زنانی که شکست را شکست دادند (۴)
قره العین، زینب پاشا، مریم عمید، محترم اسکندری، شوشا عصار، ملکتاج فیروز، توبا آزموده، بیبی مریم بختیاری، صدیقه دولتآبادی، مادام لیلی لازاریان، لُرتا، فاطمه سیاح، راضیه شعبانی، شمس کسمایی و قدمخیر قلاوند.
در این بخش به چند نفر دیگر اشاره میشود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ماهرخ گوهرشناس، از نخستین پیشگامان آموزش نوین در ایران

ماهرخ علیرغم فشارها و مخالفتهای اطرافیان، مدرسه ترقی بنات را در خیابان ظهیرالدوله تأسیس نمود. این اولین مدرسه مختلط در ایران بود که دختران و پسران در یک کلاس درس میخواندند و معلمین مرد و زن تدریس میکردند. بعد از سه سال که از تاَسیس مدرسه میگذشت، این مدرسه ۸۶ دانش آموز داشت که حدود یک سوم آنها رایگان تحصیل میکردند. این بانوی ترقی خواه در سال ۱۳۱۷ شمسی درگذشت.
ماهرخ گوهرشناس از نخستین پیشگامان آموزش نوین در ایران بود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روشنک نوعدوست، پیک سعادت نسوان

روشنک نوعدوست در خانوادهای روشنفکر نشو و نما کرد و به زبانهای عربی و فرانسه هم آشنا بود. روشنک بیش از یک قرن پیش (۱۲۹۷) مدرسهای با ۳ کلاس برای زنان و دختران در رشت تأسیس کرد. خودش، روسری داشت، اما به دانش آموزان دختر اجازه نمیداد در مدرسه حجاب داشته باشند. البته روی پوشش و رفتار باوقار برای دختران تأکید داشت. اینکه، دامنها زیاد کوتاه نباشد، دختران مدرسه ماتیک نزنند و ابروهایشان را برندارند. ولی دانشآموزان میبایست با روپوش و بدون حجاب در مدرسه حاضر شوند. پس از جنبش مشروطه و بعد از تشکیل نخستین کنگره حزب کمونیست ایران در بندر انزلی (۱۲۹۹)، روشنک نوعدوست جمعیت پیک سعادت نسوان را برای پیگیری حقوق سیاسی و اجتماعی زنان تأسیس کرد و با زنان همفکرش به تأسیس مدرسه دخترانه، کتابخانه، برپایی تئاتر و سخنرانی برای زنان پرداختند. نشریه پیک سعادت نسوان را نیز منتشر میکردند و روشنک نوعدوست صاحب امتیاز آن بود. روشنک ناخوش بود و در بهار ۱۳۳۶ برای معالجه به تهران رفت، اما مرگ بر بالینش نشست. دستش از درس و مشق کوتاه شد و او را در ابن بابویه شهر ری، به خاک سپردند. مدرسه روشنک نوعدوست تا زمان انقلاب در رشت فعال بود. روشنک نوعدوست که به «خانم مدیر» شهره بود، زنی فرهیخته، پیشرو و تحصیل کرده بود. او یکی از پایهگذاران سوادآموزی در گیلان بود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سوسن تسلیمی، اولین زن صاحب سبک بازیگری در ایران

در پیشآمدها برای هر کسی، نقش ممکنها و محتملها Contingency کم نیست، گاه رویدادهای عَرَضی و غیر منتظر؛ از اتفاقات پیش برنده جلو میزند، خانم سوسن تسلیمی در سال ۱۳۵۶ این شانس را داشت که با بانوی اول تئاتر ایران لرتا هایراپتیان (همسر عبدالحسین نوشین) در نمایش خلوت خفتگان اثر پیتر گیل بازی کند. فعالیت سینمایی سوسن با بازی در فیلم چریکه تارا (بهرام بیضایی) در سال ۵۷ شروع شد که بازی او در این فیلم، در جشنواره سن سباستین مورد تقدیر قرار گرفت. سال ۶۳ در مجموعه سربداران ساخته محمدعلی نجفی هم نقش زن پرقدرتی را بازی کرد که سوار اسب میشد و رهبر گروهی از جنگجویان بود. سال ۶۴، ایده فیلم باشو غریبه کوچک را با بهرام بیضایی در میان گذاشت و ایشان هم پذیرفت و پرورش داد. فیلم مزبور که بازی سوسن در آن شاهکار بود پس از پنج سال توقیف، اکران شد. اولین فیلمی که او در سوئد بازی کرد، عنوانش «مرز» بود. سال ۷۰ اولین تئاتر خودش را هم در سوئد به نام «مدهآ» که کارگردانی و نوشتن متن و بازی آن همه به عهدهٔ خودش بود، به روی صحنه برد. این نمایشنامه از آثار کلاسیک یونان و اساطیر یونانی اقتباس شده بود و خود با کمک ماسکهای مختلف آن را بازی کرد. او پیش از این کار در تئاتری به نام «آنگرد» هم نقش داشت. سوسن تسلیمی از سال ۱۹۹۹ میلادی تا ۲۰۰۲ جزو هیئت مدیره انیستیتوی فیلم سوئد بود؛ و هماکنون در وزارت فرهنگ سوئد از اعضای هیئت مشاورین تئاتر میباشد. وی بازیگری نیز درس داده و در سوئد چندین و چند نمایشنامه به زبان سوئدی اجرا کردهاست. سوسن تسلیمی فیلم «حادثه قریبالوقوع» را هم که در جشنوارهٔ فیلم گوتنبرگ به نمایش درآمد کارگردانی نمود. همچنین سه فیلم سریالی برای تلویزیون سوئد ازجمله: «عشق، عشق، عشق» که در مورد زندگی یک مادر و دختر سوئدی است. فیلم بلند بازداشتگاه را هم او کارگردانی کردهاست. فهرستکردن همه آثار این هنرمند ارجمند، فرصت دیگری میطلبد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پوری سلطانی مادر کتابداری نوین ایران

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شمس الملوک مصاحب

شمسالملوک مصاحب از نخستین سناتورهای زن مجلس سنای ایران بود. پدرش ادیب و سیاستمدار بود. برادرش، دکتر غلامحسین مصاحب، بنیانگذار ریاضیات نوین و صاحب «دایرةالمعارف مصاحب» است که تا همیشه پژوهشگران به آن نیاز دارند. شمسالملوک مصاحب جزو اولین گروه زنان ایرانی که به دانشگاه رفتند نیز هست؛ و به همراه عباس یمینی شریف از نویسندگان کتاب درسی «دارا» و «آذر» در سال ۱۳۳۹ است. وی که در خانوادهای فرهنگی، در کنار برادرش غلامحسین مصاحب (ریاضیدان و دانشنامهنویس) و خواهرش اشرفالملوک مصاحب (پزشک) رشد کرده بود، در مدرسه ناموس تحصیل کرد و برای ادامه تحصیل به دانشسرای عالی و پس از آن، دانشگاه تهران رفت و در سال ۱۳۲۲ در رشته ادبیات فارسی دکترا گرفت. موضوع رساله وی «ادبیات غنایی» بود که با درجه عالی به تصویب رسید. او سپس برای ادامه تحصیل در رشته تعلیم و تربیت به دانشگاههای کانادا و آمریکا رفت. برخی از مشاغلی که شمسالملوک مصاحب در طول زندگی خود برعهده داشت عبارتند از: سرپرستی ماهنامه «زندگی روستایی»، ریاست چند دبیرستان دخترانه مهم تهران مانند دبیرستانهای «پروین»، «شاهدخت» و «نوربخش»، مشاور وزیر آموزش و پرورش در امر مبارزه با بیسوادی، معاونت وزارت آموزش و پرورش، ریاست قسمت فرهنگی بنیاد پهلوی و ۱۷ سال سناتوری در مجلس سنای ایران. شمسالملوک مترجم هم بود و برگردان کتاب «غرور و تعصب»، نوشته «جین آستن» از ایشان است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فرح دیبا، جشن هنر شیراز، موزه نگارستان و تالار رودکی

...
- دو بنای زیبای هنری «تئاتر شهر» و «تالار رودکی»، طراحی و ساخته شد. تاریخ هنر مدرن ایران مدیون این ابتکار و حمایت اوست،
- موفقترین نهاد مدنی هنر در ایران، «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ایران»، با ساختمانی شیک و با معماری جذاب در پایتخت بنیانگذاری شد. اکثر هنرمندان درجه یک کشور شروع کارشان از همانجا بود، افرادی چون: عباس کیارستمی، علی حاتمی، بهرام بیضائی، سهراب شهیدثالث، مرتضی ممیز، زرینکلک، کامران شیردل، فیروز شیروانلو، بیژن مفید، محمود دولتآبادی، محمدرضا اصلانی، پری زنگنه (خواننده فولکلوریک)، و بسیاری دیگر...که از همین نهاد مدنی آغاز کردند،
- بخشی از بهترین هنرمندان بینالمللی در حوزه سینما، تاتر و موسیقی به ایران دعوت شدند، و در «جشن هنر شیراز»، در اکرانهای ویژه فیلم، در اجراهای موفق تاتری، و در برگزاری کنسرتهای موسیقی، تجریبات خود را در اختیار ایرانیان آن زمان قرار دادند،
- موفقترین و ماندگارترین برنامه موسیقی ایران، «رادیو گلها» راه افتاد، حمایت شد و توانست گنجینه موسیقی اصیل ایرانی را با بهترین کیفیت اجرا و ضبط کند،
- بهترین شاعران شعر نو ایران مثل: شاملو، فروغ، کسرائی، مصدق، مشیری، سپهری، آتشی، احمدی، سپانلو، بهبهانی، م.آزاد، سایه، اصلانی، بیژن الهی، پرویز اسلامپور، هوشنگ آزادیور، کدکنی، رحمانی، شهریار، منزوی، توللی، و....موفق به انتشار آثار خود شدند.
- خاطرهانگیزترین فیلمهای سینمای قصهگو در ایران ساخته شد (فیلمهایی از بیضائی، تقوائی، حاتمی، کیمیائی، نادری، گُله، فرمانآرا، و ...)، جالب آنکه بهترینهای سینمای اندیشه هم در همان زمان ساخته شد از جمله : شطرنج باد (محمدرضا اصلانی) جنوب شهر، شب قوزی (فرخ غفاری)، خشت و آینه (ابراهیم گلستان)، آون شب که بارون اومد (کامران شیردل)، شوهر آهو خانم (ملاپور با الهام از اثر محمد افغانی)، شازده احتجاب (بهمن فرمانآرا ) بر اساس داستانی به همین نام از گلشیری (که آن هم در همان زمان نوشته و مجوز انتشار یافته بود)، سیاوش در تخت جمشید، و فرزند ایران از مادرش بی اطلاع است (هر دو از فریدون رهنما)، و کمدیهای انتقادی نصرت کریمی (محلل، تختخواب سهنفره، درشکهچی، و...).
- داستاننویسان، نوازندگان، نقاشان، خطاطان، مترجمین و ناشران بهترین کارهای عمر خود را ارائه دادند،
- بهترین استعدادهای موسیقی پاپ، موسیقی اصیل ایرانی، نوازندگی پاپ، نوازندگی اصیل ایرانی و نوازندگان کلاسیک شناخته و تربیت شدند،
- معماری مدرن، بدون نفی ارزشهای ستنی مورد توجه قرار گرفت، چند نمونه موفق آن معماری زیبای تاتر شهر، معماری موزه هنرهای معاصر، معماری فرهنگسرای نیاوران و معماری برج آزادیست. از ابتکارات او در این زمینه استفاده از آجر سهسانتی ایرانی و سنتی، در نمای ساختمانهای مدرن شهری بود.
- آموزش رایگان در همه دورانهای تحصیل از مدرسه تا دانشگاه مورد حمایت قرار گرفت،
- نهادهای آکادمیک پژوهشی راهاندازی و مورد استفاده قرار گرفت، از جمله : انجمن حکمت و فلسفه (با مدیریت دکتر نصر)، بنیاد پژوهشهای جامعهشناسی (با مدیریت احسان نراقی)، بخش پژوهشی رادیو تلویزیون ایران (با حضور افرادی چون فریدون رهنما، دکترای سینما از فرانسه، و ایرج گرگین، موفقترین مدیر و مجری تلویزیون وقت)، حمایت مالی از احمد شاملو برای انتشار کتاب کوچه، حمایت از دانشجویان نخبه و بورسیهسازی آنها، و کمک به راهاندازی انتشارات بینالمللی فرانکلین (علمی- فرهنگی فعلی)که همطراز با پیشرفتهترین انتشارات مدرن جهان آثار خود را انتخاب و ترجمه میکرد،
- انتشاراتی چون هاروارد، ترجمههایی از متون کلاسیک ایرانی مثل : ویس و رامین، شیرین و فرهاد، و لیلی و مجنون را به زبان انگلیسی و با چاپی فاخر منتشر کرد،
- بهترین آثار آکادمیک در حوزهٔ ادبیات ایرانی امکان چاپ و نشر یافتند از جمله آثار افرادی چون: فروزانفر، خانلری، زرینکوب، خوانساری، طهوری، و....
- بهترین کتابخانه هنری ایران در فرهنگسرای نیاوران تاسیس شد. تا چند سال قبل در آن کتابخانه کتابهای اهدائی از جانب افراد مشهور به فرح و با امضای آنها، نگهداری میشد، افرادی چون : انیشتین، راسل، دوبوار، سارتر، آرمسترانگ، و تعدای از نقاشان، سینماگران و موزیسینهای معروف زمان.
- بزرگترین، بهترین و زیباترین گنجینه هنر مدرن در بیرون از غرب در ایران، (تهران، موزه هنرهای معاصر)، افتتاح و بهرهبرداری شد.
- تیراژ یک مجله هفتگی (جوانان) در یک جامعهٔ بیست میلیون نفری، ۳۰۰ هزار نسخه بود. که اگر مقایسه شود با تیراژ کتاب و روزنامه در همان جامعه اما صدمیلیونی ۵۰ سال بعد (حدود ۵۰۰ نسخه) قابل تامل است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
معصومه شادمانی، آن مادر دلاور

این بحث ادامه خواهد داشت
پانویس
- دوستان دانشور و فرهنگورز، در این بحث، به بیش از ۱۵۰ زن اشاره میشود که هر کدام زندگی متفاوتی داشتند و به شیوه خاص خویش با چالشها و مشکلات درافتادند. بدیهیست که همه در یک راستا و از یک قماش نیستند. اینکه نگاه و دیدگاه شماری از آنها حرف و حدیث دارد (که دارد)، یا با آنچه من و شما فکر میکنیم مطابق نیست، دلیل نمیشود که از آنان یاد نشود.
- کسانیکه در این بحث از آنان اسم میبرم کم و بیش شناخته شده هستند، اما دیگرانی هم هستند که از آنان کسی یاد نمیکند اما در شمار شریفترین زنان میهن ما هستند، زنان مچاله شده و رنج دیدهای که قربانی تاریخ مذکر و فقر فرهنگی بوده، به اطاعت خودخواسته و ستم مضاعف، خو کردهاند. باید در فصلی جداگانه از آنان سخن گفت.

░▒▓ همه نوشتهها و ویدئوها در آدرس زیر است:
...
همنشین بهار
برای ارسال این مطلب به فیسبوک، آیکون زیر را کلیک کنید:facebook