جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ / Friday 22nd November 2024

 

 

میراث مکتوب نیاکان (۱)
دوران ایران باستان

...
مرگ دوست آدمی است و هر وقت رسید قدمش مبارک باد
البته تجربه‌ای است منحصر بفرد و هیچکس به جای دیگری نمی‌میرد.
مرگ هر کسی با وجود او و خصوصیات او انطباق دارد. 

دوران تاریخی یک قوم هنگامی آغاز می‌شود که آن قوم کهن‌ترین و نخستین سند مکتوب به زبان خود را به وجود می‌آورد. در این قسمت به یافته‌های مکتوبی که به زبان مادی، پارسی باستان، اوستایی، پارتی و پارسی میانه و... به دست آمده، می‌پردازم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 
نیاکان ما به سنت‌های شفاهی اهمیت می‌دادند
پیش از هجوم اعراب به ایران زمین نیاکان ما به سنت‌های شفاهی اهمیت زیادی می‌دادند، و آثار دینی و ادبی را سینه به سینه حفظ می کردند. برای مثال اوستا پس از سده‌ها انتقال شفاهی، سرانجام در دوره ساسانی به کتابت در آمد.
...
از زبانی که در دوره مادها در غرب و شمال غرب ایران رایج بوده(زبان مادی)‌، همچنین از زبان سکایی، اثر مکتوبی در دست نیست. البته از اشاراتی که در نوشته‌های مورخین یونانی چون دینون، کتسیاس و هرودوت به داستان‌ها و اشعار این دوره شده، رّد ادبیات روایی و سینه به سینه این دوره را می‌توان پی گرفت. ماد نام یکی از اقوام ایرانی تبار است که در سدهٔ ۱۷ پیش از میلاد در سرزمینی که بعدها به نام ماد شناخته‌شد، نشیمن گزید. دوران ایران باستان دوران تشکیل دولت ماد تا پایان حکومت ساسانیان است.
...
پارسی باستان در کنار زبان اوستایی تنها زبان‌های ایرانی دوران کهن هستند که متن یا کتیبه‌هایی از آن‌ها به جا مانده‌است، ازجمله کتیبه‌های برخی از شاهان هخامنشی به خط میخی. از دوره هخامنشی سه گروه كتیبه برجای مانده است.
۱- كتیبه‌های بازمانده به زبان فارسی باستان یعنی زبان مادری فرمانروایان این سلسله. پاره‌ای از این كتیبه‌ها به‌ویژه كتیبه بیستون داریوش به سه زبان فارسی باستان، عیلامی و اكدی تحریر شده‌است.
۲- كتیبه‌ها و الواح آرامی، كه مراسم آئینی و عبادی را مورد اشاره قرار می‌دهد.
۳- الواح عیلامی، كه در تخت جمشید به دست آمد. مندرجات این الواح مربوط است به مسایل دیوانی، حق‌الاجاره‌ها، قیمت‌ها، دستمزدها، طبقه‌بندی پیشه‌وران و هنرمندان و...
بعد از هخامنشیان سندی که گفته می‌شود ممکن است به زبان فارسی باستان باشد، سنگ نوشته‌ای به خط آرامی در نقش رستم است که از آن تاکنون فقط چند کلمه خوانده شده‌است.
...
زبان اوستایی سالیان دراز در سرودها و نیایش‌های دینی که سینه به سینه حفظ شده بود، به کار می‌رفت، با این وصف از آثار مکتوب این زبان تنها کتاب اوستا - مجموعهٔ کهن‌ترین نوشتار و سروده‌های ایرانی - باقی مانده‌است‌.
در شهر «اوش» در قرقیزستان از چندین نفر شنیدم که می‌گفتند که زبان ما با زبان اوستایی گره خورده و بخشی از کلماتی که امروزه در زبان قرقیزی استفاده می‌شود، ریشه اوستایی دارد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از زبان پارتی نوشته‌هایی بر جای مانده‌است
زبان رسمی حکومت اشکانی زبان پارتی بود. زبان پارتی یا پهلوی اشکانی یا پهلوانیک از زبانهای ایرانی شمال غربی است. از زبان پارتی نوشته‌هایی بر روی سنگ، چرم، سفال، سکه، مُهر و... بر جای مانده‌است. شنیده‌ام که یکی از منظومه‌های عاشقانه فارسی(ویس و رامین)، همچنین بعضی از قصه‌‌های شاهنامه، مانند داستان بیژن و منیژه اصالت پارتی دارد.
در دوران اشکانی، قصه‌گویان و نقالان(گوسان‌ها)، سینه به سینه داستان‌های کهن را که بعدها در گردآوری و تدوین خدای نامه پهلوی و شاهنامه استفاده شد، روایت می‌کردند.
...
از کهن‌ترین آثار پارتی بنچاق اورامان در کردستان و نیز ظروف کشف شده در دامغان است. بنچاق اورامان به خط پارتی (پهلوی اشکانی) متشکل از سه سند معامله مربوط به فروش دو تاکستان و یک زمین دیگر است. بر روی پوست آهو نوشته شده و از غاری در اورامان در استان کردستان به دست آمده و من آن را در موزه بریتانیا دیده‌ام.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ساسانیان و زبان پارسی میانه
زبان ارتباطی مشترک در تمامی شاهنشاهی ساسانی، زبان پارسی میانه Pārsīg بود (زبان پهلوی). پارسی میانه که بعدها به زبان پارسی دری تبدیل شد، واسطهٔ مستقیم میان پارسی باستان و پارسی امروزی بود. آثاری از مانی و پیروانش، به زبان فارسی میانه، پارتی و سغدی برجای مانده‌است. آثار باقی مانده از زبان فارسی میانه، برای شناخت جهان‌بینی و اسطوره‌های باستانی ایران، منبع با ارزشی است.

از زمانی که زبان فارسی میانه رواج داشته، یعنی از سدهٔ سوم پیش از میلاد تا سدهٔ سوم میلادی، سکه‌های پارسی به دست آمده‌ شایان توجه است. از آن دوران پاره‌نوشته‌ها و سنگ‌نوشته‌های پراکنده‌ای نیز در نقاط گوناگون به جای مانده‌ که شامل آثار مکتوب شاهان نخستین ساسانی و وزرا و ملازمان نزدیک آن‌هاست.
...
در طول دوران ساسانی بیشتر آنچه مکتوب شد، به سبب تغییر خط پهلوی به عربی و تحول زبان پهلوی به فارسی و نیز تعصبات دینی و جنگ و ستیزها،...از بین رفت. شعر پهلوی هم با تحول زبان و تغییر وزن هجایی به عروضی و از رونق‌افتادن موسیقی (چون غالباً همراه با موسیقی خوانده می‌شد)، به وضعی مشابه دچار گردید. البته از عصر ساسانی، کتیبه‌‌ها، کتاب‌ها و برخی جملات و لغات پراکنده در کتابهای عربی و فارسی و...باقی مانده‌است. کتیبه‌‌ها شامل نوشته‌هایی بر سنگ، پوست، سفال، فلز، پاپیروس، چوب، سکه، سنگهای قیمتی و جز آنها است که از جهات گوناگون ازجمله زبان‌شناسی اهمیت دارند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در میان آثار پهلوی دو فرهنگ کوچک هم وجود دارد
در دوره ساسانیان، مسیحیان ایران هم کتاب‌هایی به زبان پهلوی نوشته، و یا از کتاب‌های دینی خود ترجمه کرده بودند. گفته می‌شود از آن میان تنها ترجمه پهلوی از زبور در دست است که نمی‌دانم چقدر واقعی است.
...
در میان آثار پهلوی دو فرهنگ کوچک هم وجود دارد: فرهنگ اویم ایوک، که در آن واژه‌های اوستایی با معادل پهلوی آنها ذکر شده، و واژه‌نامهٔ کوچکی دربارهٔ حدود ۵۰۰ هُزوارش که در نوشته‌های پارسی میانه زردشتیان (متون پهلوی) به کار می‌رفت و از نظر املایی برای دبیران و کاتبان دشوار بوده‌است. آنها را به زبان آرامی و به خط پهلوی می‌نوشتند اما هنگام خواندن‌شان برابر پارسی میانه آنها تلفظ می‌شد.
...
از کتب بجا مانده روزگار ساسانیان، می‌توان به ترجمه‌ها و تفسیرهای اوستا به پهلوی اشاره کرد. همچنین نیایش‌ها و بعضی از متون پهلوی که به خط اوستایی آوانویسی شده و اصطلاحاً پازند نامیده می‌شود. مانند بُنْدَهِشْن، مینوی خرد، اَوْگِمَدَیْچا‌، یادگار جاماسپی و از این قبیل.
بر مبنای اوستا و ترجمه آن، چندین و چند کتاب و رساله به پهلوی نوشته شده و به اسامی برخی از آنها اشاره می‌کنم. در فرصتی دیگر به شرح‌تر از آنها یاد خواهم کرد.
دینکرد، پرسشنیها(مجموعه‌ای از پرسشها)، شکند گمانیگ وزار(گزارش گمان شکن)، یادگار بزرگمهر، اندرز دانایان به مزدیسنان، نامه تنسر، رساله یوشت‌فریان، درخت آسوریگ، کارنامه اردشیر بابکان، یادگار زریران، شایست نشایست، مادیان هزار دادستان، گزارش شطرنج و وضع نرد، داستان هزار افسان که هسته اصلی هزار و یک شب ایرانی است، همچنین ارداویراف نامه.
ارداویراف نامه، بی‌اختیار مرا به  یاد زندان شاه می‌اندازد. نسخه دست نویسی از آن را داشتم که مامورین با چند کتاب و نوشته‌ دیگر از اتاقم در خوابگاه دانشجویی ضبط کرده بودند و در کمیته مشترک ضدخرابکاری کار دست من داد. در خاطرات خانه زندگان
قسمت چهارم
و قسمت پنجم
به این موضوع اشاره کرده‌ام.

پانویس
می‌دانم که اکثریت جامعه ما در حال و هوای دیگری هستند و به اینگونه مباحث نه نیاز دارند نه علاقه... ازجمله انگیزه‌های من برای شرح آن‌ها این است که گذشته ایران زمین و فرهنگ‌ورزان آن‌را بشناسیم و اینکه از زیر بُته به عمل نیامده‌ایم.
 

منابع
  • صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات ایران
  • تفضلی، احمد، و به کوشش آموزگار، ژاله. تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام.
  • اوشیدری، جهانگیر. دانشنامهٔ مزدیسنا
  • جعفری دهقی، محمود. بازشناسی منابع و مآخذ تاریخ ایران باستان
  • یاسمی، رشید، «ارداویراف‌نامه»، مجله مهر، خرداد ۱۳۱۴
  • دانشنامه ایرانیکا، عناصر اسطوره‌ای در منظورمه درخت آسوری
  • کتاب زَند وَهومَن یَسن
  • عریان، سعید. صورت‌بندی‌ها و مؤلفه‌های اجتماعی- فرهنگی ایران باستان
  • فضیلت، فریدون، کتاب سوم دینکرد، درس نامه دین مزدایی
  • شولیزاده، فرید، نگاهی به کتاب شکند گمانیک ویچار
  • هدایت، صادق، مقدمه بر کتاب «شکند گمانیک ویچار» (گزارش کمر شکن)
  • مشکور، محمدجواد. کارنامهٔ اردشیر بابکان
  • ابن ندیم. الفهرست. ترجمهٔ محمد رضا تجدد
  • کویر، محمود، بر بال سیمرغ
  • جعفری، محمود، ماتیکان یوشت فریان، متن پهلوی
  • صانعی، پرویز، مقدمه ماتیکان هزار دادستان
  • مینوی، مجتبی. نامهٔ تنسر. (نامهٔ تنسر به گشنسپ)
  • بهار، محمدتقی، ۱۳۷۹: ترجمه چند متن پهلوی
  • عریان، سعید، ۱۳۹۱: متن‌های پهلوی
  • S.Shaked,trans, The Wisdom of the Sasanian Sages (Denkard VI) by Aturpati-i Emetan,Boulder: Westview, 1979
  • N. Safa-Isfehani, Rivāyat-i Hēmīt-i Ašawahistān. A Study in Zoroastrian Law, Harvard Iranian ,Series 2, n.p., 1980. p. iv.

 
در همین زمینه
...
سایت همنشین بهار

برای ارسال این مطلب به فیس‌بوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook