غبارزدایی از آینههانامهِ امیرکبیر در مورد عَمّهِ ناصرالدّین شاه، جَعلی است
به یاد ایرج افشار
در این مطلب دستخط جعلی منسوب به امیرکبیر - در مورد عَمّهِ ناصرالدّین شاه - را که نزدیک به ۱۰۰ سایت و وبلاگ توی بوق کردند، در مجلس ششم توسط حجتالاسلام مهدی کروبی قرائت شد و در تلویزیون حکومتی، آقای خسرو معتضد از آن با عنوان «سند»!! یاد کرد، مورد بحث قرار میدهم.
یادآوری کنم که زنده یاد دکتر ایرج افشار (در شماره ۳۱ مجله بخارا و در بخش پارهها و تازههای ایرانشناسی) در به اصطلاح سند مزبور تشکیک نموده و جعل عریضه به افتخار امیرکبیر را زیر سئوال بردند.
به خون غلطیدن امیرکبیر در حمام باغ فین کاشان، حسنک وزیر را(که به فتوای خلیفهی بغداد تحت عنوان قرمطی به دار آویخته شد)، عمیدالملک کندری(وزیر طغرل و آلب ارسلان که خونش در مرو به زمین ریخت و سرش به نیشابور برده شد)، و میرزا ابوالقاسم خان قائممقام را که به دستور شاه خفهاش کردند، بیاد میآورَد.
...
ایستادگی او در برابر نیروهای کهنه و میرا، و مرگ دلخراشش به اندازه کافی گویاست اما برخی که شغل شریفشان شیادی و عوامفریبی است، با جعل عریضه و دستخطی که ربطی به آن وزیر خردمند مغضوب ندارد، گرا میدهند وقایع اتفاقیه را میشود به دلخواه کش و قوس داد و میشود همه را فیلم کرد و سرکار گذاشت و به ریش و زلفشان هم خندید!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قربانت شوم
الساعه که در ایوان منزل با همشیره همایونی به شکستن لبه نان مشغولم خبر رسید که شاهزاده موثقالدوله حاکم قم را که به جرم رشاء و ارتشاء معزول کرده بودم به توصیه عمه خود ابقاء فرموده و سخن هزل بر زبان راندهاید. فرستادم او را تحتالحفظ به تهران بیاورند تا اعلیحضرت بدانند که اداره امور مملکت با توصیه عمه و خاله نمیشود.
زیاده جسارت است. تقی
- این نامه بدون تاریخ، که برخلاف مکاتبات عهد قاجار پر از نقطه و ویرگول و...است. در هیچ یک از کتب معتبری که درباره امیر کبیر نوشته شده وجود ندارد.
- هشتاد نامه امیرکبیر به ناصرالدینشاه، در دسترس است. در مجموعه مکاتبات امیرکبیر، نشانی از به اصطلاح سند مزبور نیست.
- دکتر عباس اقبال آشتیانی و دکتر فریدون آدمیت در کتبی که در مورد امیرکبیر نوشتهاند، کوچکترین اشارهای به نامه وی در مورد عمه ناصرالدین شاه ندارند.
- در کتاب اسناد و نامههای امیرکبیر(چاپ سازمان اسناد ملی ۱۳۷۹)، کپی دستخط وی موجود است. شیوه خط و پیچ و خم کلمات آن دستخط ساختگی کوچکترین شباهتی با خط امیرکبیر ندارد.
- زمان امیرکبیر هیچکس طهران را با ت نمینوشته، هنوز فرهنگستان زبان و ادب فارسی تأسیس نشده بود که بر املای تهران با ت(به جای طا) تأکید کند.
- نامههای امیرکبیر خطاب به ناصرالدین شاه با عباراتی چون «قربان خاکپاى همایون مبارکت شوم» آغاز میشد و جاعل آن به اصطلاح سند نمیداند که «قربانت شوم» براى طبقه خاصى به کار میرفت.
- امیرکبیر نامههای خودش را با «هو» آغاز میکرد و مکاتبه با شاه را با جمله «زیاده جسارت نورزید، باقی الامر همایون مطاع» و نظایر آن. به پایان میبرد و جاعل مزبور که تنها به «تقى» خشک و خالی بسنده کرده، بند را آب دادهاست.
- در نامه جعلی مورد بحث خطاب به ناصرالدین شاه، گفته شده «سخن هزل بر زبان راندهاید»، و جالب اینجاست که آخر نامه تعارف شاه عبدالعظیمی کرده: زیاده جسارت است!
- امیرکبیر در نامهها از همسرش با عنوان «ملک زاده خانم» و گاهی «خانم» اسم میبرد و هیچ گاه در هیچ یک از مراسلات او به شاه حتی هنگام گله از همسرش او را «همشیره همایونی» خطاب نمیکرد.
- در اوائل عصر ناصرى کسى که لقب موثقالدوله داشته باشد هرگز حاکم قم نبوده و شاهزاده معزول موثقالدوله اصلاً وجود خارجی ندارد.
طهران و تهران
روزنامه اتفاقیه و اسنادی چون فرمان مشروطیت(که تازه بعدها نگاشته شده) گویاست که آنزمان هیچکس طهران را با ت نمینوشته، هنوز فرهنگستان زبان و ادب فارسی تأسیس نشده بود که بر املای تهران با ت(به جای طا) تأکید کند. هیچ رجل ادارى و دیوانى عصر قاجارى، حتى بقالهاى طهران در عصر امیرکبیر طهران را با ت که بعد از عصر احمد شاه باب شده، نمینوشتند، تا چه رسد به میرزاتقىخان فراهانى. در قانون اساسی مشروطه و متممهای آن، ۸ مرتبه کلمه طهران با طا(و نه تهران) ثبت شدهاست. خطیب بغدادی در تاریخ بغداد، ابن بلخی در فارسنامه، محمدبن محمود بن احمد طوسی در عجایب نامه، سمعانی در الانساب، ظهیرالدین نیشابوری در سلجوقنامه، قاضی عمادالدین در عجایب البلدان، شرف الدین علی یزدی در ظفرنامه تیموری و بسیاری دیگر از دانشمندان و محققان در آثارشان تهران را با طا و به صورت «طهران» ثبت کردهاند.
...
░▒▓ همه نوشتهها و ویدئوها در آدرس زیر است:
...
همنشین بهار
برای ارسال این مطلب به فیسبوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook