در قسمت اول، و دوم و سوم و چهارم و پنجم و ششم و هفتم، و هشتم بعد از اشاره به جمعیت نسوان وطنخواه، توضیح کوتاهی دادهام در مورد قره العین، زینب پاشا (ده باشی زینب)، مریم عمید، محترم اسکندری، شوشا عصار، ملکتاج فیروز (نَجمالسلطنه)، توبا آزموده، بیبی مریم بختیاری، صدیقه دولت آبادی، مادام زری لازاریان، لُرتا هایراپتیان تبریزی، فاطمه سیاح، راضیه شعبانی، شمس کسمایی، قدمخیر قلاوند، روشنک نوعدوست، سوسن تسلیمی، پوری سلطانی، شمس الملوک مصاحب، فرح دیبا، معصومه شادمانی، قمرالملوک وزیری، بَدریِ آتابای، توران میرهادی، فاخره صبا، فخرعظمی ارغون، مهشید امیرشاهی، طلعت بصاری، روشنک داریوش، زند دُخت شیرازی، آذر رهنما، تانیا آشوت هاروتونیان، ژانت آفاری، وارتو طریان، نورالهدی منگنه، فرخ رو پارسا، نه نه علی، صدیقه سامی نژاد (روحانگیز)، مریم فیزوز، پردیس ثابتی، شهناز آزاد، مهین اسکویی و ایران درودی.
______________________________
ژاله آموزگار
ژاله آموزگار پژوهشگر فرهنگ و زبانهای باستانی ایران سال ۱۳۱۸ در خوی زاده شد. ایشان از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۴۹ به عنوان پژوهشگر در بنیاد فرهنگ ایران کار میکرد و بعداً در گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران مشغول به تدریس شد. ژاله آموزگار که با زبانهای انگلیسی، فرانسه، پهلوی، اوستایی و ترکی آشنایی دارد، عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم بوده و سالیان دراز است که به تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مشغول است.
...
کتابهای اسطورهٔ زندگی زردشت، زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن، تاریخ اساطیری ایران، تصحیح دینکرد، آوانویسی و ترجمهٔ آن، و... ازجمله آثار ایشان است که بخشی از آن کار مشترک با احمد تفضلی است. خانم ژاله آموزگار کتب زیر را هم ترجمه کردهاند. ایران باستان (ماریان موله)، نمونههای نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانهای ایرانیان، (آرتور کریستنسن) ، شناخت اساطیر ایران (جان هینلز)، ارداویرافنامه (فیلیپ ژینیو). من به خانم آموزگار پژوهشگر ارجمند فرهنگ و زبانهای باستانی احترام زیادی قائلم، هرچند با نظرات ایشان در مورد کورش و منشور او، زاویه دارم و در این مورد در نوشتههای خودم ازجمله مدیحهِ کورش، یا لعنتنامه برای نَبونَئیدوس و استوانهٔ کورش Cyrus Cylinder «مانترا»ی خیالانگیز و... توضیح دادهام.
______________________________
منیر فرمانفرمائیان
______________________________
قمَر آریان
دکتر قمر آریان (۱۳۰۱ قوچان - ۱۳۹۱ تهران) پژوهشگر و نویسنده ایرانی، از نخستین استادان دانشگاه زن در ایران، همسر دکتر عبدالحسین زرین کوب بود. او از معدود کسانی بود که در جلسه به اصطلاح محاکمه دکتر مصدق راهبر محبوب مردم ایران، حضور داشت. قمر آریان با نیما یوشیج هم دیدار کرده و در کنگره مستشرقین هند، شرکت داشته است. ایشان در سال ۱۳۲۷ از دانشگاه تهران لیسانس گرفت و سال ۱۳۳۷، با اخذ مدرک دکترای ادبیات فارغالتحصیل شد. او در طول تحصیل از حضور استادانی چون بدیعالزمان فروزانفر، احمد بهمنیار، علیاصغر حکمت، جلال همایی، محمد معین، ذبیحالله صفا و حسین خطیبی بهره برد و به آموختن زبانهای باستانی پرداخت. علیاصغرحکمت استاد تاریخ ادیان بود و قمر آریان نیز در همین زمان شروع به خواندن انجیل کرده بود و نکاتی در آن یافته بود که به نظرش میرسید از دید جامعه دانشگاهی و فرهیخته ایران پنهان ماندهاست.
یکی از نخستین پژوهشهای فارسی دربارهٔ مسیحیت با عنوان "چهره مسیح در ادب فارسی" از اوست. قمر آریان پیش از آن که رساله دکتریاش را به شکل کتاب منتشر کند، اثر دیگری تألیف کرد. کتابی در صد صفحه که «کمالالدین بهزاد» نام داشت و جستاری بود در احوال و آثار کمالالدین بهزاد، استاد نگارگر ایرانی که در قرن دهم هجری در هرات زندگی میکرد و سبکش بسیار بر مکاتب هنری تبریز، بخارا، سمرقند و دهلی تأثیرگذار بود. از نینامه: گزیده مثنوی معنوی، هم تدوین ایشان است. قمر آریان علاوه بر تدریس در دانشگاه ملی، یک دوره ریاست هنرستان هنرهای تجسمی را هم بر عهده داشت. همچنین شش سال در هنرستان عالی موسیقی درس داد. وی یک سال در غیاب ایرج افشار سردبیر مجله راهنمای کتاب نیز بود. قمر آریان در سالهای ورودش به دانشکده با عبدالحسین زرینکوب آشنا شد و با هم ازدواج کردند و سالهای بسیاری را در هند، چندین کشور اروپای و عربی و لبنان گذراندند. ترجمه کتاب «شرق نزدیک در تاریخ...» تألیف پروفسور «فیلیپ خوری حتی» از اوست،
این کتاب سرگذشت کشورهای شرق نزدیک از پنج هزار سال پیش تا قرن حاضر است. نویسنده در مقدمه کتاب نوشته: در این قسمت از جهان (کشورهای شرق نزدیک) مردمی زندگی کرده اند که نوع انسان را از مرحلۀ توحش به عالی ترین مرحلۀ تمدن در عهد باستانی ارتقا داده اند و در زمینۀ علمی و هنری ، معاصران قرون وسطایی نتوانستند با این تمدن رقابت کنند.
قمر آریان بخشی از کتاب «جهان اسلام» نوشته برتولد اشپولر را هم ترجمه کرده است. وی مقالاتی هم دارد مثل «ملاحظاتی در باب سبک عراقی در شعر فارسی»، «در باب سبک خراسانی در شعر فارسی»، «لغتنامه آئین مسیح در زبان فارسی»، «ایران و سیاحتنامهها»، زن در داستانهای قرآن، «ویژگیها و منشأ پیدایش سبک مشهور به هندی در سیر تحول شعر فارسی» و دهها ترجمه از آثار ادگار آلن پو، آرتور شنیتسلر و …
قمر آریان از نخستین زنان دانشگاهی تاثیرگذار در حوزه فرهنگ بود و به نظر من اگر در زندگی نویسنده دو قرن سکوت نبود، هرگز آثاری در این وسعت از قلم دکتر زرینکوب در اختیارمان قرار نمیگرفت. بویژه کتاب کارنامه اسلام و «روزگاران» که زرینکوب بیاعتنا به آراء یکجانبه امثال شجاع الدین شفا، تصریح کرد «روایتی که گفتهاند کتابخانه مدائن را اعراب نابود کردند هیچ اساس ندارد و مآخذ آن تازهاست و روایت کتابسوزی در تیسفون واقعی نیست...
______________________________
سرور کسمایی
______________________________
لیلی افشار
______________________________
هنگامه (یاشار) مفید
______________________________
ویدا حاجبی
______________________________
روشنک (صدیقه سادات رسولی)
این بحث ادامه خواهد داشت
پانویس - دوستان دانشور و فرهنگورز، در این بحث، به بیش از ۱۵۰ زن اشاره میشود که هر کدام زندگی متفاوتی داشتند و به شیوه خاص خویش با چالشها و مشکلات درافتادند. بدیهیست که همه در یک راستا و از یک قماش نیستند. اینکه نگاه و دیدگاه شماری از آنها حرف و حدیث دارد (که دارد)، یا با آنچه من و شما فکر میکنیم مطابق نیست، دلیل نمیشود که از آنان یاد نشود. - کسانیکه در این بحث از آنان اسم میبرم کم و بیش شناخته شده هستند، اما دیگرانی هم هستند که از آنان کسی یاد نمیکند اما در شمار شریفترین زنان میهن ما هستند، زنان مچاله شده و رنج دیدهای که قربانی تاریخ مذکر و فقر فرهنگی بوده، به اطاعت خودخواسته و ستم مضاعف، خو کردهاند. باید در فصلی جداگانه از آنان سخن گفت.