تاریخ پر فراز و نشیب کره شمالی
History of North Korea
خانمها و آقایان محترم، خواهران و برادران عزیز، دوستان دانشور سلام بر شما. این بحث به شبهجزیره کره و مشخصاً کره شمالی میپردازد. با این یادآوری که تاریخ کره به عصر بُرنز برمیگردد، توجه شما را به دو نکته زیر جلب میکنم.
۱- فیلسوف ایتالیایی «بندیتو کروچه» Benedetto Croce نویسنده کتاب «تاریخ به مثابه داستان آزادی»، گفتهاست، هر تاریخ واقعی، تاریخ معاصر است. یعنی فهمیدن ما با واقعیت کنونی دَمخور و همنشین میشود و از آن تأثیر میگیرد.
به این موضوع که چیزی به عنوان «تاریخ بیطرف» وجود ندارد و ذهنیت مورخ مقدم بر واقعیتهایی است که در اسناد و مدارک یافت میشود، دانیل لیتل Daniel Little نویسندهٔ مدخل «فلسفهٔ تاریخ» در دایرةالمعارف استنفورد هم، اشاره کردهاست. او میگوید:
تاریخ از تفسیر تاریخی و علاقه تاریخی شکل گرفتهاست، حتی اگر آن رخدادهای اصلی خودشان دیگر در میان نباشند.
۲- هرچه فاصله ما با یک واقعه تاریخی دور و دورتر باشد این خطر را دارد که بخواهیم از جایگاه و پنجره شرایط امروز به وقایع دیروز بنگریم. به همین دلیل است که گاه شاهد برداشتهای مختلف و حتی متضاد از یک واقعه تاریخی هستیم که بجای پرده برافکندن از آن واقعه، خود پردهای دیگر برآن واقعه شده و دستیابی به واقعیت رخداد را دشوارتر میسازد. مغالطه داوری پسینی aposteriori دربارهٔ رویدادهای پیشینی apriori واقعی است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
راز جوچه 주체사상 اتصال به نقطه خارج از خود
کُره شمالی در شرق آسیا واقع شده، از شمال با جمهوری خلق چین، از جنوب با کره جنوبی و در زاویه شمال شرقی مرز کوچکی با روسیه دارد. این کشور کوهستانی، صاحب ذخایری سرشار از سنگ معدن اورانیوم و دارای برنامههای موشکی و هستهای است و بزرگترین ناوگان زیردریایی را بعد از آمریکا در جهان دارد. جمعیت کره شمالی ۲۴ میلیون نفر و زبان رسمی آن کرهای است. کره شمالی یک کشور تکحزبی است.
...
چراغ راهنما و نقشه راه دولت در این کشور، ایده جوچه 주체사상 (با مسامحه، خودکفایی و…) است. جوچه، حدود نیم قرن پیش (سال ۱۹۷۲) در قانون اساسی جدید کره شمالی، ایدئولوژی رهاییبخش اعلام شد. چه سرودها و ترانهها که برایش نساختند...
پس از آن هرگونه اشارهای به مارکسیسم-لنینیسم و کمونیسم (منهای اشاره به جوچه) از قانون اساسی حذف گردید.
ایده جوچه را که حُکم کتاب مقدس و آیه آسمانی دارد، سال ۱۹۵۵، «کیم ایل سونگ» نخستین رئیسجمهور کره شمالی در یک سخنرانی با مردم در میان گذاشت. عنوان سخنرانی وی این بود: «از بین بردن دگماتیسم و فرمالیسم در کار ایدئولوژیک و استقرار جوچه»
به گفته وی، ایدئولوژی جوچه، انسان را به جای اقتصاد، محور قرارمیدهد و روی استقلال تکیه میکند. با ایده جوچه «عصر جدید در توسعه تاریخ بشر» آغاز میشود. جوچه یعنی اعتماد به نفس، یعنی استقلال. یعنی هیچکس جز خود من و دستهای من بار مرا بر نمیدارد. ما باید خودمان از پس مشکلات خودمان برآییم. آمریکا دشمن ماست. شوروی و چین هم هر کدام به نوعی به بیراهه رفتهاند. سرمایه ما ایده جوچه است. باید آنرا سرمشق قرار دهیم...
تبلیغات رسمی در کره شمالی حاکی از این است که برای دستیابی به جوهر جوچه و خروج از قبر و محدودیتهای خویش، برای اینکه روزمره نو و تازه بشوید باید به این باور برسید که هرچه دارید از خلق و درواقع از رهبری است. پس؛ در جوچه ذوب بشوید و دستتان را به دست «رهبر عزیز» بدهید. با پاهای او حرکت کنید تا در راه نمانید. اینطور تک تک شما جاودان میشوید. دستگاه ارزشیتان تغئیر میکند و شعلهای خواهید بود همانند شعله بالای برج جوچه که هیچکس نمیتواند خاموشش کند.
راز «جوچه» چیست؟ اتصال به نقطه خارج از خود. پس برای غلبه بر ترس و یأس و ناباوری خود را به رهبری بسپارید تا آسمان پر از زیبایی و ستاره باشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مردم کره به کیم ایل سونگ رغبت داشتند
شبهجزیره کره در اواخر سده نوزدهم تا اوایل سده بیستم توسط امپراطوری کره اداره میشد. این شبهجزیره از سال ۱۹۰۵ به تصرف ژاپن درآمد و پنج سال بعد بهطور رسمی بخشی از آن کشور شد. با شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم قسمت شمالی آن شبهجزیره به تصرف شوروی(سابق) و قسمت جنوبی به تصرف آمریکا درآمد.
(شبهجزیره اصطلاحی جغرافیایی است که بر قطعهٔ وسیعی از خاک اطلاق میشود که از یک سو متصل به خشکی است، و از سه طرف دیگر، آب آن را فراگرفتهباشد)
...
سه هفته پس از تسلیم ژاپن، ۶ سپتامبر ۱۹۴۵، کنگرهٔ نمایندگان کره که بیشترشان ترقیخواه و ضد استعمار بودند، در سئول (پایتخت کنونی کره جنوبی) تشکیل جلسه دادند و بنای یک دولت مدرن کرهای را گذاشتند. اصلاحات ارضی در دستور کار قرار گرفت و طی آن زمینهای ژاپنیها و ملاکان همپیمان آنان تقسیم و به کشاورزان فقیر داده شد.
ظاهراً قرار بود طرفهای درگیر به انتخاب مردم کره احترام بگذارند اما آمریکاییها دَبّه درآوردند و جمهوری مردم کره را به رسمیت نشناختند و سینگمان ری، یک کرهای مرتجع را که پس از دههها تبعید در آمریکا به کره بازگشته بود، پیش انداختند و جار زدند او دوست آمریکا و گزینهٔ مناسبی برای ادارهٔ کشور است.
مردم کره اما به کیم ایل سونگ رغبت داشتند بویژه که وی برخلاف عروسکهایی چون سینگمان ری که یک شبه آن را رنگ کرده و به عرش کشیده بودند، به اعتبار رهبری مبارزات چریکی بر علیه اشغال ژاپن، از سالها قبل از آغاز جنگ جهانی در بین مردم سراسر کره محبوبیت داشت. گفته میشود در آغاز جنگ کره و عدم حضور آمریکا مردم سئول با شاخههای گل به استقبال ستونهای پیشتاز ارتش شمالی رفتند و تقریباً تمام شهرهای جنوب به جز بندر پوسان که قبل از رسیدن شمالیها توسط آمریکا اشغال شد جانبدار امثال کیم ایل سونگ بودند. اما دخالت ایالات متحده که حکم اشغالگر را در کره داشت، ورق را برگرداند. دولت کرهٔ جنوبی، تحت نظارت سینگمان ری (که توسط آمریکا برکشیده شد)، چند عملیات نظامی علیه شورشیان که با دولت درگیر نبرد مسلحانه شده بودند انجام داد و هزاران نفر به خاک و خون غلطیدند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جنگ بین کره شمالی و کره جنوبی شعلهور میشود
در تاریخ دهم اوت ۱۹۴۵، دو افسر آمریکایی، دین راسک و چارلز بونستیل، مأمور شدند تا محدودهٔ اشغال آمریکا را مشخص کنند. آنها یک نفشهٔ نشنال جئوگرافیک را باز کردند و مدار ۳۸ درجه را روی آن معلوم کردند. علت انتخاب آنها این بود که این مدار تقریباً کشور را به دو نیمهٔ مساوی تقسیم میکرد و پایتخت، سئول، را هم در قلمروی آمریکا قرار میداد. در طرحی که قریب به اتفاق کرهایها باآن مخالف بودند، آمریکا و شوروی توافق کردند که قیمومیت موقت کشور را از محل مدار ۳۸ درجه، برعهده گیرند و آقابالاسر آن بشوند.
با تعیین مدار ۳۸ درجه شمالی بعنوان مرز دو کره بذر اختلاف بین مردم پاشیده شد. در ناحیه شمال رهبری را نیروهای مردمی به عهده داشتند و در جنوب طرفداران غرب بر سر کار بودند. آخر سر، در سال ۱۹۴۸ تقسیم کره به دو کشور مجزا رسمیت یافت و دو حکومت کره شمالی (جمهوری دمکراتیک خلق کره) و کره جنوبی (جمهوری کره) بر قرار شد. درحالیکه هر دو مدعی حکومت بر کل شبهجزیره بودند، ۲۵ ژوئن سال ۱۹۵۰ جنگ بین کره شمالی و کره جنوبی شعلهور شد.
...
در آن رویارویی، کره شمالی دست بالا را داشت. با اصرار آمریکا، شورای امنیت قطعنامهای را تصویب کرد و طی آن خواستار عقبنشینی کره شمالی به مدار ۳۸ درجه شد. در پیامد این اوضاع، آمریکا و ۱۵ کشور دیگر، نیروهای نظامی خود را برای شرکت در جنگ اعزام داشتند. ارتشبد داگلاس مکآرتور تا سال ۱۹۵۱ فرماندهی نیروهای سازمان ملل را به عهده داشت. در این مدت نیروهای کره شمالی با سرعت زیادی در حال پیشروی در خاک کره جنوبی بودند، اما آمریکا سواحل کره را محاصره کرد و شروع به بمباران مناطق صنعتی و مسکونی کره شمالی نمود.
در هفتههای آغاز جنگ، نیروهای کره جنوبی و آمریکا به اطراف شهر پوسان در منتهای جنوب شرقی شبه جزیره کره عقب رانده شده بودند. ولی به تدریج میزان نیروهای آمریکایی افزون و افزونتر شد و کره شمالی زیر ضرب رفت. نیروهای آمریکایی شهر سئول را اشغال کردند و پیونگیانگ پایتخت کره شمالی را هم به گلوله بستند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چین به نفع کره شمالی وارد کارزار میشود
چین به عنوان دفاع از مرزهایش و به دلیل این که خود هدف بعدی نباشد در صحنه نبرد به نفع کره شمالی وارد شد و در ماه نوامبر ۱۹۵۰ ضربات شدیدی بر نیروهای آمریکایی وارد آورد. عقبنشینی آمریکا و متحدینش آغاز شد و سوم دسامبر ۱۹۵۲ بار دیگر سئول به دست نیروهای کره شمالی افتاد اما نیروهای آمریکایی دوباره حمله کردند و بر آن شهر مسلط شدند. چند بار سئول دست به دست گشت.
سرانجام در ۲۷ ژوئیه ۱۹۵۳ پیمان آتشبس بر سر زبانها افتاد. البته هیچگاه پیمان صلحی میان این دوکشور امضا نشد و دو کره تا به امروز در حالت جنگ هستند. جنگ ویرانگری که به خاطر دخالت قدرتهای بیگانه، خرابیها و تلفات فراوان به بار آورد و بسیاری از تأسیسات صنعتی و شهرها در ضمن آن ویران شد. یادآوری کنم که در مورد دوپاره شدن کره، آمریکا و روسیه (شوروی) هر دو مقصر بودند.
...
پس از پایان جنگ، دولت کره شمالی با استفاده از منابع سرشار این سرزمین دست به اجرای برنامههای وسیعی برای صنعتیسازی و ترمیم کشور زد و با کمک چین و شوروی، ترابری ریلی و کارخانهها را از نو رو به راه کرد. البته فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کره شمالی را به تنگنا انداخت و این کشور با قحطی شدیدی در دهه ۱۹۹۰ میلادی رو به رو شد.
متاسفانه این واقعیت دارد که از بدو تأسیس کره شمالی، آمریکا موضع خصمانهای نسبت به این کشور داشته و نقش اساسی در انزوای آن در سطح بینالمللی ایفا کردهاست. بسیاری از ما نمیدانیم که در سپتامبر ۱۹۵۶ آمریکا تصمیم گرفت که بر خلاف بند ۱۳ (د) قرارداد آتشبس کره، تسلیحات هستهای در خاک کره جنوبی مستقر کند. این تصمیم در مراحل مختلف طی سالهای ۱۹۵۷ و ۱۹۵۸ به اجرا درآمد. تلاشهای شوروی و هم پیمانانش در سازمان ملل برای جلوگیری از تصمیم آمریکا به جایی نرسید. متقابلاً کره شمالی هم اقدام به ایجاد تأسیسات عظیم زیرزمینی تسلیحات متعارف و غیرمتعارف در نزدیکی منطقه حائل کرد به طوری که نیروهای کره جنوبی و آمریکایی در تیررس این تسلیحات قرارگرفتند. بعد از آن اعلام شد کره شمالی دارای برنامههای موشکی و هستهای است.
...
کیم ایل سونگ اولین رهبر کره شمالی از سال ۱۹۴۸ تا ۱۹۹۴ بود. پس از وی کیم جونگ ایل پسرش به رهبری کرهٔ شمالی منصوب شد و از سال ۲۰۱۲ رهبری این کشور در اختیار فرزند وی کیم جونگ-اون است. کره شمالی روابط تنشآمیزی با برخی کشورهای منطقهای خود و جهان غرب دارد و برنامههای موشکی و هستهایاش مناقشهبرانگیز بودهاست. کره شمالی از جمله چند کشوری است که شورای حقوقبشر سازمان ملل متحد آنرا به نقض گسترده حقوق بشر متهم ساختهاست. در جامعه «کیم جونگ اون»ی، مرز منتقد و مزدور بهم ریخته و هر مخالفی، دشمن پنداشته میشود. کم نیستند منتقدینی که مغضوب و سر به نیست شدهاند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زمان با تولد کیم ایل سونگ آغاز میشود
ملموسترین جنبه جوچه، همان ایدئولوژی رهاییبخش که اعجاز میکند، معرفی تقویم جدید در کره شمالی است که بر اساس آن، زمان با تولد کیم ایل سونگ آغاز میشود. سالی که او متولد شد (۱۹۱۲)؛ اولین سال جوچهاست. بنابراین امسال (سال ۲۰۱۸ میلادی)، صد و ششمین سال جوچه محسوب میشود. این رفتار، بهمانند استفاده از سال تولد عیسی مسیح به عنوان سال مبنا در تقویمهای غربی است.
...
به مناسبت گرامیداشت تولد ۷۰ سالگی کیم ایل سونگ، در سال ۱۹۸۲ برج سنگى بسیار بلندى در مرکز شهر پیونگ یانگ ساخته و گشایش یافت که بر فراز آن مشعل ۲۰ مترى درخشانى به گونهاى نمادین نمایانگر پرتو افشانى ایدئولوژى جوچه بر سراسر جهان مىباشد. ارتفاع این برج ۱۷۰ متر و شامل ۲۵٬۵۵۰ بلوک (۳۶۵×۷۰)، تعداد روزهای عمر کیم ایل سونگ و در واقع یک بلوک برای هر روز از زندگی رهبری است. در مطبوعات رسمی کره شمالی، بیشتر داستانها، شرححالها، و شعرها با پیامهای ایدئولوژیک و سیاسی و مدح و ثنای رهبری همراه است.
...
رهبر «نوین» کره شمالی در آوریل ۲۰۱۴ از یک مجسمه ساز چینی خواستند تا تندیس بنیانگذار کره شمالی ساخته شود، اما با قدی بلندتر از قد واقعی وی!
کیم ایل سونگ حدود ۱/۷۳ متر قد داشت اما پیکر وی با قد ۱/۸۹ متر ساخته شد و آن مجسمهساز (ژانگ)؛ لقب «هنرمند خلق» گرفت و گفته شد آن انسان خلاق جوهر و مضمون جوچه را گرفته است.
آیا واقعاً مردم کره شمالی در جوّی زندگی میکنند که همهجایش به رنگ جوچه است؟ یعنی آنچه میشنوند، میگویند، حس میکنند، میبینند و میبویند، از ایدههای جوچه و رهبری کیم ایل سونگ رنگ گرفتهاست؟ در این صورت، به منظور تصورکردن فرایند چنین اشباعسازی فرهنگی، باید چنین محیط و جوی را برای زندگی در زمینه یک انقطاع کامل از جهان بیرونی تجربه کند.
در همین رابطه
...
همه نوشتهها و ویدئوها در آدرس زیر است:
...
همنشین بهار
برای ارسال این مطلب به فیسبوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook