جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ / Friday 22nd November 2024

 

 

تاریخ جهان از ماموت تا فیسبوک (69)
تاریخ، شناخت و تفسیر گذشته‌ در پرتو حال است

 
...

در بخش پیش، از سلسله مباحث تاریخ جهان که از داستان تکامل و انسان‌های اولیه آغاز شده و تا دوران کنونی ادامه خواهد داشت، زیر عنوان: بیانیه بالفور Balfour Declaration به نامه تاریخی وزیر خارجه وقت بریتانیا به روچیلد، سیاست‌مدار یهودی‌تبار و عضو مجلس عوام بریتانیا، همچنین به پیش‌زمینه‌های بیانیه بالفور، نقش وایزمن در به کرسی نشاندن این بیانیه و اینکه صهیونیسم فقط بار منفی ندارد، صحبت شد. با اشاره به قراردادهای استعماری ۱۹۰۷ و ۱۹۱۹، و نیز مرگ جانگداز ستارخان از سرداران جنبش مشروطه، وقایع قرن بیستم را پی‌می‌گیریم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مرگ ستارخان
در جریان خلع سلاح ستارخان و یارانش(واقعه پارک اتابک) وی از سوی دار و دسته یپرم خان رییس نظمیه وقت، تیر خورد و زخمی شد و همین زخم او را زمینگیر کرد و سرانجام در ۲۵ آبان ۱۲۹۳(۱۶ نوامبر ۱۹۱۴) از پا درآورد. ستار پروانه عاشقی بود که به قول میرزا علی اکبر طاهرزاده صابر از شعله نمی‌گریخت، در جنگ دلیری و مردانگی نمود، عین‌الدوله را به خاک سیاه نشاند و مرگ غریبانه‌اش مشروطه محمّدعلیشاهی و امثال وثوق‌الدوله و مخبرالسلطنه و صمصام‌السّلطنه بختیاری را نشانه کرد. قصه‌های زیادی پایان یافته اما قصه پر غصه آن جان شیفته به سر نرسیده‌است. او اگرچه خواندن و نوشتن نمی‌دانست، نه سواد داشت و نه نسبی عالی، ولی از همه کسانی که هم سواد داشتند و هم نسب عالی، بیشتر و بهتر در راه آرمانهای مردم ایران کوشید. رشادت و هنر در نبرد، هوش آمیخته به شجاعت، مرزبندی با استعمار و استبداد، وطن دوستی، اعتقادات بی ریا و پاکش، و ایستادگی در وقت بلا و گرفتاری او را در صف فرهیختگان عصر قرار ‌داد. در گیر و دار مشروطه، تصمیمات و ثبات قدم ستارخان گرهگشا و کارساز بود. فریاد اعتراض و صدای شلیک تفنگ‌های او و یارانش، سیاست بازانی را که در صدد تحکیم پایه‌های استبداد بودند و در امثال محمد علی شاه راٌفتِ ملوکانه و شفقت خیرخواهانه می‌جستند، رسوا نمود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قرارداد ۱۹۰۷
قرارداد ۱۹۰۷ میان کشورهای روسیه تزاری و بریتانیا امضا شده بود و براساس آن ایران میان روس‌ها و بریتانیایی‌ها تقسیم می‌شد. قرارداد ۱۹۰۷ که بدون آگاهی یا مشارکت دولت ایران در زمان اوج جنبش مشروطه امضاء شده بود، با پاسخ تند مجلس شورای ملی رو به رو گشت. ولی با وجود اعتراضات ایران به این قرارداد، مفاد آن عملاً اجرا می‌شد و در زمان جنگ جهانی اول نیز به بهانه جنگ با عثمانی، مناطقی از ایران مدتی به اشغال روسیه و بریتانیا در آمد. روس‌ها تا زمان انقلاب اکتبر بر حفظ منافع به دست آمده‌شان از این قرارداد اصرار داشتند...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قرارداد ۱۹۱۹ 
پس از چندین ماه مذاکره پنهانی میان دولت بریتانیا با وثوق‌الدوله(که چند دوره نخست وزیر ایران بود) و با پرداخت رشوه کلان، قرارداد ۱۹۱۹بسته شد که بر مبنای آن تمامی امورات کشوری و لشکری ایران می‌بایست زیر نظر مستشاران انگلیسی باشد و با مجوز آنان صورت بگیرد.

قرارداد مزبور ضامن همه منافع انگلیسی‌ها در کشور ما بود و آنان بر ارتش و دارایی ایران مسلط می‌شدند. این زد و بند با اعتراض مردم روبرو گشت و خیلی‌ از معترضین دستگیر یا تبعید شدند. مخالفت شدید و سرتاسری مردم ایران با قرارداد فوق از یک سو و پیاده شدن واحدهای دریایی ارتش سرخ در انزلی و تسخیر شمال ایران توسط روسها، ادامه زمامداری وثوق الدوله(عامل قرارداد ۱۹۱۹) را ناممکن کرد. بویژه که دستگاه تبلیغاتی فرانسه حملات شدیدی از بابت این قرارداد به بریتانیا نمود و سفیر آمریکا در تهران نیز اعلامیه‌ای بر ضد قرارداد ۱۹۱۹ منتشر ساخت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۹۱۸
انقلاب آلمان و تأسیس جمهوری وایمار
انقلاب آلمان(یا انقلاب نوامبر) معمولاً به مجموعه‌ای از حوادث اطلاق می‌شود که در سال ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹ اتفاق افتاد و به سرنگونی قیصر(ویلهم) و تأسیس جمهوری وایمار Weimarer Republik انجامید. جمهوری وایمار در اصل اصطلاحی است که مورخان برای دوره تاریخی حدفاصل پایان جنگ جهانی اول تا روی کار آمدن حکومت نازی‌ها در آلمان ابداع نموده‌اند. جمهوری وایمار اولین تلاش برای ایجاد مردم‌سالاری در آلمان بود که توسط سیاست‌مداران آلمانی در شهر وایمار مورد اجماع قرار گرفت.

با انقلاب اکتبر روسیه و به قدرت رسیدن بلشویک‌ها، جنبش‌های کارگری در آلمان شدت گرفت. درواقع، انقلاب در روسیه و سقوط رژیم تزار امید‌های فراوانی در چپ آلمان به‌وجود آورده بود و از همین‌رو پاره‌ای اتحادیه‌ها اعتصابات متعددی را سازمان‌دهی کردند. انقلاب آلمان نیز مثل انقلاب روسیه در مراحل پایانی جنگ جهانی اول اتفاق افتاد. آلمان البته، در اوایل قرن بیستم برخلاف روسیه، یکی از پیشرفته‌ترین اقتصادهای جهان بود. در انقلاب آلمان، برخلاف انقلاب فرانسه که حرکات انقلابی از پاریس به دیگر شهرها گسترش یافت، پایتخت(برلین) بر اثر فشار دیگر شهرها سقوط کرد.
با برکناری قیصر ویلهلم، سلطنت آلمان رسماً ملغی شد و حزب سوسیال دموکرات آلمان به همراه حزب سوسیال دموکرات مستقل آلمان(که چپ‌تر از اولی بود) دولت را تشکیل دادند. این اتحاد در اواخر دسامبر ۱۹۱۸ با جدایی حزب سوسیال دموکرات مستقل پایان یافت. نهایتاً موج انقلابی جدیدی به رهبری اتحادیه اسپارتاکیست درگرفت که با سرکوب روبرو شد و کارل لیبکنخت و رزا لوکزامبورگ دستگیر و کشته شدند.

شکست انقلاب آلمان یکی از غم انگیزترین و در عین حال آموزنده‌ترین تجارب جنبش سوسیالیستی جهان است. این مسأله که پیشرفته‌ترین و پیچیده‌ترین جریانات چپ سوسیالیست به رهبری بزرگ‌ترین شخصیت‌های تاریخ سوسیال‌دموکراسی و کمونیستی در یکی از پیشرفته‌ترین و صنعتی‌ترین کشورهای جهان، یعنی آلمان، در شرایط ‌پس از جنگ در ۱۹۱۸، قدرت دولتی را به‌دست آوردند، اما نتوانستند به اهداف مهم خود دست یابند و شکست فاحشی خوردند، یکی از پیچیده‌ترین سؤال‌های جنبش‌های ترقی‌خواه جهان است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۹۱۸
آنفلوآنزا در اسپانیا
آنفلونزای اسپانیایی که بین مارس ۱۹۱۹ تا ژوئن ۱۹۲۰ طول کشید، از وقایع دردناک قرن بیستم است که با شیوع مرگبارش، میلیون‌ها نفر قربانی گرفت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۹۱۹
کشتار جلیان‌والا باغ Jallianwala Bagh massacre
در دوران استعمار امپراتوری بریتانیا بر شبه‌قاره هند، یکی از خونین‌ترین وقایع اتفاق افتاد. این رویداد ۱۳ آوریل ۱۹۱۹ میلادی، درپی سرپیچی و اعتراض مردم شهر امریتسار Amritsar ایالت پنجاب در شمال غربی هند از قانون منع تجمع راج بریتانیا پیش آمد. راج بریتانیا یا هند بریتانیا (راج در هندی به معنی حکومت است) به حکومت بریتانیا بر شبه‌قاره هند طی سالهای ۱۸۵۸ تا ۱۹۴۷ گفته می‌شود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۹۲۰
کنفرانس سانرمو
آوریل ۱۹۲۰ در شهر سانرمو ایتالیا، نخست وزیر آن کشور، با نمایندگان انگلستان، فرانسه، ایتالیا، ژاپن، یونان و بلژیک تشکیل جلسه داد و چارچوب نهایی قرارداد صلح با عثمانی مورد توافق قرار گرفت و چنین تصمیم گرفته شد که سوریه و لبنان تحت سرپرستی فرانسه و عراق و فلسطین، در قیمومت انگلیس قرار گیرند. به کُردها و یونانی‌های تراکیه و ساحل غربی آناتولی خودمختاری اعطا شود. تراکیه، امروزه در قسمت جنوب بلغارستان، شمال شرق یونان و قسمتی از ترکیه قرار دارد.

در آن اجلاس کنترل یونانیان بر جزایر دریای اژه مورد تأیید قرار گرفت. در مورد نفت عراق توافق شد که فرانسه ۲۵ درصد از نفت عراق سهم ببرد. این کنفرانس دربارهٔ اعلامیه بالفور و تشکیل دولت مستقل یهودی هم به توافق رسید. مسئله ارمنستان هم در اجلاس مزبور مورد بحث قرار گرفت.
بطور خلاصه، در «کنفرانس سان رمو» San Remo conference، آمریکا، ازمابهتران خود دوختند و خود بریدند و برای سرزمین‌های تحت قیمومت تصمیم گرفتند و بریتانیا، صاحب اختیار فلسطین شد. 
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۹۲۰
ممنوعیت الکل در آمریکا
از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۳ فروش و تولید و جابه‌جایی الکل در ایالات متحده ممنوع شد. این ممنوعیت که توسط اصلاحیه هجدهم قانون اساسی ایالات متحده آمریکا برقرار شده بود، در ۵ دسامبر ۱۹۳۳ بازگردانی شد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۹۲۰
جامعه ملل
جامعه ملل، یک سازمان بین‌المللی میان دولتی بود که در نتیجه امضای عهدنامه ورسای، در طی سال‌های ۱۹۱۹ و ۱۹۲۰ میلادی تأسیس شد. جامعه ملل، به تناوب ۵۸ عضو داشت، که ۴۲ کشور، از جمله ایران به عنوان عضو اصلی و مؤسس به فعالیت می‌پرداختند.
...
جامعه ملل موفقیت‌ها و شکست‌هایی داشت. در زمانی که این سازمان، نتوانست به تمام اهداف اصلی خود دست یابد و سیاست‌های آن برای خلع سلاح محورهای قدرت و جلوگیری از هرگونه درگیری و جنگ در آینده، شکست خورد و جنگ جهانی دوم به راه افتاد، ملت‌های جهان، پس از پایان جنگ و در سال ۱۹۴۶ میلادی، تصمیم به انحلال آن گرفتند و جایگزینش سازمان ملل متحد شد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۹۲۱
تراکتاتوس - رساله منطقی-فلسفی
رساله منطقی-فلسفی Tractatus Logico-Philosophicus، که بیشتر به اختصار تراکتاتوس خوانده می‌شود، نام تنها کتابی است از ویتگنشتاین فیلسوف اتریشی که در زمان حیات وی به چاپ رسید. او این کتاب را در دوران سربازی و اسارت در جنگ جهانی اول نوشت. اولین چاپ آن به زبان آلمانی با نام Logisch-Philosophische Abhandlung در سال ۱۹۲۱ بود و امروزه به عنوان یکی از مؤثرترین کتاب‌های فلسفی قرن بیستم شناخته می‌شود. این کتاب شامل پیش گفتار، فهرست نمادهای رساله منطقی-فلسفی، درآمدی بر این کتاب نوشته برتراند راسل، پیش گفتار نویسنده و متن رساله منطقی-فلسفی است.

متن رساله شامل هفت گزاره است که هر یک زیربخش‌هایی دارد. ویتگنشتاین در این کتاب به شرط‌هایی پرداخته که به وسیله یک زبان منطقی برآورده شوند. راسل نوشته شدن این کتاب را به این دلیل که ویتگنشتاین در آن به قاعده‌های دستور زبان فلسفی پرداخته با اهمیت دانسته‌است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۹۲۱
کودتای رضا شاه در ایران- من حکم می‌کنم!
سوم اسفند ۱۲۹۹ (۲۲ فوریه ۱۹۲۱) رضاخان میرپنج با هم‌دستی سیدضیاءالدین طباطبایی و با برنامه‌ریزی افسر انگلیسی آیرونساید در ایران کودتا کرد.
در نتیجه مذاکرات و هماهنگی‌های به عمل آمده بین سیدضیاءالدین طباطبایی و رضاشاه پهلوی، روز کودتا، قوای قزاق وارد تهران شده و ادارات دولتی و مراکز نظامی را اشغال کردند. در همان روز اولین اعلامیه رضاخان تحت عنوان «حکم می‌کنم» در ۹ ماده صادر شد.
حکم می‌کنم: 
ماده اول ـ تمام اهالی شهر طهران باید ساکت و مطیع احکام نظامی باشند. 
ماده دوم ـ حکومت نظامی در شهر برقرار و از ساعت هشت بعد‌از ظهر غیر از افراد نظامی و پلیس مأمور انتظامات شهر کسی نباید در معابر عبور نماید. 
ماده سوم ـ کسانیکه از طرف قوای نظامی و پلیس مظنون به مخل آسایش و انتظامات واقع شوند فوراً جلب و مجازات سخت خواهند شد. 
ماده چهارم ـ تمام روزنامجات ــ اوراق مطبوعه تا موقع تشکیل دولت بکلی موقوف و بر حسب حکم و اجازه که بعد داده خواهد شد باید منتشر شوند. 
ماده پنجم ـ اجتماعات در منازل و نقاط مختلفه بکلی موقوف در معابر هم اگر بیش از سه نفر گرد هم باشند با قوه قهریه متفرق خواهند شد. 
ماده ششم ـ تمام مغازه‌های شراب و عرق فروشی تئاتر و سینما تلگراف‌ها(تلگرافخانه‌ها) و کلوپ‌های قمار باید بسته شود و هر مست دیده شود به محکمه نظامی جلب خواهد شد. 
ماده هفتم ـ تا زمان تشکیل دولت تمام ادارات و دوائر دولتی غیر از اداره ارزاق تعطیل خواهد بود ـ پستخانه تلفون خانه هم مطیع این حکم خواهند بود. 
ماده هشتم ـ کسانیکه در اطاعت از مواد فوق خودداری نمایند به محکمه نظامی جلب و به سخت‌ترین مجازات‌ها خواهند رسید. 
ماده نهم ـ کاظم‌خان به سمت کماندانی‌ شهر انتخاب و معین می‌شود و مأمور اجرای مواد فوق خواهد بود.
...
نزدیک به صد تن از فعالان سیاسی و رجال سرشناس بازداشت و زندانی شدند. احمدشاه قاجار و محمدحسن میرزا(ولیعهد) به کاخ فرح‌آباد گریختند و سپهدار رشتی(نخست‌وزیر) به سفارت انگلستان در تهران پناهنده شد. نتیجه کودتا، رئیس‌الوزرایی سیدضیاءالدین و وزیر جنگ شدن رضا شاه پهلوی بود.
...
رضا سوادکوهی(رضا خان، رضا ماکسیم) که پیش‌تر جانب ضعیفان را می‌گرفت، باج به اجنبی نمی‌داد و در بریگاد قزاق همه دوستش داشتند و پاگون افسر روسی ارشدش را که زور می‌گفت کنده بود، پس از تاجگذاری به زندان چاپلوسان افتاد و به سرکوب مطبوعات و محدود کردن آزادی‌های مردم پرداخت و مصوّنیت پارلمانی را از نمایندگان گرفت و احزاب سیاسی را از بین برد و فرهیختگانی چون علی اکبر خان داور را هم، غم‌زده کرد تا مُرد...
رضاشاه دیکتاتور بود و نسبتی با آزادیخواهی نداشت اما وی فقط در ظلم و بیداد خلاصه‌ نمی‌شود.
الغای قانون کاپیتالاسیون، تاسیس دادگستری(که نقش داور در آن برجسته بود)، ادغام قوای نظامی قزاقخانه‌ها و ژاندارمری در قالب ارتش، احداث راه ‌آهن سراسری، تاسیس دانشگاه تهران، آموزش و پرورش نوین، اجرای قانون ثبت احوال و ثبت اسناد، تاسیس بانک ملی برای انتشار اسکناس با پشتوانه داخلی، تاسیس فرهنگستان ایران، تصویب قانون مدنی کشور در مجلس و به چالش کشیدن قدرت روحانیون که تا آن زمان تنها مقام قضایی کشور بودند و الغای تیول‌داری،... ازجمله خدمات اوست.
اعزام اولین دسته از دانشجویان ایرانی برای آموختن فنون جدید به اروپا، ساختن راه ارتباطی با شمال ایران و بنای تاسیساتی چون پل ورسک و تونل کندوان در دل کوهها و تاسیس دانشگاه تهران کار کوچکی نبود. ضمنا رضا شاه خالی از عرق میهنی نبود. سید ضیاء را که عامل انگلیس‌ها بود با حمایت و همراهی احمدشاه ظرف سه ماه از ایران بیرون راند و «نورمن» سفیر انگلیس در تهران را مات نمود. به آثار باستانی ایران که میراث بشریت محسوب می‌شود ارج می‌گذاشت. در زمان وی تخت جمشید که سال‌ها در زیر خرابه‌ها و تله‌ای از خاک قرار داشت بازسازی و ترمیم شد. از زمان وی بود که ما به تاریخ خودمان، به شـنـاخـت فـرھـنـگ خـود و بـه دوره اشـکـانـی و ھخامنشی که از آنـھـا اطلاع کافی نداشتیم، توجه بیشتر نمودیم. در آن دوران اوستا از نظر زبان شناسی بررسی شد. تصـحـیـح مـتـون در دستور کار قرار گرفت و خطوط میخـی هم خـوانـده شد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۹۲۲
تشکیل اتحاد جماهیر شوروی
سال ۱۹۲۲ اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی، متشکل از روسیه و چندین جمهوری متحد، تأسیس شد. شوروی(سابق) بخش بزرگی از شرق اروپا و شمال آسیا را در برمی‌گرفت و پهناورترین کشور جهان شناخته می‌شد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۹۲۲
پیدا شدن «توت‌آنخ‌آمون» از زیر خاک
سال ۱۹۲۲ آرامگاه توت‌آنخ‌آمون tuwt-ʕankh-yamān‏ یازدهمین فرعون مصر باستان دست‌نخورده یافت‌شد. از محل دفن او، به عنوان یکی از مهم‌ترین یافته‌های باستان‌شناسی در سده بیستم میلادی یاد می‌شود. در قسمت سیزدهم تاریخ جهان از ماموت تا فیسبوک - در مورد توت‌آنخ‌آمون و عصر طلایی فرعون توضیح داده‌ام.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۹۲۲
قدرت گیری موسولینی
در همین سال(۱۹۲۲)، بنیتو موسّولینی، رهبر ایتالیای فاشیست طی دوران جنگ جهانی دوم، به قدرت رسید. وی توانست فرمان نخست وزیری را از پادشاه ایتالیا بگیرد و به خود لقب دوچه (Duce) یا پیشوا بدهد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۹۲۲
جنگ داخلی ایرلند
ایرلند از قرن دوازدهم میلادی تحت فرمانروایی انگلستان قرار داشت و ایرلندی‌ها مدعی بودند همواره از حقوق مدنی خود محروم شده‌ و اعتراض‌شان با سرکوب روبرو شدهاست. از قرن شانزدهم که انگلستان مذهب پروتستان را اختیار کرد، قوانین کیفری سختی علیه ایرلندی‌های کاتولیک‌ وضع شد. پس از آن کشمکش ایرلندی‌ها و انگلیسی‌ها رنگ مذهبی گرفت. 
در ۱۶۴۱ مقارن جنگ داخلی انگلستان انقلابی در ایرلند رخ داد اما کرامول با قساوت آن را سرکوب کرد. بعدها هم دولت انگلستان مهاجران اسکاتلندی را در ایرلند شمالی سکنی داد و دو جامعهٔ در حال نزاع را به وجود آورد. 

در ۱۷۸۲ انگلستان مجلس مستقل ایرلند را پذیرفت و از اوایل قرن نوزدهم(۱۸۰۱ به بعد) پیمان وحدت ایرلند و انگلستان بر سر زبان‌ها افتاد. اما ایرلندی با تبعیض روبرو بودند و می‌گفتند بر ما(از ناحیه انگلستان) ستم می‌شود.
...
بیشتر مردم ایرلند با کشت سیب‌زمینی امرارمعاش می‌کردند و در قطحی بزرگ (قحطی سیب زمینی) که از سال‌ ۱۸۴۵ تا ۱۸۵۲ میلادی در ایرلند رخ داد، حدود یک میلیون نفرشان بر اثر گرسنگی و بیماری جان باختند. بیش از این تعداد هم آواره و راهی کشورهای دیگر شدند و خیلی‌ها در طول سفر و در کشتی‌هایی که آنان را حمل می‌کرد از بین رفتند. 
اوایل ۱۸۶۹در زمان نخست وزیری ویلیام گلدستونWilliam Ewart Gladstone در انگلستان، تلاش طبقه‌ی حاكم معطوف به تنش‌زدایی در ایرلند و دادن نوعی خودمختاری به آن‌ها بود. گلدستون حقوق قانونی کشاورزان مستأجر ایرلندی را افزایش داد و برخی از تبعیض‌های مذهبی آشكار خاتمه یافت. اما همچنان تنش بین انگلستان و ایرلند ادامه داشت...(...)
اختلافات محلی در ایرلند شمالی، ریشه‌های سیاسی و مذهبی داشت. جنبه سیاسی، پایان‌دادن به چند قرن استعمار بریتانیا بر تمامی جزیره ایرلند، و جنبه مذهبی آن کاتولیک بودن اکثریت ساکنان بومی جزیره ایرلند بود. از همین‌رو جنگ استقلال ایرلند علیه بریتانیا، مقابله با کلیسای پروتستان انگلستان هم بود.
...
در اوایل قرن بیستم، زمانی که تشکیل جمهوری ایرلند حتمی شد، دولت بریتانیا برای حمایت از اقلیت پروتستان در ایرلند، محل اصلی سکونت آنان(ایالت آلستر) را، ضمیمه پادشاهی خود کرد و بر مشکل افزود.
تاسیس جمهوری ایرلند در ۱۹۲۲ نیز، به آرمان یکپارچگی تمامی جزیره ایرلند پایان نداد و شین فین Sinn Féin، یکی از احزاب اصلی در جریان مبارزه برای استقلال و شاخه مسلح آن، ارتش جمهوریخواه ایرلند(آی-آر- ای)، به مبارزه سیاسی و مسلحانه خود ادامه داد.
آنچه اختلاف بین پروتستان‌ها و کاتولیک‌ها را پر‌ تنش‌تر می‌کرد، شکل و بافت اجتماعی و اقتصادی استان ایرلند شمالی بود که بیشتر روستا نشین و کشاورزی است تا شهر نشین و صنعتی. تنش‌های محلی بین ساکنان روستاها و شهرک‌ها کار را از دشنام‌های لفظی به تهدید‌های فیزیکی رساند و نهایتاً به سنگربندی و تفکیک محله‌های پروتستان و کاتولیک‌نشین منجر شد. همسایه‌ها از هم جدا شدند، ازدواج بین پروتستان و کاتولیک آماج حمله و انواع اهانت شد و دبستان‌ها و دبیرستان‌ها فرقه‌ای شدند و کودکان را از همبازی‌هایشان جدا کرد.
...
بعدها، در اواسط دهه ۱۹۶۰ میلادی، ادامه تنش و دشنام و سنگر‌بندی‌ها کار را به خصومت فیزیکی و قتل و آدمکشی کشاند. سرانجام، دولت مرکزی در لندن، تحت عنوان دفاع از جان و مال اقلیت کاتولیک، چند واحد ارتشی به ایرلند شمالی فرستاد که البته بی‌واکنش‌ نماند.
دولت بریتانیا، مناقشه را تا زمانی که در حد و محدوده ایرلند شمالی بود، با اعزام نیروهای بیشتر ارتش، قابل کنترل می‌دید. ولی وقتی دامنه مبارزه مسلحانه جمهوریخواهان ایرلند به خاک اصلی بریتانیا، بویژه به لندن رسید، دیدگاه‌ها عوض شد.
...
در طول دو دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ که ارتش جمهوریخواه ایرلند مبارزه خود را علیه حضور سیاسی و نظامی بریتانیا در ایرلند شمالی به ترور شخصیت‌های سیاسی و انفجار بمب در خیابان‌های لندن و شهرهای دیگر بریتانیا گسترش می‌داد، تماس‌های محرمانه بین دو طرف جریان داشت.
بمبگذاری ارتش جمهوریخواه ایرلند در محل اقامت هیات دولت بریتانیا در اکتبر ۱۹۸۴، با هدف ترور مارگرت تاچر، نخست وزیر و وزیران او، برای بسیاری از مشاوران دولت تردیدی باقی نگذاشت که شکست نظامی جمهوریخواهان در ایرلند شمالی آسان نیست. از طرف دیگر، رخنه ماموران اطلاعاتی بریتانیا در صفوف شبه نظامیان جمهوریخواه، بیش از پیش نقشه‌های آنها را بهم ریخت. نهایتاً، در اوایل دهه ۱۹۹۰ تماس‌های محرمانه‌ای، در سطح بالاتر، بین دولت در لندن و رهبران شین فین و فرماندهان شاخه مسلح آن انجام گرفت که به برقراری آتش بس موقت و آزاد کردن شماری از زندانیان جمهوریخواه توسط دولت منجر شد.
در سال ۱۹۹۷، تونی بلر، نخست وزیر از حزب کارگر، حل این مناقشه را با شرکت دادن شخصیت‌های بین المللی در روند مذاکرات عملی دید. سرانجام ۱۰ آوریل ۱۹۹۸ موافقتنامه موسوم به «جمعه نیک» در بلفاست، مرکز ایرلند شمالی امضاء شد که نه تنها آرامشی کلی را به این استان باز گرداند بلکه به تشکیل دولتی ائتلافی بین دشمنان سیاسی-مذهبی دیرینه در این بخش از جزیره ایرلند نیز منجر شد که تا یکسال پیش از آن تصورش هم دشوار بود.
...
اضافه کنم که بابی ساندز، مبارز ایرلندی و عضو ارتش آزادی‌خواه ایرلند بود. او رهبری اعتصاب غذای سال ۱۹۸۱ زندانیان جمهوری‌خواه ایرلندی را در اعتراض به رعایت نشدن حقوق‌شان برعهده داشت و خودش پس از ۶۶ روز اعتصاب غذا، جان داد. چند مبارز دیگر ایرلندی هم علیه سیاست‌های دولت محافظه‌کار مارگارت تاچر دست به اعتصاب غذا زدند و ده نفرشان در این راه جان خود را از دست دادند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۹۲۲
جمعیت نسوان وطنخواه
جمعیت نسوان وطنخواه یکی از سازمان‌های رادیکال شناخته شدهٔ زنان در تهران بود که در سال ۱۳۰۱ توسط تعدادی از زنان روشنفکر ایرانی، به اهتمام محترم اسکندری تشکیل شد. هدف جمعیت نسوان وطنخواه، ترویج حقوق زنان و بهبود شرایط آنان بود. این سازمان نشریه نسوان وطنخواه را منتشر می‌کرد و فعالیت‌هایی مانند برگزاری کلاس‌های تحصیلی دختران و اکابر، تأسیس بیمارستان برای زنان فقیر، برگزاری جلسات سخنرانی و راهپیمایی داشت و نمایشی به نام آدم و حوا اجرا کرد.
جمعیت نسوان وطنخواه آخرین انجمن زنانی بود که در دورهٔ سرکوب نشریات و احزابِ کشور به‌دست رضاشاه، در سال ۱۳۱۲ بسته شد.

شایان ذکر است که در دوره جنبش مشروطه انجمن‌های سری و نیمه‌سری زیادی در ایران به وجود آمدند. در این دوران انجمن‌های زنان نیز به طور مخفیانه شکل گرفتند که در جنبش مشروطه شرکت می‌کردند. گروهی از اعضای جوان و کمونیست جمعیت نسوان وطنخواه نیز سازمان بیداری زنان را در سال ۱۳۰۲ تشکیل دادند.
سعید نفیسی، رضازاده شفق، میرزاده عشقی و ابراهیم خواجه‌نوری از جمعیت نسوان وطنخواه حمایت می‌کردند.
جمعیت نسوان وطنخواه نمایشنامهٔ «آدم و حوا» با محوریت «آزادی زنان» را که نخستین تئاتر زنان در ایران بود با همکاری میرزاده عشقی نوشتند و آن را در پارک اتابک اجرا کردند. پنج هزار زن از جمله، تعدادی از زنان اروپایی به تماشای آن آمدند اما به دلیل مخالفت شدید روحانیون تهران اجرای آن ممنوع شد. مخالفت با کروک(سایه‌بان) درشکه‌های مسافربری برای زنان از اقدامات جمعیت نسوان وطنخواه بود. طبق قانون، زمانی که زنی ولو با محارم خود سوار درشکه بود، باید سایه‌بان چرمی درشکه انداخته می‌شد تا امکان دیدن زن از بیرون درشکه وجود نداشته باشد. اعتراض جمعیت به کنترل بیشتر زنان و سخت شدن استفاده از فضای عمومی برای زنان بود.
...
در یکی از راهپیمایی‌ها، جمعیت نسوان وطنخواه، جزوه‌هایی زن‌ستیز به نام مکر زنان را که توسط برخی مرتجعین نوشته و توزیع شده بود، از تمام مناطق شهر خریده و در میدان توپخانه به آتش کشیدند. آنان با این عمل نمادین، مبارزهٔ خود را با خرافات اعلام کردند. به همین دلیل بسیاری از آنان، از جمله محترم اسکندری بازداشت شدند و مرتجعین خانهٔ وی را غارت کردند و به آتش کشیدند. 
جمعیت نسوان وطن خواه تا سال ۱۳۱۲ فعال بود. در این زمان رضاشاه اقدام به سرکوب، توقیف و بستن نشریات و انجمن‌های مستقل دموکراسی‌خواه و چپ‌گرا کرده بود و کنترل حکومتی بر مطبوعات افزایش یافت. سازمان‌های زنان نیز از این قاعده مستثنا نبودند و طبیعت خودجوش جنبش زنان به سمت کنترل دولتی می‌رفت. چنان‌که دو تن از اعضای جمعیت پیک سعادت نسوان در رشت دستگیر شدند، سازمان بیداری زنان و جامعه زنان قزوین بسته شد و اعضای آن به اتهام داشتن عقاید کمونیستی به زندان رفتند، نشریات زنانه غیر کمونیستی مانند نامه بانوان نیز بسته شدند و مؤسس آن، شهناز آزاد بازداشت گردید و روزنامه پرخواننده جهان زنان بسته شد. جمعیت نسوان وطنخواه نیز پیش چشم نیروهای نظمیه با تحریک و جلب عده‌ای از متعصبان سنگباران شد و نشریات آن را به آتش کشیدند.
...
هیئت مدیره جمعیت نسوان وطنخواه افراد زیر بودند: 
فخرآفاق پارسا، ملوک اسکندری، کبری چنانی، مستوره افشار، نصرت مشیری، صفیه اسکندری، عصمت‌الملوک شریفی، مهرانگیز اسکندری، هایده افشار، عباسه پایور، قدسیه مشیری. 
شمار دیگری از اعضای جمعیت نسوان وطنخواه: 
نورالهدی منگنه، ملکه ابوالفتح‌زاده، طوبی بقائی، عفت‌الملوک و نظم‌الملوک خواجه‌نوری، فخرعظمی ارغون، هایده مقبل، توران افشار، اخترالسلطنه سیادت، آصف‌الملوک، اخترالسلطنه فروهر، و عشرت‌الزمان آصف و…
جمعیت در سال ۱۳۰۵ هفتاد و چهار عضو داشته‌است.
 
«تاریخ جهان از ماموت تا فیسبوک» ادامه خواهد داشت

در همین زمینه 
تاریخ جهان دادگاه جهان است
بخش‌های دیگر «تاریخ جهان از ماموت تا فیسبوک»
...
سایت همنشین بهار 

برای ارسال این مطلب به فیس‌بوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook