ری و روم و بغداد (۳۰)از حزب توده و «جنگِ نفتوگاز» و آنجلادیویستا جغرافیای تاریخی و بختیار و اُپرای فیدلیو
ویدئو
خانمها و آقایان محترم، دوستان دانشور و فرهنگورز، از راه دور و با قلبی نزدیک به شما سلام میکنم. این مطلب به یک موضوع واحد نمیپردازد. مثل خیالات آدمی که ری و روم و بغداد را درمینوردد و دَم به دَم حالی به حالی میشود؛ دَرهم و بَرهم، پیچیده، ازهمپاشیده و همراه با استعاره است. مطالب پراکنده است و بهم ربط ندارد. تنها ممکن است یادآور این یا آن خاطره و سرگذشت باشد. همین و بس.
بتدریج بخشهای دیگر تدوین میشود.
____________________________
آنجلادیویس هم آنجلادیویس قدیم!
____________________________
اپرای فیدلیو - رنج، شرط ضروری آزادی است
(اُپرا آمیزهای از موسیقی و نمایش است تا حقیقت به تصویر کشیده شود)
یکی از بهترین آثار صحنهای چهان، اپرای فیدلیو Fidelio تنها اپرای بتهوون است. در کوتاهترین تعریف، اُپرا آمیزهای از موسیقی و نمایش است تا حقیقت به تصویر کشیده شود. اپرای فیدلیو به زن شجاعی اشاره دارد به نام «لئونوره» که به یک زندانبان به نام «فیدلیو» تغییر چهره میدهد تا شوهرش «فلورستن» را که زندانی سیاسی است از مرگ نجات میدهد. آن زن لباس مُبدَل میپوشد و خودش را به شکل یک مرد جوان درمیآورد و اعتماد زندانبان سالخورده شهر را جلب میکند تا همکار وی شده و خلاصه به جلد یک زندانبان درمیآید. بگذریم که اتفاقات جدیدی رخ میدهد ازجمله اینکه دختر آن زندانبان پیر، شیفته زندانبان جوان یعنی فیدیلیو میشود غافل از اینکه او خودش عاشق شوهر زندانی خویش است که میخواهند او را بکُشند و آمده او را از سلول تیره و تارش رها سازد، عاقبت هم موفق میشود. فیدلیو و درواقع همان زن شجاع که عالماً عامداً به جلد زندانبان درآمده، یک جا قاتلین را با اسلحهاش تهدید هم میکند.
...
بتهوون در عصر انقلاب و تحول میزیست. آرامش و ثبات دنیای قرن هجدهم را انقلاب آمریکا و انقلاب کبیر فرانسه بهم ریخته و کلمات آزادی و برابری و برادری بر سر زبانها بود. زندگی بتهوون با فیدلیو، که بشکلی سمبولیک وقایع دوران انقلاب را بازگو میکرد، ستمگران را به چالش گرفت. دکتر محمود خوشنام، موسیقی آبان و آذر ۱۳۴۵ شماره ۱۰۷
در آن ایام که بتهوون اپرای فیدلیو را تدوین میکرد و راوی داستان مردی شجاع بود که بخاطر اندیشه های سیاسی و اجتماعی رودرروی ستمگران ایستاده بود، غالب سرزمینهای اروپا، ازجمله اتریش و مشخصاً وین، در تسخیر قوای ناپلئون بود و طبیعی است که در چنین شرایطی چنین کاری دل و جرأت میخواست. بتهوون فیدلیو را در دورهای از زندگی هنری خویش تدوین کرد که کنسرتو پیانوی شماره ۴ و سنفونی پنجم را خلق کرده بود. او به آزادی باور داشت و مخالف امثال ناپلئون بناپارت بود و فیدلیو درواقع، بازتاب روح زمانه اوست. خودش گفتهاست «در میان فرزندانم، فیدلیو تنها اثریست که موجب دردآورترین زایش در من شد و اندوه زیادی برایم همراه داشت، به همین خاطر، برای من عزیزترین است.»
فیدلیو، با این پیام که رنج، شرط ضروری آزادی است، از جایگاه موسیقی روبروی بیداد میایستد و از این لحاظ به عنوان یک قطعه سمفونی که اصوات را به کار میگیرد، چیزی بیش از یک رشته اصوات است. مضمون اصلی اپرای فیدلیو این بود که انسان باید محدودیتها و محصوراتشان را پشت سر بگذارد. یکی از لحظههای زیبای این اپرا «همسرایی زندانیان» است که بانگ آزادی، سر میدهند. لئوپولد دامروش، گوستاو مالر و «برون. والتر» ازجمله کسانی هستند که با رهبری خود، به این اثر جلوهای درخور بخشیدهاند. یادآورشوم که داستان این اثر در اصل از نویسنده فرانسوی «ژان بویللی» است.
____________________________
انقلاب آمریکا و اعلامیه استقلال
____________________________
دکتر شاهپور بختیار و روز «ر»
____________________________
بنی آدم اعضای یکدیگرند. سخن سعدی دقیق تر از سخن پیامبر است
____________________________
سوریه و جغراقیای تاریخی و جنگ نفتو گاز...
____________________________
نصرتالله کریمی هم رفت (عاقبت از ما غبار مانَد و بس)
____________________________
گاهنامه اینزمان، آنزمان
____________________________
نامه کمیته مرکزی حزب توده به آیتالله خمینی
____________________________
دو پرسش پیرامون نظام سلطنتی
____________________________
در توبره ما آشغال میریزند و بارمان میکنند
____________________________
آب از سرچشمه گلآلود و خونآلود است
____________________________
░▒▓ همه نوشتهها و ویدئوها در آدرس زیر است:
...
همنشین بهار
برای ارسال این مطلب به فیسبوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook