میهنپرستانه بود که در سالهای بین ۱۸۹۸ و ۱۹۰۱ در چین رخ داد. این برپاخاستن در واکنش به دخالت بیگانگان در چین بود و تجار تریاک، تهاجم سیاسی، دخالتهای اقتصادی و حتی تبلیغات مبلغین مسیحی بیگانه با مسیح و وابسته به بیگانگان را هم در برمیگرفت. با بهرهبرداری مبلغین مسیحی از وضعیت دولت چین و غصب زمینها و داراییهای روستاییان، نارضایتی مردم بیشتر میشد. این احساسات عمومی سرانجام به شورشی خشونتبار علیه بیگانگان انجامید.
در ۱۹۰۰، جنگجویان مشتزن، خارجیهای شهر پکن را ترسانده و آنها را مجبور به پناهگرفتن در منطقه سفارتخانههای شهر پکن کردند. دربار چین هم در مقطعی با مردم همراه شد.
دیپلماتها، مردمان غیرنظامی خارجی و... در منطقه سفارتنشین پکن به محاصره نیروهای دولتی و مردم درآمدند. محاصره هنگامی پایان یافت که آمریکا و دیگران(اتریش-مجارستان، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن و روسیه) نیروی نظامی به چین فرستادند و پس از شکستدادن ارتش امپراتوری چین، به شورش مردم پایان دادند و مجازاتهای سنگینی بر دولت چین تحمیل کردند. از جمله ۶۷ میلیون پوند جریمه که میبایست به آمریکا و کشورهای درگیر در نبرد پرداخت میشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۹۰۱
دولت مشترکالمنافع استرالیا
کشور مشترکالمنافع استرالیا Commonwealth of Australia (از مستملکات سابق امپراتوری بریتانیا) در سال ۱۹۰۱ به استقلال رسید. از آن ایام به بعد استرالیا سرزمینی با حکومت مستقل اما در زمره کشورهای تحت حمایت بریتانیا درآمد. استرالیاییها از این روز به عنوان روز ملّی خود یاد میکنند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۹۰۲
جنگ ریاض
در ۱۹۰۲ میلادی در حالیکه خاندان آل سعود به کویت تبعید شده بودند، عبدالعزیز جوان توانست با کمک گروه کوچکی از نزدیکان و خدمتگزاران خود ریاض را دوباره به چنگ آورد. این جنگها و کشمکشها به تصرف خانهٔ ابا و اجدادی آل سعود، و تشکیل عربستان منجر شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۹۰۳
نخستین پرواز
از دسامبر ۱۹۰۳(میلادی) دو برادر آمریکایی ارویل رایت و ویلبر رایت، به خاطر اختراع اولین هواپیمای قابل کنترل موتوردار بر سر زبانها افتادند. برادران رایت سالها بر روی گلایدرها و وسایل نقلیه مشابه، قبل از نخستین پروازشان کار میکردند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۹۰۴
چنگ روسیه و ژاپن
در سال ۱۹۰۴، تخاصم نظامی گسترده و خونباری بین روسیه و ژاپن درگرفت که به شکست روسها انجامید و تلفات بسیار باقی گذاشت. علت این جنگ ازجمله، جاه طلبیهای امپراتوری ژاپن و امپراتوری روسیه در شبه جزیره کره و منچوری(شمال شرق چین) بود.
۵ سپتامبر ۱۹۰۵ ژاپن و روسیه به دعوت تئودور روزولت، بیست و ششمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا از حزب جمهوریخواه، پیمان آتشبس امضاء کردند. وی میانجیگری در جنگ روسیه و ژاپن را برای حفظ توازن قدرت در شرق لازم میدید.
همین جا اشاره کنم که تئودور روزولت در دور دوم ریاست ویلیام مککینلی در کاخ سفید آمریکا معاونت وی را بر عهده داشت و پس از ترور او(در ۱۹۰۱)، قدرت را به دست گرفت.
بگذریم...
در توافق حاصله، پورت آرتور(نام قدیم یک منطقه در شهر دالیان در کشور چین) و نیمه جنوبی جزیرهٔ ساخالین(بزرگترین بخش از استان ساخالین روسیه) به ژاپن واگذار شد و روسیه از ادعا در مورد کره و منچوری صرف نظر کرد. کره به تحتالحمایگی ژاپن درآمد و روسیه در دخالت در کره منع شد. ژاپن اما، در منچوری که متعلق به چین بود باقی ماند. بدین ترتیب، ژاپن برای سه دهه مبدل به قدرت بیرقیب جنوب و شرق آسیا شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۹۰۵
به توپ بستن مردم به دستور تزار روس
۳۰ دسامبر سال ۱۹۰۵ تزار نیکلای دوم امپراتور روسیه برای سرکوبکردن تظاهرات ۱۵۰ هزار نفری مسکو که ۲۳ روز ادامه داشت، دستور داد که تظاهرکنندگان را زیر آتش توپ قراردهند که بیش از ده هزار تن کشته شدند. تظاهرکنندگان به کمبود و گرانی مایحتاج زندگی و نیز نبود آزادی و فساد اداری اعتراض داشتند. پنج دهه بعد از انقلاب ۱۹۰۵، آهنگساز شهیر دمیتری شوستاکویچ رویداد وحشتناک قتل عام مردم توسط تزار را در سمفونی ۱۱ خود به قدرتمندترین و هیجانانگیزترین شکلی با موسیقی به تصویر کشید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انقلاب ۱۹۰۵ روسیه
پس از جنگ تحقیرآمیز روسیه و ژاپن (۱۹۰۴ تا ۱۹۰۵)، مردم، نارضایتی شدید خود را از سیستم اجتماعی و سیاسی روسیه نشان دادند. اعتراضات آنها از سخنرانیهای باز، اعتصابهای کارگران تا شورشهای دانشجویی و... را شامل میشد. درواقع، شکست روسیه از ژاپن مشروعیتِ حکومت تزاری را در اذهان مردم به زیر سؤال برده بود.
در ژانویهی ۱۹۰۵ موجی از ناآرامیهای سیاسی، بخشهای وسیعی از امپراتوری روسیه را فراگرفت. جمعیت به سوی کاخ زمستانی تزار سرازیر شدند تا به وی شکایت کنند. اما ارتش بهروی مردم آتش گشود، قتلعام بزرگی را دامن زد و این روز به یکشنبهی خونین معروف شد. این کشتار، موجی از اعتصابات سیاسی تودهای و تظاهرات با شعار «نابود باد استبداد» را در سرتاسر روسیه برانگیخت و به فعالیتهای مبارزاتی شتاب داد.
در پی آن، در سنپترزبورگ و سایر مراکز بزرگ صنعتی، اعتصاب عمومی شکل گرفت. پس از آن، شورش به بخشهای غیرروسی امپراتوری، به خصوص به لهستان، فنلاند، استانهای بالتیک، و گرجستان گسترش یافت، جایی که جنبشهای ناسیونالیستی موجب تقویت آن شد.
قیام مردم در برخی مناطق، با واکنش خشونتآمیز مرتجعین و لمپنهای طرفدار تزار که به «صدتاییهای سیاه» معروف بودند و از طرف کلیسا و پلیس حمایت میشدند، روبرو شد. آنان دست به اذیت و آزار انقلابیون و دانشجویان زدند و به هر کسی که غیرروسی و انقلابی بود حمله میکردند.
صدتاییهای سیاه (Черносотенцы = The Black Hundreds) جنبشی ضدانقلابی بود که رژیم تزار نیکلای دوم در اوایل قرن علیه مردم و انقلاب ۱۹۰۵ روسیه به راه انداخت. این جنبش به ناسیونالیسم کور و خارجیستیزی افراطی و از جمله کشتار یهودیان و اکراینیها و سایر اقلیتها معروف بود.
لنین در اوایل نوامبر ۱۹۰۵، از استکهلم– محلّ اقامت کوتاه وی تا پیش از بازگشت از تبعید به روسیه– ضمن نامهای به صدتاییهای سیاه که وی آنان را «مرتجعین سیاه» مینامد، اشاره کردهاست.
ماکسیم گورکی نیز در «اندیشههای نابهنگام» که ثمرهٔ یک سال و اندی فعالیتهای روزنامهنگاری وی در سالهای ۱۹۱۷ و ۱۹۱۸ است، گروه مزبور را زیر سؤال میبرَد.
مرتجعین هوادار تزار بودند اما گروهی از نیروهای مسلح با دراختیارگرفتن رزمناو پوتمکین و...جانب انقلابیون را گرفتند. کارگران صنعتی پتروگراد هم «شورای نمایندگان کارگران» را برپا کردند.
با اوجگیری اعتراض مردم، تزار، هراسزده وعدهی اصلاحات، آزادی بیان، و مجلس دموکراتیک را داد. لیبرالها که عمدتاً از طبقات بالا و میانی جامعه بودند از این اصلاحات استقبال کردند. کارگران خواستار ادامهی مقابله بودند، اما دیگر طبقات از خواستههای آنان حمایت نکردند، و تزار توانست با ایجاد تفرقه جنبش را سرکوب کند. با اینجال برای جلب رضایت کارگران اجازهی تشکیل اتحادیهها را داد، همچنین آموزش رایگان و اصلاحات ارضی را وعده کرد.
حزب سوسیال دموکرات روسیه که در سال ۱۸۹۸ بهوجود آمده بود، در سال ۱۹۰۳ دچار انشعاب شد.
منشویکها، طرفدار گذار تدریجی به سوسیالیسم، از طریق سرنگونی تزار و پایان بخشیدن به استبداد و ایجاد یک نظام دموکراتیک همراه با توسعهی سرمایهداری بودند، و میگفتند با رشد سرمایهداری و صنعتیشدن، میتوانند از طریق آموزش، طبقهی کارگر را قانع کنند که نظام بهتری از سرمایهداری وجود دارد. در مقابل بلشویکها بهرهبری لنین، معتقد بودند که پس از سقوط استبداد، نظام بعد از انقلاب باید بلافاصله برای استقرار سوسیالیسم اقدام کند و دیکتاتوری پرولتاریا را برقرار سازد.
در انقلاب ۱۹۰۵، هیچیک از جریانات سیاسی آمادگی کافی نداشتند و نتوانستند آنرا رهبری کنند. تزار هم با وعدهی اصلاحات، طبقهی متوسط و دیگر طبقات را از کارگران جدا کرد، و توانست انقلاب را شکست دهد.
انقلاب ۱۹۰۵ در جایگزینی استبداد تزاری با جمهوری دموکراتیک و یا حتی فراخوانی مجلس مؤسسان، ناموفق بود و اکثر رهبران انقلاب ازجمله تروتسکی بازداشت شدند. همچنین تقاضا برای توزیع زمین بین دهقانان، و پیشرفت اساسی در زندگی کارگران صنعتی برآورده نشد. با این حال انقلاب، رژیم تزاری را مجبور به اصلاحات گستردهای کرد. اگرچه قدرت تزار همچنان گسترده باقیماند، اما مجلس دوما تشکیل شد و اتحادیههای کارگری حضور نسبتاً قدرتمندتری یافتند.
...
لنین در اوایل نوامبر ۱۹۰۵، ضمن نامهای شوراها را به مثابۀ ارگان شورش و نطفههای اولیۀ قدرت نوین انقلابی ارزیابی نمود.
وی ضمن اشاره به اینکه شورای نمایندگان کارگران از لحاظ سیاسی باید به مثابۀ نطفۀ یک حکومت انقلابی موقت درنظر گرفته شود، نوشت باید هر قدم که برمیداریم و هر تصمیمی که میگیریم، به قضاوت مردم و نیروهای انقلابی بگذاریم.
در همین زمینه
تاریخ جهان دادگاه جهان است
بخشهای دیگر «تاریخ جهان از ماموت تا فیسبوک»
...
سایت همنشین بهار
برای ارسال این مطلب به فیسبوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook