عهدنامههای ایران در عصر قاجار (۱۱)قرارداد سن پترزبورگ(۱۹۰۷)Anglo-Russian Convention of 1907
...
مهدی اخوان ثالث در «قصه شهر سنگستان» سرگذشت شهزادهای را روایت میکند که گلههایش را گرگ خورده و مردمش به ورد و افسون بیگانه سنگ شدهاند. او دخالت آنان را در کشور یکی از عوامل رکود و انجماد آن میداند که مانع رویش جوانههای بهروزی و رستگاری است:
... همان شهزاده بیچاره است او که شبی دزدان دریایی/ به شهرش حمله آوردند / بلی، دزدان دریایی و قوم جاودان و خیل غوغایی / به شهرش حمله آوردند / و سنگستان گمنامش / که روزی روزگاری شب چراغ روزگاران بود / کنون ننگ آشیانی نفرت آباد است، سوگش سور / چنان چون آبخوستی روسپی، آغوش زی آفاق بگشوده / در او جاری هزاران جوی پرآب گل آلوده / و صیادان دریا بارهای دور / و بردنها و بردنها و بردنها / و کشتیها و کشتیها و کشتیها / … سخن میگفت، سر در غار کرده، ِ شهر سنگستان / … ز بیداد انیران شکوهها میکرد.
خانمها و آقایان محترم، خواهران و برادران عزیز، دوستان دانشور و فرهنگورز، سلام بر شما. در مباحث پیشین، معاهده فینکنشتاین، قرارداد مُجمَل، عهدنامهٔ مُفَصّل، عهدنامهٔ گلستان، معاهده ترکمانچای، قراردادِ نوامبر ۱۸۱۴ (عهدنامهٔ تهران)، قرارداد ارزنهالروم، معاهده پاریس (Treaty of Paris (1857، قرارداد(حَکَمیّتِ) گلدسمید Goldsmid Arbitration و پیمان آخال(آخال تِّکه) 1881 Treaty of Akhal اشاره شد، که بصورت مقاله، فایل صوتی و ویدئو، در سایت خودم موجود است.
در این قسمت به قرارداد سن پترزبورگ(۱۹۰۷)، میپردازم که در تاریخ ۹ شهریور ۱۲۸۶ شمسی بدون اطلاع حکومت ایران، بین دولتهای روس و انگلیس، به امضاء رسید و بر طبق آن کشور ما به سه منطقه تقسیم میشد. قسمت شمالی و شمال غربی در زیر نفوذ روسیه قرار میگرفت، قسمت جنوبی کشور در اختیار انگلستان بود، و حکومت ایران تنها صاحباختیار سرزمینهای میانی کشور میشد. بر پایه این زدوبند، گمرک ایران هم، در شمال و جنوب در اختیار دو دولت متجاوز بود. همچنین درآمد شیلات در دریای مازندران و خلیج فارس و درآمد پست و تلگراف به حساب دولت بریتانیا واریز میشد. این قرارداد را وزیر خارجه روسیه الکساندر پترویچ ایسولسکی و وزیر خارجه بریتانیا سر آرتور نیکلسون امضا کردند. توافق مزبور اگرچه به افغانستان و تبت و امپراطوری عثمانی و… هم اشاره داشت اما روح حاکم بر آن، تبانی بر سر سرنوشت ایران بود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قرارداد سن پترزبورگ(۱۹۰۷)، در شرایطی به امضای لندن و مسکو رسید که فرمان برقراری حکومت مشروطه صادر شده، نخستین مجلس شورا در تاریخ ایران شکل گرفته، و اولین قانون اساسی ایران تنظیم و تدوین شده بود. با آن بندوبست، بریتانیا میخواست تضمینی برای نفوذ خود در هند و خلیج فارس داشته باشد. روسیه نیز در صدد بود نفوذ اقتصادی خود را در ایران تضمین کند. به موجب این قرارداد قسمت شمالی ایران شامل شهرهای پر جمعیت و مراکز عمده تجاری، از خط فرضی بین قصر شیرین و اصفهان و یزد و خواف و مرز افغانستان منطقه نفوذ روسیه شناخته شد و قسمت جنوبی که دارای ارزش سوقالجیشی برای دفاع از هند بود، از خط فرضی بین بندر عباس، کرمان، بیرجند، زابل و مرز افغانستان، منطقه نفوذ انگلستان شناخته شد.
...
شمال ایران را روسها اشغال کردند. بعد از جنگ جهانی اول نیز انگلیسیها با اشغال بوشهر به سوی شیراز پیشروی نموده و مناطق جنوبی ایران را به تصرف خود درآوردند و تلاش کردند توافق و تجاوز خودشان را تحت پوشش ایجاد یک جبهه واحد علیه آلمان، توجیه کنند. در آغاز مردم ستمدیده ایران در جریان داستان و آن توافق شوم نبودند. نسیم شمال(سید اشرفالدین گیلانی)، مضمون بیخبری مردم و برداشتهای عامیانه آنها از وقایع اتفاقیه را به زیبایی تصویر کرده بود:
آن یکی میگفت در وِردِن عجب دعواستی / دیگری میگفت در لندن عجب غوغاستی
این همه دعوا سر کهنه لحاف ماستی / زین خبرهای پریشان خنده میگیرد مرا…
این همه دعوا سر کهنه لحاف ماستی / زین خبرهای پریشان خنده میگیرد مرا…
...
در آن مقطع، امپراتوری بریتانیا بر خلاف روسیه تزاری خواستار توسعه ارضی در ایران نبود و هدف اقتصادی خود را دنبال میکرد، بویژه جلوگیری از تسلط آلمان بر هندوستان. ایران به دلیل جایگاه ویژه جغرافیایی خود میتوانست معبری به سوی هندوستان باشد که عامل مهم برتری اقتصادی و سیاسی و نظامی انگلیس در جهان به حساب میآمد. بنابراین انگلستان از هر وسیلهای برای حفظ هند و دستاندازی رقبای سیاسی خویش به آن استفاده میکرد. بویژه که رشد و گسترش آلمان در منطقه خاورمیانه چالش بزرگی بود. موضوع مهمی که هر دو قدرت(روس و انگلیس) را برای حفظ منافع خود در منطقه بهم نزدیک کرد و اختلافات را کنار نهادند. عامل دوم، شکست دولت روسیه از ژاپن ۶–۱۹۰۵ و وقوع انقلاب ۱۹۰۵ بود که آن را از درون دچار اغتشاشاتی کرد و زمینه را برای نرمش آن کشور در سیاست خارجی پدیدار ساخت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
القصه، بعد از آنکه روسیه و انگلیس در سال ۱۹۰۷ رویهم ریختند، تمامیت ارضی و استقلال ایران با مخاطرهای عظیم روبرو شد. از یکسو، سپاهیان عثمانی به مرزهای شمال غربی ایران تجاوز کرده و تا حدود مهاباد و میاندوآب پیش آمدند. از سوی دیگر اشغالگران جدید(روس و انگلیس) ایران و افغانستان را میان خود تقسیم کردند. قرارداد سن پترزبورگ(۱۹۰۷)، بدون آگاهی یا مشارکت دولت ایران امضاء شده بود. آن بخش که به کشور ما مربوط میشد، ۵ ماده داشت. در همین مطلب متن کامل آنرا گذاشتهام.
وقتی مضمون و محتوای آن زد و بند از پرده برون افتاد، روزنامه حبلالمتین نوشت: با این وضع غفلت و بیخبری ما، امضای عهدنامه همان و خاتمه یافتن سلطنت و استقلال ایران همان… چرا، چرا وکلا برای حفظ استقلال مملکت یک کلمه نمیگویند؟...»
ملک جم تقسیم شد ما بین روس و انگلیس
آن یکی خونخوار و این دیگر از آن خونخوارتر
محمد قزوینی ادیب و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران در مقالهای با اشاره به قرارداد سن پترزبورگ(۱۹۰۷) نوشت: ای رئیسان ملت، ای وکلای محترم، آیا شما از اتحاد روس و انگلیس خبر دارید؟ آیا میدانید برای وطن عزیز شما چه خوابهایی دیدهاند؟... آیا فکری برای عواقب امور مملکت و ملت ایران کردهاید؟...
ایرج میرزا در یک تمثیل ساده که مضمون آن را از عربی گرفته بود، سرود:
گویند که انگلیس با روس
عهدی بستهاست تازه امسال
کاندر پُلیتیک هم در ایران
زین پس نکنند هیچ اخلال
افسوس که کافیان این ملک
بنشسته و فارغند از ین حال
کز صلح میان گربه و موش
بر باد رود دکان بقال
...
ادیب الممالک این قرارداد را سازش گربه و موش علیه خیک پنیر بقال بیخرد، تلقی کردهاست:
گربه و موش به هم ساختهاند ای بقال
وای بر خیک پنیر و سـبد میوه تو
میتوان چـاره این درد گران کرد
ولی خرد و هوش ندارد سر کالیوه تو
...
ملکالشعرا بهار با سرودن «ترجیع بند وطنیه» هشدار داد که «وطن در خطر است»
رقبا را به هم امـروز سر صلح و صـفاست
آری این صلح و صفاشان زپی ذلّت ماست
کس نگوید زشما خانه من در خطر است
ای وطن خواهان زنهار وطن در خطر است
...
سیدحسن تقیزاده چندین نطق تاریخی ایراد کرد و تأسف برد بر دولتی که نمیتواند منافع کشور را حفظ کند. وی گفت: «سکوت وزارت خارجه شگفت آورست، تو گویی دولت بلژیک و دولت مکریک قراردادی بسته و خاک پرو را به دو منطقه نفوذ خود تقسیم کردهاند...»
حتی شاعر حاشیهنشینی مانند ادیب نیشابوری هم در گوشه مدرسه نواب مشهد، خاموش ننشست و گفت:
که گمان داشت که بنگاه فریدونی را
از چپ و راست کند دشمن چونین تقسیم
از چپ و راست کند دشمن چونین تقسیم
به نوشته مهدی قلی هدایت[مخبرالسطنه]، در آن سوی جهان نیز یکی از نمایندگان مجلس بریتانیا، مستر لینچ ضمن نطقی گفت: «بالفرض که قرارداد از برای ما نتیجه خوب داشته باشد، ولی سزاوار نبود با ملتی که حق تربیت و تمدن بر گردن بشر دارد، ما چنین رفتاری کنیم…»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خبر عقد قرارداد چهار روز بعد از امضای آن در تاریخ ۴ سپتامبر ۱۹۰۷ از سوی سفارت انگلیس در تهران به وزارت خارجه ایران ابلاغ شد و این در حالی بود که یک سال و یک ماه از انقلاب مشروطیت ایران میگذشت. افشای قرارداد در ایران موجب هیجان عمومی و اعتراضات شدیدی شد و مجلس شورای ملی به اتفاق آرا آن را بیاعتبار شناخت، اما روسها و انگلیسیها بیاعتنا به نارضایتیهای مردم، خر خود را سوار شده، هی کردند! و در عمل خط خود را پیش بردند.
به روایت مهدی ملک زاده در تاریخ انقلاب مشروطیت ایران: «اتاق انتظار سفیر و کاردار روس همه روزه از متملقین و رجال پستفطرت که فقط طالب رسیدن به مقام بودند، پُر بود و کارهای مهم کشوری بدون تصویب سفیر روس و سفیر انگلیس مخصوصاً در دو منطقهٔ نفوذ به کسی داده نمیشد و غیرممکن بود که کسی که مورد اعتماد آنها نباشد به مقام وزارت یا حکومت برسد.»
این امر موجب شده بود که مأموران سیاسی بریتانیا، هر آنگاه که با مسئلهٔ مهمی مربوط به اتباع یا مصالح کشورشان در مناطق شمالی ایران روبرو میشدند، به جای این که حل مشکل را از مقامات ایرانی درخواست نمایند، مستقیماً به مقامات مؤثّر روسی در تهران یا لندن مراجعه میکردند سران روسیّه، این مداخلهٔ سیاسی – نظامی را تا آنجا جزو حقوق خویش میشمردند که تزار روسیّه در قسمتی از جوابِ نامهاش به وزیر امور خارجهٔ خود نوشته بود: «فراموش نکنید که ما سرور بلارقیب شمال ایران هستیم».
...
همانطور که گفتم، از بند و بست روس و انگلیس بر سر ایران، مردم برآشفتند و مجلس هم اعتراض کرد اما دو دولت متجاوز گوششان بدهکار نبود! در زمان جنگ جهانی اول نیز به بهانه رویارویی با عثمانی، مناطقی از ایران مدتی به اشغال روسیه و بریتانیا درآمد. اگرچه قرارداد سن پترزبورگ(۱۹۰۷)، پس از انقلاب اکتبر، پایههایش سست شد، اما اثرات غیرقابل تصوری بر سرنوشت انقلاب مشروطه باقی گذارد. سیاست انگلیس که تا قبل از آن در حمایت ضمنی از مشروطهخواهان بود، دچار دگرگونی شد و در کنار روسیه در مقابل مشروطهخواهان ایستاد.
...
بمباران مجلس اول، استبداد صغیر، اولتیماتوم روسیه به ایران، اخراج مورگان شوستر از ایران، تعطیلی مجلس دوم، ورود نیروهای روسیه به ایران به بهانه حفظ جان و مال اتباع کشور خود در تبریز و آذربایجان، تصرف تبریز و قتل و غارت و کشتار آزادیخواهان در منطقه در سال ۱۹۱۱ از پیامدهای جبرانناپذیر این قرارداد بود. شماری از مردم، گاه اینجا و آنجا تکبیتهای نسیم شمال را که به دیگر قراردادهای استعماری اشاره داشت، میخواندند.
ایها الشیخالمعظّم! خاک هندوستان چه شد؟
در شمال غربمان قفقاز و داغستان چه شد؟
در جنوب شرقمان دشت بلوچستان چه شد؟
در شمال غربمان قفقاز و داغستان چه شد؟
در جنوب شرقمان دشت بلوچستان چه شد؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
طناب از دو سو به گردن ایران افتاده بود اما...
در پی سقوط حکومت تزارهای روسیه و پیروزی انقلاب بلشویکی، دولت تازهٔ این کشور طی یادداشتی معاهدات تحمیلی میان دولت روسیه تزاری با ایران را فاقد اعتبار اعلام کرد. مخبرالسلطنه دولتمرد و ادیب در کتاب خودش خاطرات و خطرات نوشت: «طناب از دو سو به گردن ایران افتاده بود انقلاب اکتبر باعث شد یک طرف طناب رها شود».
بعد از پیروزی بلشویکها در روسیه، در جریان مذاکرات بین آلمان و شوروی که منجر به عقد پیمان برست لیتوفسک بین دو کشور شد، تروتسکی ضمن اشاره به ایران گفت مایل است مظالمی که از طرف حکومت سابق روسیه به ایران بیطرف وارد آمده، مخصوصاً مورد توجه قرار داده و در جبران آنها اقدام نماید. وقتی انقلاب اکتبر در روسیه بر سر زبانها افتاد، اسد بهادر، کاردار سفارت ایران در سن پترزبورگ با تروتسکی وزیر خارجه جدید روسیه دیدار کرد تا در مورد لغو قرارداد ۱۹۰۷ و بیرون رفتن نیروهای نظامی روسیه گفتگو کند. تروتسکی چندی بعد اعلام داشت همه قراردادهای میان ایران و روسیه که تمامیت ارضی ایران را به بازی میگیرند غیرقانونی هستند. دولت ایران هم اعلام داشت تمامی قراردادها و امتیازهای داده شده به روسیه که ایران زیر تهدید و با دادن رشوه امضا کرده لغو میشود.
لنین نیز در اعلامیهای که در ۱۴ دسامبر ۱۹۱۷ برابر با ۲۳ آذرماه ۱۲۹۶ به امضای او صادر شد، قرارداد سن پترزبورگ(۱۹۰۷)، دایر بر تقسیم ایران به دو منطقه تحت نفوذ و یک منطقه بیطرف فیمابین و ضمائم محرمانه آن را فاقد اعتبار اعلام داشت و تأکید کرد که هرگونه قراردادی که با استقلال ملی، تمامیت ارضی و آزادی عمل ملت ایران مغایرت داشته و آن را محدود کند از این لحظه بیاعتبار است و همه را پاره کرده و دیگر وجود خارجی که بتوان به آنها استناد کرد موجود نیست.
...
در پیامد این اوضاع نیروهای روسیه ایران را ترک گفتند، اما قوای انگلیس که از طریق عراق وارد کشور ایران شده بودند شهر قصر شیرین و نیمی از استان کرمانشاه را تصرف کردند. هدف عمده آنان از حضور در عراق و ایران تسلط به ذخایر نفت ایران و عراق بود. بعداً نارضایتی مردم سبب شد که دولت مرکزی ایران مصرانه از دولت انگلستان بخواهد که با توجه به لغو عهدنامه دوجانبه ۱۹۰۷ از سوی لنین، نیروهای انگلیسی نیز ایران را ترک کنند. دولت انگلستان تا توانست موضوع را کِش داد و بالاخره، حدود یک سال بعد یعنی در آذر ماه ۱۲۹۷ به لغو قرارداد رضا داد اما بعدها روشن شد که ولکن ایران نیست و نقشهها در سر دارد. این واقعیت در زمان نخستوزیری وثوقالدوله با قرارداد ۱۹۱۹ عیان شد که بر اساس آن، تمامی امورات کشوری و لشکری ایران زیر نظر مستشاران انگلیسی و با مجوز آنان صورت میگرفت. به قرارداد ۱۹۱۹ بعداً خواهم پرداخت.
متن قرارداد ۱۹۰۷، میان انگلیس و روسیه، [در باره ایران]
▬ پادشاه بریتانیای کبیر و ایرلند و کلیه ممالک بریتانیا واقع در ماورای دریاها و امپراطور هندوستان از طرفی و امپراطور کل ممالک روسیه از طرف دیگر، نظر به میل صمیمی که در حل مسائل مختلف راجع به منافع قاره آسیا دارند مصمم به عقد قراردادهایی شدهاند که به وسیله آن از هر علتی که موجب سوءتفاهم بین انگلیس و روس راجع به مسائل مذکوره باشد جلوگیری نمایند و برای انجام این مقصود، نمایندگان خود را به طریق ذیل معین میکنند:
▬ از طرف پادشاه انگلیس و ایرلند: «سر آرتور نیکلسن» سفیر فوقالعاده و مختار در دربار امپراطور کل ممالک روسیه.
▬ از طرف تزار: آقای الکساندر ایزولسکی وزیر امور خارجه.
▬ نمایندگان فوقالذکر پس از رد و بدل اعتبار نامههای خود، رسیدگی و تصدیق صحت آنها، قرارهای ذیل را گذاشتند:
░▒▓ درباره ایران
▬ از آنجایی که دولتهای بریتانیای کبیر و روسیه در برابر یکدیگر متعهد شدهاند که تمامیت و استقلال ایران را محترم شمرده و صمیمانه مایل به حفظ نظم در تمام قلمرو این مملکت و نمو صلحجویانه آن و همچنین، طالب استقرار دائمی منافع تجارتی و صنعتی سایر ملل میباشند و نظر به اینکه هر یک از دو دولت از لحاظ ترتیبات جغرافیایی و اقتصادی ذینفع در استقرار صلح و امنیت در بعضی از ایالات متصله یا همسایه سرحد روسیه از طرفی و مجاور سرحدات افغانستان و بلوچستان از طرف دیگر، میباشند و نظر به اینکه میخواهند از هر گونه موجبات اختلال و کشمکش که ممکن است در منافع طرفین در ایالات مذکوره ایران بروز نماید اجتناب کنند، به مقررات ذیل موافقت نمودند:
▬ ماده اول ـ دولت بریتانیای کبیر تعهد میکند که در ماورای خطی که از قصر شیرین به اصفهان و یزد و خواف ممتد شده به یک قطعه در سرحد ایران که در محل تقاطع دو خط سرحدی روس و افغان منتهی میشود تقاضای هیچگونه امتیاز سیاسی و تجارتی از قبیل امتیاز راهآهن، بانک، تلگراف، طرق، حمل و نقل، بیمه و غیره برای خود یا تبعه دولت ثالثی ننماید و با درخواست این قبیل امتیازات از طرف دولت روسیه در منطقه فوقالذکر مستقیم یا غیرمستقیم مخالفتی ابراز ننماید. بدیهی است که امکنه فوقالذکر جزو منطقهای است که دولت بریتانیای کبیر خودداری از تقاضای امتیازات فوق خواهد نمود.
▬ ماده دوم ـ دولت روسیه به نوبه خود تعهد میکند که در منطقه واقع در آن طرف خطی که از سرحد افغانستان از قاذیک (مشرق بیرجند) و بیرجند و کرمان ممتد شده و به بندرعباس منتهی میشود تقاضای هیچگونه امتیاز سیاسی و تجارتی از قبیل امتیاز راهآهن، بانک، تلگراف، راه شوسه، حمل و نقل، بیمه و غیره برای خود و اتباع خود یا تبعه دولت ثالثی ننماید و با درخواست این قبیل امتیازات از طرف دولت انگلیس در منطقه فوقالذکر مستقیماً مخالفتی ابراز ننماید بدیهی است که امکنه فوقالذکر جزو منطقهای است که دولت روسیه خودداری از تقاضای امتیازات فوق خواهد نمود.
▬ ماده سوم ـ دولت روسیه از طرف خود متعهد میشود که پیش از موافقت نظر با دولت انگلیس، هیچگونه مخالفتی با تفویض هرگونه امتیازات به یکی از تبعه بریتانیا در نواحی ایران واقع در بین دو خط مذکور در ماده ۱ و ۲ ننماید. دولت انگلیس نیز نظیر تعهد فوق را در خصوص تفویض هرگونه امتیازی در نواحی مذکوره ایران به اتباع روسیه بر عهده میگیرد. کلیه امتیازاتی که در موقع انعقاد این عهدنامه در مناطق مذکور در ماده ۱ و۲ وجود دارد به حال خود باقی خواهد ماند.
▬ ماده چهارم ـ توضیح آنکه کلیه عواید گمرکی ایران به استثنای عواید گمرکی فارس و خلیجفارس که وثیقه برای تأدیه منافع و استهلاک قروض شاه ایران به بانک استقراضی روس که تا تاریخ امضای این معاهده به عمل آمدهاست میباشد برای اجرای منظور فوق اختصاص خواهد داشت همچنین، عواید گمرکی فارس و خلیجفارس به انضمام عواید صید ماهی آن قسمت بحر خزر که متعلق به ایران است و عواید حاصله از پست و تلگراف کمافیالسابق برای تأدیه و استهلاک قروض شاه ایران در مقابل، بانک شاهنشاهی انگلیس که تا تاریخ امضای این معاهده به عمل آمدهاست اختصاص خواهد داشت.
▬ ماده پنجم ـ در مواردی که مرتباً تأدیه منافع یا قسط استهلاک قروض که دولت ایران در مقابل، بانک استقراضی روس و بانک شاهنشاهی انگلیس تا تاریخ امضای این معاهده بر عهده دارد صورت نگیرد و هرگاه برای دولت روسیه لازم شود که نظارتی در موضوع منافع عایداتی که وظیفه تأدیه منافع قرض دولت ایران در مقابل، بانک استقراضی است و در جزو منطقه مذکور در ماده ۲ میباشد برقرار نماید یا دولت بریتانیای کبیر خواسته باشد که نظارتی در موضوع منابع عایداتی که وثیقه تأدیه منافع قروض ایران در مقابل، بانک شاهنشاهی است و در منطقه مذکوره در ماده ۱ معاهده واقع باشد بنماید، دولتین انگلیس و روس تعهد میکنند که قبلاً به طور دوستانه تبادل نظری به عمل آورده و متفقاً وسایلی را که برای انجام نظارت مذکوره لازم است اتخاذ نمایند و از هرگونه مداخلهای که موافق با اصول مندرجه در این معاهده نباشد اجتناب ورزند...
در سنت پطرزبورغ نسختان بانجام رسید.
۳۱اوت ۱۹۰۷ - امضا (نیکلسن ـ ایزولسکی)
░▒▓ پانویس
استبداد صغیر
استبداد صغیر به دورهای یک ساله از تاریخ سیاسی ایران اطلاق میشود که از تیر ۱۲۸۷، با به توپ بستن مجلس شورای ملی توسط محمدعلی شاه آغاز گردید و در تیرماه ۱۲۸۸ با فتح تهران توسط مشروطهخواهان و پناهنده شدن محمدعلی شاه به سفارت روسیه پایان یافت.
...
مورگان شوستر
مورگان شوستر در سال ۱۹۱۱ برای اصلاح مالیه به عنوان خزانهدار کل به استخدام دولت ایران درآمده بود. تعهد خدشهناپذیر شوستر به انجام وظایف، باعث شد که سفارتخانههای روسیه و انگلیس در ایران که منافع اقتصادی خود را در این کشور دنبال میکردند، ناراضی شوند. او پس از اولتیماتوم روسیه به دولت ایران مبنی بر عزل وی و تهدید نظامی آن کشور، ناچار شد مأموریت خود را نیمهتمام رها کند و در ابتدای سال ۱۹۱۲ میلادی ایران را ترک نماید.
استبداد صغیر به دورهای یک ساله از تاریخ سیاسی ایران اطلاق میشود که از تیر ۱۲۸۷، با به توپ بستن مجلس شورای ملی توسط محمدعلی شاه آغاز گردید و در تیرماه ۱۲۸۸ با فتح تهران توسط مشروطهخواهان و پناهنده شدن محمدعلی شاه به سفارت روسیه پایان یافت.
...
مورگان شوستر
مورگان شوستر در سال ۱۹۱۱ برای اصلاح مالیه به عنوان خزانهدار کل به استخدام دولت ایران درآمده بود. تعهد خدشهناپذیر شوستر به انجام وظایف، باعث شد که سفارتخانههای روسیه و انگلیس در ایران که منافع اقتصادی خود را در این کشور دنبال میکردند، ناراضی شوند. او پس از اولتیماتوم روسیه به دولت ایران مبنی بر عزل وی و تهدید نظامی آن کشور، ناچار شد مأموریت خود را نیمهتمام رها کند و در ابتدای سال ۱۹۱۲ میلادی ایران را ترک نماید.
...
نامه وزیر مختار انگلیس
▬ ۴ سپتامبر ۱۹۰۷ (۱۳شهریور۱۲۸۶) یعنی، چهار روز پس از بسته شدن قرارداد ۱۹۰۷، وزیر مختار انگلیس در تهران، در یک یادداشت رسمی به وزارت امور خارجه، اعلام کرد:
▬ به اینجانب اطلاع رسیده که در ایران شایعه شده فیمابین انگلیس و روس قراردادی منعقد شده که نتیجه آن دخالت دولتین در ایران و تقسیم این مملکت فیمابین آنها خواهد بود. خاطر جناب اشرف ارفع مسبوق است که مذاکرات فیمابین دولتین روس و انگلیس به کلی طور دیگر است چرا که جناب مشیرالملک[حسین پیرنیا مشیرالدوله] که در این اواخر به پطرزبورغ و لندن رفته مذاکراتی که با وزیر خارجه روس و انگلیس کرده و نامبرده از طرف دولتین خود مقصود دولتین را در ایران صریحاً، باید راپورت داده باشند. جناب سر ادوارد گری وزیر امور خارجه انگلیس مفاد مذاکراتی که با جناب مشیرالملک داشتهاند و همچنین، مفاد مذاکرات موسیو ایزولسکی در دو نکته اصلیه با هم کاملاً متفقند:
▬ یکی اینکه هیچ یک از دولتین در امور ایران مداخله نخواهند کرد مگر اینکه صدمه به مال و جان رعایای آنها وارد آید.
▬ دیگر اینکه مذاکرات در باب قرارداد فیمابین روس و انگلیس نبایستی برخلاف تمامیت و استقلال ایران بوده باشد. جناب سر ادوارد گری نیز اظهار داشته بودند که تا به حال فیمابین روس و انگلیس ضدیت بود و هر یک میخواستند که توفیق دیگری را در ایران مانع شوند و هرگاه این ضدیت در این حال نامعلوم ایران امتداد پیدا میکرد برای طرفین یا برای یک طرف وسوسه پیدا میشد که در امور داخله ایران مداخله کند و نگذارد دیگری از این وضع حالیه فایدهای ببرد یا به ضرر دیگری برای خود تحصیل فایده بنماید مقصود از مذاکرات حالیه فیمابین روس و انگلیس این است که چنین اشکالی فیمابین بروز نکند و این مذاکرات به هیچوجه بر ضد ایران نبوده. در حقیقت، چنان که موسیو ایزولسکی برای مشیرالملک توضیح کرده و گفتهاند «هیچ یک از دو دولت مطالبه از ایران ننموده و به این جهت دولت ایران میتوانسته تمام هم خود را برای انجام مسائل داخله صرف نماید» هر دو وزیر کاملاً در خصوص مداخله نکردن موافق بوده و جای شبهه باقی نگذاردهاند، کلمات موسیو ایزولسکی که نیز حاوی قصد انگلیس است از قرار ذیل است:
▬ قانوننامه دولت روس این خواهد بود که مادامی که به مصالح آنها خللی وارد نیامده از هرگونه مداخله در امور داخله ممالک دیگر احتراز جویند و به کلی انحراف از این قانون در این مسأله حالیه غیرممکن است. در باب شایعه تقسیم ایران فیمابین روس و انگلیس که میگویند دولتین مزبور میخواهند حوزه اقتدار برای خود تعیین کنند جنابان سر ادوارد گری و موسیو ایزولسکی این فقره را صریحاً توضیح دادهاند که به هیچ وجه این شهرتها مأخذی ندارد و چیزی که دولتین میخواهند این است که قراردادی برای منع اشکالات و اختلافات آتیه بسته شود که به موجب آن قرارداد هیچ یک از دولتین در آن نقاط ایران که متصل به سرحد دیگری است نفوذ خود را بیشتر ننمایند. این قرارداد به مصالح خود ایران یا ملت خارجه دیگری خللی وارد نمیآورد و فقط دولتین روس و انگلیس را متعهد میسازد که در ایران درصدد اقدامی که مضر به حال یکدیگر باشد برنیایند و در آتیه از مطالباتی که در گذشته تا آن درجه مخل به پیشرفت خیالات سیاسی ایران بودهاست ایران را مستخلص سازد و اظهارات جناب موسیو ایزولسکی این است (قرارداد بین دو دولت اروپایی که نهایت مصالح را در ایران دارند و آن قرارداد مبتنی است بر ضمانت استقلال و تمامیت ارضی ایران، اسباب ترقی مصالح ایران خواهد بود و ایران به همراهی و کمک دو دولت مقتدر همجوار خود میتواند بعد از این تمام قوای خود را صرف ترقی داخله خود بنماید) از مطالب فوق ملاحظه خواهند فرمود شایعههایی که در این اواخر در خصوص خیالات سیاسی انگلیس و روس در ایران مطرح شده تا چه اندازه بیمأخذ است به هیچ وجه نیت حمله به استقلال ایران نداشته قصد دولتین از بستن این قرارداد این است که استقلال ایران را ابدالدهر تأمین نمایند نه فقط میخواهند عذری به جهت مداخله کردن در دست نداشته باشند، بلکه قصدشان در این مذاکرات دوستانه این بود که یکدیگر را نگذارند در ایران به عذر حفظ مصالح خود دخالت کنند و دولتین مزبور امیدوارند که در آتیه دولت ایران ابدالدهر از طرز مداخله خارجه مستخلص و در اجرای امور مملکتی خود به وضع خودشان کاملاً آزاد بوده باشند که فواید آن عاید خودشان و تمام دنیا گردد.
...
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ مهر ۱۲۸۶ نشست ۱۶۷
پاسخ وزارت امور خارجه کشور شاهنشاهی ایران به سفیر روس و انگلیس دربارهٔ قرارداد سن پترزبورگ آبان ۱۲۸۶
مراسله محترمه آنچناب جلالتماب مورخه ۱۵ شهر شعبان المعظم ۱۳۲۵ مطابق ۲۴ سپتامبر ۱۹۰۷ که متضمن سواد یک قسمت قرارداد منعقده فیمابین دولتین قوی شوکتین روس و انگلیس راجع به ایران و دارای یک مقدمه و پنج فصل بود و اصل انامل توقیر کردید اینک در جواب زحمت افزا میشود که چنانکه خاطر نصفت مظاهر آنجناب تصدیق خواهد کرد قرارداد مزبور فیما بین دولتین قوی شوکتین روس و انگلیس منعقد شده و بنابراین مفاد آنهم راجع به دولتین مرقومتین که قرارداد مزبوره را امضا کردهاند خواهد بود و دولت علیه ایران نظر باستقلالی که بفضل خداوند متعال بخودی خود داراست کلیه حقوق و اختیاراتی را که از استقلال نام به دولت علیه حاصل است از اثر نفوذ هر قسم قراردادی که مابین دو یا چند دولت خارجه در باب ایران منعقد شده یا شود با دول متحابه و تشیید مبانی و داد و یک جهتی موافق اصول عهود مقدسه و قاعده درهای باز برای تجارت بینالملل سعی بلیغ خواهد داشت در باب وجوه استقراض هم بدیهی است که دولت علیه فصول قراردادهایی را که در این باب منعقد شدهاست بلاتخلف رعایت خواهد نمود برای اظهار و اعلام اصولی که در این مراسله مقید و مطرح است سوادی از آن برای نمایندگان دول متحابه مقیمین دربار دولت علیه ارسال شد. در این موقع احترامات فایقه را نسبت به آن جناب جلالتماب تجدید مینماید.
...
بخشهایی از پیام لنین با اشاره به قرارداد ۱۹۰۷
«رفقا!، برادران! وقایع عمده در خاک روسیه در جریان است. خاتمه مجازات خونینی که از برای تقسیم کردن ممالک دیگران شروع شده بود نزدیک میشود. سلطنت وحشیانه که زندگانی ملل عالم را بنده خود قرار داده بود مقهور گردید. عمارت کهنه و پوسیده استبداد و بندگی در زیر ضربات انقلاب روس خراب میشود… حکومت مملکت در دست ملت است… روسیه در این مقصود مقدس تنها است… هندوستان دوردست که قرون متمادی تحت ظلم و فشار درندگان متمدن اروپا واقع شده بود بیرق انقلاب برافراشته… سلطنت غارت و زور سرمایهداران منقرض گردید. مسلمانان مشرق!، ایرانیان!، ترکها، عربها!، هندیها!، تمام طوایفی که سباع حریص اروپا زندگی و دارایی و آزادی شما را در قرون متوالی مالالتجاره از برای خود قرار داده و غارتگران جنگجو میخواهند ممالکتان را تقسیم کنند! ما اعلام میکنیم که عهدنامه سری راجع به تقسیم کشور ایران محو و پاره گردید و همین که عملیات جنگی خاتمه یابد، قشون روس از ایران خارج میشود و حق تعیین مقدرات ایران به دست ایرانیان تأمین خواهد شد… در این موقع که حتی مسلمانان هند که تحت ظلم و فشار بیگانه کوبیده و فشرده شدهاند بر ضد ستمکاران شورش میکنند نباید خاموش نشست. فرصت را غنیمت و غاصبین را از اراضی خود دور اندازید. ما ملل مظلومه را برای استخلاص زیر پرچمهای خود جای میدهیم. ای مسلمانان روسیه! ای مسلمانان مشرق زمین! ما در این راه تجدید حیات عالم از جانب شما انتظار همعقیدگی و مساعدت داریم.»
...
در مورد Verdun وردن، در ویدئوی مربوط به این بحث، به اشتباه گفتم محلی است در آلمان. وردن در فرانسه در ۶۰ کیلومتری مرز آلمان و ۳۰ کیلومتری غرب شهر متز است. پوزش می خواهم.
...
همنشین بهار
برای ارسال این مطلب به فیسبوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook