رویدادهای دو قرن پیش در رابطه با فلسطین و اسرائیل
تاریخ، از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز نشدهاست
سلام بر شما خانمها و آقایان محترم؛ دوستان خردمند و دردمند. این بحث به مهمترین رویدادهای دو سدهِ پیش در رابطه با فلسطین و اسرائیل اشاره دارد. اگرچه از جنگ جهانی دوم به این سو مسائل خاورمیانه در کانون اخبار جهان است، اما سطح عمومی درک ما از تاریخ شکلگیری قضیه فلسطین و جنبش صهیونیسم Zionism (که برای یهودیان حُکم یک جنبش ملی را دارد) مطلوب نیست. دادههای غلط فَت و فراوان است و متاسفانه آنچه را تأئید یا محکوم میکنیم، بدرستی نمیشناسیم. در پایان این بحث به واقعه ۷ اکتبر ۲۰۲۳، هم اشاره میشود، عملیات شبهنظامیان حماس، و پسلرزههای آن - جنگ الگوریتمها و هوش مصنوعی. از آنجا که نباید مثل یک تک تصویر روی روز واقعه متمرکر شویم، باید به ریشهها برویم، گذشتهای که پیشدرآمد اکنون است و آنچه از سال ۱۹۱۷ به بعد روی داده را هم ببینیم. از اعلامیه بالفور Balfour Declaration به بعد که انگلیس متعهد شد در منطقه فلسطین کشوری یهودی ایجاد کند،
در آغاز اشاره به نکات زیر، ضروری است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
- من گرچه با ستم و اشغالگری زاویه و فاصله دارم اما نه ضد یهود بوده و هستم، نه ضد اسرائیل. یهودیان از گذشتههای دور در زادگاه من گلپایگان نیز سکونت داشتهاند و در میانشان انسانهای شریف کم نبود. یهودیان از دو تیرۀ اشکنازی و سفاردیک هستند. بیشتر یهودیان گلپایگان، اشکنازی و از تبار خزران بودند. ساکنان پادشاهی خزران واقع در شمال دریای خزر در سده دهم میلادی به یهودیت گرویدند و بعدها به دلایل تاریخی عازم کشورهای اروپایی شدند و جامعه یهودیان اروپا - اشکنازی - را تشکیل دادند.
- یهودیان همه از جنس ایتامار بن گویر، آریل شارون و یوآف گالانت و اسموتریچ و نتانیاهو نیستند. امثال ریچارد فاینمن، بوریس باسترناک، نیلز بور، آلبرت اینیشتاین، گیدئون لِوی، ایلان پاپه و یهودی منوهین هم یهودی بودند.
- صهیونیسم فقط بار منفی ندارد و برخلاف تصور، ساخته و پرداخته انگلیسیها و غیر انگلیسیها نیست. روشنفکران و متفکران قوم یهود، از گذشتههای دور، در اندیشه ایجاد سرزمینی با ایده برگشت به سرزمین موعود بودند. جنبشی که توانست قوم پراکنده یهود را متقاعد سازد تا به سمت بیابانهای خشک و بی آب و علف مهاجرت کند، همین نهضت صهیونیسم بودهاست. صهیونیسم برای یهودیان به منزله یک جنبش ملی است. اما افسوس... این جنبش که نامش را از کوه صهیون (آرامگاه داوود نبی) گرفته بود و در آغاز آنتیتز یهودآزاریها در روسیه تزاری و لهستان و...بود، آلوده به بیداد شد و ستمدیدگان دیروز به جلد ستمگر درآمدند و در حوادثی چون دیریاسین یا صبرا و شتیلا... روی دیگر خود را نشان دادند.
- جنگ حماس و حزب الله، با اسرائیل جنگ ما نیست، بویژه که ریشه دواندن ارتجاع و عقب ماندگی را در پی خواهد داشت و نیروهای ترقیخواه را در فلسطین و اسرائیل در منگنه قرار خواهد داد و خروجی آن رشد تحجر و بنیادگرایی، و گردابی است که همه منطقه را درخود فرو برده، میهن ما را هم به دام بلا خواهد انداخت. بویژه که استبداد زیر پرده دین، پشت آن است که دشنه را به مصاف دلیل میفرستند.همانها که در اسیرکشی سال ۶۷، بهترین فرزندان مردم را به دار شقاوت کشیدند. با جنگ مزبور که هر طرف در پی «شستن خون با خون است»، در فلسطین ایدههای امثال ابوایاد به محاق خواهد رفت و در اسرائیل گرایشات نژادپرستانه و طرد آموزشهای نخستین صهیون سوسیالیستی، عادی خواهد شد.
- نبرد فلسطین و اسرائیل که در سایهروشنهای اسطوره و تاریخ نقش بسته، به هزارههای دور تاریخ، و به باورهای شبه دینی و نبوتهای مخدوش که عهد عتیق هم از آن یاد کرده راه میبَرد. آنطور که از تورات بر میآید، عهد خداوند... با بنیاسرائیل این است که این زمین را از نیل تا فرات به آنان بخشیدهاست. «هر جائیکه کف پای شما بر آن گذارده شود، از آن شما خواهد بود، از بیابان لبنان، و از نهر فرات، تا دریای غربی حدود شما خواهد بود و هیچکس یارای مقاومت با شما نخواهد داشت. زیرا یهوه خدای شما ترس و وحشت شما را بر تمامی زمین که بر آن قدم میزنید مستولی خواهد ساخت». (سفر پیدایش باب شانزدهم و... کتاب تثنیه باب ۱۱ آیه ۲۴ و ۲۵)
- از سوی دیگر گفته میشود که محمدبنعبدالله با یهودیان در صدر اسلام پیمان بست، اما نهایتاً دبّه در آورد و به محض این که قدرت گرفت، جهتِ قبله را تغییر داد و آن را از مسجد الاقصی به طرف کعبه برگرداند و ادعا میشود وی با این عمل به اقوام و قبایل یهود پیام داد که باید منتظر روزهای سخت باشند...
- اگر از منظر اعتقادات به اصطلاح دینی نگاه کنیم، صلح اسرائیل با فلسطینیان نباید چیزی جز تسلیم بیقید و شرط و بندگی فلسطینیان در برابر اسرائیل باشد. همهی این موجودات مزاحم را همانگونه که یهوه امر فرموده باید قلع و قمع کرد.
- توجه داشته باشیم که مناقشه فلسطین و اسرائیل در اصل بر سر «زمین» است. هرچند مذهب هم در تعریف هویت طرفین دعوا نقش دارد و بعضی یهودیان برای توجیه ادعاهای ارضیشان بر این سرزمین به پیشینه مذهبی متوسل میشوند، اما اصل دعوا مذهبی نیست.
از اینجا به بعد به مهمترین وقایع دو قرن پیش در رابطه با فلسطین و اسرائیل اشاره میکنم تا برسیم به ۷ اکتبر ۲۰۲۳. باید به ریشه ها برویم. نمیتوان با تکرار چند واژه تروریست و وحشی، از سلسله عواملی که به آن واقعه شوم انجامید، گذر کرد و به دام ژورنالیسم مبتذل سیاسی افتاد که معمولاً از دانش سیاسی تهی است. باید به ریشه ها رفت. حتی در یک بیماری ساده، وقتی به طبیب مراجعه میکنیم، وی از سابقه آن میپرسد که چه شد این اتفاق افتاد.. حقیقت تاب مستوری ندارد و در بند این نیست که به نفع کیست. من در بند تصویر دیگران از خودم، همچنین در پی تأیید عمومی طرز تفکر خویش نبوده و نیستم، هیچ ابایی ندارم در بیان امرواقع، حرفی را بزنم که مرتجعین هم زده و میزنند. از این بظاهر همانندی، مرعوب نمیشوم.
- یهودیان در طول تاریخ، جور زیاد کشیدهاند. از سال ۷۰ میلادی (آغاز آوارگی بزرگ یهودیان) تا دوران سدههای میانی به ویژه در مرحلهی پسین آن نمونههای فراوانی از یهود آزاری (از سوی مسیحیان) دیده شدهاست.
- در اروپا بویژه در قرون وسطی به یهودیان پیله میکردند. گاه بر روی لباسهایشان یهودانه (ستاره پارچهای) میچسباندند تا از دیگران مشخص باشند. اگر طاعون و وبا میآمد، چُو میانداختند که زیر سر یهودیان است. یهودیان را به عنوان قاتلین حضرت عیسی و آزاردهنده حواریّون، جا میزدند. شبهکشیشان مرتجع زیر پای رهبران متعصب اروپا مینشستند و یهودیان را از کشور و قلمرو خود بیرون میکردند.
- شمار زیادی از یهودیان در قرن سیزدهم از انگلستان، در قرن چهاردهم از فرانسه، و در ۱۴۹۲ از اسپانیا، و از جمله از ساردنی، سیسیل و ناپل اخراج شدند.
- لشکریان صلیبی پیش از آن که به فلسطین برسند و به نبرد با مسلمانان بپردازند، سر راه خودشان یهودیان را هم اذیّت میکردند.
- پایان دوران تعصبهای دینی نیز، پایان یهود آزاری نیست. گوئی تمامی یهودیان عالم، موذی، مالاندوز، طلافروش، رباخوار و استثمارگرند. کسانی چون «شارل فوریه» و «پرودن» نیز که با سرمایهداری مخالف بودند و این مخالفت را در قالب یک بدیل سوسیالیستی رمانتیک عرضه میکردند، سرمایهداری و یهودیت را از یک خانواده میدانستند.
- یهودستیزی در جوامع اروپایی از دورانهای بسیار دور رواج داشتهاست. در سالهای ١٨١٩ و ۱۸۳۰، شورش بر ضد یهودیان شدت گرفت.
- در سال ١٨٨١ سوءقصد به تزار الکساندر دوم در روسیه و هرج و مرج و مشکلات بعدی آن، به فساد مالی یهودیان نسبت داده شد و در اثر حملات مردم به آنان، خیلیها کشته شدند.
- در سال ١٨٩٤، محاکمهی افسر یهودیتبار ارتش فرانسه به نام آلفرد دریفوس Alfred Dreyfus بر سر زبانها افتاد و تأثیر مهمی روی تئودور هرتزل בנימין זאב הרצל (روزنامهنگار اطریشی ـ مجاری) گذاشت. بعدها معلوم شد دریفوس بیگناه است.
- برخورد جمعیت ناظر بر مجازات دریفوس به جرم جاسوسی و فریادهای «مرگ و بازهم مرگ بر یهود»، برای هرتزل تکاندهنده بود و او را در خود بُرد. دو سال بعد از محاکمه دریفوس و در آستانه دوره امپریالیزم، هرتزل کتاب «دولت یهود Der Judenstaat را نوشت. وی در این کتاب ایده تشکیل دولتی یهودی را بطور جدی مطرح کرد. البته بررسی تشکیل یک کشور یهودی به سالها قبل از انتشار این کتاب برمیگردد و در مقدمهی آن هم اشاره شده که اندیشهی چنین دولتی یک ایدهی جدید نیست.
- در سال ۱۸۹۷ سازمان جهانی صهیونیسم ایجاد شد و برپایی اولین کنگره آن در «بازل» Basel سوییس در دستور کار قرار گرفت.
- جنبش صهیونیسم بعد از تلاش سیاسی فراوان و رایزنی با کشورهای مختلف، همراهان خودش را در جمعی از سیاستمداران بریتانیایی یافت. هدف اصلی جنبش صهیونیسم ایجاد کشور یهودی بود و نباید تامین منافع دولتهای دیگر را منشاء ایجاد آن دانست.
- با تأکید روی ارتباط تاریخی بین یهود و فلسطین و رجوع حضرت موسی در ١١٠٠ قبل از میلاد به فلسطین و سکونت یهودیان در آنجا و... ــ سرزمینی که باید یهودیان در آن اسکان کنند، در دستور کار گذاشته شد.
- از میان اوگاندا و آرژانتین و سوریه و آمریکا و... قرعه به نام فلسطین افتاد! پس از آن، شماری از حاخامهای یهودی درانداختند: کشور یهود چند هزار سال پیش با خروج بنیاسرائیل از سرزمین بردگی مصر به رهبری موسی کلیمالله برپا شده و حضرت داوود و حضرت سلیمان، بیتالمقدس یهود را برپا کردند و اورشلیم را ساختند.
- بیت المقدس (بیت همیقداشا) تپه بزرگی در شرق اورشلیم است و گرچه مسجد الاقصی و مسجد قبة الصُخرة (معروف به مسجد عمر بن الخطاب)، در آن محل قرار دارد، اما نیابشگاه مرکزی یهودیان نیز آنجا بودهاست. در تپه صیون Mount of Zion
- سران قوم یهود به کمک سلطان عبدالحمید عثمانی چشم دوختند که خانهای (دولتی) مستقل برای آنان در فلسطین برپا سازد. صحبت از دورانی است که فلسطین در تملک دولت عثمانی بود.
- به منظور خرید زمین در فلسطین(۱۹۰۱) صندوق ملی یهود با رهبری تئودور هرتزل، تشکیل شد. بیتوجه به این واقعیت که مالکیت، به معنی حاکمیت نیست. سال ۱۹۰۹ شهر تلآویو به دست یهودیان بنا گردید.
- با جنگ جهانی اول (که از ۲۸ ژوئیهٔ ۱۹۱۴ تا ۱۱ نوامبر ۱۹۱۸ میلادی رخ داد)، بریتانیا در مبارزه علیه حکومت عثمانی به همکاری با اعراب نیازمند شد. داستان لورنس عربستان که فیلمی هم از روی آن ساخته شده مربوط به همین زمان است. ماموریت وی بهعنوان یک افسر انگلیسی آموزش و یاری مبارزین عرب در جنگ با حکومت عثمانی بود.
- سال ۱۹۱۵ بین کمیسر عالی بریتانیا در مصر، هانری ماک ماهون Sir Henry McMahon و شریف حسینSharif of Mecca رهبر انقلاب عربی علیه عثمانیهای ترک، نامه رد و بدَل شد. شریف حسین، اعراب را علیه امپراتوری عثمانی بسیج کرد تا در عوض، انگلستان لطف کند حکومت سرزمینهای عرب را به ایشان واگذار نماید!
- انگلستان به شریف حسین وعده سر خرمن (استقلال سرزمینهای عربی) داد اما پشت سر او، با فرانسه رویهم ریخت تا کشورهای عربی را بین خودشان تقسیم کنند.
- سال ۱۹۲۰، آمریکا، بریتانیا، فرانسه، ایتالیا و ژاپن در شهر سانرمو، ایتالیا در کنفرانسی که از ۱۹ تا ۲۶ آوریل همان سال تشکیل شد، در مورد سرزمینهای تحت قیمومت تصمیم گرفتند و بریتانیا قیمومت فلسطین را پذیرفت.
- با سقوط امپراتوری عثمانی، سر و کله انگلیسیها در فلسطین، بیش از پیش، پیدا شد!
- طی معاهده پنهانی سایکس ـ پیکو Sykes-Picot Agreement در سال ۱۹۱۶ قلمرو خاورمیانه بین دو کشور انگلیس و فرانسه مشخص شد. لبنان و سوریه به فرانسه رسید. عراق و اردن و مصر و فلسطین به انگلیس و البته به شریف حسین هم چیزی نماسید!
- اعراب که به وعدههای نمایندهی بریتانیا، هانری ماک ماهون، دلخوش کرده بودند، رودست خوردند و با روشدن محتوای قرارداد سایکس ـ پیکو (توسط لنین). اعراب بیش از پیش به دولت بریتانیا ظنین شدند و آثار این سوءظن برای یک دورهی طولانی بر وعدههای بریتانیا سایه افکند
- در اعلامیه بالفور Balfour Declaration در سال ۱۹۱۷ انگلیس متعهد شد در منطقه فلسطین کشوری یهودی ایجاد کند، البته ادعا میشد منظور از establishment of a Jewish state (تأسیس یک دولت یهودی) در اعلامیهی بالفور کشور مستقل یهودی نیست.
- در نامه بالفور به «لرد روتچیلد» از یهودیان ثروتمند انگلیس، تصمیم دولت بریتانیا برای تشکیل دولت یهود در فلسطین اینگونه اعلام شده بود: «دولت اعلیحضرت، به برپایی یک وطن ملی برای یهودیان به نظر مساعد مینگرد و حداکثر توان و سعی خود را جهت ایجاد تسهیلات لازم و تحقق به این هدف مبذول میدارد، این نکته به طور کامل قابل درک است که هیچ چیز نباید اسباب نقض حقوق مذهبی و اجتماعی جوامع غیر یهود در فلسطین را فراهم آورد، یا حقوق سیاسی و موقعیت اجتماعی یهودیان در سایر کشورها را خدشهدار سازد.»
- یک تمبر پستی با نام اسرائیل توسط نخستین نماینده انگلیس در فلسطین که بین سالهای ۱۹۲۵-۱۹۲۰ این سمت را در اختیار داشت، رواج یافت.
- عکسی تقلبی هم از پرچم ستارهی داوود بر فراز قبة الصُخرة (معروف به مسجد عمر بن الخطاب)، منتشر شد و خشم اعراب را برانگیخت و نزاعهای خونین دههی ١٩٣٠ که تلفات فراوانی از هر سه طرف (اعراب، یهودیان، و بریتانیا) برجای گذاشت، زمینه چینی شد.
- گفته میشود ۲۴ آگوست ۱۹۲۹، در شهر هبرون (الخلیل)، اعراب و یهودیان با هم گِلآویز شدند و برخی از یهودیان مدعی هستند عربها به کنیسهشان حمله کردند و شماری کشته شدند.
- سرکوب جنبش عزالدین قسام و مقاومت امثال حاج امینالحسینی، عبد القادر حسینی، حسن سلامه و...، مقدمه تقسیم سرزمین فلسطین به دو بخش یهودی و فلسطینی را فراهم کرد.
- لبخندزدن به ظالم اگر در راستای احقاق حق باشد، مذموم نیست اما، متاسفانه امثال حاج امینالحسینی در دافعه به قول خودشان صهیونیستها، پلیدی فاشیستها را ندیدند و به هیتلر هم نزدیک شدند.
- آمریکا و انگلستان برای مهاجرت قوم یهود به فلسطین و اختصاص بخشی از این سرزمین به یهودیان، تمایل نشان دادند. اعراب که اسیر مناسبات پیش سرمایهداری و یوغ استبداد بودند، در برابر تهاجم غرب و سیاست مهاجرت یهودیان کاری از پیش نبردند و خرید املاک فلسطینیها به قیمت مفت، در دستور کار یهودیان قرار گرفت.
- ترومن رئیس جمهور آمریکا به «کلِمِنت اتلی» Clement Attlee رهبر حزب کارگر انگلستان نامه نوشت که درهای فلسطین را به روی یهودیان آواره آلمان باز کند. درواقع بیم شکست در مبارزات انتخاباتی ایالت یهودی نشین نیویورک، ترومن را به تپ و لپ انداخت و سعی میکرد دل یهودیان را بدست آورَد.
- ارنست بِوین Ernest Bevin وزیر امور خارجهی بریتانیا به سفیر آن کشور در ایالات متحده، نامه نوشت و یادآور شد بریتانیا با سیاست آمریکا در پشتیبانی از صهیونیسم موافق نیست. در آن نامه آمده بود: «بازی کردن با احساساتی که ریشه در نژادپرستی دارد و فقط به قصد کسب پیروزی در انتخابات صورت میگیرد، سبب میشود تا همهی پافشاریها و علاقهمندیهایی که آمریکاییها برای انتخابات آزاد در سایر کشورها صورت میدهند، نمایشی مضحک و خندهآور جلوهگر شود.
- سالهای ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵، تز حزب نازی در آلمان، مُتکّی بر برتری بهاصطلاح ذاتی ژرمن بود و هیتلر و اجتماع مریدانش به دنبال ایجاد جامعهای بودند که در آن جایی برای یهودیان و نژاد به قول آنها پَست نباشد.
- یهود آزاری، بخش عمدهای از سیاست حکومت آلمان طی سالهای مذکور بود. گفته میشود یهودیانی که در ورشو و کراکو و... و فرانکفورت و برلین و آمستردام و اتریش و شهرهای مختلف اروپائی زندگی میکردند آب خوش از گلویشان پائین نمیرفت و تحت تعقیب بودند.
- توجه داشته باشیم که دلیل خصومت هیتلر با یهودیان، موقعیت اجتماعی آنان بوده و نه اعتقاد دینیشان. اینکه هیتلر یهودیان را به خاطر یهودی بودن آنها کشت و اروپا از یهودیان به دلیل یهودی بودن آنها متنفر بود، همه واقعیت نیست.
- به اعتقاد کارل مارکس، که خودش یهودی بود «خصومت با یهودیت به عنوان یک دین نبود، بلکه به خاطر نقش اجتماعی آن بود.» درواقع دلیل مخالفت اروپاییان با یهودیان «به پول و دریافت ربا و امثال این ارتباط داشت.»
- از نظر هیتلر، یهودیان دست به خرابکاری زده و یکی از عوامل شکست آلمان در جنگ جهانی اول بودند. بعبارت دیگر مسئله اصلاً به یهودیت و یهودیستیزی مربوط نبود.
- بماند که فّن تأمین هزینه جنگ از راه تبدیل دارائیهای خصوصی به قرضه دولتی، و تبدیل اجباری ثروتهای یهودیان به قرضههای دولتی از سال ١٩٣٨در آلمان به کار گرفته میشد.
- رویدادهای گوناگون باعث شد تقسیم سرزمین فلسطین به دو بخش یهودی و فلسطینی علنی شود.
- مهاجرت روزافزون یهودیان با کمک مالی آژانس یهود به فلسطین آغاز شد، قدرتگرفتن نازیها در آلمان و آغاز یهودکُشی هم بعدها نقش مهمی در مهاجرت یهودیان بازی کرد.
- ماجرای غمبار هولوکاست و ستم نازیها به یهودیان، مانع شد تا روشنفکران اروپایی پشت ورق را هم بخوانند و هیچ کس به مُخیلهاش هم راه نداد که در آینده دولت اسرائیل در عمل دست دراز شده امپریالیزم خواهد شد. هولوکاست، از واژه یونانی ὁλόκαυστον، هلوکاستون (همهسوزی) گرفته شده و در عبری «شوآ» השואה، به معنی «فاجعه» است.
- با شروع جنگ جهانی دوم و حضور قدرت نوظهور آمریکا در صحنه سیاسی خاورمیانه، نفوذ قدرتهای استعماری سابق (انگلستان و فرانسه) کمتر شد. آمریکا کوشید جاپای خود را محکم کند، تا خاورمیانه و نفت آن را که منبع حیاتی پس از جنگ به شمار میآمد، تحت سیطره و کنترل خود درآورد.
- کم کم اعراب به اشغال سرزمینشان واکنش نشان دادند و ایرگون ארגון (تشکیلات نظامی در سرزمین اسرائیل) که از ۱۹۴۳، مناخم بگین (اولین نخستوزیر اسرائیل از حزب لیکود) رهبرش بود - خط و نشان کشید و سرکوب اعتراض اعراب برنامهریزی شد. مقامات بریتانیا از دههٔ ۳۰ آیرگون را به عنوان «گروهی تروریستی» میشناختند
- ایرگون سازمان هگانا را به سازشکاری متهم کرده، خواستار نشان دادن شدت عمل در برخورد با اعراب فلسطینی و نیز حکومت قیم بریتانیا علیه مهاجرت یهودیان به اسرائیل شد و خود به انجام عملیات چریکی علیه آنان روی آورد.
- دو تا از مخربترین عملیات ایرگون، بمبگذاری هتل شاه داوود در سال ۱۹۴۶ و دیگری کشتار دیر یاسین بود که در آن، ۱۰۷ روستایی عرب، از جمله زنان و کودکان را کشتند. انفجار هتل شاهداوود، مرکز اداری بریتانیا در بیتالمقدس (در سال ۱۹۴۶)، ٩١ کشته برجای گذارد اما، حجم تبلیغات اشغالگران آینده، چنان قوی بود که توانست این عمل را به ماموران انگلیسی نسبت دهد و ریشهی آن را در تمایلات یهودستیزی دولت و ماموران بریتانیا تبلیغ کند!
- با تصمیم انگلیس برای محدودکردن مهاجرت یهودیان، حملات تروریستی ایرگون، علاوه بر اعراب متوجه نیروهای انگلیس نیز شد. در برخی از این موارد، سربازان بریتانیایی به گروگان گرفته شدند و بعضاً به قتل رسیدند.
- در جولای ١٩٤٧ اعدام دو گروهبان انگلیسی به دست تروریستهای ایرگون و انتشار تصاویر آن، افکار عمومی بریتانیا را به شدت تحریک نمود و بریتانیا را در آستانهی یک خشونت داخلی بر ضد یهودیان قرار داد.
- از نوامبر ١٩٤٧ به مدت شش هفته، تنها در بیتالمقدس بیش از ۱۰۰۰ عرب، ۷۰۰ یهودی، و ۱۰۰ بریتانیایی کشته شدند، بهطور متوسط ٤٦ نفر در روز.
- گفته میشود عملیات ایرگون، و دیگر جوخههای یهودی فقط به قصد پاسخ و انتقام نبود، بلکه بعضاً با هدف راندن اعراب از مناطق مشخص در راستای پاکسازی قومی صورت میگرفت.
- بعدها انگلیس، که برخلاف تصّور، همیشه و در همه حال پشت و پناه یهودیان نبود، قضیه فلسطین و دولت یهود را به سازمان ملل سپرد.
- سپتامبر ۱۹۴۷ سازمان ملل قطعنامه مهم ۱۸۱ را (تقسیمبندی سرزمین فلسطین به دو بخش عرب و یهودی) تصویب کرد که دلخوری سران آژانس یهود را در پیداشت. برای اینکه فقط به بخشی از فلسطین (نه تمام آن) رسیده بودند. ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷؛ در مجمع عمومی سازمان ملل، قطعنامهای تصویب شد که عنوانش این بود: Partition Plan for Palestine طرح تقسیم فلسطی. یعنی همانزمان نیز، «فلسطین»ی بوده که بنا بر قطعنامه ۱۸۱، قرار بر تقسیم آن (به دو کشور یهودی و عرب) گرفته شدهاست. با این که جمعیت عرب فلسطین دو برابر جمعیت یهودی بود، قطعنامه مورد بحث، ۶۲٪ از زمینها را به کشور یهودی تخصیص داد. رژیم پادشاهی ایران به قطعنامه ۱۸۱ رأی موافق نداد و نمایندگان کشور ما در آن زمان (نصرالله انتظام، منصور عدل، نورالدین کیا) در مجمع عمومی سازمان ملل متحد هشدار دادند که با این طرح، وطن ملی برای یهودیها درست نخواهد شد، و جهان شاهد اجاقی خواهد بود که زیر خاکسترش همیشه آتشی مشتعل، خاورمیانه و صلح عالم را تهدید میکند.
- در دوران قیمومتِ بریتانیا (۱۹۲۰–۱۹۴۸)، تمام منطقه با نام «فلسطین» خطاب میشد. نام اسرائیل پیشنهاد داوید بن گوریون بود. گفته میشود در کتاب مقدس، نام سرزمین اسرائیل برای اشاره به منطقه پادشاهی اسرائیل؛ و «بنی اسرائیل» برای اشاره به کل قوم یهود استفاده شدهاست.
- در می ۱۹۴۸ نیروهای انگلیس از فلسطین خارج شدند و آژانس یهود به رهبری «بن گوریون» تشکیل دولت اسرائیل را اعلام کرد و «حییم وایزمن» به عنوان اولین رئیسجمهور اسرائیل انتخاب شد. دوران ریاستجمهوری وایزمن تا زمان مرگش در سال ۱۹۵۲ ادامه یافت.
- وایزمن برخلاف برخی رهبران عرب، با سازوکار سیاسی در ممالک پیشرفته آن زمان آشنایی داشت و برای پیش بردن دولت یهود به هر دری میزد. او برای همین منظور در خط استحکام روابط و چانهزنی با سیاستمداران بریتانیا رفت. میفهمید که با توجه به توافق سایکس-پیکو، سرنوشت چنین هدفی عمدتاً به سیاستهای آیندهی بریتانیا مربوط است. وایزمن بر خلاف مُفتی اورشلیم و امثال امینالحسینی که بدون درک معنای دقیق کلمات، انشاالله و بحولالله و توکلعلیالله از زبانشان نمیافتاد، کار را به امان خدا وانمی گذاشت.
- وایزمن بعد از اعلامیه بالفور، دلخور شد و گفت: «بالفور موضوع حقوق اجتماعی و مذهبی ساکنان فعلی غیریهود را جوری مطرح میکند که انگار یهود اهداف احتمالی ستمگرانه دارند...» البته وی در مخیلهاش هم نمیگنجید که روز و روزگاری زحماتش به باد میرود و صهیونیسم، از معنای اصلی آن و جنبش علیه بیدادگری تهی میشود.
- یازده دقیقه بعد از اعلامیه بن گوریون، امریکا دولت اسرائیل را به رسمیت شناخت. ۱۷ می ۱۹۴۸ شوروی سابق نیز همین کار را کرد.
- اعلام موجودیت دولت اسرائیل، حمله کشورهای عرب همسایه، به آن را بدنبال داشت. هجوم اعراب به دست نیروهای نظامی تازه شکل گرفته اسرائیل دفع شد و حدود ۷۰۰ هزار عرب از سرزمینهای فلسطینی آواره شدند.
- با پایانگرفتن حضور مصر در نوار غزه، کرانه باختری و شرق اورشلیم به تصرف اسرائیل درآمد که این دستاندازی، بیش از قلمرو پیشبینی شده در پیشنهاد سازمان ملل و قطعنامه مهم ۱۸۱ بود که جلو تر اشاره شد.
- از آن پس، مجموعهای از درگیریهای نظامی بین نیروهای اسرائیلی و کشورهای عرب رخ داد که جنگ ۱۹۴۸، جنگ ۱۹۵۶، جنگ ششروزه ۱۹۶۷ و جنگ یوم کیپور ۱۹۷۳ مهمترین آنها بودند و هم اکنون نیز ادامه دارد.
- سال ۱۹۶۴ سازمان آزادیبخش فلسطین(ساف) تأسیس شد که فراز و نشیبهای بسیار طی کرد...
- سال ۱۹۶۷، اسرائیل در جنگ شش روزه همسایگان عربش را شکست داد. در پایان آن جنگ، کرانه غربی(باختری) رود اردن(شامل نیمه شرقی بیتالمقدس)، نوار غزه و بلندیهای جولان را هم اشغال کرد. اسرائیل بیاعتنا به قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت که در ۲۲ نوامبر ۱۹۶۷ تصویب شد، با حمایت آمریکا، انگلیس و فرانسه نه تنها از اراضی که اشغال کرده بود، عقبنشینی نکرد بلکه برای تقویت حاکمیت خود در این اراضی، به ساختن شهرکهای یهودینشین در مناطق فلسطینی پرداخت. بعدها خانم «گلدا مئیر»(سیاستمدار اسرائیلی که از سال ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۴ نخستوزیر این کشور شد)، اشغال فلسطین را یک شایعه تلقی کرد و اعلام داشت که «اسرائیل دولت خود را در سرزمینی بدون مردم بنا نهاده و در آنجا اصلاً چیزی بنام ملت فلسطین وجود نداشتهاست»!
- اسرائیل شبه جزیره سینا را نیز اشغال کرده بود اما بعد طی معاهدهی صلحی که با مصر داشت این منطقه را به مصر باز گرداند. بخشی از این مناطق اشغالی به ویژه بلندیهای جولان و بیتالمقدس شرقی ضمیمه اسرائیل شد. بقیه کرانه باختری هم از اشغال نظامی دور نماند
- ۲۱ مارس ۱۹۶۸ نیروهای اسرائیلی با گذشتن از رود اردن با هدف از بین بردن گروههای مقاومت تازه تشکیلشده میان فلسطینیان وارد روستای کرامه شدند و خیلیها را به قتل رساندند. اشغالگران خودشان نیز کشته دادند و ناچار به عقبنشینی شدند. نبرد کرامه عملاً به پیروزی سازمان آزادیبخش فلسطین انجامید و افکار عمومی دنیا شبیخون اسرائیل به آن روستا را محکوم کرد.
- در خلال سپتامبر ۱۹۷۰ تا ژوئیه سال بعد، سازمان آزادیبخش فلسطین از اردن اخراج شد. در جریان رخدادهای سپتامبر سیاه (جنگ داخلی اردن)، سازمان آزادیبخش فلسطین در لبنان مستقر شد و عملیات علیه اسرائیل از خاک لبنان ادامه داشت. (۱۹۷۰)
- سال ۱۹۷۲ غَسّان کَنَفانی، نویسنده توانای حوزه اجتماعی فلسطین و ادبیات داستانی، در بیروت ترور شد و خانم گلدا مئیر، نخست وزیر وقت اسرائیل گفت کشتن وی برابر با انهدام دهها تانک یک گردان ارتش عرب برای ما سود داشت. غَسّان کَنَفانی بارها میگفت دشمن ما اشغالگرانند نه یهودیان.
- با هجوم غافلگیرکننده مصر و سوریه به اسرائیل، جنگ یوم کیپور یا جنگ رمضان آغاز شد که ضدِ حملههای اسرائیل را بدنبال داشت. نیروهای اسرائیلی از کانال سوئز عبور کردند و جبهههای مصر و سوریه را پشت سرگذاشتند. ۲۶ اکتبر ۱۹۷۳ جنگ با میانجیگری سازمان ملل متحد، پایان گرفت.
- ۱۳ نوامبر ۱۹۷۴ یاسر عرفات ضمن سخنرانی در سازمان ملل گفت: «امروز من آمدهام با یک شاخه زیتون در یک دست و تفنگ رزمنده راه آزادی در دست دیگر، کاری نکنید که شاخه زیتون از دست من رها شود. نگذارید شاخه زیتون از دست من به زمین افتد. نگذارید شاخه زیتون از دست من به زمین افتد.» [ترجمه من]
- مارس ۱۹۷۸ نیروهای اسرائیل به لبنان برای حمله به پایگاه سازمان آزادیبخش فلسطین، یورش بردند. در پیامد این اوضاع، ساف در تونس مستقر شد.
- دهم نوامبر ۱۹۷۵، مجمع عمومی سازمان ملل متحد، در قطعنامه ۳۳۷۹، تصریح کرد: «صهیونیزم، عملاً به نژادپرستی راه میبَرد» از نگاه من، یهودی ستیزی هم خود نوعی نژادپرستی است. واقعش یهود ستیزی کهنسالتر از نظریههای نژادپرستانه است یعنی تمامّیت آن با نژادپرستی تنها، توضیح پذیر نیست.
- ۲۷ اکتبر ۱۹۷۸ مناخم بگین با دیدار انورسادات رئیسجمهور مصر در بیتالمقدس، قرارداد صلحی را مبنی بر خروج کامل نیروهای اسرائیلی از صحرای سینا و نیز تشکیل حکومت خودگردان برای فلسطینیها را امضا کرد که بعدها به قرارداد کمپ دیوید مشهور گشت.
- در ادامه، نیروهای حافظ صلح آمریکا به لبنان اعزام شدند و صحبت از طرح ریگان به میان آمد. با پیشنهاد خودمختاری کرانه باختری و نوار غزه (در پیوند با دولت اردن، نه به صورت یک دولت مستقل). این طرح ابتدا از سوی اسرائیل و سپس سازمان آزادیبخش فلسطین و اردن، رد شد.
- سال ۱۹۸۲، حدود دو هزار نفر فلسطینی در اردوگاههای صبرا و شتیلا به دست شبهنظامیان مسیحی لبنانیِ متحد اسرائیل به خاک و خون غلطیدند که حمایت ضمنی آمریکا را هم داشت.
- یک سال بعد (۱۹۸۳) ۲۴۱ تفنگدار دریایی، ملوان و سرباز آمریکایی در پایگاهشان در بیروت با عملیات یک بمبگذار انتحاری جان خود را از دست دادند. ۱۹۸۵، بیشتر نیروهای اسرائیلی از خاک لبنان عقبنشینی کردند.
- در سالهای پایانی دهه ۸۰ میلادی در اسرائیل تمایلات سیاسی از جناح راست به رهبری اسحاق شامیر به سوی جناح چپ به رهبری شیمون پرز تغییر کرد.
- در سال ۱۹۸۷ قیام فلسطینیها موسوم به انتفاضه اول علیه حکمرانی اسرائیل در نوار غزه و کرانه باختری به همراه موجی از خشونت در سرزمینهای اشغالی به راه افتاد و در پی این شورش، اسحاق شامیر دوباره به عنوان نخست وزیر در ۱۹۸۸ انتخاب شد. انتفاظه، با مسامحه انقلاب سنگ، جنبش گسترده در مقابل حکومت حاکم و یا نیروی متخاصم است در همین سال اردن تصریح کرد که هیچگونه حقی برای خود در ساحل غرب رود اردن قائل نیست و آن را متعلق به مردم فلسطین میداند. کرانه باختری رود اردن (از سال ۱۹۶۷ به اشغال اسرائیل در آمده بود و اسرائیل برای انکار موجودیت ملت فلسطین، کرانه باختری را متعلق به اردن قلمداد میکرد).
- در همان سال ۱۹۸۸ ابوجهاد (خلیل ابراهیم الوزیر) از بنیانگذاران جنبش فتح توسط کماندوهای اسرائیلی، ترور شد.
- سالهای ابتدایی دهه ۱۹۹۰ اوج مهاجرت یهودیان اتحاد جماهیر شوروی به اسرائیل بود. کوچ بیش از یک میلیون یهودی از روسیه و دیگر کشورهای بلوک شرق به اسرائیل در پی تغییر قوانین مهاجرتی سرعت گرفت. خیلی پیشتر، مهاجرت یهودیان بویژه در سالهای ۱۹۱۹–۱۹۲۳، همچنین ۱۹۲۴–۱۹۲۹ ادامه داشت.
- سال ۱۹۹۱، اسرائیل، ابوایاد (صلاح خلف) مرد شماره دو سازمان آزادی بخش فلسطین پس از یاسر عرفات را ترور کرد.
- بعداً کنفرانس مادرید برگزار شد. هدف این بود که در پی پیمان صلح اسرائیل و مصر، دیگر کشورهای عرب نیز پیمان مشابهی با اسرائیل ببندند. فلسطینیان نیز در این کنفرانس نماینده داشتند ولی به عنوان بخشی از هیئت مشترک با اردن بودند و به دلیل مخالفت اسرائیل، شخص یاسر عرفات رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین نتوانست در مذاکرات شرکت کند...
- در جریان رقابتهای انتخاباتی، حزب کارگر علیه حزب حاکم لیکود، موضوع مهاجرت و مشکلات اسکان و اشتغال مهاجران را در اسرائیل، عَلم کرد. و در نتیجه سال ۱۹۹۲، حزب کارگر بر حزب لیکود پیشی گرفت و اسحاق رابین نخست وزیر شد که یک ائتلاف چپ در دولت تشکیل داد. حزب وی در طول انتخابات وعده داده بود که در صورت پیروزی، توافق صلحی با اعراب حاصل میشود.
- در پایان سال ۱۹۹۳، توافق موسوم به اسلو با سازمان آزادی بخش فلسطین(فتح) در دستور کار قرار گرفت. گرچه مذاکرات محرمانه أن در اتریش صورت گرفت اما توافق اسلو، در آمریکا به امضاء رسید.
- با موج بیسابقه حملات از سوی سازمان حماس که مخالف با توافقنامه بود، پشتیبانی گسترده از توافق اسلو، کمرنگ شد. در اسرائیل نیز حمایت عمومی از توافق اسلو کاهش یافت.
- سال ۹۴ یاسر عرفات، رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین از تبعید به سرزمینهای اشغالی بازگشت.
- چهارم نوامبر ۱۹۹۵، یک شبه نظامی ناسیونالیست یهودی با نام یگال امیر، با تحریک حاخامهای مرتجع یهودی ضد صلح، اسحق رابین را ترور کرد. رابین از ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۷ و از ۱۹۹۲ تا زمان ترور شدنش در سال ۱۹۹۵ نخست وزیر بود.
- واکنش عمومی در پی این ترور در آغاز باعث بالا رفتن محبوبیت شیمون پرز، خلف رابین و معمار موافقت نامه اسلو شد و شانس وی را جهت پیروزی در انتخابات ۱۹۹۶ افزایش داد. اما موج گسترده عملیات انتحاری، باعث تغییر ذهنیت افکار عمومی شد و در می ۱۹۹۶ شیمون پرز با اختلافی اندک، انتخابات را به رقیب خود از حزب لیکود، بنیامین نتانیاهو باخت.
- سه سال بعد (۱۹۹۹) دولت نتانباهو سقوط کرد و ایهود باراک از حزب کارگر با اختلاف زیادی وی را شکست داد و نخست وزیر شد.
- در همان سال (۱۹۹۹) یادداشت تفاهم شرمالشیخ میان ایهود باراک و یاسر عرفات، برای تسریع در روند صلح امضا شد. البته مذاکرات ایهود باراک و یاسر عرفات در کمپ دیوید، به جایی نرسید.
- آریل شارون، رهبر اپوزیسیون اسرائیل با حضور در یکی از مقدسترین مکانهای مسلمانان، حساسیت اعراب را برانگیخت.
- سال ۲۰۰۰ انتفاضه دوم از سوی فلسطینیان خشمگین شروع شد و باعث گشت اسرائیلیان از هر دو جناح از ایهود باراک روی گردان شوند و مذاکرات صلح بی اعتبار گردد.
- مارس ۲۰۰۱ آریل شارون نخست وزیر شد و با ادامه مذاکرات بخاطر آنچه او حملات تروریستی مینامید، مخالفت کرد و فرآیند پیمان اسلو متوقف گشت.
- سال ۲۰۰۱ ده روز قبل از واقعه ۱۱ سپتامبر «کنفرانس اوّل دوربان»، با نظارت سازمان ملل متحد در شهر «دوربان» آفریقای جنوبی برگزار شد. در این کنفرانس علاوه بر نهادهای مدنی، ۱۷۵ کشور باضافه بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و دیگر سازمانهای جهانی شرکت کردند، در نشست مزبور، نهادهای مدنی و بسیاری از نمایندگان کشورهای مستعمره سابق، علاوه بر زیرسئوالبردن دوران سیاه استعمار، به رفتار دولت اسرائیل با فلسطینیها اعتراض نمودند.
- به رهبری آریل شارون، پس از چند حمله انتحاری فلسطینیان و پس گرفتهشدن کنترل مناطق واگذارشده به تشکیلات خودگردان، عملیات سپر دفاعی کلید خورد. شارون طرح «دیوار حائل»Israeli West Bank barrier در کرانه باختری را هم به اجرا گذاشت و هدف آن را ایجاد دیواری جهت مقابله با حملات فلسطینیان از کرانه باختری به شهرکهای اسرائیلی احداث شده اعلام کرد. عملیات کشتن هدفمند رهبران سیاسی گروههای شبهنظامی فلسطینی از سوی اسرائیل هم شدت گرفت و آریل شارون خالیکردن همه مناطق یهودی نشین در نوار غزه را اعلام نمود.
- سال ۲۰۰۲ بخش عمدهای از کرانه باختری و نواز غزه به دست اسرائیل اشغال شد. در همان سال جرج دابلیو. بوش برای اینکه فلسطینیها رهبر دیگری به جای یاسر عرفات برگزینند، زور خودش را زد اما ناموفق بود.
- ۲۲ مارس ۲۰۰۴، حملات اسرائیل به گروههای شبهنظامی فلسطینی شدت گرفت. خبرگزاریها از ترور شیخ احمد یاسین، بنیانگذار حماس خبر دادند.
- ۱۱ نوامبر ۲۰۰۴ یاسر عرفات درگذشت و محمود عباس جانشین او انتخاب شد.
- سال ۲۰۰۵، محمود عباس و آریل شارون در نشستی در شرمالشیخ از آتش بس صحبت کردند.
- سال ۲۰۰۶، آریل شارون سکتهکرد و ایهود اولمرت نخست وزیر شد. در همین سال حزب الله با توپخانه به جوامع مرزی شمال اسرائیل حمله کرد و ۲ سرباز اسرائلی را ربود. بار دیگر آتش جنگ زبانه کشید.
- سال ۲۰۰۷ خبرگزاریها از چیرهشدن حماس بر نوار غزه صحبت کردند. چندی بعد اسرائیل نوار غزه را بمباران کرد و عماد مُغنیه از فرماندهان ارشد حماس ترور شد.
- سال ۲۰۰۸، اسرائیل وارد نبرد دیگری شد، چرا که آتشبس بین حماس و اسرائیل شکست خورده بود.
- جنگ غزه ۲۰۰۸–۲۰۰۹ سه هفته زمان برد و پس از اعلام آتشبس یکسویه از سمت اسرائیل فروکش کرد. حماس آتشبس را با شرایط ویژه خود آن هم در جهت اجرای عقبنشینی کامل و باز کردن گذرگاههای مرزی اعلام کرد.
- سال ۲۰۱۰، همکاریهای منطقهای فزاینده بین اسرائیل و کشورهای اتحادیه عرب ایجاد شد که با امضای توافقنامه ابراهیم به اوج خود رسید.
- موشکپرانی طرف فلسطینی، همچنین حملات تلافی جویانه اسرائیل ادامه یافت. در واکنش به بیش از صد حمله راکتی فلسطینیان بر فراز شهرهای جنوبی این کشور، اسرائیل عملیاتی را در نوار غزه در سال ۲۰۱۲ آغاز کرد که هشت روز به طول انجامید. ژوئیه ۲۰۱۴، نیز عملیات دیگری را علیه غزه صورت گرفت.
- بنیامین نتانیاهو (رهبر حزب راستگرای لیکود)، بار دیگر نخست وزیر شد. حمله زمینی اسرائیل به نوار غزه در سال ۲۰۱۴ زمان وی اتفاق افتاد. وتوی همیشگی محکومیت اسرائیل توسط آمریکا، مقاومت علیه سیاست اشغال را وارد دُور تازهای کرد.
- کم کم وضعیت امنیتی اسرائیل از درگیری سنتی با اعراب به درگیری نیابتی و رویارویی مستقیم با جمهوری اسلامی در طول جنگ داخلی سوریه تغییر کرد.
- تحریم اقتصادی توسط اسرائیل، تاثیر عمیقی بر زندگی روزمره فلسطینیها گذاشت. درگیریهای حماس و الفتح نیز به تیرگی اوضاع افزود. در مه ۲۰۲۱، دور تازهای از بحران در غزه و اسرائیل روی داد که ۱۱ روز زمان برد. کم کم به ۷ اکتبر ۲۰۲۳، میرسیم.
- مجموعهای از حملات هماهنگ شده گروههای شبهنظامی فلسطینی از غزه، منجر به آغاز جنگ اسرائیل و حماس شد. در آن روز، بیش از هزار اسرائیلی، عمدتاً غیرنظامی، در جوامع نزدیک مرز نوار غزه و در جریان یک جشنواره موسیقی کشته شدند. بیش از ۲۰۰ گروگان ربوده و به نوار غزه منتقل شدند. رفتاری که در اسرائیل، از حماسیان سر زد، چه فرقی با آنچه ادعا میشود «صهیونستها» در دیر یاسین و صبرا شتیلا، مرتکب شدند، دارد؟ اینکه امثال نتانیاهو، با توسل به توپ و تانک، غزه را به زندانی برای دو ملیون فلسطینی تبدیل کردند و بیتوجه به قطعنامههای بینالمللی، در مناطق اشغالی به شهرک سازی ادامه دادند، رفتار غیرقابل دفاع حماسیان را با مردم اسرائیل، توجیه نمیکند. شنوندگان عزیز اگرچه در سرزمین اشغالی طبق کنوانسیونهای ۱۹۰۷ لاهه، ۱۹۴۹ ژنو، پروتکلهای الحاقی ۷۷ و حقوق بینالملل عرفی، مردم سرزمین اشغالی حق مقاومت و حق توسل به زور دارند. در نقطه مقابل نیز، اشغالگر حق توسل به زور دارد. این تنها موردی است در نظام بینالملل که هر دو طرف درگیری، در توسل به مقابله نظامی با طرف دیگر مشروع قلمداد میشوند. آنها حق مقاومتشان را اِعمال میکنند، دولت اشغالگر هم مسؤولیت حفظ نظم و امنیت را بعهده دارد. نه فقط اسرائیل، حماس نیز، مُعاف از رعایت حقوق بینالملل بشردوستانه نبوده و نیست.
- برگردیم به ۷ اکتبر ۲۰۲۳، اسرائیل در واکنش به وقایع اتفاقیه پس از پاکسازی حماسیان از خاک خود، یکی از مخربترین بمبارانهای تاریخ معاصر را آغاز کرد و چندی بعد با اهداف اعلام شده نابودی حماس و آزادی گروگانها، به غزه حمله کرد. گرچه حماس در سال ۲۰۰۶ با پیروزی در انتخابات شورای قانونگذاری فلسطین، از پایگاه مردمی برخوردار بود و گفته میشود بخشهای سنتی جامعه فلسطین را نمایندگی میکند و نمیتوان گفت دستپرورده اسرائیل است اما، از بدو شکلگیری و شاخ و شانه کشیدنهای حماس، وجود و حضور آن در جبهۀ جنوبی به سود اسرائیل بود، چرا؟ چون عملا سازمان آزادیبخش فلسطین (عرفات) و امثال جورج حبش را تضعیف میکرد و به اسرائیل امکان میداد بگوید که نمیتواند با یک جامعۀ فلسطینی در هم ریخته مذاکره کند.
- پاگرفتن حماس ازجمله به خاطر سیاستهای تندروانه و پیچیده رهبران حزب لیکود اسرائیل در دهه ۸۰ میلادی بود اما حاصل این سیاست دقیقاً آن نبود که رهبران لیکود میخواستند.
- پس از عملیات تکان ٔدهنده حماس، «حُسام، زُملَط» سفیر دولت خودگردان فلسطین گفت نباید مثل یک تک تصویر متمرکر شویم روی هفتم اکتبر ۲۰۲۳، باید آنچه از سال ۱۹۱۷ به بعد روی داده را هم ببینیم. بیش از یک قرن پیش وقتی بریتانیا اعلامیه بالفور را صادر کرد و حق ملت داشتن و کشور داشتن را از ما گرفت، ما را تبدیل کردند به اقلیت غیریهودی در کشور و خاک خودمان. ما (۹۶ درصد جمعیت) که ۹۸ درصد زمینها مال ما بود، تبدیل شدیم به اقلیت غیر یهودی. برای یهودیانی که آنزمان هنوز به این سرزمین نرسیده بودند و قرار بود به سرزمین فلسطین مهاجرت کنند. نباید موضوع را از زمینه آن جدا کنیم و نقش تاریخی، قانونی و اخلاقی بریتانیا و جامعه جهانی را از یاد بیریم. فلسطینیها بیش از صد سال است که کشته میشوند. در تمام این مدت حقوق اولیه ما از ما سلب شدهاست.
- بر اثر توافقنامه اسلو، اسرائیل میبایست به راه حل دو کشوری پایبند باشد. جنبش آزادیبخش فلسطین (جنبش ملی یاسر عرفات) در اوائل دهه ۹۰ میلادی، با پیمان اسلو، یک تصمیم شجاعانه گرفت. این معادله سه طرف داشت. ما بودیم که قرار شد اسرائیل را به رسمیت بشناسیم. به گفتگو و عدم خشونت پایبند باشیم و به قوانین و قطعنامههای بینالمللی احترام بگذاریم. ما از همان موقع تا همین الآن همه اینها را انجام دادیم. اسرائیل طرف دوم بود که میبایست از مناطق اشغالی عقب بنشیند و گسترش شهرکها را متوقف کند. طرف سوم میانجیهای بینالمللی به رهبری آمریکا بودند که باید ضمانت و مسؤولیت را تامین میکردند. «حُسام، زُملَط» سفیر دولت خودگردان فلسطین در ادامه میگوید ما در سی سال گذشته به تعهدات خود عمل کردیم. اسرائیل اما در این سالها شهرک سازی را چندین برابر کرد. چیزی که باعث شکستخوردن پروسه صلح بر اساس قوانین بینالمللی شد. اسرائیل سعی کرد هرچه میتواند زمینهای بیشتری را توسط جمعیت کمتری اشغال کند. ما با اسرائیل صلح کردیم. باهم قرارداد بستیم و توافق کردیم، آمدیم پای توافق. اما همان زمینهای توافق شده، همان ۲۲ درصد را هم اسرائیل، کامل به ما نداد. ما نه فقط هفتم اکتبر بلکه برای ۳۰ سال گذشته، خشونت را از هر طرف که اِعمال شود، بویژه علیه غیر نظامیان، محکوم کردهایم. ما هدف قراردادن غیرنظامیان را از هر دو طرف، محکوم کرده و محکوم میکنیم.
- توجه داشته باشیم که هیچ امنیتی بدون صلح و هیچ صلحی بدون عدالت نمیتواند وجود داشته باشد. اگر غیر از این بود میشد به کمک دژ و دیوار و سقف ضد موشکی و صدها هزار سرباز، و انواع و اقسام خبرچین و سیستم اطلاعاتی، محلی امن برای یک زندگی سالم و خلاق سامان داد.
- آیا اسراییل میتواند در عین آزار مردم فلسطین و تحمیل «نکبه» (فاجعهی) طولانیمدت خلعید ارضی، پاکسازی قومی و آپارتاید، به وضعیت همزیستی «عادی» با محیط منطقهای خود برسد؟ نکبت (عربی: النکبة، ت. «فاجعه») آوارهکردن و سلب مالکیت خشونتبار فلسطینیان و نابود کردن جامعه، فرهنگ، هویت، حقوق سیاسی و آمال ملی آنها است. این لفظ در وصف وقایع سال ۱۹۴۸، و همچنین اشغال در جریانِ سرزمینهای فلسطینی (کرانه باختری و نوار غزه) و آزار و آوارهسازی فلسطینیان در سراسر این منطقه به کار رفتهاست. بدیهی است مردمی که ۷۵ سال است، سرزمینشان اشغال شده، وقتی در وضعیت ضعیف و تحقیر شده و اذیت شده و نابرابر قرار گیرند، خود را به آب و آتش میزنند و واکنشهای کور و بهیمی نیز از آنان سرخواهد زد.
- مایلم تکرار کنم که جنگ حزب الله و حماس با اسراییل جنگ ما نیست، بویژه که ریشه دواندن ارتجاع و عقب ماندگی را در پی خواهد داشت و نیروهای ترقیخواه را در فلسطین و اسرائیل در منگنه قرار خواهد داد و خروجی آن رشد تحجر و بنیاد گرایی، و گردابی است که همه منطقه را درخود فرو برده، ایران را هم به دام بلا خواهد انداخت.
- در همیاری قاتلین زندانیان سیاسی با نیروهای میرا و واپسگرا در فلسطین (که از آغاز با امثال عرفات میانه نداشتند) تردیدی نیست اما این نکته را هم در نظر داشته باشیم: زمانیکه مبارزین اصیل فلسطینی با رنج و شکنج بسیار، علیه اشغالگران از هست و نیست خود میگذشتند، مرتجعین حاکم بر میهن ستمدیده ایران، سر از تخم درنباورده و در خواب و خیال خود بودند. ابو ایاد و ابو جهاد و محمود درویش و امثال غسان کنفانی با فتوای آخوندها، پا به میدان نگذاشته بودند که حالا با اراده و حکم آنان عمل کنند.
- صهیونیسم فقط بار منفی ندارد و برخلاف تصور، ساخته و پرداخته انگلیسیها و غیر انگلیسیها نیست. از گذشتههای دور، روشنفکران و متفکران قوم یهود در اندیشه ایجاد سرزمینی با ایده برگشت به سرزمین موعود بودند. جنبشی که توانست قوم پراکنده یهود را متقاعد سازد تا به سمت بیابانهای خشک و بی آب و علف مهاجرت کند، همین نهضت صهیونیسم بودهاست. صهیونیسم برای یهودیان به منزله یک جنبش ملی است.
ریچارد کارلتون: چرا تشکیلات شما پذیرای مذاکرات صلح با اسرائیلیها نمیشود؟
غسان کنفانی: مقصود شما دقیقاً مذاکرات صلح نیست. کاپیتالاسیون، واگذاری و تسلیم است.
ریچارد کارلتون: چرا مذاکره نمیکنید؟
غسان کنفانی: گفتگو با کی؟
ریچارد کارلتون: با رهبران اسرائیل
غسان کنفانی: این یک جور گفتگو میان شمشیر و گردن است.
ریچارد کارلتون: خب آنجا در اتاق مذاکره شمشیر و سلاخی نیست و شما میتوانید گفت و گو کنید.
غسان کنفانی: نه، من هرگز هیچ مذاکرهای بین یک استعمارچی و یک فعال جنبش ملی مقاومت متصور نیستم.
ریچارد کارلتون: با همه اینها چرا مذاکره نمیکنید؟
غسان کنفانی: گفتگو در باره چی؟
در باره امکان توقف جنگ
غسان کنفانی: توقف جنگ برای چه؟
ریچارد کارلتون: برای نجنگیدن. مهم نیست برای چه
غسان کنفانی: آدمها معمولاً به دلیلی میجنگند و به دلیلی دست از جنگ میکشند. خب شما حتی نمیتونید به من بگید چرا و در چه مورد باید مذاکره کنیم و چرا باید در مورد توقف جنگ گفتگو کنیم.
ریچارد کارلتون: مذاکره در باره توقف جنگ برای توقف مرگ وویرانی و درد
غسان کنفانی: بدبختی و مرگ و ویرانی و درد چه کسانی؟
ریچارد کارلتون: فلسطینی ها، اسرائیلیها و اعراب
غسان کنفانی: برای فلسطینیهایی که از ریشهشان جدا شده و چادرنشین شدهاند و در قحطی و گرسنگی به سر میبرند. [بیش از] بیست سال است که کشته میشوند و حتی از استفاده نام فلسطینی هم منع میشوند؟
ریچارد کارلتون: این بهتر از مردن است.
غسان کنفانی: برای شما شاید اما برای ما آزادی سرزمینمان، داشتن عزت و احترام و داشتن حقوق انسانی چیزهایی است که به اندازه خود زندگی برایمان ضروری است.
- تام سگو، یک فلسطین، تمام و کمال: یهودیان و اعراب تحت قیمومت انگلستان
- آلن گرش، »اسرائیل، فلسطین؛ حقایقی پیرامون یک کشمکش (ترجمه بهروز عارفی)
- هاوارد. ام. سچر، تاریخ اسراییل، از آغاز صهیونیسم تاکنون
- دونالد نف، سیاستهای آمریکا در قبال فلسطین و اسرائیل از ۱۹۴۵
- بالیس توماس، تاریخی مختصر از درگیریهای میان اعراب و اسرائیل
- تراب حقشناس، شکوه انتفاضه و تنهایی یک ملت
- اسرائیل شاهاک، تاریخ یهودی، دین یهودی: وزن سه هزار سال، ترجمه مجید شریف
- اَوی شلیم، جنگ و صلح در خاورمیانه
- ساسون سوفر، صهیونیسم و بنیانهای دیپلماسی اسراییل
- مناشه امیر، این واژه “بیت المقدس” چه صیغه ای است؟
- قطعنامه ۳۳۷۹ مجمع عمومی سازمان ملل متحد
History of the Israeli–Palestinian conflict
Timeline of Israeli and Palestinian History from Earliest Times
Anti-semitism and zionism
همه نوشتهها و ویدئوها در آدرس زیر است:
برای ارسال این مطلب به فیسبوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook