نقاشی دیواری مدرسه آتن Scuola di Atene
شاهکار رافائل سانزیو
دوستان دانشور و فرهنگورز سلام بر شما. این بحث به یکی از برجستهترین نقاشیهای هنرمند رنسانس ایتالیایی رافائل سانزیو، «مدرسه آتن» Scuola di Atene اشاره دارد که به دلیل پرسپکتیو دقیق آن، برجستهکردن فلسفه و فرهنگ یونان باستان و به تصویرکشیدن خردمندانی که ذکر و فکرشان شناخت «علل اولیه» بود، سرشار از ناگفتههاست. خواهران و برادران عزیز بدون شناخت دنیای لطیف هنر و بدون تأمل در عمق شاعرانه اشیاء، نمیتوانیم از پس روزمرّگی و کژیهای روزگار برآییم. مگر فقط پی بناها رطوبت میکشند؟! بنیادهای فکری هم نَم برمیدارند.
ضرورت طرح اینگونه مباحث یکی این است که زیستِ تکمنبعی نداشته باشیم...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پیشتر به تابلوی زیبای «دختری با گوشواره مروارید» از آثار برجستهٔ نقاش هلندی یوهانس فرمیر Johannes Vermeer اشاره داشتهام. همچنین «تابلوی تیرباران شهیدان در کوه پرینسیپه پیو، سوم ماه مه ۱۸۰۸ (شاهکار فرانسیسکو گویا) که نه فقط تصویری به جای مانده از تاریخ اسپانیا، بلکه صفحهای تکرارشدنی در چرخه تمدن آدمی است. به تابلوی فریاد (جیغ) یادگار نقاش نروژی Edvard Munch ادوارد مونک(ادوارد مونش) هم پرداختهام که در سایت خودم و یوتیوب موجود است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگردیم به اثر رافائل، نقاشی دیواری مدرسه آتن. در این تابلو با شماری از فلاسفه دوران رنسانس و پیش از آن روبرو هستیم که در یکجا گرد هم آمدند.
تابلوی مزبور که بین سالهای ۱۵۰۹ و ۱۵۱۱ نقاشی شده ، نزدیک ۸ متر پایه و ۵ متر ارتفاع دارد. شخصیتهای اصلی در این اثر، افلاطون و ارسطو هستند اما شماری از مشهورترین فلاسفه یونان باستان، دانشمندان و دیگر شخصیتهای شناخته شده هم، به تصویر کشیده شدهاند. در تابلوی مزبور، اشاره افلاطون (به آسمان)، و ارسطو (به زمین) پُر از حرف، و شایسته درنگ است، بماند که کتاب «تیمائوس» که افلاطون در دست دارد به فضا و زمان و زمین، اشاره دارد و نوعی گمانه زنی در خصوص ماهیت جهان مادی و انسان است.
ارسطو هم با نظریه چهار عنصری خود معتقد بود که تمام تغییرات روی زمین ناشی از حرکت آسمان است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
افلاطون و شاگردش ارسطو، هر دو نسخههایی از کتابهای خود را در دست چپ خود نگه داشته و با دست راست خود، به سمتی اشاره میکنند. افلاطون «تیمائوس» و ارسطو، «اخلاق نیکوماخوس». افلاطون به آسمان، تمثیلی از جهان ایدهها اشاره میکند. ارسطو، به زمین، نمایانگر جهان معقول و وواقعی. ارسطو بازوی راست خود را در هوا نگه داشته تا روندی را برخلاف و مکمل آن چیزی که افلاطون اشاره میکند، نشان دهد.
افلاطون (که رافائل او را با چهره لئونارد داوینچی نشان میدهد) پیر و پابرهنه به تصویر کشیده شده، در مقابل، ارسطو، اندکی جلوتر از او، صندلها و جامههای طلاکاری شده بر تن دارد و هر دو در ابعاد مختلف حرکت میکنند. افلاطون به صورت عمودی، به سمت بالا در امتداد صفحه تصویر، به داخل طاق بالا. و ارسطو در صفحه افقی در زوایای قائم به صفحه تصویر، جریانی از فضا را به سمت بینندگان آغاز میکند.
گفته میشود ژستهای هر دو فیلسوف، جنبههای اصلی نظرگاهشان را نشان میدهد، برای افلاطون، نظریه مُثُل او، و برای ارسطو، تأکید بر جزئیات مشخص. گویی افلاطون از احساس بیزمانی بحث میکند در حالی که ارسطو به فیزیکیبودن زندگی و قلمرو کنونی مینگرد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دو مجسمه در پس زمینه وجود دارد. یکی در سمت چپ، خدای آپولو، خدای نور، تیراندازی با کمان و موسیقی که یک غنچه در دست دارد. مجسمه سمت راست آتنا، الهه خرد، در لباس رومی خود به عنوان «مینروا» Minerva.
در تابلوی مزبور، سقراط، فیثاغورث، اقلیدس، بطلمیوس، هراکلیتوس، زرتشت، زنون رواقی، اپیکور،... و دیوژن حضور دارند. خود رافائل هم هست. وی چه بسا برای تأیید دوباره و غرورآفرین کرامت فکری هنرمند مدرن، تصویر هنرمندان معاصر، از جمله خودش را کنار شخصیتهای مختلف گذاشتهاست. مضمون اصلی این تابلوی زیبا، اومانیسم - «انسان محوری» است که در رنسانس، بیش از پیش برجسته شد. انسانی که به لطف استعدادهای فکری خود بر واقعیت مسلط میشود و خود را در مرکز جهان قرار میدهد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از شرح جزئیات معماری باشکوه پسزمینه این اثر میگذرم. مجموعهای از اتاقهای وسیع، مرتفع، باشکوه با عناصر عظیم خود. طاق پر از نور، در انتهای گذرگاه فراتر از پنجره،... اینها همه گویی، افلاطون و ارسطو را قاب میکنند. آنها از میان جمعیت جدا میشوند، جایی که در غیر این صورت، با هم ترکیب میشدند. آن معماری باشکوه تداعیکننده آسمان صاف، و تناسبات معماری «کلیسای ماکسنتیوس» در رُم، با طاقها و گنبد ویژه آن است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در ستونهایی که زمینه پلههایی را تشکیل میدهند که فیلسوفان روی آن ایستادهاند، دو مجسمه از مدلهای کلاسیک گرفته شدهاند. «آپولون»، خدای هنرها، خورشید و هارمونی، با چنگ در سمت چپ و «مینروا» در سمت راست. با کلاه ایمنی، نیزه و سپر...، هر دو محافظ هنر و فلسفه.
تابلو مدرسه آتن در مدالهای زیر دریچه گنبد، دو نقش برجسته مردی را نشان میدهند که از کتابی به بالا نگاه میکند و زنی را با بازوهایش بر روی کره زمینی نشان میدهد: ژستهای آنها باید با حرکات افلاطون و ارسطو در مرکز ارتباط داشته باشد. تابلوی مدرسه آتن دارای پنجاه و هشت شکل است که در پیش زمینه و پس زمینه کنار هم هستند. گروهها و فیگورهای جدا شده با چنان مهارتی قرار گرفتهاند که به سختی میتوان دید چقدر چشم به سمت مرکز هدایت میشود...
░▒▓ همه نوشتهها و ویدئوها در آدرس زیر است:
...
همنشین بهار
برای ارسال این مطلب به فیسبوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook