«در میان مظالم بشری هیچ چیز به قدر ایراد تعمدی درد و رنج، ناموجه و نابخشودنی نیست و هیچ چیز به اندازهٔ خوار و خفیفکردن انسانی در بند، توهین به ساحَت مشترک بشری محسوب نمیشود.» سازمان عفو بینالملل ۱۹۸۴
سال ۱۹۹۸ در پنجاهمین سالگرد تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر، سازمان ملل متحد، ۲۶ ژوئن (۵ تیر) را «روز جهانی مبارزه با شکنجه» و حمایت از قربانیان آن اعلام کرد.
اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر اشاره به یک پیمان بینالمللی است که در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در تاریخ ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ در پاریس به تصویب رسید. این اعلامیه نتیجهٔ مستقیم جنگ جهانی دوم بود و برای اولین بار حقوقی را که تمام انسانها مستحق آن هستند، اشاره نمود.
ـــــــــــــــــــــــــــ
این بحث با توضیح کوتاهی در مورد شکنجه که از گذشتههای دور تا کنون، مهمترین وسیله ایجاد رُعب و وحشت بوده و ستمگران غالب و مغلوب به آن متوسل شدهاند، به کنوانسیون ضد شکنجه، یا بهتر بگویم معاهدهٔ منع شکنجه، United Nations Convention against Torture هم اشاره میکند که سازمان ملل متحد در سال ۱۹۸۴ تصویب نمود.
(کنوانسیون Convention یا مقاولهنامه، یک نوع معاهده است که با هدف تدوین قواعد حقوقی و مهم مابین کشورهای مختلف تنظیم و منعقد میگردد.)
...
«بعد از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر، همه کسانیکه به قانونمندکردن موازین و اصول حقوق بشر میاندیشیدند، تلاش کردند عهدنامههای بینالمللی را در ارتباط با مسایل گوناگون حقوق بشر عمومیت بدهند. کنوانسیون ضد شکنجه و مجازاتهای بدنی که به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسید و از کشورها خواسته شد که به این عهدنامه بپیوندند، با تلاش آنان صورت گرفت.»
با اینکه بسیاری از کشورهای جهان به معاهدهٔ منع شکنجه پیوستند و پذیرفتند گِرد مجازاتهای ظالمانه و غیرانسانی نگردند. اما هماکنون نیز استفاده از شکنجه در انواع مختلف آن همچنان در تمام قارههای جهان ادامه دارد.
ـــــــــــــــــــــــــــ
شکنجه چیست؟ بنا بر ماده یکم کنوانسیون ضد شکنجه و مجازاتهای بدنی که سازمان ملل متحد در سال ۱۹۸۴ تصویب نموده [متن اصلی آن را در پانویس گذاشتهام]، هرگونه اذیت و آزار و فشاری که از نظر جسمی یا روحی بر انسان وارد شود، شکنجه است. اعم از اینکه برای گرفتن اطلاعات و اقرار باشد یا بعنوان مجازات.
...
بعبارت دیگر، «شکنجه از آن تعریف کلاسیکاش که هر عملی را، چه در قرون وسطی چه در قرون بعدی، برخودشان مجاز میدانستند تا متهم اقرار بکند و براساس آن اقرار بتوانند او را محاکمه و مجازات بکنند، خارج شده و الان تمامیت جسمی و روحی انسان، مورد حمایت قانونگذار و مدافعان حقوق بشر است و نباید هیچ عملی برضد این تمامیت صورت بگیرد.»
ـــــــــــــــــــــــــــ
متأسفانه بر شکنجه مُهر پایان گذاشته نشد و در کشورهای پساشوروی، در آمریکا و در همه جا بنوعی، پیدا و ناپیدا جاری و ساری بود. بعد از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و بویژه پس از اشغال عراق، آمریکا، به بهانه دفاع از مردم و مبارزه با تروریسم به آنچه شکنجههای نرم، نامید، دخیل بست و عکسهای تکاندهنده بازجویان و زندانیان ابوغریب و… از خاطرهها نرفتهاست.
...
۱۲ فوریه ۲۰۰۸، سنای آمریکا طرح قانونی را به تصویب رساند که بر اساس آن سازمانهای اطلاعاتی آمریکا، حق استفاده از شکنجه برای گرفتن اقرار از متهمان را ندارند. این ممنوعیت شامل حال فعالیت مأموران CIA در خارج از آمریکا نیز میشد و سازمان سیا مُجاز نبود از روشهای بازجویی غیر از آنچه که ارتش آمریکا بکار میبُرد، استفاده کند. چنانکه انتظار میرفت جرج دابلیو بوش این قانون را وتو کرد.
...
بعدها اوباما گفت: به باور من Waterboarding (واتر بوردینگ = القای حس خفگی در آب) شکنجه است و در حکومت من شکنجه مجاز نخواهد بود. در واکنش، مدیر اجرایی «سازمان دیدهبان حقوق بشر» در واشینگتن پست نوشت اوباما گرچه استفاده از شکنجه را ممنوع کرده ولی با انجام ندادن تحقیقات و مجازات مسئولان این اقدامات، عملاً راه را بازگذاشته تا بار دیگر این روشها به کار گرفته شوند…
ـــــــــــــــــــــــــــ دیگران را رها کنیم و باغچه خودمان را آب بدهیم! در ایران، در رژیم گذشته و در رژیم کنونی این تعریف که «شکنجه هرگونه اذیت و آزار و فشاری است که از نظر جسمی یا روحی بر انسان وارد شود، مبنای حقوقی نداشتهاشت، چه برسد به اینکه در عُرف هم، یعنی به مرور در فرهنگ جامعه جا باز بکند.» در اینجا از آنچه بعد از کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ در زندانهای ایران گذشته، میگذریم. در خاطرات خانه زندگان کم و بیش اشاره شدهاست.
از سال ۵۳ به بعد، که خودم شاهد بودم، هیچ روز و شبی نبود که در کمیته مشترک ضدخرابکاری - مخوفترین شکنجه گاه ساواک فریاد زندانیان زیر شکنجه به گوش نرسد. هیچ روزی… بعد از انقلاب هم یکی داستانیست پُر آب چشم.
در سال ۶۰ و ۶۱ بخصوص، شکنجههای هولناک در زندانهای ایران بیداد میکرد، جنایتی که در دور و تسلسل اعدامها و ترورها، دامن سازمانی که از «زدن سرانگشتان رژیم» دَم میزد، را هم گرفت و تشکیلات مزبور با عملیات به اصطلاح مهندسی، به شکنجه عوامل حکومتی متوسل شد. البته در بسیاری از موارد، این قدرت حاکمه است که مردم را به ستوه میآورَد و در پیامد آن، خشونت، خشونت میزاید و خشک و تر در آتش «واکنشهایی تند» یا «مقابله به مثل» میسوزند.
...
من در رژیم پیشین هم با شکنجه روبرو شده بودم اما آنچه بعد از انقلاب در زندان دیدم و کشیدم، قابل وصف نیست… ـــــــــــــــــــــــــــ برگردیم به کنوانسیون ملل متحد علیه شکنجه (UNCAT) همانطور که در آغاز اشاره شد، در دهم دسامبر سال ۱۹۸۴ سازمان ملل متحد پیمان منع شکنجه را تصویب کرد و بعدها ۲۶ ژوئن (۵ تیر) را «روز جهانی مبارزه با شکنجه» و حمایت از قربانیان آن اعلام کرد. هدف چنین مناسبتی جلوگیری از شکنجه و تعیین مجازات برای آن در تمام کشورهای جهان بود.
... ایران از معدود کشورهاییست که معاهده منع شکنجه را نپذیرفتهاست.
در مجلس ششم هم که قانونی برای الحاق به این کنوانسیون، تصویب شد، شورای نگهبان آنرا مخالف موازین شرعی ارزیابی نمود! وقتی «قصاص عضو» (دست بریدن و کورکردن) مطابق شرع است،
البته که ضدیت علیه شکنجه، شرعی نیست!
اگر قانون مجازات اسلامی (که براساس متون فقهی تنظیم شده)، به انواع و اقسام مجازاتهای بدنیمُزیّن است که طی دهههای پیش از انقلاب، در ایران بمرور متروک بود، تعجبی ندارد!
...
«شکنجه یکی از زشتترین جلوههای تعرض به کرامت انسانی است که موجب نابودی شأن و منزلت قربانی و مختل شدن تداوم زندگی و فعالیتهای وی خواهد شد. این پدیده شوم با وجو د تمامی اقدامات جامعه بینالمللی که در جهت محو و منع آن صورت پذیرفته، هنوز هم در جهان رواج دارد.»
Convention against Torture and Other Cruel, Inhuman or Degrading Treatment or Punishment
For the purposes of this Convention, the term "torture" means any act by which severe pain or suffering, whether physical or mental, is intentionally inflicted on a person for such purposes as obtaining from him or a third person information or a confession, punishing him for an act he or a third person has committed or is suspected of having committed, or intimidating or coercing him or a third person, or for any reason based on discrimination of any kind, when such pain or suffering is inflicted by or at the instigation of or with the consent or acquiescence of a public official or other person acting in an official capacity. It does not include pain or suffering arising only from, inherent in or incidental to lawful sanctions...(...)