شعر «مارتین نیمولر» وقتی مرا گرفتند، صدای احدی در نیآمد
این مطلب مربوط به مارتین نیمولر Martin Niemöller کشیش پروتستان ضدِ نازی است که به خاطر گفتار کوتاه شعرگونهاش که مُدام کم و زیاد میشود، در همه جای دنیا از جمله ایران مشهور است. دلیل پرداختن به این موضوع این است که نشان دهم هر نقل قولی هرچقدر هم تکرار شود، لزوماً مستند نیست.
...
شعر مورد اشاره را (درآغاز نازیها سراغ کمونیستها را گرفتند) نباید به برتولد برشت Bertolt Brecht که خودش کمونیست بود، نسبت داد.
البته برشت اشعاری با مضمون آنچه مارتین نیمولر نقل کرده، سرودهاست (همانند Liturgie vom Hauch ) اما، شعر مزبور از او نیست.
...
مارتین نیمولر (۱۸۹۲-۱۹۸۴) در ۱۸ سالگی وارد نیروی دریایی کشورش آلمان شد و چند سال بعد فرماندهی یک زیردریایی را در جنگ اول جهانی بعهده گرفت. بعد از جنگ، به فعالین متمایل به حزب نازی NSDAP (ان اس دیای پی) پیوست و همراه با فاشیستهای دست راستی آلمان - فری کورپز Freikorps - که امثال رُزا لوگزامبورگ و کارل لیبکِنِشت را ربودند و کشتند، در سرکوب نیروهای ترقیخواه بودند، شرکت داشت.
مارتین نیمولر (۱۸۹۲-۱۹۸۴) در ۱۸ سالگی وارد نیروی دریایی کشورش آلمان شد و چند سال بعد فرماندهی یک زیردریایی را در جنگ اول جهانی بعهده گرفت. بعد از جنگ، به فعالین متمایل به حزب نازی NSDAP (ان اس دیای پی) پیوست و همراه با فاشیستهای دست راستی آلمان - فری کورپز Freikorps - که امثال رُزا لوگزامبورگ و کارل لیبکِنِشت را ربودند و کشتند، در سرکوب نیروهای ترقیخواه بودند، شرکت داشت.
...
مارتین نیمولر هر چند بعدها در رابطه با دستگیری پروتستانها و دخالت بیش از حد هیتلر در کار کلیسا، با دولت درافتاد و به اتهام سوءاستفاده از منبر (abusing the pulpit)، توسط گشتاپو زندانی شد و گرچه به دستور شخص هیتلر، از اردوگاه کار اجباری زاکسنهاوزن Sachsenhausen به کمپ مخوف داخائو Dachau تبعید شد و رنجها دید اما، در آغاز از هیتلر جانبداری میکرد و به نفع او داد سخن میداد.
وقتی هیتلر میخش را کوبید، در سراسر آلمان، بگیر و ببند راه افتاد و مارتین نیمولر را هم دستگیر کردند. ابتدا قرار بود سربهنیست شود اما، با پادرمیانی مقامات مذهبی بویژه اسقف جورج بل که استدلال میکرد آنچه گشتاپو فعالیت مضره مینامد، صرفا وظیفه مذهبی مارتین نیمولر بوده و وی پیشتر جانب هیتلر و حزب نازی را گرفتهاست، پیشنهاد گوبلز برای تیرباران نیمولر، خنثی شد و او با توجه به خدمات گذشتهاش در نیروی دریایی آلمان، بر خلاف دوست نزدیکش دیتریش بنهوفر Dietrich Bonhoeffer زنده ماند.
دیتریش بنهوفر میگفت گرایش عمده مقامات کلیسا پشتیبانی از رژیم نازی است و دین و استبداد آبشان در یک جوی نمیرود. او را در حالیکه شجاعانه لبخند میزد و نیایش میکرد، برهنه به محل اعدام بردند و با سیمهای نازک، حلق آویز نمودند.
...
مارتین نیمولر (از ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۵)، بمدت هشت سال زندان بود. در دورانی که حبس میکشید یکی از پسرانش در جنگ کشته شد و دومی را هم (که در جبهه شرق شرکت داشت)، ارتش سرخ دستگیر کرد. دخترش نیز از دیفتری درگذشت.
...
وقتی مارتین نیمولر از زندان بیرون آمد زیر پایش نشستند تا در یک مصاحبه بگوید مخالفتش با هیتلر دلائل سیاسی نداشته و تنها به خاطر چونوچرا در کار کلیسا بوده است. او هم گفت که خواهان خدمت و بازگشت به نیروی دریایی بوده اما، مقامات موافقت نکردهاند. بعد از این مصاحبه بلوا بپا شد. روزنامهها و به ویژه دیلی اکسپرس و دیلی تلگراف که پیشتر وی را سمبل مقاومت در برابر نژادپرستی هیتلر معرفی کرده بودند، به وی توپیدند و سابقهاش در نیروی دریایی، غرقکردن تاجران انگلیسی و، نامهنگاری به هیتلر را عَلم کردند و نوشتند مارتین نیمولر در ۱۹۲۴ هوادار نازیها بوده و خائن است.
...
وقتی مارتین نیمولر از زندان بیرون آمد زیر پایش نشستند تا در یک مصاحبه بگوید مخالفتش با هیتلر دلائل سیاسی نداشته و تنها به خاطر چونوچرا در کار کلیسا بوده است. او هم گفت که خواهان خدمت و بازگشت به نیروی دریایی بوده اما، مقامات موافقت نکردهاند. بعد از این مصاحبه بلوا بپا شد. روزنامهها و به ویژه دیلی اکسپرس و دیلی تلگراف که پیشتر وی را سمبل مقاومت در برابر نژادپرستی هیتلر معرفی کرده بودند، به وی توپیدند و سابقهاش در نیروی دریایی، غرقکردن تاجران انگلیسی و، نامهنگاری به هیتلر را عَلم کردند و نوشتند مارتین نیمولر در ۱۹۲۴ هوادار نازیها بوده و خائن است.
Nazi press held him up as a model… for his service in WWI. [Newsweek, July 10, 1937, pg 32]
مارتین نیمولر مدعی بود که از سال ۱۹۳۳ از نازیها بریده بود. وی بارها میگفت: «نمیتوانم جواب خدا را بدهم که از سال ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۷ که در آلمان زور و ظلمت حاکم بود، کجا بودم و چه میکردم».
...
مارتین نیمولر بعد از جنگ در پوشش فعالیتهای مذهبی و امور مربوط به کلیسا به اینجا و آنجا سفر کرد و شرایط دردناک کمپ داخائو، پرتاب کردن کمونیستهای زندانی از بلندی به قصد کشتن و آزاردادن یهودیان را برای همه شرح داد. میگفت ما در جنایات نازیها، و کشتار بیگناهان مقصریم، برای هیتلر کف زدیم و هورا کشیدیم. تا میآمدیم به خطرات اختناق اشاره کنیم داد و هوار راه میافتاد که امنیت ملی را زیر پا میگذاریم و بلندگوی دشمنان آلمان شدهایم و طرفدار کسانی هستیم که «قرارداد ورسای» را در سال ۱۹۱۹ به آلمان تحمیل کردند. برای بیگانگان خوراک تهیه میکنیم.
...
مارتین نیمولر بعد از جنگ در پوشش فعالیتهای مذهبی و امور مربوط به کلیسا به اینجا و آنجا سفر کرد و شرایط دردناک کمپ داخائو، پرتاب کردن کمونیستهای زندانی از بلندی به قصد کشتن و آزاردادن یهودیان را برای همه شرح داد. میگفت ما در جنایات نازیها، و کشتار بیگناهان مقصریم، برای هیتلر کف زدیم و هورا کشیدیم. تا میآمدیم به خطرات اختناق اشاره کنیم داد و هوار راه میافتاد که امنیت ملی را زیر پا میگذاریم و بلندگوی دشمنان آلمان شدهایم و طرفدار کسانی هستیم که «قرارداد ورسای» را در سال ۱۹۱۹ به آلمان تحمیل کردند. برای بیگانگان خوراک تهیه میکنیم.
...
درآغاز هیتلر اینگونه نبود، ما بادش کردیم و جار زدیم «او یک اعجوبه است، یک چیز دیگر است، نباشد همه چیز به هم میریزد»، ما بودیم که ساعتها برایش کف زدیم و گفتههایش را همسنگ کلام پطرس و یوحنا گرفتیم. آیا کرور کرور مردم آلمان به او رأی ندادند؟ اگر هیتلر دیکتاتور شد و حتی کشیشها را به کمپ هولناک داخائو فرستاد و تیرباران کرد، تقصیر خود ماست. ما چیزهایی را پذیرفتیم که ۵ سال پیشترش ابدا نمیپذیرفتیم و حتی یک سال پیشتر زیر بارش نمیرفتیم و در مُخیلّهمان هم نمیگنجید که هیتلر عوض میشود و به روی ما تیغ خواهد کشید. او و حزبش شب و روز از وظیفه ملت دم زدند اما از حق ملت کلمهای نگفتند. ما مقصریم چون به بیحرمتی نسبت به خودمان خو کردیم...
میلتون مایر نویسنده کتاب They Thought They Were Free نیز همین را گفته است:
You have accepted things you would not have accepted five years ago, a year ago, things your father would never have imagined.
...
مارتین نیمولر به شوروی سابق رفت و در بازگشت گفت: نمیتوانم کمونیسم را بپذیرم اما اعتراف میکنم که ایده کمونیستها با ما که غرق مادیات هستیم، به کلی متفاوت است. ریشه بسیاری از نابسامانیهای ما به پول و تبعیض مربوط است... نگاه کلیسا به کمونیستها باید نگاهی انسانی باشد... این بهانه که جنگ با بلشویکها ضروری است به این خاطر که خدمت به کلیسا و مسحیت میکند، پوچ است و، جنگ و برادرکشی باید متوقف شود.
...
مارتین نیمولر وقت و بیوقت به جنگ سرد و مسابقه تسلیحانی دولتهای بزرگ میپرداخت. در واکنش به بمباران هیروشیما و ناکازاکی توسط امریکا، به «ترومن» که وی را قاتل بزرگ لقب داده بود، به سختی میتاخت. وقتی در ملاقات با فیزیکدان آلمانی، اوتو هان Otto Hahn ــ که با بمباران اورانیوم بوسیله نوترون، عنصر باریوم را بدست آورده بود ــ شنید: سلاح اتمی میتواند از پس نابودی حیات به معنی واقعی کلمه، برآید و کره زمین را به تمامی، نیست و نابود کند ــ شوکه شد. از آن پس آرام و قرار نداشت و دائم میپرسید بشر دارد به کجا میرود؟
...
...
بیش از تلاشهای حقوق بشری و صلح طلبانه، آنچه مارتین نیمولر را بر سر زبانها انداخته گفتار شعرگونهای است که بگیر و ببند حکومتهای زورگو و دیکتاتور پذیری و بی تفاوتی آدمی را به تصویر میکشد. ...First they Came for
من ترجمه و اصل شعر او را، سالها پیش منتشر کردم. سروده مزبور که متاسفانه دستکاری شده و هرکس هرجور میلش کشیده، کم و زیاد کرده، در زبان اصلی این است:
Als die Nazis die Kommunisten holten,
habe ich geschwiegen; ich war ja kein Kommunist..
Als sie die Gewerkschafter holten,
habe ich geschwiegen; ich war ja kein Gewerkschafter.
Als sie die Juden holten,
habe ich geschwiegen; ich war ja kein Jude.
Als sie mich holten, gab es keinen mehr, der protestieren konnte.
Als sie die Gewerkschafter holten,
habe ich geschwiegen; ich war ja kein Gewerkschafter.
Als sie die Juden holten,
habe ich geschwiegen; ich war ja kein Jude.
Als sie mich holten, gab es keinen mehr, der protestieren konnte.
پیرامون شعر مزبور، حرف و حدیث بسیار است و همانگونه که گفتم بارها آن دست بردهاند. دیمتری اشمیت Dietmar Schmidt و جیمز بنتلی James Bentley که بیوگرافی مارتین نیمولر را نوشتهاند، به آن هیچ اشارهای نکردهاند که عجیب مینماید.
...
گفته میشود تاریخ شعر به سال ۱۹۴۶ برمی گردد که گویا در جمع دانشجویان یکی از نیمولر میپرسد اوضاع و احوال زندان چطور بود و چه اتفاقاتی افتاد؟ و در پاسخ، نیمولر آن شعر را میخواند.
First they came for the Communists, but I was not a Communist so I said nothing. Then came the trade unionists but I was not a trade unionist. And then the came for the Jews but I was not a Jew - so I did little. Then when they came for me there was no one who could stand up for me.
شایان ذکر است که داستان پرسش دانشجویان و پاسخ نیمولر با شعر، بعد از درگذشت او عنوان شده و در نوشتههای وی و، بخصوص در کتابی که در باره زندگی خودش نوشته
Mit Selbstzeugnissen und Bilddokumenten یا Eine Biographie (Radius-Bücher)
یا در مصاحبهاش با Klaus Figge و Henning Röhl اثری از آن نیست.
از ظاهر داستان چنین برمی آید که گویا همسر دوم نیمولر در آن جمع دانشجویی حضور داشته که نقل قول میکند اما سال ۱۹۴۶ وی کودکی خردسال بوده و همسر نخست نیمولر «ال سه» Else یا فرد دیگری هم، چنین ادعایی نکردهاست. البته یک مورخ آمریکایی هارولد مارکوس Harold Marcuse که در مورد نازیسم مقالات تخصصی دارد، تأکید میکند که شعر مورد بحث در سال ۱۹۴۶ (یعنی بعد از زندان) سروده شدهاست.
...
میلتون مایر Milton Mayer شعر مارتین نیمولر را سال ۱۹۵۵ در کتاب:
They Thought They Were Free چاپ کرد. (البته با کمی تغئیر) سپس فعالین اجتماعی شعر مزبور را در آمریکا منتشر کردند و همان موقع هم گفته شد اصل آن در دسترس نیست و نیمولر خودش روایتهای گوناگونی ارایه دادهاست. اینکه برخلاف اعتقادات اولیه مارتین نیمولر وی با کمونیستها و یهودیان همدردی میکند، از ثمرات زندان و درک حضور دیگران است.
سال ۱۹۵۶ مارتین نیمولر در نامهای به دکتر آلفرد وینر تأثیرات زندان را در خودش یادآور شد و گفت: من ابتدا یهودستیز بودم و به صلیب کشیدهشدن مسیح را هم زیر سر آنان میدیدم اما، آنان نیز قربانی ستم هیتلر بودند و این واقعیت را نباید با پرده تعصب و جهل پوشاند.
نیمولر گرچه به آزار یهودیان توسط نازیها اشاره نموده و آنرا محکوم کردهاست اما، یهودیان را در صدر شعرش ننشانده و ابندا از دستگیری کمونستها حرف زدهاست.
ضمنا بستن مطبوعات و مدرسهها و، دستگیری سوسیالیستها، سوسیال دموکراتها، کاتولیکها و یا همجنسگرایان و...را دیگران به شعر او چسباندهاند.
...
از شعر مارتین نیمولر چندین و چند فیلم کوتاه ساخته شده و هرکسی به فراخور خود آنرا عوض بدَل کرده است! موزه هولوکاست در ایالات متحده، The Holocaust Museum in Washington DC شعر مارتین نیمولر را انتشار داده و از آن تابلو ساخته، اما در اصل شعر دست بردهاست. نه تنها کلمه Jews (یهودیان) را به اول شعر هل داده، همانند مجله تایم کلمه کمونیستها را هم حذف کرده است!
آقای ال گور Al Gore هم وقتی در سال ۱۹۹۲برای جمهوریخواهان شعر نیمولر را میخواند، عمداً اتحادیههای کارگری را قلم میگیرد! برخلاف گفته پیتر نوویک Peter Novick نویسنده کتاب The Holocaust in American Life شعر مارتین نیمولر با دستگیری کمونیستها (و نه یهودیان)، آغاز میشود...
Richard John Neuhaus در مقاله قبل و بعد از ۱۱ سپتامبر
September 11-Before and After
که نوامبر سال ۲۰۰۱ در سایت First Things درج شده، به گفتگویی با نیمولر اشاره دارد که وی گفته ترتیب درست آن شعر یادم نیست، ولی ترجیح میدهم کلمات کمونیستها، اتحادیههای کارگری، یهودیان و...، پشت سرهم بیآید.
در ۱۴ اکتبر سال ۱۹۶۵ افرادی چون Henry Schoellkopf Reuss و Howard Samuels روایت دلخواه خودشان را از شعر مارتین نیمولر در کنگره آمریکا ارائه دادند وضمن افزودن هجوم هیتلر به کاتولیکها (که اصلاً در شعر نیمولر نبود)، کلمه Jews (یهودیان) را به اول شعر پرتاب کردند و اینجا و آنجا نوشتند:
از ظاهر داستان چنین برمی آید که گویا همسر دوم نیمولر در آن جمع دانشجویی حضور داشته که نقل قول میکند اما سال ۱۹۴۶ وی کودکی خردسال بوده و همسر نخست نیمولر «ال سه» Else یا فرد دیگری هم، چنین ادعایی نکردهاست. البته یک مورخ آمریکایی هارولد مارکوس Harold Marcuse که در مورد نازیسم مقالات تخصصی دارد، تأکید میکند که شعر مورد بحث در سال ۱۹۴۶ (یعنی بعد از زندان) سروده شدهاست.
...
میلتون مایر Milton Mayer شعر مارتین نیمولر را سال ۱۹۵۵ در کتاب:
They Thought They Were Free چاپ کرد. (البته با کمی تغئیر) سپس فعالین اجتماعی شعر مزبور را در آمریکا منتشر کردند و همان موقع هم گفته شد اصل آن در دسترس نیست و نیمولر خودش روایتهای گوناگونی ارایه دادهاست. اینکه برخلاف اعتقادات اولیه مارتین نیمولر وی با کمونیستها و یهودیان همدردی میکند، از ثمرات زندان و درک حضور دیگران است.
سال ۱۹۵۶ مارتین نیمولر در نامهای به دکتر آلفرد وینر تأثیرات زندان را در خودش یادآور شد و گفت: من ابتدا یهودستیز بودم و به صلیب کشیدهشدن مسیح را هم زیر سر آنان میدیدم اما، آنان نیز قربانی ستم هیتلر بودند و این واقعیت را نباید با پرده تعصب و جهل پوشاند.
نیمولر گرچه به آزار یهودیان توسط نازیها اشاره نموده و آنرا محکوم کردهاست اما، یهودیان را در صدر شعرش ننشانده و ابندا از دستگیری کمونستها حرف زدهاست.
ضمنا بستن مطبوعات و مدرسهها و، دستگیری سوسیالیستها، سوسیال دموکراتها، کاتولیکها و یا همجنسگرایان و...را دیگران به شعر او چسباندهاند.
...
از شعر مارتین نیمولر چندین و چند فیلم کوتاه ساخته شده و هرکسی به فراخور خود آنرا عوض بدَل کرده است! موزه هولوکاست در ایالات متحده، The Holocaust Museum in Washington DC شعر مارتین نیمولر را انتشار داده و از آن تابلو ساخته، اما در اصل شعر دست بردهاست. نه تنها کلمه Jews (یهودیان) را به اول شعر هل داده، همانند مجله تایم کلمه کمونیستها را هم حذف کرده است!
آقای ال گور Al Gore هم وقتی در سال ۱۹۹۲برای جمهوریخواهان شعر نیمولر را میخواند، عمداً اتحادیههای کارگری را قلم میگیرد! برخلاف گفته پیتر نوویک Peter Novick نویسنده کتاب The Holocaust in American Life شعر مارتین نیمولر با دستگیری کمونیستها (و نه یهودیان)، آغاز میشود...
Richard John Neuhaus در مقاله قبل و بعد از ۱۱ سپتامبر
September 11-Before and After
که نوامبر سال ۲۰۰۱ در سایت First Things درج شده، به گفتگویی با نیمولر اشاره دارد که وی گفته ترتیب درست آن شعر یادم نیست، ولی ترجیح میدهم کلمات کمونیستها، اتحادیههای کارگری، یهودیان و...، پشت سرهم بیآید.
در ۱۴ اکتبر سال ۱۹۶۵ افرادی چون Henry Schoellkopf Reuss و Howard Samuels روایت دلخواه خودشان را از شعر مارتین نیمولر در کنگره آمریکا ارائه دادند وضمن افزودن هجوم هیتلر به کاتولیکها (که اصلاً در شعر نیمولر نبود)، کلمه Jews (یهودیان) را به اول شعر پرتاب کردند و اینجا و آنجا نوشتند:
The exact text of what Martin Niemoller said,
and which appears in the Congressional Record,
October 14, 1968, page 31636
...
When Hitler attacked the Jews I was not a Jew, therefore I was not concerned.
And when Hitler attacked the Catholics,
I was not a Catholic, and therefore, I was not concerned.
And when Hitler attacked the unions and the industrialists,
I was not a member of the unions and I was not concerned.
Then Hitler attacked me and the Protestant church —
and there was nobody left to be concerned.”
and which appears in the Congressional Record,
October 14, 1968, page 31636
...
When Hitler attacked the Jews I was not a Jew, therefore I was not concerned.
And when Hitler attacked the Catholics,
I was not a Catholic, and therefore, I was not concerned.
And when Hitler attacked the unions and the industrialists,
I was not a member of the unions and I was not concerned.
Then Hitler attacked me and the Protestant church —
and there was nobody left to be concerned.”
نمونههای زیر مطابق با اصل شعر مارتین نیمولر نیست
شعر مارتین نیمولر به عربی
ﺟﺎؤوا أوﻻ ﻗﺎﺻﺪﻳﻦ اﻟﻘﻀﺎء ﻋﻠﻰ اﻟﻴﻬﻮد
وﻟﻢ أﻗﻞ ﺷﻴﺌﺎ ﻷﻧﻲ ﻟﻢ أآﻦ ﻣﻦ اﻟﻴﻬﻮد.
ﺛﻢ ﺟﺎؤوا ﻗﺎﺻﺪﻳﻦ اﻟﻘﻀﺎء ﻋﻠﻰ اﻟﺸﻴﻮﻋﻴﻴﻦ
وﻟﻢ أﻗﻞ ﺷﻴﺌﺎ ﻷﻧﻲ ﻟﻢ أآﻦﺷﻴﻮﻋﻴﺎ.
ﺛﻢ ﺟﺎؤوا ﻗﺎﺻﺪﻳﻦ اﻟﻘﻀﺎء ﻋﻠﻰ اﻟﻨﻘﺎﺑﻴﻴﻦ
وﻟﻢ أﻗﻞ ﺷﻴﺌﺎ ﻷﻧﻲ ﻟﻢ أآﻦﻧﻘﺎﺑﻴﺎ.
ﺛﻢ ﺟﺎؤوا ﻗﺎﺻﺪﻳﻦ اﻟﻘﻀﺎء ﻋﻠﻲ
ﻓﻠﻢ ﻳﺒﻖ أﺣﺪ ﻟﻴﻘﻮل ﺷﻴﺌﺎ ﻋﻨﻲ.
شعر مارتین نیمولر به اسپانیایی
شعر مارتین نیمولر به عربی
ﺟﺎؤوا أوﻻ ﻗﺎﺻﺪﻳﻦ اﻟﻘﻀﺎء ﻋﻠﻰ اﻟﻴﻬﻮد
وﻟﻢ أﻗﻞ ﺷﻴﺌﺎ ﻷﻧﻲ ﻟﻢ أآﻦ ﻣﻦ اﻟﻴﻬﻮد.
ﺛﻢ ﺟﺎؤوا ﻗﺎﺻﺪﻳﻦ اﻟﻘﻀﺎء ﻋﻠﻰ اﻟﺸﻴﻮﻋﻴﻴﻦ
وﻟﻢ أﻗﻞ ﺷﻴﺌﺎ ﻷﻧﻲ ﻟﻢ أآﻦﺷﻴﻮﻋﻴﺎ.
ﺛﻢ ﺟﺎؤوا ﻗﺎﺻﺪﻳﻦ اﻟﻘﻀﺎء ﻋﻠﻰ اﻟﻨﻘﺎﺑﻴﻴﻦ
وﻟﻢ أﻗﻞ ﺷﻴﺌﺎ ﻷﻧﻲ ﻟﻢ أآﻦﻧﻘﺎﺑﻴﺎ.
ﺛﻢ ﺟﺎؤوا ﻗﺎﺻﺪﻳﻦ اﻟﻘﻀﺎء ﻋﻠﻲ
ﻓﻠﻢ ﻳﺒﻖ أﺣﺪ ﻟﻴﻘﻮل ﺷﻴﺌﺎ ﻋﻨﻲ.
شعر مارتین نیمولر به اسپانیایی
Cuando los nazis vinieron a buscar a los comunistas,
guardé silencio,
porque yo no era comunista,
guardé silencio,
porque yo no era comunista,
Cuando encarcelaron a los socialdemócratas,
guardé silencio,
porque yo no era socialdemócrata,
guardé silencio,
porque yo no era socialdemócrata,
Cuando vinieron a buscar a los sindicalistas,
no protesté,
porque yo no era sindicalista,
no protesté,
porque yo no era sindicalista,
Cuando vinieron a buscar a los judíos,
no protesté,
porque yo no era judío,
no protesté,
porque yo no era judío,
Cuando vinieron a buscarme,
no había nadie más que pudiera protestar
شعر مارتین نیمولر به فرانسوی
Quand ils sont venus chercher les communistes,
Je n’ai rien dit,
Je n’étais pas communiste.
Quand ils sont venus chercher les syndicalistes,
Je n’ai rien dit,
Je n’étais pas syndicaliste.
Quand ils sont venus chercher les juifs,
Je n’ai pas protesté,
Je n’étais pas juif.
Quand ils sont venus chercher les catholiques,
Je n’ai pas protesté,
Je n’étais pas catholique.
Puis ils sont venus me chercher,
Et il ne restait personne pour proteste
no había nadie más que pudiera protestar
شعر مارتین نیمولر به فرانسوی
Quand ils sont venus chercher les communistes,
Je n’ai rien dit,
Je n’étais pas communiste.
Quand ils sont venus chercher les syndicalistes,
Je n’ai rien dit,
Je n’étais pas syndicaliste.
Quand ils sont venus chercher les juifs,
Je n’ai pas protesté,
Je n’étais pas juif.
Quand ils sont venus chercher les catholiques,
Je n’ai pas protesté,
Je n’étais pas catholique.
Puis ils sont venus me chercher,
Et il ne restait personne pour proteste
شعر مارتین نیمولر به روسی
(با این توضیح که در همه نمونه ها، دستکاری شدهاست)
"В Германии они сначала пришли за коммунистами, но я не сказал ничего, потому что не был коммунистом. Потом они пришли за евреями, но я промолчал, так как не был евреем...
Потом они пришли за членами профсоюза, но я не был членом профсоюза и не сказал ничего.Потом пришли за католиками, но я, будучи протестантом, не сказал ничего. А когда они пришлиза мной — за меня уже некому было заступиться".
...
…Сначала они пришли за евреями.
Я молчал — я не был евреем.
Затем они пришли за коммунистами.
Я молчал — я не был коммунистом.
Затем они пришли за профсоюзными работниками.
Я молчал — я не был профсоюзным работником.
Затем они пришли за мной.
Не осталось никого, кто мог бы помочь мне.
Пастор Мартин Нимеллер,
узник нацистских концлагерей
منابع
William L. Shirer, The Rise and Fall the Third Reich (Simon and Schuster , New York, 1960.
Christian History , “ Dietrich Bonhoeffer,” Issue 32 (Vol. X, No.4), p.20.
A Testament to Freedom: The Essential Writings of Dietrich Bonhoeffer (1990)
Dietrich Bonhoeffer / Letters And Papers From Prison , (first English translation 1953) fromWiderstand und Ergebung: Briefe und Aufzeichnungen aus der Haft
نامهها و مقالان زندان
Martin Niemöller, statement at a press conference in Naples (5th June, 1945)
دیمتری اشمیت Dietmar Schmidt جیمز بنتلی و James Bentley بیوگرافی مارتین نیمولر نوشته
Mit Selbstzeugnissen und Bilddokumenten یا Eine Biographie (Radius-Bücher )
مصاحبه مارتین نیمولر با
Klaus Figge و Henning Röhl
Harold Marcuse. Legacies of Dachau : The Uses and Abuses of a Concentration Camp, 1933-2001
Потом они пришли за членами профсоюза, но я не был членом профсоюза и не сказал ничего.Потом пришли за католиками, но я, будучи протестантом, не сказал ничего. А когда они пришлиза мной — за меня уже некому было заступиться".
...
…Сначала они пришли за евреями.
Я молчал — я не был евреем.
Затем они пришли за коммунистами.
Я молчал — я не был коммунистом.
Затем они пришли за профсоюзными работниками.
Я молчал — я не был профсоюзным работником.
Затем они пришли за мной.
Не осталось никого, кто мог бы помочь мне.
Пастор Мартин Нимеллер,
узник нацистских концлагерей
منابع
William L. Shirer, The Rise and Fall the Third Reich (Simon and Schuster , New York, 1960.
Christian History , “ Dietrich Bonhoeffer,” Issue 32 (Vol. X, No.4), p.20.
A Testament to Freedom: The Essential Writings of Dietrich Bonhoeffer (1990)
Dietrich Bonhoeffer / Letters And Papers From Prison , (first English translation 1953) fromWiderstand und Ergebung: Briefe und Aufzeichnungen aus der Haft
نامهها و مقالان زندان
Martin Niemöller, statement at a press conference in Naples (5th June, 1945)
دیمتری اشمیت Dietmar Schmidt جیمز بنتلی و James Bentley بیوگرافی مارتین نیمولر نوشته
Mit Selbstzeugnissen und Bilddokumenten یا Eine Biographie (Radius-Bücher )
مصاحبه مارتین نیمولر با
Klaus Figge و Henning Röhl
Harold Marcuse. Legacies of Dachau : The Uses and Abuses of a Concentration Camp, 1933-2001
شعر مارتین نیمولر به چکامه کودکانه یا بزرگانه The Hangman (جلاد)، اثر Maurice Ogden شباهت دارد و از مضمون واحدی حرف میزند.
دژخیمی به میان مردم میآید و جلوی چشم همه، چوبه دارش را برپا میکند. دژخیم مردم را یکی یکی به بالای دار میفرستد. هرکس به دیگری مینگرد و واکنشی صورت نمیگیرد....همه (جز راوی قصه) حلق آویز میشوند. دژخیم راوی را مخاطب قرار میدهد و میگوید:
چوبه دار را نه من، آن جماعت ساکت برپاکردند...
دژخیمی به میان مردم میآید و جلوی چشم همه، چوبه دارش را برپا میکند. دژخیم مردم را یکی یکی به بالای دار میفرستد. هرکس به دیگری مینگرد و واکنشی صورت نمیگیرد....همه (جز راوی قصه) حلق آویز میشوند. دژخیم راوی را مخاطب قرار میدهد و میگوید:
چوبه دار را نه من، آن جماعت ساکت برپاکردند...
شعر دژخیم (جلاد)
The Hangman by Maurice Ogden
در آغاز نازیها سراغ کمونیستها را گرفتند تا با خود ببرند و سر به نیست کنند.
من سکوت کردم و لام تا کام حرف نزدم چون کمونیست نبودم.
بعد (از کمونیستها) در نخ اتحادیههای کارگری رفتند اما من چون در شمار آنان نبودم سکوت کردم.
یهودیها را که هدف گرفتند بازهم واکنشی نشان ندادم چون یهودی نبودم.
تا اینکه آمدند خودم را دستگیر کنند...
تا اینکه آمدند خودم را دستگیر کنند...
حالا هیچ کس نبود تا صدایی به اعتراض برآرد.
░▒▓ همه نوشتهها و ویدئوها در آدرس زیر است:
...
همنشین بهار
برای ارسال این مطلب به فیسبوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook