عهدنامههای ایران در عصر قاجار (۱۰)پیمان آخال(آخال تِّکه)(1881) Treaty of Akhal
...
خانمها و آقایان محترم، خواهران و برادران عزیز، دوستان دانشور و فرهنگورز، سلام بر شما.
در مباحث پیشین، معاهده فینکنشتاین، قرارداد مُجمَل، عهدنامهٔ مُفَصّل، عهدنامهٔ گلستان، معاهده ترکمانچای، قراردادِ نوامبر ۱۸۱۴ (عهدنامهٔ تهران)، قرارداد ارزنهالروم، معاهده پاریس (Treaty of Paris (1857 ، و قرارداد(حَکَمیّتِ) گلدسمید Goldsmid Arbitration اشاره شد، که بصورت مقاله، فایل صوتی و ویدئو، در سایت خودم موجود است.
در این قسمت به پیمان آخال(آخال تِّکه) 1881 Treaty of Akhal میپردازم که در پی تصاحب گستره ترکستان و بخش خاوری دریای خزر توسط نیروهای تزاری، به تاریخ ۲۳ آذر ۱۲۶۰خورشیدی/ ۱۴ دسامبر ۱۸۸۱ میلادی در تهران، منعقد گشت. قرارداد تاسفآوری که در دوران قاجاریه(زمان ناصرالدین شاه)، از سوی امپراتوری روسیه بر ایران تحمیل شد.
در بخشهای پیش اشاره شد که روسها برای تسلط به متصرفات انگلیس در هندوستان، به هِرات که در حقیقت دروازه هند بود، چشم داشتند. آسانترین راه عبور دولت روسیه جهت رسیدن به پشت دروازه هِرات، دراختیارگرفتن نواحی شرقی دریای خزر و سرکوب ترکمنهای آخال تِّکه بود و با اینکه یکی دوبار در مصاف با آنان شکست خورد، از آن دست برنداشت.
آخال تِّکه، نامی است که در گذشته - در سالهای ۱۸۸۲ـ۱۸۹۰ میلادی - بر شهرستانی از استان ماوراء خزر اطلاق میشد و هماکنون قسمتی از آن معروف به عشقآباد، مرکز کشور ترکمنستان است. آخال اسم محل و تِّکه نام قبیله ترکمن ساکن در این سرزمین است.
...
لشکرکشی روسیه در بخشهای شرقی دریای خزر با منافع ایران تضاد داشت و در زمان صدارت میرزا حسینخان سپهسالار، مخصوصاً در سالهای ۱۸۷۹ و ۱۸۸۰ به آن اعتراض شد اما روسیه اعتنا نکرد و نه تنها به هِرات، بلکه به مرو هم چشم داشت.
مَرو از شهرهای باستانی ایرانیان بود که ویرانههای آن امروزه در انتهای جنوبی بیابان قره قوم و به فاصلهٔ نود مایلی شمال شرقی سرخس واقع است.
...
چنگاندازی روسیه به مرزهای شرقی ایران به دنبال شکست ایران در مرو از سال ۱۸۷۳میلادی آغاز شد و در سالهای بعد ادامه یافت. روسها توجیه میکردند تصرف مرو و آخال از سوی آنها، ایران را از تجاوزات ترکمانان ایل تِّکه بخصوص، نجات میداد. حال آنکه این تعدیات محلی سالهای بعد حتی بعد از قتل ناصرالدین شاه، نیز ادامه داشت و دولت روسیه هیچ اقدامی، به منظور پیشگیری از آن به عمل نیاورد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با معاهده پاریس که در قسمت هشتم اشاره شد، شرح دادم که بواسطه دخالت انگلیسیها در امور افغانستان، بین خراسان و هِرات جدایی افتاد. همین که هِرات از ایران جدا شد، ترکمنهای آخال و مرو، به نواحی خراسان تاخت و تازشان را شدت بخشیدند و عرصه بر دولت ایران تنگ شد و اگر بعد از عزل میرزا حسینخان سپهسالار، ناصرالدین شاه حاضر میشود با روسها کنار بیاید و مذاکره کند، چندان عجیب نیست بویژه که وی در آن ایام در حصار چاپلوسان بود و نظر امثال «میرزا علی خان امینالدوله» که در پذیرش قرارداد آخال تردید میکردند، توجه نشد.
شایان ذکر است که بخش شمال خراسان بزرگ که محل زندگی ترکمنها محسوب میشد، از گذشتههای دور به صورت کامل تحت تصرف ایران قرار نداشت و ترکمنها هم گاه و بیگاه، برای رفع مایحتاج خود، به شورش و بلوا در شهرهای ایران دست میزدند. روسها یکسال قبل از انعقاد پیمان آخال، به سرزمین «ترکمانان تِّکه» حمله بردند و آخرین پایگاه آنان، یعنی «گوگتپه» را به تصرف خود درآوردند. گفته میشود شاه از اینکه ترکمنها در «نبرد گوگتپه» یا مرو و آخال، توسط روسها سرکوب شدند خوشحال هم بود چون خودش از پسشان برنمیآمد.
در حال حاضر، گؤگتپه(گؤگدفه)، در ترکمنستان در ۲۸ مایلی شمال غربی شهر عشقآباد است. یکی از مقامهای موسیقی ترکمن به نام «گوگدفه» اشاره به نبرد مزبور و منفجرکردن قلعه ترکمنها توسط تزارها دارد.
...
آخر سر، میرزا سعیدخان مؤتمن الملک انصاری(وزیر خارجه ایران) و ایوان زینوویف(وزیر مختار روسیه)، پیمان آخال را، ۲۱ سپتامبر ۱۸۸۱ میلادی(۲۳ آذر ۱۲۶۰خورشیدی)، امضا کردند. طبق این عهدنامه، رود اترک به عنوان مرز بین دو کشور شناخته شد.
رود اترک از کوههای هزار مسجد قوچان سرچشمه گرفته و پس از گذر از دشتهای قوچان، شیروان و بجنورد در ناحیهٔ چات، در مرز ایران و ترکمنستان جاری میشود، پس از آن وارد خاک جمهوری ترکمنستان شده و به دریای خزر میریزد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دولت ایران تعهد کرد اجازه ندهد در امتداد رودهایی که وارد خاک روسیه میشود، روستای جدید ساخته شود یا اراضی زراعی آن مناطق گسترش یابد یا برای زمینهای در حال کشت بیش از حد، آب مصرف شود. همچنین از کلیه ادعاهایش نسبت به ماوراءالنهر و ترکستان صرفنظر نماید، و در مقابل دولت روسیه از تجاوز ترکمنها به خاک ایران جلوگیری و امنیت مرزهای شمالی کشور ایران را تأمین کند، که نکرد. با پیمان آخال، خانات ترکستان و ماوراء النهر که از زمان صفویه کم و بیش تابع پادشاهان ایران بودند از قلمرو ملی و میهنی ما برای همیشه جدا شد.
...
پیمان آخال در شرایطی مطرح شد که روسها، گستره ترکستان و بخش خاوری دریای خزر را تصاحب کرده بودند.
- خاننشین بخارا را شکستداده و کنترل بخارا و سمرقند را در دست داشتند.
- سرزمین ترکمنهای تِّکه، همچنین تاشکند و خوارزم(خیوه) و بخصوص نواحی اطراف دریاچه آرال در اختیارشان بود.
دریاچه آرال یا دریاچه خوارزم، در آسیای میانه میان قرهقالپاقستان در ازبکستان در جنوب و قزاقستان در شمال بود.
...
قراردادهای گلستان و ترکمنچای، ذلتآوَر و اندوهبار بود و آسیب زیادی به ایران زد. اما پیمان آخال هم دست کمی از آن دو نداشت و ضربه مهلک دیگری به تمامیت ارضی ایران وارد کرد. در پیمان آخال خط مرزی، کاملاً به نفع روسها طراحی شده بود و آنها نه تنها کوههای بلند مرتفع سرحدی را در مرز خودشان انداختند، سرچشمهٔ رودخانهها را نیز جزء خاک روسیه ثبت کردند که هروقت عشقشان کشید، آب را از دههای ایران قطع کنند و در نتیجه محصول خراسان را تباه سازند.
پیمان آخال به ضرر ترکمنها هم بود. چرا؟ چون با مصالح سنتی آنان همخوانی نداشت. بینشان مرز کشیده شد و عملاً در دو کشور، قرار گرفتند و یکپارچگیشان به هم خورد. بعلاوه یُموتهای ایران(یکی از طوایف ترکمن) که بر اساس موافقتنامه دو دولت هر سال برای چراندن گلههای خود به آن سوی مرز کوچ میکردند، حالا باید به هر دو دولت مالیات میدادند و از هر دو طرف تلکه میشدند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منطقه آخال و ترکمننشین شمال خراسان، معبر داد و ستد ایران با قفقاز بود و واگذاری این مناطق به روسیه، فرصتهای مناسب اقتصادی را از ایران گرفت. پس از انعقاد پیمان آخال، انگلیسیها به سفیر ایران در لندن طعنه زده بودند که «خوب شد ما هِرات را از دست شما گرفتیم وگرنه شما آن را هم به روسیه میبخشیدید.» میرزا ملکم خان، وزیر مختار ایران در لندن، در تلگراف رمزی که برای وزیر خارجه مخابره کرده سرزنشهای دولتمردان بریتانیا را یادآور شدهاست.
...
متن این تلگراف چنین است: «جناب مستطاب وزیر امور خارجه محرمانه عرض میکنم، میگویند: شما از روی مُنتهای غفلت، سّد استقلال ایران را شکستید. آنچه داشتید تسلیم روس کردید و الان شما خواه ناخواه نوکر روس هستید. خدا رحم کرد که هِرات را به شما ندادیم، [وگرنه] آن را هم به روس میدادید. آنچه از سیستان[هم] بدهیم آخرش عاید روس خواهد شد. شما خوب میتوانستید خراسان را موافق قاعده نگاه بدارید. [اما] سوء درک شما ایران را فقیر و ضعیف و تمام کرد. با این ضعف، دوستی شما دیگر چه معنی خواهد داشت؟...»
ملکم خان میافزاید: «بنده از این وضعی که بدون عداوت و با کمال جلالت بیان میکنند و از این نتایج آینده که مجسم میبینم به درجهای ملول هستم که واقعاً دیگر از زندگی خود متنفر شدهام. واضح است که در اصلاح این عقاید نه خواب دارم و نه آرام. نمیدانم این حالت را به چه زبان در خاکپای اقدس همایون شاهنشاهی روحنا فدا بروز خواهید داد. چه فرصتها از دست دادیم. ملکم...»
ناصرالدینشاه در جواب تلگراف ملکم خان، انگلستان را مقصر این حوادث دانسته و گفته بود:
«ما چیزی به روس ندادیم...[انگلیس] در حقیقت[آخال را] دادهاست. اگر از اول، روس را از این همه پیش آمدن به سمت آخال و ترکمان رسماً و قویا مانع میشد، البته روسها میدان جولان بازی خودشان را کمتر میگرفتند، بلکه هیچ نمیتوانستند داخل شوند. وقتی که دولتی قوی، مثل شما[انگلیس] نتواند سّد راه و خیال روسها بشود ما به طریق اولٰی نمیتوانستیم. روس آمد آخال را گرفت. ما چه میکردیم اگر قبول نمیکردیم؟...
همانطور که آخال را تصرف کرد، سرحد طبیعی ترکمان را هم با خراسان به زور تصرف میکرد. آن وقت آیا ما باید با روسها جنگ بکنیم؟ آیا شما به ما امداد قشونی و پولی و اسلحه میکردید یا نه؟ روس که آخال گرفت بهالطبع مرو را تصاحب میکرد، ما چطور میتوانستیم بگوییم به مرو نرو، تصرف نکن؟ یعنی اگر این ممانعتها را میکردیم جز اینکه روس را با خودمان دشمن بکنیم هیچ فایدهای نداشت و او هم کار خود را میکرد. پس در این صورت تقصیری به اولیای ایران وارد نیست و ما خود به استقبال روس نرفتهایم و او را نیاوردهایم و هرگز مایل به این اتفاقات نبودهایم....
حالا [هم] دولت انگلیس[باید] به اتفاق ایران، برای سد راه روسها که از این بیشتر نروند...اتفاق کرده، یک فکر و تدبیری بکنند که از این بیشتر به مشکلات دچار نشوند...»
ــــــــــــــــــــــــــــــ
در مورد امضای پیمان آخال از طرف ایران و تأیید آن توسط ناصرالدین شاه، میرزا علیخان امین الدوله(از رجال دوران قاجاریه که زمان مظفرالدین شاه صدر اعظم ایران شد)، در خاطراتش توضیحاتی داده که چکیده آن را [با اندکی تغییر] مینویسم.
«سفارت روس مقیم طهران توسط وزرات امور خارجه، محرمانه به شاه تکلیف کرد که چون قشون و مأمورین ما پس از فتوحاتی که در صحرای ترکمان برای آنها حاصل شده از پیشرفتن ناگزیرند. خوب است...خط فاصل میان خودمان و ایران را تعیین کنیم... و [برای همین منظور] نقشهای را که مهندسین روس رسم کرده بودند برای تصدیق امضای همایونی به میرزا سعید خان[مؤتمن الملک وزیر امور خارجه ایران] سپردیم...
...
شاه... از وزراء سه تن انتخاب و در گفتگوی قرارداد این تکلیف تازه دولت روس، شریک فرمود. اشخاص سهگانه، محمود خان ناصرالملک و میرزا عبدالوهاب خان نصیر الدوله و [اینجانب] میرزا علیخان امین الدوله بودند که با مؤتمن الملک وزیر امور خارجه در حضور شاه باین مبحث میپرداختیم...
وزیر امور خارجه...که از اصول دیپلماسی و حقوق ملل و دول ناآگاه بود...میخواست با موافقت و نزدیکی با روس، موقعیت خود را استحکام بخشد.
نصیر الدوله نیز... در این زمینه اطلاع و تتبعی نداشت. ناصر الملک و [من]امین الدوله، متون و حواشی کار را بهتر میدیدیم و بیانات ما نظر شاه را روشنی میداد. این گفتگوها چندین روز به طول انجامید. در ابتدا شاه با [با ما دو نفر] موافق بود و در برابر تعدی و دست درازی روسها استقامت نشان میداد. اما بواسطه تبلیغات مؤتمن الملک[وزیر امور خارجه] که مایل به بود و با وزیر مختار روس هماهنگ میشد، در برابر ادلهای که [ما دو نفر] ناصرالملک و امین الدوله میآوردیم، بهانهتراشی مینمود و پیله میکرد به اینکه شاه باید با موضوع تعیین سرحد – که به نفع روسها بود - موافقت نماید و بالاخره با وعدههای دروغین دولت روس، ناصر الدین شاه به این ننگ تن داد و با این قرارداد سرحدی موافقت نمود و جالب اینکه به سپردن سرزمین ترکمنها به روسها، برخود میبالید که توانستهاست با درایت و فکر بکرش مشکل تجاوزات روس به ایران را ممانعت کند و قضیه را با واگذاری سرزمین ترکمنها فیصله دادهاست. متملقین بیخبر از سیاست و امور کشورداری، این شاهکار شاه را تبریک گفته و یکی از کارهای مهمی دانستند که جز عقل شاهنشاهی هیچکس دیگر توان حلکردن این مشکل را نخواهد داشت و با این اظهار متملقانه به اصطلاح هندوانه زیر بغل شاه داده و کار وی را یک شاهکار بی نظیر توصیف مینمودند.
[سپس]متملقین حضور، که نبض شاه را در دست داشتند به سجده افتادند که البته فکر و تدبیر قبله عالم، کار را به وفق مراد ساختهاست و جز عقل و عزم شاهنشاه، چه کسی میتواند اینگونه مشکلات را آسان و چنین درد را درمان کند؟
شاه فرمود آری جز من نه کسی ملتفت غائله بود و نه خطرات آتیه را میدید...
...
متملقین، شاه را مطمئن کرده بودند که رشته فکر و تدبیر همایونی به الهامات غیبیّه پیوستهاست و حق داشتند چنین بگویند که اطراف شاه از مردمی ساخته بود که باید پادشاه مشعل جهان افروز و عقل جهاننما باشد.
متن کامل عهدنامه آخال
چون اعلی حضرت شاهنشاه ایران و اعلی حضرت امپراتور کل ممالک روسیه لازم دیدند که در طرف شرق بحر خزر سرحد ممالک خود را از روی دقت معین کرده، موجبات آسودگی و امنیت آن جاها را فراهم نمایند، چنین صلاح دیدند که برای حصول این مقصود قراردادی منعقد دارند. لهذا وزرای مختار خود را از این قرار معین داشتند:
از طرف اعلیحضرت شاهنشاه ایران میرزا سعید خان مؤتمن الملک وزیر امور خارجه و از طرف اعلیحضرت امپراتور کل ممالک روسیه ایوان ذینوویف وزیر مختار و ایلچی مخصوص در دربار دولت علیه. ورزای مختار مزبور پس از اینکه اختیار نامههای خود را مبادله نموده و آن را موافق قاعده و مرتب به ترتیبات شایسته یافتند، در فصول ذیل متفقالرأی شدند.
فصل اوّل
در طرف شرق بحر خزر سر حد بین ممالک ایران و روس از قرار تفصیل ذیل خواهد بود: از خلیج حسینقلی الی چات سرحد بین الدولتین بحری رود اترک است، از چات خط سرحدی در سمت شمال شرقی قلل سلسله کوههای سنگوداغ و ساکریم را متابعت کرده و بعد در سمت شمال به طرف رود چندر متوجه شده و در چقان قلعه به بستر رود مزبور میرسد. از اینجا در سمت شمال به قلل کوههایی که فاصل درهٔ چندر و دره سومبار است متوجه شده و در سمت مشرق قلل کوههای مزبور را متابعت کرده و بعد به طرف بستر رودخانهٔ سومبار و در ملتقای رود مزبور با نهر آخ آقایان فرود میآید. از این نقطهٔ اخیر به طرف شرق بستر رود سومبار خط سرخه محسوب میشود الی خرابههای مسجد دادیانه و از مسجد دادیانه الی قلل کوپت داغ سرحدی راهی است که به درون ممتد است. پس از آن خط سرحدی در امتداد قلل مزبور، به سوی جنوب شرق حرکت میکند ولی نرسیده به انتهای تنگهٔ گرماب به طرف جنوب برگشته و را سرکوههایی که فاصل درهٔ سومبار و سرچشمهٔ گرماب گذشته و بعد متوجه به سوی جنوب شرقی شده.
از قلل کوههای میزنو و چوب بست عبور و راهی را که از گرماب به رباط میرود در محلی ملاقات میکند که در یک ورستی شمال رباط است. چون به این محل رسید، خط سرحدی از قلل کوهها الی قلل کوه دالانچه کشیده شده. پس از آن از شمال قلعهٔ خیرآباد گذشته و در سمت شمال شرقی الی حدود گوگ قتبال ممتد شده واز حدود گوگ قتبال به دربند رود فیروزه تقاطع میکند و از اینجا در سمت جنوب شرقی متوجه به قلل کوههایی میشود که از طرف جنوب وصل به دره است که راه عشقآباد و فیروزه از آن عبور میکند و پس از آنکه قلل کوههای مزبور را الی اقصی نقطهٔ شرقی متابعت نمود، خط سرحدی به شمالیترین قلهٔ کوه اسلم گذشته و در سمت جنوب شرقی قلل این کوهها را طی کرده و بعد شمال قریهٔ کلته چنار را دور زده و به محل اتصال کوههای زیرکوه و قزلداغ میرسد از اینجا خط سرحد در سمت جنوب شرقی از قلل سلسله زیرکوه کشیده میشود تا اینکه به درهٔ رود بابا درومز برسد. بعد از وصول به این محل، به طرف شمال حرکت و در راهی که از گاورس الی لطفآباد ممتد است به جلگه میرسد. به طوری که قلعهٔ بابا درومز در شرق این خط واقع میشود.
فصل دوّم
چون فصل اول این قرارداد نقاط عمدهٔ خط سرحد بین متصرفات ایران و روس معین شدهاست، طرفین معاهدتین کمیسرهای مخصوص مأمور خواهند نمود که خط سرحد را در محل و بهطور صحیح ترسیم کرده و علامات را نصب نمایند. زمان و محل ملاقات کمیسرهای مزبور را طرفین معاهدتین بالاتفاق معین خواهند نمود.
فصل سوم
چون قلعهجات گرماب و قلقلاب واقعه در درهٔ رودی که آبش اراضی ماوراءالخزر را مشروب میکند در شمال خطی واقع است که به موجب فصل اول سرحد بین متصرفات طرفین است، دولت ایران متعهد میشود که قلاع مزبور را ظرف یک سال از تاریخ مبادلهٔ این قرارنامه تخلیه کند، ولی دولت علیه حق خواهد داشت که در ظرف مدت مزبوره سکنه گرماب و قلقلاب را به مملکت خود مهاجرت دهد. از طرف دیگر دولت روس متقبل میشود که در نقاط مزبوره استحکامات بنا نکرده و خانوادهٔ ترکمن در آنجا سکنا ندهد.
فصل چهارم
و چون منبع رود فیروزه و منابع بعضیرودها و انهاری که ایالت ماوراء خزر متصلهٔ سرحد ایران را مشروب میکند در خاک ایران واقع شدهاست، دولت علیه متعهد میشود که به هیچ وجه نگذارد از منبع الی خروج از خاک ایران در امتداد رودها و انهار مزبوره قراء جدیدی تأسیس شده و به اراضی که بالفعل زراعت میشود توسعه داده شود و نیز برای اراضی که فعلاً در خاک ایران مزروع است بیش از آن مقداری که لازم است نگذارد آب استعمال کنند. محض اینکه این شرایط بهطور صحیح اجرا و بدون تعطیل و تعلل رعایت شود، دولت ایران متقبل میشود که به قدر لزوم مأمورین صحیح برای این امر معین کند. به کسانی که از مدلول آن تخلف میورزند سیاست سختی برسد.
فصل پنجم
محض ترقی و پیشرفت مناسبات تجارتی مابین ایالت ماوراء بحر خزر و ایالت خراسان طرفین معاهدین متقبل میشوند که در باب ساختن راههای عرابه رو که برای مراودات تجارتی بین ایالات مذکوره مناسب بوده باشد، حتیالامکان زودتر فیمابین قراری دهند که مستلزم نفع جانبین بوده باشد. به موجب پیمان آخال، ترکمنستان در سال ۱۲۶۰ و در زمان ناصرالدین شاه قاجار رسماً از ایران جدا شد و جزئی از کشور روسیه تزاری شد
فصل ششم
دولت ایران متعهد میشود که در تمام سرحد استرآباد و خراسان اخراج هر نوع اسلحه و آلات جنگی را از ممکلت ایران سخت ممنوع دارد و نیز تدبیرات لازمه را به عمل آورده، نگذارند که به تراکمه که در خاک ایران هستند اسلحه برسد. کارگزاران سرحدی دولت علیه دربارهٔ اشخاصی که از طرف روسیه مأموریت منع خروج اسلحه از حدود ایران دارند، کمال مساعدت و همراهی را منظور خواهند داشت.
فصل هفتم
محض مراقبت اجرای شرایط این قرارداد و برای مواظبت حرکات و رفتار تراکمه مجاور ایران هستند. دولت روس حق خواهد داشت که به نقاط سرحد ایران مأمور معین کند. مأمورین مزبور در مسائلی که راجع به حفظ انتظام و آسودگی صفحات مجاور متصرفات دولتین است واسطهٔ بین کارگزاران طرفین خواهند بود.
فصل هشتم
تمام تعهدات و شرایط مندرجهٔ عهدنامهجات و قرارنامههایی که مابین طرفین منعقد شدهاست به قوهٔ خود باقی خواهد ماند.
فصل نهم
این قرارنامه که به دو نسخه نوشته شده و به امضاء و مهر وزرای مختار طرفین رسیدهاست، به تصویب و تصدیق اعلی حضرت شاهنشاه ایران و اعلی حضرت امپراتور روس خواهد رسید و تصدیق نامه جات در ظرف چهار ماه و حتیالامکان زودتر در تهران ما بین وزرای مختار طرفین مبادله خواهد شد.
در تهران -۹ دسامبر ۱۸۸۱ - مطابق ۲۲ محرم ۱۲۹۹. (امضاء) زینوویف (امضاء) میرزا سعید خان
The Treaty of Akhal was a treaty signed by Persia and Imperial Russia on 21 September 1881. The treaty marked Persia's official recognition of Khwarazm's annexation by the Russian Empire
پانویس
گؤگتپه (گؤگدفه)، نام محلی است در ترکمنستان در ۲۸ مایلی شمال غربی شهر عشقآباد. من در ویدئو به جای عشقآباد، به اشتباه گفتهام «پارس آباد مغان» و پوزش میخواهم.
...
بر اساس معاهده آخال، مرزهای جنوبی روسیه تا سرحدات کنونی ایران گسترده میشد، اما تعیین و تحدید دقیق خطوط مرزی بین دو کشور تا سال ۱۳۳۳ خورشیدی حل نشده باقی ماند. از جمله مناطق مهمی که موضوع آن بیش از هفت دهه بخشی از مناسبات دو کشور را به خود اختصاص داد، موضوع قریه فیروزه بود که از نظر موقعیت نظامی و ژئوپلتیک و منابع آبی، اهمیت بسیار داشت. چندین عهد نامه و قرارداد بین ایران و روسیه منعقد شد و مالکیت آن به شکل صوری دست به دست میگشت، اما در عمل قریه فیروزه هیچگاه بعد از معاهده آخال تحت تصرف ایران نبود.
...
آهنگ زیبای آغاز و پایان ویدئو، به ترتیب «بسوزان» «علی تجویدی» و «گریز» از فریدون شهبازیان است.
همه نوشتهها و ویدئوها در آدرس زیر است:
...
همنشین بهار
برای ارسال این مطلب به فیسبوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook