جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ / Friday 22nd November 2024

 

 

تاریخ جهان دادگاه جهان است (۳)
رنسانس Renaissance دوران گذار بین سده‌های میانه و دوران جدید  

 
 
در قسمت پیش، ضمن اشاره به قرون وسطی (سده‌های میانه) که از پایان امپراتوری روم در قرن پنجم میلادی تا سقوط شهر قسطنطنیه (استانبول بعدی) توسط دولت عثمانی را شامل می‌شد و از نظر جغرافیایی بخش وسیعی از اروپای مرکزی و شمالی را در برمی‌گرفت، یادآور شدم :
  • اگرچه در قرون وسطی، جای دانشوران و فرهنگ‌ورزان را قدیسین گرفتند و مرتجعین مذهبی در همه چیز از زندگی خصوصی گرفته تا فرهنگ و هنر و ادبیات و اقتصاد و سیاست شروع به دخالت کردند،
  • اگرچه بر پیشانی آن مُهر انکیزیسیون Inquisition و تفتیش عقاید هم خورده‌ و نظام موسوم به اسکولاستیسم که به آیین مدرسی موسوم است مبنای اصلی توجیه و دفاع از حاکمیت و دستگاه دین و دولت محسوب می‌شد اما، برخلاف تصور، آن دوران در تاریک اندیشی محض خلاصه نمی‌شود. بگذریم که «قرون وسطی» در غرب، دوره شکوفایی و شکوه فرهنگی شرق است.
ادبیات و فرهنگ شفاهی قرون وسطی غنای بسیار داشت.
در آن دوران نوعی کثرت‌گرایی در زندگی جمعی رایج بود، جمع‌آوری اطلاعات برای دایره‌المعارف نویسی، شروع شد و حوزه‌ها و مدارس کوچک جای خودش را به دانشگاه‌های بزرگ داد. دانشگاه پاریس و اکسفورد و... اواخر قرون وسطی پاگرفت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رنسانس یعنی چی؟
اکنون به رنسانس Renaissance یعنی دوران گذار بین سده‌های میانه و دوران جدید می‌رسیم.
اگرچه آن دوران نیز مانند همه اعصار سرنوشت ساز، به‌یک‌باره آغاز نشد و یک‌باره نیز به اتمام نرسید اما با وجود اختلاف نظرها در باره چهارچوب زمانی رنسانس، می‌توان گفت بسته شدن نطفه رنسانس یعنی آغاز حرکت‌های فکری مستقل از نظام فکری حاکم، از اواسط قرن ۱۳ میلادی است.
با اینکه رنسانس از حدود ۱۳۵۰ میلادی شروع شده و تقریباً تا قرن ۱۷ میلادی ادامه یافته‌است اما شماری از پژوهشگران برای آن یک دوران ۱۵۰ ساله، یعنی فاصله سالهای ۱۵۰۰ تا ۱۶۵۰ میلادی را در نظر می‌گیرند.
...
رنسانس چیست؟ رنسانس کشف دوباره انسان و جهان از طریق پیدایش نوعی نگاه تازه است. تولد دوباره، رستاخیز rebirth / reawakening است. بازیابی جهان و انسان است. انسانی که از خواب گران برخاسته‌است. رنسانس پایه‌های اقتصادی، سیاسی، هنری و علمی تمدن‌ کنونی غرب را بنا نهاد و بعبارت دیگر تولد دوباره حیات فرهنگی در اروپا است.
...
واژه رنسانس Renaissance در زبانهای ایتالیایی و فرانسوی، به معنای تولد دوباره یا نوزایی است و مقصود از آن، تجدید حیات زبان و آثار مکتوب یونانی و لاتین کلاسیک می‌باشد. البته این واژه دارای چنان معنی گسترده و عمومیت یافته‌ای است که مسئول تمام وقایع هماهنگ و نا هماهنگی که از سده چهاردهم تا میانه سده هفدهم در اروپا رخ داد، شناخته شده‌است.

کسانی که دوران رنسانس را پدید آوردند بر این گمان و باور بودند که عصر آنها از قرون وسطی متمایز است و به یونان و روم باستان مربوط می‌شود چرا که به زعم آنها بشر تنها در دنیای باستان کارها و موفقیت‌های بزرگ را تجربه کرد. (که البته چنین نیست)
در واقع رنسانس بر آن بود که با زایش دوباره فرهنگ یونان و روم، بار دیگر به پیشرفت‌های بزرگ برسد. نوزایی و رنسانس که ادعا می‌شود در همین رابطه است. نوزایش دوران انتیک به‌ویژه یونان باستان در فرهنگ اروپا.
توجه داشته باشیم که مفهوم و واژه رنسانس در زمینه حیات اجتماعی و ذهنی غرب پدید آمده‌است البته نوزایی در انحصار فرهنگ غرب نیست و در همه جوامع انسانی می‌تواند رخ دهد. تحقق آن منوط به تفسیر و قرائت تازه از ارثیه فکری و معنوی یک دوران سپری شده تاریخی است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رنسانس در ایتالیا جوانه زد
ایتالیا اولین نوزاد در میان فرزندان امروز اروپا بود. رنسانس در آنجا و در شهر فلورانس جوانه زد و امواج آن به فرانسه، اسپانیا، هلند، انگلستان و سوئد گسترش یافت و در هریک از این کشورها سخنگویان و قرائت‌های مخصوص خود را یافت.
با شروع رنسانس در غرب بیش از یک قرن از حمله مغول به ایران و دیگر کشورهای آسیایی سپری شده بود. این یورش مهیب، میهن ما را هم به ویرانی کشید و در کندی و ناپیوستگی تکامل جامعه ایران نقش بسیار داشت. بعدها، در آستانه قرن شانزدهم میلادی (سده ده هجری) نخستین راهیان دول استعماری، جای پای خود را در بخشی از میهن ما، در خلیج فارس استوار ‌ساختند. ایران در آنزمان چهره آشفته و دلخراشی داشت. بگذریم...
در عصر رنسانس، در ایتالیای سدهٔ پانزدهم و شانزدهم دانش و هنر پیشرفت‌های عظیمی به‌وجود آوردند. دانشمندان، سرایندگان و فیلسوفانی ظهور کردند که با الهام از میراث روم و یونان با نگاهی تازه به جهان می‌نگریستند.

نقاشان به مطالعهٔ کالبد انسان پرداختند و اعضای بدن انسان را به شیوهٔ واقع‌گرایانه‌ نقاشی می‌کردند. سلاطین و فرمانروایان ساختمان‌ها و کارهای بزرگ هنری را سفارش دادند.
بر اساس این نگرش تازه، ادبیات دوران باستان مورد اقبال وسیع و بازخوانی قرار گرفت و از نو زاده شد.
خود انسان و توانایی او اهمیتی تازه یافت و دستور زبان و علم سخنوری و کلام، خارج از چهارچوب‌های خشک کلیسایی رونق زیادی گرفت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رنسانس و مکتب کلاسیک فرانسه French classical school
در عرصه سیاسی شکل گیری ایده دولت واحد از نظر زمانی در دوران رنسانس صورت گرفت. بررسی ریشه‌های اقتصادی- اجتماعی رنسانس نشان می‌دهد که این روند نتیجه طبیعی از میان رفتن حکومت‌های فئودالی در اروپا بود. نظام اقتصادی فئودالیته از جمله عوامل توقف و رکود قرون وسطی بود و باید جای خودش را به نظام اقتصادی جدیدی می‌داد.
...
جدا از پیدایش دولت‌های واحد، از شاخص‌های اصلی رنسانس، موارد زیر را می‌توان برشمرد:
  • انسان‌گرایی،
  • بازیابی دوران باستان،
  • فردباوری،
  • اصلاح طلبی دینی،
  • رونق تجارت و روآمدن طبقه جدید
  • گسترش نخبگان فرهنگی (به شکل هنرمندان، نقاشان، نمایشنامه‌نویسان و طنزپردازان در حول و حوش دربار پادشاهان وقت)،
  • پیدایش قوانین معین ادبی در نظم و نثر، و بطور خاص،
  • مکتب کلاسیک فرانسه
مکتب کلاسیک فرانسه که قاعده بندی کردن ادبیات و هنر مشخصه اصلی آن بود از ۱۶۰۰ میلادی پدیدار شد و در دوران کوتاهی به یک گرایش ادبی، هنری و فرهنگ جهانی مبدل گشت و تا اواخر قرن هفدهم تأثیر فکری مهمی بر ادبیات جهانی داشت.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در دوران رنسانس جهان چرخید
جامعهٔ قرون وسطی در آستانهٔ رنسانس، با مشکلات زیادی روبرو بود. فئودالیسم نظام اجتماعی قرون وسطی، دیگر بُردی نداشت و ساختار سست سیاسی آن نمی‌توانست شیوه‌های کارآمدی را برای تشکیل و ادارهٔ کشورهایی که حکومت قدرتمند مرکزی داشتند و در انگلستان و فرانسه در حال شکل‌گیری بودند، فراهم آورد. به‌علاوه کلیسای کاتولیک نیز، که به جامعهٔ ثبات می‌بخشید، با فساد مالی و اخلاقی روبرو بود و پاپ‌های دروغین، آئین مردم را به نردبان قدرت خویش تبدیل کرده و به جمع‌آوری سپاه، انباشتن ثروت، بدعت‌گذاری و خلق شیوه‌های جدید برای کسب درآمد روآوردند.
بی‌جهت نبود که امثال مارتین لوتر، جامعه بسته و افکار ارتجاعی شبه کشیشان کاتولیک را برنتافتند، «پروتست» protest (اعتراض) کردند و عَلَم پروتستانتیزم را برافراشتند.
...
جدا از لوتر، چهره‌های برجسته‌ای همچون ژان کالوَن فرانسوی Jean Calvin، فیلیپ ملانکتون آلمانی Philipp Melanchton، و اولریش زوینگلی سوییسی Ulrich Zwingli که مرتجعین بدنش را قطعه قطعه کردند و بر روی توده‌ای از فضله آتش زدند، از بنیانگذاران نهضت اصلاحات بودند.
...
مارتین لوتر نود و پنج فرضیه‌اش را به در کلیسا ها ‌زد و علیه سوءاستفاده‌های کلیسای کاتولیک از قدرت اعتراض نمود و همین از جمله عواملی بود که به اصلاحات، پدید آمدن مذهب پروتستان و به رنسانس شتاب داد.
...
عوامل دیگری هم در ایجاد رنسانس دخیل بودند. از جمله رونق تجارت و روآمدن طبقه جدید.
هنگامی که سربازان از جنگ‌های صلیبی باز می‌گشتند با خود ادویه و ابریشم، مخمل، مروارید، عطریات، کندور، عود،... می‌آوردند و جامعه‌ای که روزگاری بسته و محدود بود، شروع به بازشدن و توسعه نمود.
...
بعضی از تجارت‌های دوران رنسانس جنبه بین‌المللی داشتند و درآمد حاصل از آن به اندازه‌ای بود که منجر به تکامل روش‌های مدیریت مالی شد.

تجارت امروزی بیش از تخصصی شدن مشاغل مرهون رنسانس است. برای مثال، شرکت‌های سهامی امروزی از دوران رنسانس به وجود آمده‌اند به علاوه صرافان دورهٔ رنسانس، بسیاری از کارهای بانکداران امروزی را از جمله پرداخت بهره و تأمین سپرده انجام می‌دادند. بیهوده نگفته‌اند که رتسانس سپیده دم سرمایه داری است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نباید دنیایی را که در آن بسر می‌بریم خوار شمرد
رنسانس با خردگرایی، ریاضیات، منطق و انسان‌مداری همراه است. در این دوره نفوذ کلیسا کاسته شده و همانند دوره روم و یونان باستان پیشرفت علمی در دستور کار قرار می‌گیرد.
کتب دانشمندان یونانی مانند چهار مقاله اقلیدس و پانزده مقاله اصولی او و نیز کتاب الاربعه بطلمیوس Ptolemaios، همچنین آثار دانشمندان مسلمان به عبری و لاتینی ترجمه می‌شود.
این سینا، اندیشمند ارجمندی که مبنا را بر حرکت می‌گذارد و نه بر سکون، همو که تردید و سئوال در علم را ضروری می‌دید، با وارد کردن «تجربه بعنوان روش ضروری تحقیق علمی»، به تجدید حیات علم در دوران رنسانس کمک شایانی می‌کند. نوشته‌های وی و ابن هیثم، کتاب طب الملکی علی بن عباس اهوازی، کتاب الحاوی و جبر و مقابله خوارزمی در محافل علمی مورد بحث قرار می‌گیرد و برای اروپاییان افق‌های جدیدی می‌گشاید.
در دوره رنسانس علاقه به نوشته‌های کلاسیک، اوج گرفت. در میانه‌ی قرن چهاردهم، شماری از پژوهش‌گران اهل فلورانس، منابع دوره‌ی باستان را مطالعه و جمع‌آوری کردند، درباره‌ی آن‌ها سخنرانی کردند، از سبک آن‌ها پیروی نمودند، و فلورانس را به مرکزی برای گسترش آموزش‌های جدید بدل ساختند.
از جمله آن‌ها، جیووانی بوگاچی، نیکولو نیکولی، و فراتر از همه، رهبر حکومت فلورانس، کلوچیو سالوتاتی Coluccio Salutati قرار داشت. دست‌نوشته‌های یونانی و رومی و نوشته‌های باقی‌مانده از نویسندگان کلاسیک از جمله افلاطون، سیسرو، سوفوکل Sophocles و پلوتارک...که متروک مانده بود به دست پژوهشگران افتاد.
...
گفته می‌شود واژه ایتالیایی «لاریناشیتا» (نوزایی)، که نخستین بار در سال ۱۵۵۰ به کار رفت، به معنای تجدید حیات متون کهن یونانی - رومی است که تا این زمان در اروپا ناشناخته بود. این واژه سپس بار وسیع‌تری به خود گرفت و به معنای تجدید حیات هنر و فرهنگ باستان یونان و روم به کار گرفته شد، و تنها دو سده بعد، در نیمه دوم سده هیجدهم، به مفهوم عام نوزایی فرهنگ اروپایی وارد انسیکلوپدی فرانسه (۱۷۵۱-۱۷۷۲) شد. کاربرد واژه «رنسانس»، در زبان انگلیسی تنها از سال ۱۸۴۰ میلادی به بعد است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رنسانس مدیون صنعت چاپ است
در دوره رنسانس ضمن احیای علاقه به نوشته‌های کلاسیک، به ارزش‌های فردی نیز توجه شد. این گرایش انسان‌مداری (اومانیسم) نام گرفت،  زیرا طرفداران آن به جای موضوعات روحانی و الهی بیش از هر چیز مسائل انسانی را در نظر گرفتند و بر ارزش‌های انسانی در مقابل تحقیر انسان و جهان توسط راهبان مسیحی قرون وسطی تاکید می‌کردند. در قرون وسطی، منافع فرد، تحت الشعاع وظیفه او بعنوان عضوی از جامعه فئودال قرار داشت اما انسان رنسانس در فرهنگ کلاسیک، زندگی جدیدی را کشف کرد و دریافت خزنده‌ای زبون نیست، بلکه موجودی با جلال و جبروت می‌باشد که توانایی توسعه نامحدود در مسیر کمال دارد. اینجا و آنجا گفته می‌شد: نباید دنیایی را که در آن بسر می‌بریم خوار شمرد.
...
در دوره رنسانس، میکروسکوپ، تلسکوپ، قطب نما، باروت و... کشف می‌شود و دریانوردی و اختراع صنعت چاپ (که رنسانس مدیون آن است) فصل جدیدی را رقم می‌زند. دسترسی به نوشته‌های گذشتگان راحت‌تر می‌شود. دیگر خواندن کتاب مانند قرون وسطی تنها به روحانیون محدود نمی‌ماند. در دورهٔ رنسانس، دیگران هم می‌توانستند بخوانند.
در دوران رنسانس نه تنها صنعت چاپ بذر دانش می‌کارد و کشف باروت، روش جنگ را دگرگون می‌کند، یکی از بزرگ ترین قاره‌های زمین هم کشف می‌شود.
...
در دوران رنسانس، پادشاهان و امیران نسبت به دستگاه کلیسا مستقل‌تر شدند.
از جهت اقتصادی بازرگانان با سود چشم‌گیری که از تبادل کالا به‌دست آورده بودند استقلال اجتماعی بیشتری کسب کردند.
از دیگر ویژگی‌های دوران نوزایی، افزایش تعداد مراکز آموزشی و تنوع آنها است. در این دوران مراکزی شکل گرفت که از حوزه اختیار مقامات کلیسا بیرون بود.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عصر رنسانس با انقلاب‌ فکری همراه است
اگرچه رنسانس نه به معنی «نوزایی دانش و فن» در قاره اروپا (که یک پدیده سده نوزدهمی است)، بلکه به معنای نوزایی ادبیات و هنر یونان و روم باستان است، اما در عصر رنسانس تحولات و دگرگونی‌های فکری گوناگونی به‌وقوع پیوسته و آموزه بزرگ و نامیرای فردوسی (توانا بود هر که دانا بود)، توسط امثال فرانسیس بیکن با شعار دانستن، توانستن است، در دستور کار قرار می‌گیرد.
...
در عصر رنسانس کوپرنیک نظریه زمین مرکزی را مردود شمرده و بجای زمین، خورشید را محور و مرکز قرار می‌دهد. دیدگاهی که نه تنها با نجوم بطلمیوسی در تعارض بود، با نص کتاب مقدس هم جور درنمی‌آمد.
...
گالیلئو گالیله ستاره‌شناس و فیزیکدان ایتالیایی که قانون آونگ را کشف کرده بود ندا در داد بدون ابزار شناخت علمی نمی‌توان به علم دست یافت. او مفهومی تازه از حقایق طبیعت را اعلام کرد که بنیادهای تعالیم کلیسا را زیر سئوال می‌بُرد و فیزیک را مستقل از الهیات نشان می‌داد.
گالیله می‌گفت:
حقیقت طبیعت همواره در برابر چشمان ماست و برای فهم این حقیقت باید با زبان ریاضی آشنا بود. زبان این حقیقت اشکال هندسی مثل دایره و بیضی و مثلث و نقطه و خط است و در کتاب مقدس سخنی از ریاضی و هندسه به میان نیامده‌است. البته گالیله برخلاف پندار مرتجعینی که او را محکوم کردند، موحد بود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شک برای رسیدن به یقین
یکی دیگر از سرآمدان دوران رنسانس دکارت، عقل بشر را به‌جای سنت پاپ و کلیسا فرمانروا قرار داد و با این کار سوژه بزرگی آفرید.
فلسفه دکارت خرافات را از میان برمی‌داشت.
در دوران دکارت، بزرگترین مانع در برابر مردم عادی برای فکر کردن، خرافات تحمیل شده از طرف کلیسا بود، مردم نیاز داشتند که یاد بگیرند که درباره همه چیز شک علمی کنند، شک برای رسیدن به یقین. دکارت می‌گفت:
نه آنکه من شکاکیون را تقلید کنم، که شک را بخاطر خود شک انجام می‌دهند، و همیشه می‌خواهند که بی تصمیم باقی بمانند، بالعکس، هدف من رسیدن به یقین است، و کنار زدن زمین و شن روان، تا که به تخته سنگ یا خاک رس برسم.
...
رنسانس دستگاه فلسفه مدرسی را که به صورت غل و زنجیر فکری درآمده بود در هم شکست. چرا؟ چون مطالعه فلسفه افلاطون را احیا کرد و وی را به جای ارسطو نشانید و بدین وسیله حداقل آن اندازه استقلال فکری که لازمه انتخاب میان افلاطون و ارسطو است را فراهم آورد.
انسان غربی در این دوره کلیسا محوری و تفسیر آن از انسان و جهان را کنار گذاشت و انسان‌محوری را در ارتباط با دین، هنر، ادبیات و سایر معارف مّدنظر خود قرار داد. اندیشمندان این عصر در پی آن بودند که تفسیر عالم را خارج از جزمیات تحمیلی به انجام رسانند.
...
رنسانس با احیاء علم و آگاهی نسبت به یونان قدیم چنان محیط فکری‌ای را پدید آورد که در آن بار دیگر ممکن شد که با آثار و دست‌آوردهای یونانیان رقابت شود و در آن نبوغ فردی با چنان آزادی‌ای که از زمان اسکندر به بعد سابقه نداشت شکوفا گردد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نه رنسانس روشنایی محض بود و نه قرون وسطی تاریکی مطلق
اگرچه رنسانس کشف دوباره انسان و جهان، تولد دوباره و نوعی رستاخیز بود. اگرچه پایه‌های اقتصادی، سیاسی، هنری و علمی تمدن‌ کنونی غرب را بنا نهاد اما ماه تابان و روشنی محض نبود، کما اینکه قرون وسطی هم در ظلمات محض خلاصه نمی‌شد.
در دوره رنسانس مهاجمان ماوراء بحار اسپانیایی و پرتغالی و انگلیسی و هلندی و فرانسوی که به شکلی ریاکارانه، آرمان‌های صلیبی را به پرچم توسعه طلبی خویش بدل ساخته بودند، فعال شدند.
تجارت عظیم و حیرت انگیز برده‌های آفریقایی در دوره رنسانس آغاز می‌شود. (سال ۱۴۴۱)

۲۳ می‌‌‌سال ‌۱۴۹۸ میلادی جیرولامو ساونارولا راهب با نفوذ فلورانس را به دارکشیدند و سپس در میدان شهر در آتش سوزاندند.
جوردانو برونو دانشمند ایتالیایی هم به جرم اینکه گفته بود فضای کیهانی می‌تواند پایان ناپذیر و بی نهایت باشد در دوره رنسانس در آتش جهل کلیسا سوخت.
ایتالیای عهد «رنسانس» کانون خرافات، به موهوم ترین اشکال آن، بود. نه تنها خرد گرایی و تجربه گرایی، بلکه طالع‌بینی و غیب گویی و پرداختن به اجنّه و شیاطین، نیز متعلق به عصر رنسانس می‌باشد.
...
از سرآمدان دوران رنسانس می‌توان، یوهان گوتنبرگ مخترع دستگاه چاپ، لئونارد داوینچی، ویلیام شکسپیر، ماکیاولی، مارتین لوتر، یروانتس خالق دن کیشوت، گالیو گالیله و رنه دکارت را نام برد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پانویس 
جنگ‌های صلیبی Crusades
جنگ‌های صلیبی به سلسله‌ای از جنگ‌های مذهبی گفته می‌شود که به دعوت پاپ توسط پادشاهان اروپا برای بازپس‌گیری سرزمین‌های مقدس از دست مسلمانان برافروخته‌شد. صلیبیان از جای‌جای اروپای غربی در جنگ‌هایی مجزا بین سال‌های ۱۰۹۵ تا ۱۲۹۱ شرکت‌داشتند. جنگ‌های مشابهی نیز در شبه‌جزیره ایبری و شرق اروپا تا قرن ۱۵ میلادی برپا بود.
در آن جنگهای ویرانگر و خانمانسوز صلیبیان در ابتدا موفقیت‌های موقتی داشتند، اما سرانجام از سرزمین‌های مقدس بیرون رانده‌شدند. بااین حال جنگ‌های صلیبی تاثیرات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مهمی بر اروپا گذاشت...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مدرسه آتن The School of Athens 
تصویری که برای ویدیوی رنسانس استفاده کرده‌ام مدرسه آتن Scuola di Atene یکی از معروفترین آثار رافائل سانتسیو Raffaello Sanzio نقاش رنسانس ایتالیایی است.
این اثر به عنوان شاهکار رافائل و تجسمی تمام عیار از روح کلاسیک دوران اوج رنسانس High Renaissance شناخته می‌شود.
در این اثر، چهره‌های مختلفی از مشهورترین فلاسفه یونان باستان، دانشمندان و دیگر شخصیتهای شناخته شده به تصویر کشیده شده‌اند. سقراط، افلاطون، ارسطو، فیثاغورث، بطلمیوس، اقلیدس، اپیکور، میکل آنژ، هراکلیتوس، دیوژن، زرتشت و ابن رشد...
دو تندیس در ساختنمان مدرسه خودنمایی می کند: «آپولون» ، پشتیبان هنرها که در چپ تصویر قرار گرفته و یک چنگ در دست دارد، و «آتنا»، ایزد بانوی فرزانگی که در ستون سمت راست قرار گرفته است.
 
 
در همین زمینه 
تاریخ جهان دادگاه جهان است
تاریخ جهان از ماموت تا فیسبوک
...
سایت همنشین بهار 
 
 

برای ارسال این مطلب به فیس‌بوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook