فناوریِ هستهای تنها عرصه تولید انرژیِ هستهای نیست
Nuclear technology
این بحث بعد از اشارهای کوتاه به فنآوری هستهای و گستره آن؛ به طرح آیزنهاور(اتم برای صلح) میپردازد که ادعا میشود از همان دوران شاه، بنیانی برای برنامه هستهای ایران به وجود آورد. سپس در مورد برنامه هستهای که چگونه از آغاز پایهریزی شد تا به این نقطه رسید، توضیحاتی میدهد.
این مقاله را با شتاب نوشتهام و از اشتباهات آن پوزش میخواهم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من تقسیم نمیشوم
فنآوری هستهای که بر اساس واکنشهای هستهای به وجود میآید، گسترهٔ بزرگی(از آشکارسازهای دود Smoke detectorr تا راکتورهای هستهای، و سلاح هستهای) را دربرمیگیرد.
...
حدود سه قرن قبل از میلاد مسیح، دموکریت با مطالعه بر روی اشیای پیرامونش، به این نتیجه رسید که اشیا به رغم شکل ظاهری متفاوتی که دارند، از ذرات بسیار ریز و غیر قابل تجزیهای تشکیل شده اند. وی اسم این ذرات را اتم نهاد که در زبان یونانی به معنی نشکن یا بهتر بگویم «من تقسیم نمیشوم» است. دو هزار سال بعد، جان دالتون به این نتیجه رسید که چنین قطعیتی در کار نیست و اتم هم قابل تجزیه و شکستن است.
این مسأله به صورت نظریه باقی ماند تا در سال ۱۹۲۷ میلادی، آلبرت آینشتاین، فرمول E=mc² را مطرح نمود و اثبات کرد که «با شکافته شدن اتم، انرژی عظیمی ایجاد میشود».
(در فرمول فوق جرم اتم M، سرعت نور C، و انرژی E است)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نیروگاههای هستهای
جلو تر، در سال ۱۸۹۶، هنری بکرل متوجه تابشهای عجیبی از اورانیوم شده بود و بعد از آن پیر کوری و ماری کوری عنصر رادیوم را کشف کردند که بسیار پرتوزا بود.
در اواخر دهه ۳۰ و اوایل دهه ۴۰ میلادی دانشمندان موفق به ساخت و تولید انرژی هستهای شدند و طولی نکشید که تیغ به دست یانکی مست افتاد و آمریکا با بمب اتمی در ژاپن فاجعه آفرید. (نیآفرید؟)
درواقع از انرژی حاصل از شکافت یا همجوشی هستهای برای تخریب و کشتار استفاده شد و این عین تجاوز به ساحت علم بود. شوروی(سابق) هم در سال ۱۹۴۹ دارای بمب اتمی شد.
...
اختراع این سلاح، ریشه طولانی در تاریخ علم فیزیک و شیمی دارد اما استفاده از دانش به دست آمده، برای ساخت بمب اتمی بیشتر به رابرت اوپنهایمر و ادوارد تلر نسبت داده میشود که متاسفانه لجام عقل خود را بدست نظامیان بی اطلاع آمریکائی سپردند و با طناب آنان خود و دیگران را به چاه کشیدند...
...
یکی از مهمترین کاربردهای فناوری هستهای، نیروگاههای هستهای است.
نیروگاه هستهای به تأسیساتی صنعتی گفته میشود که با کنترل فرایند شکافت هستهای، از گرمای تولید شدهٔ آن اقدام به تولید انرژی الکتریکی میکند.
نیروگاههای هستهای بدون تولید گازهای آلاینده به تولید برق میپردازند. گرمای حاصل از واکنش هستهای در محیط رآکتور اتمی تولید و پرداخته میشود.
(رآکتور اتمی دستگاهی برای انجام واکنشهای هستهای بصورت تنظیم شده و تحت کنترل است. در حال حاضر ۴۳۷ نیروگاه هستهای در جهان فعال است، همچنین تعداد زیادی راکتور تحقیقاتی که در جهت پیشبرد علوم و فنون مورد استفاده قرار میگیرند.)
در واقع، راکتور همراه با مولد بخار، جانشین دیگ بخار در نیروگاههای معمولی شدهاست.
...
نیروگاههای هستهای کاربردهای وسیعتری در زمینههای دیگر مانند حمل نقل زیردریاییها، ناوهای دریایی، سفینههای فضایی، و غیره نیز دارند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پرتوزایی هستهای
گفته میشود از فناوری هستهای در پزشکی هم استفاده میشود.(روشهای تصویربرداری، درمان بیماریهای سرطانی با رادیوداروها و پرتودرمانی...)
در پزشکی هستهای از مواد رادیوایزوتوپ برای شناسایی و تشخیص و درمان بیماریها در سطح سلولی و مولکولی استفاده میشود.
فناوری هستهای کاربردهای صنعتی هم دارد. (توانایی عبور پرتو گاما از سنگها و شناسایی منابعی مانند نفت و گاز، شناسایی چگالی آسفالت، خاک و بتن...)
...
تکنیکهای هستهای همچنین برای شناسایی حوزههای آب زیر زمینی، هدایت آبهای سطحی و زیر زمینی، همچنین کشف و کنترل نشت و ایمنی سدها مورد استفاده قرار میگیرد. در شیرین کردن آبهای شور نیز انرژی هستهای کاربرد دارد.
...
از کاربردهای تجاری این فناوری که بگذریم، در پژوهشهای کشاورزی، با پرتودهی نوعی مگس آفت نر، او را عقیم میکنند. همچنین از پرتوزایی هستهای برای از بین بردن میکروبها ویروسها باکتریها و قارچها استفاده میشود.
تکنیکهای هستهای در حوزهٔ دامپزشکی موارد مصرفی چون تشخیص و درمان بیماریهای دامی، تولید مثل دام، تغذیهٔ دام، اصلاح نژاد، بهداشت و ایمن سازی محصولات دامی و خوراک دام دارد...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کاربرد صلح آمیز فناوری هستهای
وقتی صحبت از انرژی اتمی میشود، بیشتر ما ابر قارچ مانند هیروشیما و ناکازاکی را بهیاد میآوریم. واقعش تکنولوژی هستهای تنها عرصه تولید انرژی هستهای نیست بلکه عرصه رشد علم و فناوری به معنای اعم آن است زیرا زمینه تحقیق و ابداع را به طرز وسیعی برای مهندسان و دانشمندان فراهم میسازد.
یک مثال بزنم.
هنرمند منبتکار میتواند با چاقو(کارد) روی چوب و...حکاکی، کندهکاری و گلکنی کند و هزاران نقش زیبا بیآفریند اما همین چاقو وقتی به دست نا اهل میافتد قلب خوزه مارتی یا داریوش و پروانه فروهر را از هم میدرَد و درید.
دست، میتواند در اتاق عمل، جراح را یاری دهد تا مجروح در حال مرگ را زنده کند؛ میتواند (اگر فرانسیسکو گویا یا کمال الملک به آن فرمان دهد) زیباترین تابلوهای نقاشی را بکشد، اما امثال حاج داود رحمانی(همین دست را) بر سر مظلوم میکوبند.
حالا توجه کنیم:
در شکافت هستهای Nuclear fission یک اتم سنگین مانند اورانیوم به دو اتم سبکتر تبدیل میشود. وقتی هستهای با عدد اتمی زیاد شکافته شود، مقداری از جرم آن به انرژی تبدیل میشود. از این انرژی که میتوان در تولید برق (در نیروگاه هستهای) استفاده کرد. طالبان نفت و دلار در تخریب (سلاحهای هستهای) استفاده کرده و هیروشیما را آفریدهاند. اورانیوم یا نوترون چه گناهی دارند!؟
...
فناوری هستهای اگر در اختیار یک نظام مردمی باشد میتواند «غیرممکن را ممکن کند»؛ میتواند نقش مهمی در ارتقاء سطح زندگی، رشد صنعت و کشاورزی و ارائه خدمات پزشکی داشته باشد. اساساً توان یک کشور در جهت دستیابی به کاربردهای صلح آمیز فناوری هستهای نمایانگر توان علمی، و پیشرفت های آن کشور در علوم مختلف میباشد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«اتم برای صلح» Atom for peace
۸ سال بعد از بمباران هیروشیما و ناکازاکی توسط آمریکا؛ که بیش از ۳۰۰ هزار نفر قربانی بهجا گذاشت، دوایت آیزنهاور Dwight Eisenhower (که از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۰ رییس جمهور آمریکا بود)، برنامه «اتم برای صلح» Atom for peace را بر سر زبانها انداخت و ۱۷ آذر ۱۳۳۲(۸ دسامبر ۱۹۵۳) در مجمع عمومی سازمان ملل متحد گفت در جنگ اتمی هیچ کشوری نمیتواند موفق شود...
آیزنهاور به خطرات و امیدهای متناقض برخاسته از عصر اتمی هم اشاره کرد. اینکه در یک سو نظامی کردن اتم برای تسلیحات هستهای است، و در سوی دیگر استفاده صلحآمیز از اتم برای تولید انرژی.
واقعش آن کشتار هولناک، آمریکا را بهشدت زیر سئوال برده بود و از همین رو آیزنهاور طرح اتم برای صلح را پیش کشید و دادن یک سری امکانات به کشورهای «دوست» از جمله ایران در دستور کار قرار گرفت.
البته؛ رقابت با شوروی(در آنزمان) و محاسبات دیگری هم که من نمیدانم، دخیل بود.
...
همین جا بگویم که برنامه اتم برای صلح زمینه ایجاد «آژانس بینالمللی انرژی اتمی»، انعقاد معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT)، و بسیاری دیگر از اسناد بینالمللی را فراهم کرد.
با طرح آیزنهاور(اتم برای صلح)، برای کشورهایی که خواهان برنامههای هستهای بودند فناوری و منابع آموزشی فراهم شد.
آمریکا رآکتورهای تحقیقاتی، سوخت و آموزشهای علمی را برای کشورهای در حال توسعه که خواهان برنامههای هستهای صلحآمیز بودند فراهم میساخت. کشورهای دریافتکننده نیز، متعهد میشدند که از فناوری و آموزشهایی که در اختیارشان قرار میگیرد، فقط برای اهداف صلحآمیز استفاده نمایند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دانشگاه تهران، مرکز پژوهش هستهای
سه سال بعد از طرح آیزونهاور؛ در سال ۱۳۳۵ هجری شمسی، در ایران، نخستین تلاش جدی در زمینه استفاده از علوم و فناوری هستهای آغاز شد و ایران و آمریکا برای استفاده غیر نظامی از انرژی اتمی موافقتنامه همکاری امضاء کردند.
پس از آن موسسه علوم هستهای که زیر نظر سازمان پیمان مرکزی (سنتو) اداره میشد، از بغداد به تهران منتقل شد.
دانشگاه تهران هم، مرکزی را برای آموزش و پژوهش هستهای در کشور پایه گذاری نمود.
مرکز فوق در کنار تلاش خود برای شناساندن اتم و انرژی اتمی، نمایشگاهی تحت همین عنوان یعنی اتم برای صلح دایر نمود که تا حدودی برداشت مردم را نسبت به انرژی هستهای که آن را معادل ویرانی و جنگ قلمداد میکردند تصحیح نماید.
برنامه اتم برای صلح به علت تسهیل گسترش سلاحهای هستهای از طریق رواج استفاده دوگانه از فناوری هستهای (یعنی فناوریها و مواد بکار رفته در برنامههای هستهای صلحآمیز اولیه که میشد آنها را برای تولید تسلیحات هستهای هم به کار گرفت)، تا همین الآن با انتقاد روبرو شده و برخی بر این باورند که کشورهایی نظیر ایران را در مسیر دستیابی به فناوریها و مواد لازم برای توسعه یک برنامه تسلیحات هستهای قرار داد و درواقع با مهیا ساختن فناوری و آموزشهای هستهای کلیدی، بنیانی برای برنامه هستهای ایران به وجود آورد.
ایران البته «معاهده عدم گسترش سلاحهای هستهای» (انپیتی) را امضا کرد و مجلس شورای ملی در سال ۱۳۴۹ آنرا تصویب نمود. سال ۱۳۵۳ هم تعهدی با آژانس بین المللی انرژی هستهای امضا کرد که طی آن برنامه هستهای ایران و فعالیتهای آن تحت نظارت آژانس قرار گرفت. کی؟ بیش از ۴۰ سال پیش.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آمریکا به ایران راکتور هستهای میدهد
در سال ۱۳۴۶، ایالات متحده یک راکتور تحقیقاتی هستهای ۵ مگاواتی، همراه با اورانیوم بسیار غنیشده به عنوان سوخت رآکتور در اختیار ایران قرار داد که در مرکز تحقیقات هستهای تهران قرار گرفت.
بهره برداری از این رآکتور که با ۵۸۴/۵ کیلوگرم سوخت اورانیوم بسیار غنی شده ۹۳ درصد (که تا سال ۱۳۵۷ از طرف آمریکا تأمین میگردید) کار میکرد سرآغاز فعالیتهای هستهای ایران بهشمار میآید.
رآکتور مزبور توانایی و ظرفیت تولید ۶۰۰ گرم پلوتونیوم در هر سال را داشت.
(پلوتونیوم یک عنصر شیمیایی رادیواکتیو و یکی از مواد مهم شکافت هستهای در سلاحهای هستهای پیشرفته است)
سال ۱۳۵۴ هنری کیسینجر وزیرخارجه آمریکا و هوشنگ انصاری وزیر اقتصاد ایران قرارداد تجاری گستردهای را امضا کردند که در آن خرید هشت رآکتور به مبلغ ۶٫۴ میلیارد دلار پیشبینی شده بود. پیشتر(سال ۱۳۵۳) صحبت از این بود که آمریکا برای تحویل دو نیروگاه و اورانیوم «به هر میزان که شاه میخواهد» موافقت کرده است. دکتر دیکسی لی، رئیس کمیسیون انرژی اتمی آمریکا امکان تأسیس یک مرکز منطقهای برای غنیسازی و بازفرآوری اورانیوم در ایران را ارائه نمود.
...
در این جّو و فضا؛ اعلیحضرت گفت که ایران «بدون شک و زودتر از آنچه فکر کنید» به سلاح اتمی دست خواهد یافت.
قرار شد این سخنان را سفارت ایران در فرانسه تکذیب کند. شاه نیز بعداً با عقب نشینی گفت که نه فقط ایران بلکه کشورهای منطقه نیز نباید به دنبال ایجاد زرادخانه هستهای باشند.
شاه بعداً گفت: ایران تمایلی به کسب سلاحهای هستهای ندارد ولی اگر کشورهای کوچک به ساختن این سلاحها بپردازند ایران ممکن است در این سیاست خود بازنگری کند. اتفاقات دیگری هم افتاد که همه را باید کنار هم گذاشت...
...
جفری ارکنز کارشناسی که در پروژههای محرمانه غنیسازی اورانیوم آمریکا کار میکرد به ایران سفر کرد تا مذاکراتی در مورد تحویل یک سیستم غنیسازی لیزری که خودش طرح کرده است با ایران انجام دهد. وزارت انرژی آمریکا به نامبرده مجوزی برای فروش چهار دستگاه لیزری به ایران داده بود. البته برای حفظ ظاهر و کور کردن مسئله، در درخواست ارکنز گفته میشد که از این دستگاهها در پژوهش مربوط به پلاسما استفاده خواهد شد !
این دستگاهها را ارکنز برای غنیسازی اورانیوم طرح کرده بود.
...
بودجه سازمان انرژی اتمی ایران از ۳۰ میلیون دلار به یک میلیارد دلار و سپس به ۳ میلیارد دلار رسید. (دلار آنزمان)
یعنی حدود ۱۵ درصد درآمد نفت که آن ایام حدود ۲۰ میلیارد دلار در سال بود.
...
کانادا در زمره کشورهای همکاری کننده با ایران در زمینه فعالیت های هستهای بود و سال ۱۳۵۰ موافقتنامهای در این زمینه بین دو کشور امضا شد. فرانسه، آلمان، استرالیا، دانمارک، آرژانتین، اتریش، آفریقای جنوبی و انگلیس...، در زمینه علوم و تکنولوژی هستهای یا فروش اورانیوم و دفن زباله هستهای و... به رژیم شاه کمک میکردند.
...
همین جا یادآوری کنم که بنیان گذار مرکز اتمی دانشگاه تهران مرحوم دکتر علی اصغر آزاد از برجستهترین استادان فیزیک دانشگاه تهران بود.
دکتر آزاد در لوزان سوئیس دکترا گرفت و رشته پژوهشی ایشان مگنتومکانو گالوانیک بود که در آن زمان بسیار جدید و در رابطه با تئوریهای اولیه الکترونیک فلزات است.
وی اولین نفری بود که از طرف دانشگاه تهران در یک دوره آموزشی مربوط به علوم هستهای در آمریکا شرکت کرد و در عرض یک سال و نیم موفق به اخذ درجه مهندسی در علوم و فنون هستهای از دانشگاه شیکاگو شد. سپس یک دوره دو ماهه فشرده در مورد «شتاب دهندههای ذرات» را در دانشگاه بوستون با موفقیت به پایان برده به ایران بازگشت. مسئولیت بنیان گذاری و تأسیس مرکز اتمی دانشگاه تهران و ساخت راکتور اتمی را وی به عهده گرفت دکتر آزاد با کمک همکارانش اقدام به تأسیس آزمایشگاههای الکترونیک، شیمی هستهای و سنجش تابش برای مرکز اتمی نمود. از دکتر هوشنگ روحانی نژاد نیز باید یاد کنم که سالها مسئول مرکز اتمی ایران بود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آزمایش با پلوتونیوم استخراج شده
در پی قراردادی که فرانسه با پاکستان (در مورد تاسیسات اتمی) امضا کرده بود، سال ۱۳۵۵ دولت جرالد فورد هم توافقنامهای امضا کرد که در صورت خرید راکتورهای اتمی توسط ایران، تکنولوژی هستهای را به ایران منتقل خواهد کرد که برای غنیسازی و پردازش دوباره زباله هستهای (جدا سازی پلوتونیم و...) بهکار میآمد.
...
گفته میشود پیش از انقلاب مرکز تحقیقات هستهای تهران، محل انجام آزمایشهایی با پلوتونیوم استخراج شده به شیوههای شیمیایی بود.رسانههای غربی گفتهاند در اوایل دهه ۹۰ میلادی از رآکتور مزبور تولید مقادیر اندکی پلوتونیوم-۲۱۰ (یک ماده رادیواکتیو که میتواند برای آغاز یک واکنش زنجیرهای درون یک سلاح هستهای بکار گرفته شود) استفاده شدهاست.
جمهوری اسلامی با رّد این ادعا، گفتهاست تولید پلوتونیوم-۲۱۰ برای تحقیقات در زمینه تولید منابع نوترونی برای استفاده در ژنراتورهای ترموالکتریک رادیو ایزوتوپی به کار گرفته شده بود، نه برای استفاده در سلاحهای هستهای.
بهنظر میرسد در مرکز تحقیقات هستهای تهران، آزمایشهایی در زمینه غنیسازی اورانیوم از طریق جداسازی لیزری ایزوتوپها (شیوهای که ایران از اواسط دهه ۷۰ میلادی در حال تحقیق بر روی آن بوده)، صورت گرفتهاست.
...
بعد از انقلاب ضد سلطنتی ۱۳۵۷، آمریکا توافقنامه همکاریهای هستهای خود با ایران را فسخ کرد و تأمین اورانیوم غنیشده برای ایران را نیز متوقف ساخت اما جمهوری اسلامی شرکایی تازهای در پاکستان، و چین و روسیه... پیدا کرد و از امثال «عبدالقدیر خان» هم استفاده نمود...
چین نیز به تقویت قابلیتهای هستهای ایران کمک کرد (...) و بویژه یک قطعه فنی مهم برای جداسازی الکترومغناطیسی ایزوتوپها را، در اختیار متخصصین ایرانی قرار داد.
نقش روسیه هم قابل انکار نیست. همکاری در تکمیل و راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر، فناوریهای اصلی لازم برای ساخت رآکتور آب سنگین اراک، و میلههای سوختی مورد نیاز در این رآکتور را میتوان مثال زد.
کارشکنی و موذیگریهای بعدی مسکو (تاخیر در روند ارسال میلههای سوخت نیروگاه بوشهر برای مدت طولانی به بهانهٔ نقص فنی که ویکیلیکس هم به آن اشاره کرده)، موضوعی دیگر است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وعده اعطای چرخه کامل سوخت هستهای به ایران
بر اساس گزارش «واشنگتنپست» در ۲۷ مارس ۲۰۰۵، دیک چینی معاون اول بوش که ایران را به پیگیری ساخت بمب اتم متهم میکرد، خودش از جمله بازیگران کلیدی سیاست خارجی در دولت رئیسجمهوری جرالد فورد در سال ۱۹۷۶ بود که به ایران وعده اعطای چرخه کامل سوخت هستهای را داد. این یعنی جرالد فورد با دستور اجرایی مستقیم فرمان داد تا تهران امکان خرید و راهاندازی تأسیسات بازیافت پلوتونیوم از سوخت مصرفی رآکتور داشته باشد و هر آشنا به دانش فیزیک میداند پلوتونیوم در حجم کافی یعنی بمب اتم.
(حتی ۱۰ کیلو گرم پلوتونیم اگر از بقیه زباله هستهای جدا شود برای ساختن یک بمب اتمی کافی خواهد بود)
...
از همان پیش از انقلاب؛ ساخت نیروگاه در بوشهر و دارخوین، ایجاد تأسیسات آب شیرین کن در بوشهر، تأمین سوخت و پشتیبانی تکنولوژیکی از نیروگاهها و قرارداد ساخت چند نیروگاه دیگر در اصفهان و استان مرکزی کلید خورد.
با یک شرکت آمریکایی مرتبط با دانشگاه استنفورد Stanford research institute قراردادی بسته شد و توصیه آنها این بود که ایران ۲۰ هزار مگاوات نیروگاه برق هستهای داشته باشد. این توصیه از بابت تنوع بخشی به منابع انرژی Merits of energy mixing (اصلی که برای همه کشورها صادق است) مفید و کارساز بود.
براساس آن توصیهها ساخت دو نیروگاه با کمک آلمانیها در بوشهر شروع شد و دو نیروگاه هم قرار بود با کمک فرانسویها ساخته شود.
قرارداد ساخت نیروگاه اتمی بوشهر در سال ۱۳۵۳ (نوامبر ۱۹۷۴) منعقد و کار به وسیله شرکت آلمانی کرافتورک یونیون، یکی از شرکتهای تابعه شرکت زیمنس آغاز شد، محل ساخت آن در بهار ۱۳۵۴ در ۱۸ کیلومتری جنوب بندر بوشهر بین دو روستای هلیله و بندرگاه انتخاب شده، در تابستان ۱۳۵۴ (ژوئیه ۱۹۷۵) کار ساختمانی آن آغاز شد و در ۱۴ تیر ۱۳۵۵ (۴ ژوئیه ۱۹۷۶) قرارداد فیمابین به امضای نهایی رسید.
...
انقلاب که شد تقریباً ۸۵ درصد کار فاز اول نیروگاه بوشهر و حدود ۶۵ درصد فاز دوم نیروگاه بوشهر پیشرفت کرده بود....
بیش از ۲ میلیارد دلار جهت احداث فاز ۱ و ۲ نیروگاه بوشهر هزینه شد (دلار آن زمان)
قرار بود در یک فاصله یک سال و نیم ابتدا فاز یک و سپس فاز دوم نیروگاه بوشهر به سرانجام برسد. همچنین روزی ۲۰۰ هزار متر مکعب آب دریا شیرین شود...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انقلاب شد و کشتیبان را سیاستی دگر آمد
بعد از انقلاب که دکتر اکبر اعتماد و شاگردانش هر کدام به سویی رفتند، کشتیبان را سیاستی دگر آمد. دکتر اعتماد پس از اتهامات مربوط به سوء مدیریت و اختلاس استعفا کرد. دکتر احمد ستودهنیا جانشین او شد.
(دکتر احمد ستودهنیا قبل از انقلاب سالها معاونت سازمان انرژی اتمی را داشت و در زمان دولت شریف امامی پس از عزل دکتر اکبر اعتماد، به ریاست آن سازمان رسید)
...
۱۶ اسفند ۱۳۵۷ دکتر فریدون سحابی، بهعنوان اولین رئیس سازمان انرژی اتمی ایران مشغول کار شد و تا سال ۶۱ در این سمت بود. ایشان دکترای زمینشناسی و اکتشاف نفت را از دانشگاه لندن گرفته بود و در دانشگاه تهران هم درس میداد. همزمان پست معاون وزیر نیرو در امور انرژی را هم داشت.
دکتر فریدون سحابی بعد از رایزنیهای بسیار به نتایج زیر رسید:
۱- نیروگاههای هستهای با توجه به پیچیدگیهای زیادی که در کار ساخت و راه اندازی و بهره برداری آنها وجود دارد، برای کشورهایی که با کمبود و یا فقدان سوختهای فسیلی مواجه هستند، توجیه پذیر میباشد. برای کشورهایی نظیر ایران که هیچ گونه محدودیت و کمبودی در زمینه منابع نفت و گاز ندارند، توجیه پذیر نمیباشد.
۲- وابستگی شدید صنعتی بویژه در زمینه تامین سوخت هستهای که از مرحله تهیه سنگ معدن، انجام فرآیندهای بینابینی که منتهی به ساخت میلههای سوخت غنیشده و تا مرحله دسته بندی و آماده سازی میلههای سوخت برای قرار گرفتن در راکتور را شامل میشود، به کشورها، شرکتها و موسسات مختلفی وابسته است. این وابستگی ادامه کار و بهره برداری منظم و مستمر نیروگاه را بسیار آسیب پذیر خواهد کرد.
۳- برای ایمنی نیروگاه بوشهر مطالعات دقیق و مفصل ضرورت حیاتی دارد.
۴- هزینه ساخت نیروگاههای هستهای بیش از نیروگاههای عادی حرارتی است. افزون بر این بهرهبرداری از این نیروگاهها در کشورهای جهان سوم به نسبت کشورهای صنعتی بسیار بیشتر خواهد بود. در نتیجه قیمت تمام شده تولید برق برای مصرف کنندگان بسیار گرانتر از حال حاضر خواهد شد. این واقعیت در ایران که دسترسی مستقیم و ارزان به سوخت فسیلی وجود دارد، دلیلی بر عدم توجیه اقتصادی نیروگاه هستهای بوشهر خواهد افزود.
۵- هر مجموعه بستههای سوخت غنیشده هستهای در راکتور بعد از مدتی کار کردن باید از راکتور خارج و بستههای سوخت نو جایگزین گردد. سوختهای جایگزین تا زمانی که کاملا سرد و برای مراحل بعدی آماده شود، باید موقتا در جایی نگهداری و سپس دفع شود. از این نظر هیچ گونه آمادگی در کشور وجود ندارد.
۶- انتقال برق از نیروگاه بوشهر به نزدیکترین محل مناسب در شبکه سراسری مستلزم ساخت یک خط با ظرفیت ۷۰۰ کیلو ولت به طول ۲۰۰ کیلومتر از بوشهر به نزدیکترین محل خواهد بود. این ناهماهنگی تولید و انتقال نیرو به طور قطع پروژه نیروگاه بوشهر را با مشکلات زیاد همراه خواهد ساخت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کار پیمانکاران خارجی تق و لق شد
شاه بارها به پایان یافتن سوختهای فسیلی طی چند دهه اشاره میکرد و میگفت نفت گرانبهاتر از آن است که سوخته شود…
ما تصور میکنیم که در کوتاهترین زمان ممکن بتوانیم ۲۳ هزار مگاوات برق از نیروگاههای اتمی خود به دست آوریم.
...
اگرچه تولید برق توسط رآکتورهای هستهای و غنی سازی اورانیوم دو موضوع کاملا جدا از هم است و در مورد غیر اقتصادی بودن هم تولید برق و هم غنیسازی اورانیوم در ایران توافق همگانی بین متخصصین وجود ندارد ولی خوب است بدانیم ایران نه تنها طی چند دهه پس از ۱۹۶۰ منابع فسیلی خود را از دست نداده، بلکه صاحب بزرگترین منابع گازی جهان است. با توجه به امکان بهرهبرداری از انرژی خورشیدی و بادی در کنار سوختن گاز، استفاده از انرژی اتمی برای تولید برق در کشور ما جای تأمل دارد.
بعد از انقلاب چه پیش آمد؟
- معامله با فرانسویها برای ساختن یک نیروگاه برق هستهای در دارخوین (نزدیک اهواز) لغو شد.
- آمریکا، تحویل اورانیوم بسیار غنیشده را به کشور ما متوقف کرد.
- ایران توافقنامه خود با کنسرسیوم اورودیف را بهم زد و خواستار آن شد که وام یک میلیارد دلاری این کشور که برای تکمیل نیروگاه تریکاستن داده شده بود، بازپس داده شود. همچنین پرداختهای خود به ارودیف را که برای خدمات غنیسازی اورانیوم از سال ۱۹۷۷ آغاز شده بود متوقف کرد.
- اورودیف از ایران به دادگاه داوری اتاق بازرگانی بینالمللی در پاریس شکایت کرد. این دادگاه رای به توقیف اموال و دارائیهای ایران در اورودیف داد.
- کار پیمانکاران خارجی(شرکت کرت ورک یونیون آلمان در ارتباط با نیروگاه بوشهر و شرکت فراماتوم فرانسه سازنده نیروگاه دارخوین اهواز) تق و لق شد.
- عملیات ساخت نیروگاه بوشهر(به عنوان بزرگترین پروژه اجرایی هستهای خاورمیانه در زمان خود) متوقف شد.
- شرکت انگلیسی RTZ که با آن برای خرید سنگ معدن اورانیوم از معادن کشور نامیبیا قرارداد بسته شده بود، عملاً کار را رها کرد.
- قرارداد شرکت ایرانی- فرانسوی سوفیدیف، هم فسخ شد که شرح آن طول و تفصیل دارد.
بگذریم که حین جنگ نیروگاه بوشهر چندین بار مورد حمله هوایی عراق قرار گرفت و آسیب فراوان دید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همه چیز زیر زمین رفت! مستتر و مخفی
شنیده شده یعد از تجاوز عراق به ایران و تهدیدهای صدام که عراق سلاحهایی دارد که ایران توان مقابله با آن را نخواهد داشت و بعد هجوم هواپیماهای اسرائیلی و نابود شدن راکتور هستهای عراق، در ایران هم کسانی به فکر احیای برنامه هستهای افتادند.
...
من سال ۱۳۶۲ در زندان دستگرد اصفهان بودم و یادم هست روزنامهها نوشتند که جمهوری اسلامی از آژانس بین المللی انرژی هستهای خواستهاست کمک کند تا ایران از معادن اورانیم خود برای غنیسازی استفاده نماید.
آژانس هم مهر ۱۳۶۲ تیمی را به رهبری آقای هرمن ورا روز، اهل بولیوی، به ایران فرستاد تا این موضوع را بر رسی کند و دو سال بعد هم به شورای حکام گزارش داد به این دلیل که ایران عضو آژانس بین المللی انرژی هستهای است، باید برای راهاندازی تاسیسات اتمی به آن کشور کمک کنیم تا برنامه غنیسازی اورانیم صورت گیرد.
آمریکا البته جلوی کار آژانس را گرفت و متاسفانه حاضر نشد جمهوری اسلامی زیر نظر و کنترل آژانس به غنیسازی اورانیم روی بیآورد. اگر آمریکا از کمک آژانس به ایران جلوگیری نمیکرد، مسئله این همه پیچ نمیخورد.
با دخالت آمریکا، کشورهای دیگر هم پا پیش نگذاشتند...
نتیجه چی شد؟ بهخاطر بلاهت امثال دیک چینی، همه چیز زیر زمین رفت! مستتر و مخفی.
.It is funny because it is true
...
مقامات رژیم مدعی شدند نفس برپاسازی تاسیسات اتمی حتی به شکل مخفی، ناقض تعهد ایران به آژانس نبوده و نیست. چون مطابق مقررات، تنها میبایست ۶ ماه قبل از بردن مواد اصلی به داخل این تاسیسات آژانس را در جریان بگذاریم که گذاشتهایم.
گذشت و گذشت و گذشت تا حدود ۲۰ سال بعد (۱۳۸۱) که «ماه» از زیر ایر بیرون آمد!
پنهانکاریها بر ملا شد و خبر تاسیسات غنیسازی نطنز و کارخانه کیک زرد در اردستان و... به رسانههای غربی و شورای امنیت کشیده شد. اطلاعات ارائهشده به شورای امنیت آغازی بود بر کشاکش اتمی بین جمهوری اسلامی و قدرتهای جهانی
...
۱۱ اسفند همان سال(۱۳۸۱) جرج دبلیو بوش، رئیسجمهوری وقت آمریکا به خبرنگاران گفت که جهان به دلیل اطلاعات یک گروه ایرانی مخالف در خارج از کشور به وجود تأسیسات مخفی هستهای در ایران پی برده و به همین دلیل فعالیتهای ایران زیر بررسی دقیق قرار گرفتهاست.
همان زمان هفتهنامه «نیوزویک» به نقل از منابعی در «سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا» (سیا) اطلاعات در اینباره را «نه چندان جدید» توصیف کرد.
نیوزویک نوشت:
«اگرچه افشاگری شورای امنیت شاید برای عامه مردم اخبار جدیدی باشد، اما آژانسهای اطلاعاتی آمریکا بسیار پیشتر از عمومیکردن این اطلاعات از سوی گروه ایرانی مخالف، آنها را بهصورت محرمانه به سیاستگذاران خود گزارش دادهبودند.»
جرج تنت، رئیس سیا، هم بعداً به صراحت گفت:
«ابداً نباید تصور کرد که ما حتی اندکی به خاطر اطلاعات ارائهشده از گروه ایرانی مخالف رژیم این کشور شگفتزده شدهایم.»
۲۵ ژانویه ۲۰۱۲ نیویورک تایمز در مقالهای با عنوان «آیا اسراییل به ایران حمله خواهد کرد؟»
Will Israel Attack Iran?
نوشت که تلاشهای سرویسهای اطلاعاتی آمریکا، انگلیس، و اسراییل منجر به کشف این مرکز در سال ۲۰۰۲ شدهاست...
...
۲۰ بهمن سال ۱۳۸۱ محمد خاتمی (رئیس جمهور وقت) رسماً گفت ایران در حال ساخت تاسیسات وسیع هستهای است و برای تهیه سوخت برای راکتور هستهای خودش (بویژه بوشهر) میخواهد به غنیسازی رو بیآورد، مسئله حاد تر شد و آژانس به ایران رفت.
فشار دولت بوش افزایش پیدا کرد و امثال دیک چینی گفتند به ایران باید حمله شود و...(...)
با انتشار اخبار پیاپی از فعالیتهای هستهای در ایران و پس از دامنه دار شدن اختلافات میان ایران و نهادهای بینالمللی نظیر شورای امنیت سازمان ملل متحد که منجر به صدور چندین قطعنامه بر علیه برنامه هستهای ایران و غنی سازی گردید. تحریمهای وسیعی از طرف سازمان ملل، امریکا، اتحادیه اروپا و سایر کشورهای جهان علیه جمهوری اسلامی اجرا گردید.
و باقی قضایا که میدانیم...
...
حالا چی نصیب مردم ستمدیده ایران شده است؟ سرمایه چندین نسل بهباد رفته، و طالبان جنگ و کاسبان تحریم کیف میکنند.
همانها که موضوع هستهای، برایشان بهانه فشار است نه دلیل فشار.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عقل به تبعید رفته و ابتذال به میدان آمدهاست
استفاده صلحجویانه از انرژی هستهای که طبق اصل اول NPT (پیماننامه منع گسترش سلاحهای هستهای) باید بدون هیچگونه مانع و تبعیضی برای همگان میسر باشد، یک چیز است و گسترش سلاحهای هستهای، که صلح و امنیت بینالمللی را به خطر میاندازد چیز دیگر...
پیشرفت علمی میتواند در جهت منافع ملی باشد. ولی «کَلِمَه حَقٍّ یرُاَدُ بِهاَ البَاطِل»
سخن حقی است که باطل از آن اراده شدهاست...
وقتی همه چیز سر در گم است، پروژهی هستهای را نباید به عنوان پلی برای رسیدن به علوم مدرن تبلیغ کرد. ...
گفته میشود حوزه کار و فعالیت سازمان انرژی اتمی تنها نیروگاه بوشهر نیست. مواردی از این قبیل را هم شامل میشود:
- مرکز تحقیقات بنیادی هستهای اصفهان،
- پروژه آب سنگین اراک که محصول نهایی آن ۱۶ تن آب سنگین با خلوص ۸/۹۹ درصد است،
- راه اندازی و بهره برداری کارخانه نیمه صنعتی تولید کیک زرد،
- راه اندازی طرح UCF که فرآیند تولید میله سوخت مورد مصرف در راکتور بخشی از آن است،
- گسترش خدمات پرتودهی تابش گاما، ساخت چشمه های صنعتی پرتوزا، و تولید رادیوایزوتوپ ها،
- انتقال تکنولوژی لیزر و ساخت انواع کریستال مورد استفاده در آن،
- طرح تجهیز ذخایر اورانیوم در ۴۰ کیلومتری روستای ساغند یزد، و گچین در استان هرمزگان ...
بسیار خوب، اما پروژهی هستهای را (وقتی اهدافش دقیقاً روشن نیست) نباید به عنوان پلی برای رسیدن به علوم مدرن تبلیغ کنیم.
در دنیایی که عقل به تبعید رفته و ابتذال به میدان آمدهاست؛ در دنیایی که همه چیز را میتوان خرید و دستیابی به «بمبهای کثیف» Dirty bomb هم محال نیست و این موضوع حتی کشورهای صاحب انرژی هستهای را بسیار نگران کردهاست. درحالیکه نمیتوان زمان دقیق واپاشی(فروپاشی) یک اتم مشخص را پیشبینی کرد؛ بهکارگیری مصالح رادیو اکتیو که علم قادر به شناخت همه جانبه و دقیق آنها نیست عملی ضدبشری محسوب میشود.
(بمب کثیف نوعی سلاح انفجاری است که در آن از یک انفجار غیرهستهای برای پراکندن مواد پرتوزا و آلوده کردن محیط استفاده میشود)
...
در حالیکه کشورهای پیشرفته از نظر تکنولوزی هسته ای هنوز موفق به حل معضل زبالههای اتمی نشدهاند، استفاده از انرژی اتمی برای کشور ما جز اینکه سفره مردم را خالی و خالیتر کند، آرامش و آسایش را از آنان بگیرد و به جانشان نگرانی و اضطراب بیاندازد چه نتیجهای دارد؟ نسلهای آینده زمامدارانی را که با سرنوشت آنان بازی کردهاند لعنت میکنند.
...
درست است که مدعیان صاحب اختیاری جهان دبّه در میآورند و نتانیاهو و مککین و زلمای خلیلزاد و تام کاتن Tom Cotton و دیگر «جغد های جنگ»، رؤیای عراقیزهکردن و لیبیزه شدن ایران را در سر میپرورانند؛ درست است که در رابطه با پرونده هستهای، غرب هم نقش مخربی داشتهاست، اما...
اما این استبداد زیر پرده دین و ارتجاع غالب است که به آنان میدان میدهد.
«شرط خارجی» به اعتبار «مبنا»ی درونیست که وارد عمل میشود.
پانویس
آیا شاه به دنبال تسلیحات نظامی اتمی بود؟
آقای حمید احمدی(بنیانگذار و مدیر کنونی انجمن مطالعات تاریخ شفاهی ایران) به مناسبت چهل و یکمین سالروز پایه گذاری سازمان انرژی اتمی ایران ضمن گفتگوی خوب و آموزندهای با آقای دکتر اکبر اعتماد که در سال ۱۳۵۳ ریاست سازمان انرژی اتمی ایران را به دست گرفتند، نظر ایشان را در مورد هدف استراتژیک سازمان انرژی اتمی ایران در نظام سلطنتی و اسلامی جویا شدهاند.
...
آقای حمید احمدی پرسیدهاند: برنامه انرژی اتمی که شاه مورد نظرش بود، چه هدفی را در ذهن خودش برای استفاده از انرژی اتمی داشت؟ کشوری که در آن زمان میتوانست با تولید فرآوردههای نفتی در بخشهای متعددی بهرهمند شود. کشوری که شش میلون بشکه نفت در روز تولید میکرد، توان تولید بنزین را نداشت. دنبال کردن برنامه انرژی اتمی چه مایه فکری در ذهن شاه بود؟ آیا او واقعاً به دنبال انرژی اتمی برای کارهای تسلیحات نظامی اتمی بود؟...
آقای اکبر اعتماد پاسخ میدهند:
(...) سئوالی که شما مطرح میکنید، [که پشت فکر شاه چه بود؟] در آن روزها در ذهن من هم بوجود آمد و دفعه اول با هویدا نخست وزیر صحبت کردم و از او پرسیدم آیا شما اطلاع دارید که اعلیحضرت چه خواستی از برنامه اتمی دارند؟ او جواب داد من اصلاً نمیدانم...
(...) [به اعلیحضرت] گفتم: (...) از شما یک سئوال اساسی دارم و این سئوال را برای من روشن بفرمایید، برای اینکه، تولید برق یک تکنولوژی میخواهد و تولید سلاح هستهای یک تکنولوژی دیگری میخواهد. و البته، بعضی چیزهایشان مشترک است و در بعضی چیزهای دیگر مشترک نیستند...
توقع شما از من چیست؟(...) پیش فرض اینکه ما برویم به طرف استفاده نظامی از انرژی هستهای هست یا نه؟ شاه قدری فکر کرد و به انگلیسی گفت: Why not (چرا نه؟) یعنی این استراتژی پشت فکر شاه بود و هیچوقت آن را رد نکرد که ایران نمیخواهد ... دیگر این موضوع برای من روشن شد و یک کلمه دیگر با شاه صحبت نکردم. بعد از این مذاکره با شاه، من به خودم گفتم که حالا وظیفه من در این سازمان چیه. یعنی هر روزی که شاه مرا صدا کرد و گفت، بمب اتم میخواهیم، من باید آماده باشم که مثلاً ظرف شش ماه و در نهایت تا یک سال بعد، آن را تحویل بدهم.
...
انگلیسی ها یک اصطلاحی دارند که میگویند: I had to deliver (باید تحویل بدهم) یعنی این وظیفه من بود. برای اینکه این کار را بکنم از روز اول فشار را گذاشتم روی کار تحقیقات و تکنولوژی های مختلف. در آن زمان، در سازمان انرژی اتمی معاونت تحقیقاتی وجود نداشت و آن را زیر نظر خودم بوجود آوردیم. هر نوع تحقیق که پیشنهاد میکردند، قبول میکردم، مثلاً جدا کردن ایزوتوپها که به غنیسازی مربوط میشود و در این زمینه دو سه تا طرح داشتیم. در آن زمان رفته بودیم در پی غنی کردن اورانیوم با جدیدترین تکنولوژی یعنی غنیسازی اورانیوم بوسیله لیزر پرقدرت. در آن زمان حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر محقق در داخل کشور داشتیم و حدود یک هزار نفر را برای تحصیل در زمینههایی که مربوط به نیازهای ما بود به خارج کشور فرستادیم. بنابراین، حدود ۱۰ سال بعد یعنی مثلاً سال ۱۳۶۷ خورشیدی و حداکثر تا سال ۱۳۷۰ خورشیدی، هر سلاحی از ما میخواستند میتوانستیم بدهیم.(...)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اتم برای صلح و سخنان اعلیحضرت
چکیده سخنان محمد رضا شاه پهلوی (۱۵ اسفند ۱۳۳۵) در نمایشگاه اتم برای صلح که در دانشگاه تهران برگزار شده بود.
بسیار خرسندیم از این که با افتتاح «نمایشگاه اتم در راه صلح» اولین پایه کاخی را که جهان آینده بر آن استوار خواهد بود در ایران بنا میگذاریم، این نمایشگاه که ثمره مفید همکاری دانشگاه با دولت امریکا و مقارن است با امضای قرارداد استفاده صلحجویانه از نیروی اتم بین دولت ایران و امریکا، در واقع نمونه بارز و موید دیگری است ار تشریک مساعی صمیمانه بین دو کشور در راه تحکیم صلح و مودت و توسعه روابط علمی و فرهنگی.
این نمایشگاه و آن قرارداد یک هدف واحد دارند، ترویج دانش و معرفت نیروی اتم و به کار انداختن آن منحصرا در راه صلح و انسان دوستی.
میدانم جامعه انسانی با دست یافتن به نیروی اتم در آستانه دومین و بزرگترین انقلاب صنعتی جهان قرارگرفتهاست همچنین باید بدانیم راهی که علم جدید در رشته نیروی اتم پیموده برگشتی بر آن متصور نیست به همین علت بزرگترین مسئولیتی که همه ملل دنیا بر عهده دارند اینست که این نیروی عظیم را منحصرا در طریق تعالی مدنیت و رفاه و آبادانی اجتماع بشری به کار بندند.
هر فرض و طریق دیگری ما را به فنا و نیستی سوق میدهد...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آخرین سخنرانی آیزنهاور
آیزنهاور گفته بود: «گمان نمیکنم منطقهای مهمتر از ایران روی نقشه جغرافیایی جهان وجود داشته باشد. ایران هم دارای نفت است و هم در چهارراه جهان واقع شدهاست...نباید وضعیتی پیش آید که ایران به گذشته دور خود بازگردد و یک قدرت نظامی شود.»
آیزنهاور در آخرین سخنرانی خودش با اشاره به صنایع بزرگ تسلیحاتی و خطرات آن، روی نکات مهمی انگشت گذاشت. (بخشی از آن را اینجا میآورم)
...
ما مجبور به ایجاد یک صنعت تسلیحاتی دائمی در ابعاد عظیم شده ایم...
همزمانی ایجاد یک ساختار نظامی عظیم و یک صنایع بزرگ تسلیحاتی تجربهای جدید در آمریکا است...
ما متوجه نیاز ضروری برای این توسعه هستیم. در عین حال نباید از درک نتایج دهشتناک آن غافل شویم...
باید در برابر به دست آوردن نفوذ بی جا، خواسته یا ناخواسته، توسط مجتمع نظامی-صنعتی موضع بگیریم.
پتانسیل برای افزایش فاجعه بار قدرت نابجا وجود دارد و ادامه هم خواهد داشت.
We have been compelled to create a permanent armaments industry of vast proportions...
Now this conjunction of an immense military establishment and a large arms industry is new in the American experience. The total influence -- economic, political, even spiritual -- is felt in every city, every Statehouse, every office of the Federal government. We recognize the imperative need for this development. Yet, we must not fail to comprehend its grave implications...
We must guard against the acquisition of unwarranted influence, whether sought or unsought, by the military-industrial complex.
The potential for the disastrous rise of misplaced power exists and will persist...
...
در این رابطه:
برای ارسال این مطلب به فیسبوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook