تاریخ جهان دادگاه جهان است (۲)
قرون وسطی فاصله میان دوران باستان و رنسانس
در صفحه نمایش ویدیو هرگاه تبلیغات یوتیوب ظاهر میشود میتوان با کلیک روی علامت ضربدر، آنرا حذف کرد.
در قسمت پیش، ضمن اشاره به اروپای دوران قدیم (دوران کلاسیک باستان) شکوفایی جوامع روم و یونان و تأثیرگذاری آنها بر اروپا و آفریقا و خاورمیانه بحث شد و ضمن بیان مشخصات دوران باستان (بردهداری، اسطورهگرایی، رواج افسانههای تاریخی و...) به پرسشهای جاودانی چون ما برای چی زاده شدیم؟ که امثال هومر و آریستوفان به آن دامن میزدند، اشاره نمودم.
...
واقعش این است که فلاسفه دوران یونان باستان نه تنها در طرح پرسشهای پایهای و پاسخ به آنها نقش زیادی داشتند، به اندیشه آزادی نیز بهای بسیار دادند. حتی در داستان نامآورترین قهرمان اسطورهای یونان باستان (هرکول Hercules)، به اختیار و آزادی اشاره شده و نشان میدهد که انسان میان فضیلت و رذالت حق انتخاب دارد و مسئولیت پذیر است.
تنظیم رابطههای دو قهرمان آثار هومر در «ایلیاد» و «ادیسه» آشیل (نماد وفاداری و قهرمانی) و ادیسه (نماد زیرکی و پیچیدگی) بسیار درس آموز است.
همچنین است اسطوره خدای خدایان (زئوس) و داستان پرومته مظهر عصیان و اعتراض علیه قدرت که آتش را از آسمان به زمین آورد و شکنجههای طاقت فرسا را به جان خرید.
بگذریم که ما اکنون میتوانیم مکث کرده بپرسیم:
آیا واقعاً پیکار پرومته در ربودن آتش از بارگاه خدایان و برهم زدن نظم جهان، کار درستی بود یا نه، به عواقبش نمیارزید؟ بخصوص که زئوسها همچنان در قدرتاند و پرومتهها در رنج و ابتلاء خون دل میخورند و جان میبازند.
آیا ربودن آتش به نتیجه دلخواه رسید و نور جای تاریکی را گرفت؟ آیا ربودن آتش مقدمه و شروعی برای سوءاستفاده از قدرت نبود؟
_____________
نگاهی کوتاه و گذرا به قرون وسطی
حالا اروپای دوران قدیم را رها کنیم و نگاهی به قرون وسطی یا سدههای میانه، Middle Ages بیاندازیم. البته و صدالبته این نگاه سطحی و سرسری است. چرا؟ چون مطالعه دوران پیچ در پیچ و هزار ساله قرون وسطی به دقت و حوصله زیاد نیاز دارد و پُرواضح است که با دید کوتاه و گذرا نمیتوان آن را به درستی دید.
با اینحال به خطوط کلی و سرفصلهای آن اشاره میکنم.
...
قرون وسطی نام یکی از چهار دورهای است که برای تقسیمبندی تاریخ اروپا استفاده میشود. این چهار دوره عبارت بودند از دوران کلاسیک باستان، قرون وسطی، عصر نوزائی (رنسانس) و دوران جدید یا مدرن که از ۱۶۰۰ میلادی شروع میشود.
معمولاً قرون وسطی را از پایان امپراتوری روم در قرن پنجم میلادی تا سقوط شهر قسطنطنیه (استانبول بعدی) توسط دولت عثمانی و افول امپراتوری روم شرقی (بیزانس) در ۱۴۵۳در نظر میگیرند.
(روم اشاره به سرزمینهایی در اروپا و آسیای صغیر دارد که مدتی در دست امپراتوری روم بود)
...در سالِ ۳۹۵ پس از میلاد دو نیمه شدن امپراتوری روم به دو قسمت شرقی و غربی در دستور کار قرار گرفت. بخش شرقی شبه جزیره بالکان، آسیای صغیر، خاور نزدیک و مصر را سرپرستی میکرد. در حالی که بخش غربی بر ایتالیا، اسپانیا، گل، تقریباً برابر با فرانسه امروزی، بریتانیا و نیمه غربی و آفریقای شمالی کنترل داشت.
دو نیمه شدن امپراتوریِ روم موجب دو نیمه شدن فرهنگ اروپایی و مسیحیت اروپایی شد. چنان که دولت روم شرقی نماینده فرهنگ یونانی و کلیسای اورتودوکس بود.
...
در رابطه با قرون وسطی همه چیز از سقوط امپراتوری روم آغاز میشود. در سده پنجم میلادی، امپراتوری روم غربی بر اثر دور ماندن از ثروتهای کلان شرق، هجوم گسترده اقوام ژرمن و رسوخ آنان در بافت اداری و نظامی روم و بیکفایتی حکومتگران، یواش یواش رو به زوال رفت.
با فروپاشی اروپای تحت سیطره رومیان، کلیسا خلاء آن را پر کرد و با قدرت تمام یکهتازی نمود که تا پیدایش رنسانس ادامه داشت.
این فاصله میان دوران باستان و رنسانس را (که سالهای ۵۰۰ تا حدود ۱۵۰۰ میلادی را دربرمیگیرد) بعدها، قرون وسطی (سدههای میانه) نام نهادند.
از نظر جغرافیایی دوران قرون وسطی بخش وسیعی از اروپای مرکزی و شمالی را در برمیگرفت. از ایتالیا و اسپانیا و فرانسه و انگلیس، تا آلمان و هلند و ایرلند و حتی سوئد.
_____________
قرون وسطی در تاریک اندیشی خلاصه نمیشود
پیش از ورود به این بحث یادآور شوم که همه پژوهشگران در اینکه «قرون وسطی در بربریت و تاریک اندیشی خلاصه میشود»، اتفاق نظر ندارند. برخی معتقدند در این مورد بد، بدتر دیده شده و آفرینشها و وجود انواع دانشکدهها، همچنین ادبیات و فرهنگ آن دوران دست کم گرفته شده و فراموش میشود که امثال «توماس آکویناس» Thomas Aquinas صاحب کتاب علم کلام و «پیر آبلار» Pierre Abelard و راجر بیکن Roger Bacon در قرون وسطی میزیستند.
در آن دوران نوعی کثرتگرایی در زندگی جمعی و حتی تماشای تئاتر رایج بود.
به جز دوره تاریک Dark Ages اوائل قرون وسطی، مدارس شکوفایی بیشتری یافتند و بعدها ترجمه متون فلسفی و علمی از زبان عربی (بویژه آثار ابن هیثم و ابن سینا) افقهای جدیدی برای اروپاییان گشود.
جمعآوری اطلاعات برای دایرهالمعارف نویسی، شروع شد و حوزهها و مدارس کوچک جای خودش را به دانشگاههای بزرگ داد. دانشگاه پاریس و اکسفورد و... اواخر قرون وسطی پاگرفت.
واقعش بدون درک مسائل فلسفی و کلامی دوران قرون وسطی، فهم دورههای بعد چندان آسان نخواهد بود. البته این را هم میدانیم که در قرون وسطی سرسختی و نبود مدارا سر از سوزاندن امثال «یان هوس» Jan Hus درآورد و استبداد زیر پرده دین را حاکم کرد.
(یان هوس، استاد دانشگاه پراگ، و مصلح دینی بود)
کلیسا به محض اینکه میخش را کوبید آکادمی افلاطون را در آتن بست و تعلیم و تربیت راهبههای مسیحی را در دستور کار خود قرار داد و کم کم بر آموزش و پرورش سوار شد و این تازه آغاز کار بود.
_____________
جای دانشوران و فرهنگورزان را قدیسین گرفتند
کلیسا فهم و قرائت دین را در انحصار خود قرار داد و قدیّسین جای دانشوران و فرهنگ ورزان را گرفتند. مرتجعین مذهبی در همه چیز از زندگی خصوصی گرفته تا فرهنگ و هنر و ادبیات و اقتصاد و سیاست شروع به دخالت کردند.
همه باید گوش به فرمان پاپ اعظم میبودند. او مسئول همه بود و خودش تنها به خدا حساب پس میداد. مدام از وظیفه و تکلیف مردم صحبت میشد اما بیان این مسئله که حق مردم چیست، کفر تلقی میگشت. بگذریم که بیشتر مردم در آن دوران با خواندن و نوشتن بیگانه بودند و کتابهای دستنویس موجود هم در انحصار اصحاب کلیسا بود. (آنزمان هنوز ماشین چاپ اختراع نشده بود)
...
بر پیشانی قرون وسطی، مُهر انکیزیسیون Inquisition و تفتیش عقاید هم خوردهاست. محکمههای بازجویی دینی و دادگاههای تفتیش عقاید در سده سیزدهم میلادی توسط پاپ گرگوری نهم بنیان نهاده شد و با تکیه بر قدرت حکومت دینی از قرائت خاص کلیسای کاتولیک دفاع میکرد و به سرکوب و آزار سایر قرائات از مسیحیت میپرداخت.
...
گفته میشود که مسیحیت در قرون وسطی عامل وحدت اروپا بود. در این دوره کلیسای کاتولیک توانست مسیحیت کاتولیکی را تا اقصی نقاط اروپای غربی و شمالی رواج دهد و زبان لاتینی را به عنوان زبان دینی، کلامی، ادبی و علمی عمومیت بخشد. بدین ترتیب اروپای پس از روم غربی هویت جدید مییابد و تمدن اروپایی شکل میگیرد.
...
در قرون وسطی، از جنگهای ویرانگر صلیبی، شیوع طاعون و وقایعی چون جنگ صدساله میان انگلستان و فرانسه و قیام دهقانان در انگلیس و...که بگذریم، منشور بزرگ آزادی (ماگنا کارتا) Magna Carta Libertatum را هم داریم که توضیح کوتاهی میدهم.
در قرون وسطی حقوق مشترک جمعی برای هر یک از اصناف وجود داشت و بعنوان امتیازات ویژه از بالا اعطاء میشد اما آزادیهای فردی بدرستی شناخته و تعریف نشده بود.
در سال ١٢١٥ میلادی اعیان و اشراف انگلیسی علیرغم مقاومت دستگاه سلطنت با تدوین منشور بزرگ آزادی (ماگنا کارتا) که به پادشاه تحمیل کردند سنگ بنای قانون اساسی انگلیس را گذاشتند.
گرچه هدف اشراف انگلیس تحکیم حقوق رایج فئودالی بود و آن منشور هنوز به مثابه رشد جوانه دمکراسی و تکامل آن نبود، اما در آن قید شده بود:
«... هیچ انسان آزاد نباید دستگیر، زندانی و یا از داراییاش محروم و یا محکوم، تبعید و یا بهر صورتی بی خانمان شود... مگر به حکم قانون.»
خلاصه کلام، اشرافی که از دست پادشاه انگلستان، به خشم آمده بودند وی را وادار کردند تا فرمانی را امضاء کند که اختیاراتش محدود شده و مشمول قانون گردد و از آن اطاعت کند. به مرور زمان، قوانین مندرج در این فرمان، به صورت اصول پایهای حقوق افراد برای همه شهروندان درآمد.
...
در مورد خیزش بزرگ دهقانان Peasants' Revolt هم اشاره کنم که اواخر قرون وسطی (در سال ۱۳۸۱ میلادی) آنان (دهقانان) پایان نظام ارباب رعیتی را در انگلستان رقم زدند.
_____________
اسکولاستیسم مبنای توجیه و دفاع از حاکمیت
در دوران قرون وسطی ساختار اجتماعی و اقتصادی آرام آرام عوض شد و نظام تولیدی مبتنی بر بردهداری جای خود را به نظام تولید مبتنی بر ارباب رعیتی یا فئودالیته سپرد.
نظام فئودالیته برای تداوم خود نیازمند نوعی عقاید رسمی بود تا بتواند به کمک آن به توجیه اعمال و رفتار خود پرداخته و اقدامات خود را مشروع جلوه دهد. ارباب دولت و حکومت، متوجه کمک گرفتن از اصحاب کلیسا و روحانیون میشوند و کم کم بین دین و حکومت نوعی قوم و خویشی و وحدت ایجاد میشود و پاپها پادشاهان را تعیین میکنند و بر آنها نظارت کامل هم دارند.
در قرون وسطی نظام موسوم به اسکولاستیسم که به آیین مدرسی موسوم است مبنای اصلی توجیه و دفاع از حاکمیت و دستگاه دین و دولت محسوب میشد. این مکتب در دوره تسلط کلیسا بر جامعه اروپایی رشد چشمگیری داشت.
...
به جز نظام فئودالی، قرون وسطی با قیّممآبی دینی، انجماد فکری و حاکمیت تمام عیار کلیسا و... همراه بود.
این نکته مهم را هم نباید از یاد ببریم که همزمان با قرون وسطی و امتناع تفکر در آن دوران، در ایران روندی معکوس جریان داشت. آن زمان رهبری فکری در زمینههایی چون ریاضیات، ستاره شناسی، ادبیات و پزشکی را حکمای ایرانی و مسلمان بعهده داشتند، حقیقتی که امثال جورج سارتن و پیر روسو نیز در آثار خودشان در تاریخ علم بر آن انگشت گذاشتهاند.
«در دوران قرون وسطی ظهور کسانی مانند نظامی، فردوسی، سعدی، خیام و حافظ از مظاهر عروج اندیشه و ادبیات در شرق در برابر فرود آن در غرب است.»
(محسن حیدریان، سرآمدان انديشه و ادبيات از دوران باستان تا آغاز قرن بیستم)
...
از سرآمدان قرون وسطی میتوان «توماس آکویناس»، «دانته آلیگیری»، جیووانی بوکاچینو» و حافظ شیرازی را نام برد که راز جاودانگی اشعارش در صدای سخن عشق نهفتهاست. همو که با متانت و شجاعت میگفت:
چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ و فلک
این بحث ادامه خواهد داشت
آدرس ویدیو
...
در همین زمینه
تاریخ جهان دادگاه جهان است
تاریخ جهان از ماموت تا فیسبوک
...
سایت همنشین بهار
برای ارسال این مطلب به فیسبوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook