ری و روم و بغداد (۱۳)از ترور کسروی و تابلوی تیرباران شهیدانتا، تراکتاتوس و فاخته (حسین قوامی)
خانمها و آقایان محترم، دوستان دانشور و فرهنگورز، از راه دور و با قلبی نزدیک به شما سلام میکنم. این مطلب به یک موضوع واحد نمیپردازد. مثل خیالات آدمی که ری و روم و بغداد را درمینوردد و دَم به دَم حالی به حالی میشود؛ دَرهم و بَرهم، پیچیده، ازهم پاشیده و همراه با استعاره است. مطالب پراکنده است و بهم ربط ندارد. تنها ممکن است یادآور این یا آن خاطره و سرگذشت باشد. همین و بس.
بتدریج بخشهای دیگر تدوین میشود
____________________________
گرادادن برای ترور احمد کسروی
____________________________
گوآس کاس – دلاوران عاشق
____________________________
لشگر برف در هوا به پرواز آمدهاست
دارد برف میبارد و با ریزشش سکوت همه جا را فرا گرفتهاست. برف میبارد و آسمان دست بردار نیست. با مناجات خروسان سحرخیز برف میبارد...
«بر لحاف فلک افتاده شکاف»، گویی زمین در دهان برف لقمهای بیش نیست. برف همنشین زمین و غمگسار درختان است، شور و شادی میآورَد و برایش اهمیتی ندارد که رنجش به حساب بهار گذاشته شود. برف با زیبایی و شکوه خود مرا به دوران کودکی میبرد و به یاد میهن بُرنا و غمزدهام میاندازد که گرچه هزار بلا بر سر و رویش میبارد اما هنوز و تا همیشه، زنده و سرپا است. لشکر برف در هوا به پرواز در آمده و هیچ چیز و هیچکس جلودارش نیست. همه جا را بدون ذرهای تبعیض سپید کرده و به درختان تنها و سرد، شور و گرما بخشیدهاست. مهماندارش زمین، گرچه بارَش سنگین شده اما، حسابی شنگول است چون که دمای خاک، رطوبت آن، ترکیب شیمیایی و تبادلات گازی... و راز بقای همه میهمانان زمین -که گیاهان و جانداران بخش ناچیزی از آنند- به بارش برف و خواص آن بستگی دارد. وای به حال زمین و ساکنانش وقتی هوا خیلی سرد باشد و برف نبارد. در اینگونه مواقع اگر ارتفاع از سطح دریا و عرض جغرافیایی به برف امکان ندهد که به داد زمین برسد و با آن راه بیآید، گیاهان ریشهکن میشوند و همه چیز از سرما میماسد و یخ میزند. بدون لایهی پوششی برف بر روی زمین، ژرفای انجماد خاک در زمستان بیشتر از آن میشود که تابستان بتواند این خاک را گرم و یخ آن را آب کند. بدون برف منابع بزرگی از ذخایر آب را از دست خواهیم داد. برف با خودش کلی هوا میآورد و هادی ضعیفی برای گرما شناخته میشود. بههمین علت پوششی از برف میتواند سبزیهای در حال خواب مزارع را محافظت کند و در مقابل سرمای بیش از حد، جانب درختان را بگیرد که خشک نشوند. برف ذخیره مهم آب برای خاک و پوشش گیاهی و ضمناً عایقی در برابر یخبندان است. برف به سان عایق است و زیر پوشش ضخیمی از آن چیزی یخ نمیزند و ازهمینرو، گیاهان نیز میتوانند زمستان را از سر بگذرانند. بیخود که نگفتهاند: بیزَر شَوَ، اما بیبرف نشو. ممکن است برای اهالی «کوهرنگ» پُر از برف، چون شبها همه قدر است، شب قدر بیقدر باشد! اما، این را «طبس» که کم بارشترین منطقه برفی ایران است، با تمام وجود حس میکند. برف با بهمزدن فعل و انفعالات زمین، آنرا سرزنده و بهروز میکند تا بهار خجسته از راه برسد. اگر از خاک سرد و تیره، سوسن و بنفشه میدمد و در دشت و دمن یاس و یاسمن سرَک میکشد به برف نیز، مربوط است. برف همنشین زمین و غمگسار درختان است، شور و شادی میآورَد و برایش اهمیتی ندارد که رنجش به حساب بهار گذاشته شود. برف با زیبایی و شکوه خود مرا به دوران کودکی میبرد و به یاد میهن بُرنا و غمزدهام میاندازد که گرچه هزار بلا بر سر و رویش میبارد اما هنوز و تا همیشه، زنده و سرپا است. زمین و هرچه در آن است سنفونی مساوات مینوازد...
____________________________
تابلوی سوم ماه مه ۱۸۰۸
____________________________
پاندورا و جعبهاش
____________________________
حسین قوامی، فاخته موسیقی ایرانی
____________________________
تراکتاتوس ویتگنشتاین
____________________________
ساقی بیار آبی از چشمه خرابات
____________________________
░▒▓ همه نوشتهها و ویدئوها در آدرس زیر است:
...
همنشین بهار
برای ارسال این مطلب به فیسبوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook