میراث مکتوب نیاکان (۸)اندرزنامههای کهن ایرانی
زمانه را چو نکو بنگری همه پند است
ویدئو
...
تهمتن بهدرد از جگر بند بود
چنین است کـردار چرخ بلند
بــه دستی کلاه و بــه دیگر کمند
...
با بررسی متونی که از گذشتههای دور باقی مانده، گِل نبشتهها، سنگ نبشتهها، مُهرها و سکهها، همچنین از طریق پژوهشهای زبانشناختی، میراث مکتوب نیاکان ما تا حدودی رازگشایی شده و امروزه حتی از کارکرد سازمان اداری ساسانیان هم اطلاعات جزیی در دست است.
من به فرهنگ ایران باستان ارج مینهم و یادآوری و بازخوانی آنچه را بنمایه هویت خویش میدانیم و از دیرباز در زبان و فرهنگ و آیینها و اسطورههایمان تداوم یافته، ضروری میدانم. به خاطره جمعی که بویژه از راه تاریخ حماسی و به یُمن زبان فارسی، در کنه ضمیر ما ریشه دارد، تعلق خاطر دارم، و به «ایده ایران» و استمرار تاریخی و فرهنگی آن اعتقاد دارم، اما...
اما، منظورم از برجستهکردن میراث مکتوب نیاکان، آریاگرایی و جَدلهای مذهبی، همچنین عربستیزی و ترکستیزی، نیست.
در بحث میراث مکتوب نیاکان، به یادگار زریران، نامه تنسر، گاتاها، ماتیکان یوشت فریان، درخت آسوریگ و اَوِستایِ گاهانی و غیرگاهانی اشاره شد. با یادآوری این واقعیت که ایدههای روزگار قدیم با جامعه امروز ما همخوانی ندارد و هویت ملی ایرانی، در هویت باستانی خلاصه نمیشود، این قسمت را به اندرزنامههای کهن ایرانی اختصاص میدهم.
...
فرزانگان ایران باستان به داد و خرد ارج مینهادند و از همین زاویه باید به اندرزنامهها نگریست.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ز ما باد بر جان آنکس درود - که داد و خرد باشدش تار و پود
برخلاف این گزاره نادرست که گویا در حمله اسکندر، یا در هجوم اعراب به ایران زمین، از متون باستانی(اوستا مثلاً)، اثری باقی نماند و کتابخانهها در آتش بیداد آنان سوخت و...، ما اکنون به اسناد قابل توجهی از گذشته دسترسی داریم و میدانیم چندین قرن بعد از حمله اسکندر، صحبت از اوستای ساسانی در میان زرتشتیان است و مجمعی از موبدان زرتشتی، ۲۱ نَسک(کتاب) اوستا را تعیین میکنند.
در حمله اعراب حتی کتاب کلیله و دمنه که برزویه طبیب در زمان انوشیروان از هند به ایران آورد و به زبان پهلوی ترجمه کرد، از بین نرفت و بعد از اسلام به عربی و فارسی هم برگردانده شد. مزدک و نهضت او، همچنین مانی، یا دین زرتشتی و زروانیگری نیز اخبارش به ما رسیده و پارهای از آثارشان هم اکنون در دست ماست.
با اینهمه نباید فراموش کرد که پس از شکست ایرانیان از اعراب، تغییر زبان و خط پهلوی(به عربی)، موجب بیگانگی ایرانیان با گذشته خود شد و به دلیل تغییر زبان علمی رایج در ایران کتابهای نوشته شده به زبان پهلوی بلا استفاده ماند.
(با هجوم اعراب، ادبیات فارسی هم آسیب دید و در آغاز فارسی گویی موجب اتهام به زندقه و کفر میشد.)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اندرزنامهها جوهر دانش و تجربه است
اگر کشف یک سکه باستانی نشان از نوع داد و ستد و روابط اقتصادی گذشته دارد، اگر یک تار نخ، نوع پوشش، هنر و صنایع اجداد ما را مُعیّن میکند و اگر در یک قطعه سفال و یا مفرغ نشانههایی از ابزار و وسایل زندگی و نوع معیشت ایرانیان باستان دیده میشود، میراث فرهنگی گذشتگان هم، دریچهای است برای آشنایی با فرهنگ، اخلاق، روابط انسانی و نگرش آنان به هستی و انسان.
...
در ایران باستان، نیاکان ما حاصل عمر خود را در قالب پند و اندرز، از نسلی به نسلی دیگر منتقل میکردند. این پندها در همه جا دیده میشد، از جمله: حاشیه فرشها، کناره سفرهها، در میان ظروف، روی انگشتر و عصا، دیوارهای قصر، تخت شاهان، سنگ قبرها، لوحهای مکتوب، روی کمربند و بازوبند، بر طاق ایوان، حاشیه چادر و خرگاه، پرده، دیوار مجالس، تاج شاهان، سردر کاخها، صخرههای بزرگ، روی سکه ها، گنبد، دروازه شهرها و حتی تابوتها...
در آثار به جا مانده از منابع قدیم ایران، پندهای بسیاری از انوشیروان، بهمن، هوشنگ، و وزیرانی چون بزرگمهر دیده میشود. همچنین از شاهان افسانهای مثل فریدون، بهمن و دارا و نیز از حکیمانی مانند مهبود، مهآذر، آذرگشسب، بهروز، هرمزدآفرید، نرسی و سینا برزین، اردشیر بابکان و شاپور پسر اردشیر.
بدانست کآمد بهنزدیک مرگ
همی زرد خواهد شدن سبز برگ
بفرمود تا رفت شاپور پیش
ورا پندها داد ز اندازه بیش
...
بخشی از میراث مکتوب نیاکان ما پندنامهها(اندرزنامهها) است. کلمات حکیمانهای که از روزگار باستان یویژه عصر ساسانی به یادگار مانده و بعد از اسلام نیز بر ادبیات ما تأثیر گذاشتهاست. اندرزنامههای پهلوی منسوب به پادشاهان و خردمندان ایرانی، علاوه بر پندها و حکمتهای عام، حاوی نکات ظریفی درباره آداب حکمرانی و حقوق و روابط متقابل شاه و مردم است. ایـن اندرزنامهها غالباً در سدههای سوم و چهارم هجری، بعد از قرنها روایت شفاهی و سینه به سینه، به کتابت درآمـد و به زبان عربی و فارسی هم ترجمه شد.
از مهمترین آنها «جاویدان خرد» است که متن پهلوی آن از بینرفته، ولی متن عربی آن با تلاش «ابوعلی احمدبن محمد مسکویه» باقی مانده و بارها به فارسی ترجمه شدهاست.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اندرزنامهها بیشتر بر حکمت عملی اشاره دارد
واژه اندرز در اوستا به گونه هن درز han-dareza بوده که بخش نخستین آن «هن»، گونهای دیگر از واژه «هم» است و بخش دوم آن «درز» که همین درز امروز است را در واژه مرکب درزیگر میبینیم. اندرز بر روی هم به معنی تجربیات گذشته کسی است که به آینده شخص دیگر پیوند میخورد.
...
اندرز به معنی وصیت هم هست و در پهلوی به گونه «هندرز» به همین معنی به کار رفتهاست. در نوشتههای زرتشتی(به زبان پهلوی)، پند(هندرچ)، علاوه بر اندرز، به معنی «راه» است و واژه اوستایی pantay را تداعی میکند. در متون کهن فارسی واژه پند در ترکیباتی مانند پندگیر، پندپذیر، پندشنو و پندنیوش، به معنای نصیحت شنو و رام، نیز دیده میشود.
...
اندرزنامههای کهن غالباً به زبان پهلوی و متأثر از آیین زرتشتی است. در دنیای آرمانی این اندرزنامهها، مدارا، مردمداری و اهتمـام بـه اصلاح امور مردم حکمفرماست پادشاه و مردم هر یک به رعایـت حقـوق متقابل پایبنـد و وفادارند. پارسایی، لازمه حکمرانی تلقّی میشود و خودپسندی و شـدت عمل در رفتار با زیردستان مورد نکوهش قرار میگیرد.
از گذشتههای دور، دانایان قوم بر آن بودهاند تا با پندها و تمثیلها، عدالت، مردمداری، انتقادپذیری و سعه صدر را به اصحاب قدرت تلقین و آنان را به رعایت حقوق مردم تشویق کنند.
ازجمله اندرزهای آنان این بود:
- بهترین خوشحالی پادشاه باید به سبب خیری باشد که از او به مردم میرسد.
- پادشاه وظیفه دارد که از ریخته شدن خون مردم جلوگیری کند و دشمن را از سرزمین خود دفع نماید.
- پادشاه باید بداند که نمیتواند همیشه عیوب خود را بپوشاند و مردم را از بیان آن باز دارد. تنها راه حل، این است که عیوب خود را دشمن پندارد و رفع کند.
...
در عصر ساسانی اغلب اندرزنامهها خطاب به شاهان نوشته میشد و به مسائل مربوط به حکومت و سیاست میپرداخت. در قالب وصیت هم تدوین میشد، شبیه نصایحی که پدری در بستر مرگ یا در موقعیتی خطیر خطاب به فرزندانش بیان میکند یا پیری سالخورده خطاب به نسل آینده بر زبان میآورد.
ترجمه بخشی از اندرزنامهها در «جاویدان خرد»(الحکمه الخالده)، اثر ابن مسکویه ثبت شدهاست. حکیم ابوالقاسم فردوسی هم شماری از آنها را به نظم کشیدهاست.
کتاب جاویدان خرد ساختهٔ اندیشهٔ ایرانی و از آثار گرانبهای فرهنگ فارسی است که در دورهٔ اسلامی با عنوان سخنان و وصایای هوشنگ معروف بود.
...
خوب است بدانیم بسیاری از مفاهیم حِکَمی که امروز به نام ادب عربی شهرت یافته، در ایران باستان رایج بوده و بسیاری از آنها از طریق فرهنگ شفاهی و کتابهایی چون شاهنامه، گرشاسبنامه و… و برخی دیگر در دوره عباسی و نهضت ترجمه، به فرهنگ و ادب عربی منتقل شدهاست. این مضامین بعدها با تغییراتی از طریق منابع عربی به ادب فارسی هم انتقال یافتهاست.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شماری از اندرزنامههای کهن
بخش مهمّی از ادبیّات پهلوی را، ادبیّات اندرزی تشکیل میدهد. اندرزنامهها از لحاظ حجم یکسان نیستند، ولی اکثر آنها از چند صفحه تجاوز نمیکنند. (منهای کتاب ششم دینکرد که بیش از صد صفحه است.)
اندرزنامهها(اندرزنامگ) جوهر دانش و تجربه محسوب میشد و در فرهنگ ایرانی پیش از اسلام از جایگاه مهمی برخوردار بود. به شماری از آنان اشاره میکنم.
اندرزهای آذربادِ مَهرَسپَندان
اندرزهای آذربادِ مَهرَسپَندان(اندرچ آنورپات مهر اسپندان) منسوب به موبد موبدان ایران، در زمان شاپور دوم ساسانی است و اینگونه شروع میشود: آذرباد فرزندی نداشت ولی با توکل به خداوند صاحب فرزندی شد که او را نام پیامبر دین خود زردتشت نام نهاد و نصایحی خطاب بدو ایراد کرد.
«پسر من، هرچه به تو نه نیکوست تو نیز به دیگر کس مکن. کرفهاندیش باش نه گناهاندیش، چه مردم تا جاودان زمان نزییند. پس چیزهای مینوی شایستهتر است. آنچه گذشت فراموش کن و آنچه نیامدهاست تیمار و رنج مبر.
کَرفه به مفهوم ثواب و کار نیک است و کَرفهاندیش یعنی کسی که به کاری میاندیشد که او را بهره مینوی نصیب سازد.
ملکالشعرا بهار بخشی از این اندرزنامه را اینگونه سرودهاست:
که جان پدر کرفه اندیش باش
بیآزار و بهدین و خوش کیش باش
چو باید شدن زین جهان ای پسر
نگر تا به مینو چه بایسته تر
نباشد کس اندر جهان دیرپای
همان مینوی کرده پاید به جای
کسی کو به گیتی دهشیار زیست
نکوتر ورا از خرد چیز نیست
...
از آذرباد چندین اندرزنامه دیگر هم بر جای ماندهاست. مانند اندرز انوشک روان آذرباد به فرزندش، و...
...
کتاب ششم دینکرد
کتاب ششم دینکرد، مفصلترین پندنامۀ پهلوی است و تکیه بر اندیشه و تفکر مذهبی دارد. دینکرد ششم پُر ازپند و اندرز است. اندرزهایی به «آذر نرسه»، «آذرمهر»، «بهداد آذر اورمزد»، «آذر بوزید» و «اورمزد سگزی» که از روحانیان دوره ساسانی بودهاند. این پندها از آدمی میخواهند که خوب رفتار کند، خوب سخن بگوید، و چون با خود تنها شد خوب بیندیشد. دکتر بهرام فرهوشی، کتاب ششم دینکرد را به فارسی ترجمه کردهاند.
...
یادگار بزرگمهر بُختگان
این اندرزنامه از بزرگمهر بُختگان، وزیر دانای انوشیروان به جای مانده و با مقدمهای در معرفی بزرگمهر از زبان خود او آغاز میگردد که در آن میآورد که این رساله را به فرمان خسرو انوشیروان تألیف کرده و در گنج شاهی نهادهاست که بتواند موجب بهبود فرهنگ کسانی باشد که شایستگی پذیرش آن را دارند. سپس شرحی در بیدوامی امور گیتی و ثبات و دوام پارسایی و کارهای نیک میآورد و یادآور میشود که خود او پیوسته در پرداختن به پارسایی و پرهیز از گناه کوشا بودهاست. اندرزها بصورت سؤال و جواب است پرسشها را خود بزرگمهر طرح میکند و خودش هم به آن پاسخ میگوید. ترجمۀ بیشتر بخشهای آن به عربی در کتاب این مسکویه(جاویدان خرد) آمده، و فردوسی نیز آن را به نظم کشیدهاست. بند پایانی یادگار بزرگهمر این پرسش و پاسخ است:
- چه چیز بر فراز هر چیز است؟
بزرگمهر پاسخ میدهد: اراده یزدان
...
گفته میشود انوشیروان رغبت بسیار به شنیدن پندهای بزرگمهر داشت. در بهارستان جامی به مجالسی اشاره شده که تبادل نظر بین خردمندان از جمله بزرگمهر و کسری صورت میگرفتهاست:
پیش کسری ز خردمند حکیمان میرفت
سخن از سختترین موج درین لجه غم
آن یکی گفت که بهبیماری و اندوه دراز
وان دگر گفت که ناداری و پیری ست به هم
سومین گفت که قرب اجل و سوء عمل
عاقبت رفت به ترجیح سوم حکم حکم
...
با مقایسه متن یادگار بزرگمهر با گفتاری از شاهنامه فردوسی با عنوان «پند دادن بوزرجمهر نوشینروان را»، میتوان پی برد که این متن یکی از منابع شاهنامه بودهاست.
...
مینوی خرد
در این متن پهلوی یک شخصیت خیالی به نام دانا از شخصیت خیالی دیگری به نام «مینوی خرد» که سمبل فرزانگی است و در پی حقیقت در سرزمینهای گوناگون است، سؤالات خویش را میپرسد. زمان تألیف آن را اواخر دوران ساسانی دانستهاند.
در مینوی خرد از ۵۷ جمله مقدمه آن ۱۴ جمله در ستایش خرد است. مقایسهی شاهنامه با مینوی خرد نشان میدهد که فردوسی در سرودن شاهنامه، بیبهره از مقدمه مینوی خرد نبودهاست. در مینوی خرد، عقل، رکن اصلی زندگی و خدا سرچشمهی دانایی است و خردورزی، شفای روح و روان...
ز دانا بپرسید پس شهریار
که چون دیو با دل کند کارزار
ببنده چه دادست کیهان خدیو
که از کار کوته کند دست دیو
چنین داد پاسخ که دست خرد
ز کردار آهرمنان بگذرد
خرد باد جان تو را رهنمون
که راهی درازست پیش اندرون
در کلیله و دمنه، باب برزویه حکیم، به گونهای از عقل و خرد سخن به میان آمده که به وضوح شباهت آن را با مینوی خرد... میتوان شناخت.
...
اندرز بهزاد فرخپیروز
اندرز بهزاد فرخپیروز، به خِرَد، و به بی اعتباری جهان مادی توجه میدهد و بخشی از آن زبان شاعرانه دارد. این متن در کتاب «اندرزنامۀ پهلوی» تألیف خدایار دستور شهریار ایرانی آمدهاست. کتاب مزبور سال ۱۸۹۹ میلادی در بمبئی بچاپ رسیده و دکتر فرهاد آبادانی آن را به پارسی امروزی برگرداندهاست.
...
اندرز اوشنر دانا
گفته میشود اوشنر دانا که نامش در اوستا و زبان پهلوی با صفت خردمند آمده، مشاور کیکاووس بوده و در زمان همین پادشاه جانباختهاست.
اندرزنامهٔ اوشنر دانا به ۵۶ بند تقسیم شدهاست. در آغاز شاگردش از او میخواهد تا سخنانی را به او یاد بدهد و اوشنر به توصیف فضائل و رذائل میپردازد. بیشتر پندها از نوع اندرزهای عمومی است بجز بند ۵۵ که جنبهٔ دینی دارد و در آن اصطلاحات خاص زردتشتی به کار رفتهاست. اندرزنامهٔ اوشنر دانا هم به فارسی ترجمه شدهاست.
...
اندرز دانایان به مزدیسنان
این اندرزنامه با توصیه به تطهیر در بامداد و پوشیدن جامهٔ پاک و بستن کستی (کمربند دینی زرتشتی) آغاز میگردد و سپس به بیثباتی جهان مادی اشاره کرده و بر وفاداری به عهد و پیمان و پرداختن به اندیشهٔ نیک و گفتار نیک و کردار نیک تأکید میکند.
...
اندرز پُوریُوتکیشان
اندرز پوریوتکیشان(پُر ْ+ یُت ْ+ کیشان) با ذکر اصول اعتقادی زردتشتییان مانند ثنویت و این که اصل همهٔ خوبیها اورمزد و اصل همهٔ بدیها اهریمن است، آغاز میگردد و این گزاره را طرح میکند که هر کس باید از خود بپرسد من کیستم؟ سپس پاسخ میدهد: آفریده هستم. پس از آن عقاید دیگر مانند باور به حساب پس از مرگ، گذشتن از پل چینود (صراط)، آمدن سوشیانس، موعود زردشتیان و رستاخیز ذکر میگردد.
البته در آن اندرزهای عمومی نیز دیده میشود مانند کوشا بودن در کسب فرهنگ، پرهیز از استهزای دیگران، و نیازردن پدر و مادر. این متن به فارسی ترجمه شدهاست.
...
اندرز خسرو کوانان(قبادان)
اندرز خسرو قبادان منسوب به انوشیروان پسر قباد و روایت سخنان وی هنگام مرگ است. آغاز متن دربارهٔ بیارزشی جهان مادی است. سپس زیر عنوان هر کس باید بداند... سؤالاتی را طرح نموده و پاسخ میدهد.
...
چنین گویند که انوشه روان خسرو قبادان(خسرو پسر قباد) هنگامی که
در حال مرگ بود پیش از آنکه جان از تن جدا شود به اندرز به گیهانیان (مردم
جهان) گفت که زمانی که این جان از تن من جدا شد این تخت مرا بردارید و به آرامگاه ببرید و در حضور گیهانیان بانگ زنید که ای مردم از گناه کردن بپرهیزید و به کار ثواب کوشا باشید...
فرمانروایی و ثروت از دست میرود و ظلم و عشق و سختی و فقر، همه میگذرد...
...
اندرزنامه دیگری هم منسوب به خسرو انوشیروان بنام «و چورگ میترای بختگان» Votchurg Mitri, Buxt - Kan موجود است که به پرسشهای انوشیروان از بوذرجمهر و پاسخهای او میپردازد.
...
اندرز دستوران به بهدینان
این متن مشتمل بر اندرزهایی است که بیشتر خصوصیات دینی دارند، مانند توصیه به مردم که هر روز پگاه آداب طهارت را به جا آورند و به آتشکده روند و نیایش کنند، پرهیز از سخن گفتن در هنگام غذا خوردن، پرهیز از تنپروری و حسد. این متن هم به فارسی ترجمه شدهاست.
...
پنج خیم روحانیان
پنج خیم روحانیان دو بخش دارد. بخش نخست شامل توصیف پنج خصوصیتی است که روحانیان باید دارا باشند. پس از آن ده اندرز آمدهاست که به نظر میرسد خطاب به آنها باشد. متن این اندرزنامه در متون پهلوی به چاپ رسیده و به فارسی نیز ترجمه شدهاست.
...
اندرز کنم به شما کودکان
این متن به مسائلی از این قبیل پرداختهاست:
رفتار درست کودکان در راه مدرسهٔ دینی (هیربدستان) مانند نیازردن حیوانات و احترام به رهگذران آشنا، رفتار در خانه مانند احترام به پدر و مادر و فرمانبرداری از آنان، آداب غذا خوردن، وظائف دینی صبحگاهی، رفتار با استاد در مدرسه، وقت رفتن به مدرسه و سن رفتن به مدرسه و کوشش در فراگیری و آموختن.
...
نمونههای دیگر، اندرزنامه بُخت آفرید(بزرگ میترای بُختگان)، اندرز فرنبغ فرخ زاد، اندرز پیشینگان، اندرز اردشیر به فرزند خود شاپور و اندرز شاپور به هرمز است.
چنین است آیین و رسم جهان
نخواهد گشادن به ما بر نهان
سر انجام با خاک باشیم جفت
دو رخ را به چادر به باید نهفت
بیا تا همه دست نیکی بریم
جهان جهانرا به بد نسپریم
همه پند مــن سر به سر یاد گیر
چنان هم که من دارم از اردشیر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اندرزنامهها تاثیر خود را در ادبیات پارسی گذاشتهاست
از اندرزنامهها چنین برمیآید که پادشاهان ایرانی موظف به نوشتن وصیتنامه و منشوری برای جانشینان خود بودند و از آنان میخواستند در آن بیندیشند تا غرور و قدرت سلطنت، آنها را از اصلاح امور باز ندارد.
عناوین زیر در شاهنامه مؤید این ادعاست:
پند زال به رستم، اندرز منوچهر به پسرش نوذر، پند شاپور به فرزندش اورمزد، پند کیخسرو به گودرز، پند سام به زال و....
خواجه نظام الملک و عنصر المعالی هم دو اثر سیر الملوک و قابوس نامه را به همین منظور نوشتهاند.
...
اندرزنامههای پیشینیان تاثیر خود را در ادبیات پارسی گذاشتهاست. داستان بهرام گور و بیداری او با درسی که از چوپانی آموخت، حکایت انوشیروان و دخترک روستایی، قصه محمود غزنوی و کودک ماهیگیر و... تنها چند نمونه است.
...
در متون ادب عرب، حکمتهای فراوانی از ایرانیان باستان به شکل پراکنده وجود دارد که متاثر از اندرزنامههای ایرانیان باستان است. برای نمونه کتاب «العقد الفرید»، و نصیحه الملوک که حاوی کهنترین اندرزهای فارسی است.
اندرزنامهها ازطُرق گوناگون از جمله، آثار نویسندگان ایرانی مانند ابن مقفع و ثعالبی به ادب و فرهنگ عربی راه یافتهاست. سلسله آثار موسوم به کتاب التّاج یا تاج نامه در ادبیات عربی هم نشان از اندرزنامههای دوره ساسانی دارد.
...
اندرزنامههای باستانی ایران در شعر شاعرانی چون حنظله بادغیسی، ابوسلیک گرگانی، رودکی، ابوشکور بلخی، عطار نیشابوری، سنایی، ناصر خسرو، دقیقی، خواجهعبدالله انصاری، نظامی، جامی، مولوی و فردوسی و...تاثیر گذاشتهاست. حکمتهای شاهنامه استمرار حکمت خسروانی و ادامه اندرزنامههای عصر ساسانی است.
اندرزنامهها همچنین در نصیحتنامهها و سیاستنامهها، همچون «سیرالملوک» خواجه نظامالملک طوسی، کیمیای سعادت امام محمد غزالی، «قابوس نامه» کیکاوس ابن اسکندر، «تحفه الملوک» علی ابن محمود اصفهانی، «مکارم الاخلاق» رضیالدین محمد نیشابوری، «کنایه الملوک» مبارک شاه، «اخلاق ناصری» خواجه نصیرالدین طوسی، «اخلاق جلالی» جلالالدین دوانی، تاریخ جهانگشای عطاملک جوینی، گلستان سعدی و مرزبان نامه و رسالههای متاخری همچون «معراج السعاده»...
«پند اهل دانش و هوش» از بهاءالدین عاملی، «موش و گربه» و «صدپند» عبید زاکانی، مثنوی «نان و حلوا»ی شیخ بهایی و...نیز متاثر از اندرزنامههای باستانی است.
پانویس
از دوران باستان آثار خیلی زیادی به شکل مکتوب نداریم. دینکرد، کارنامه اردشیر بابکان یا بُنْدَهِشْن و یادگار زریران... که به زبان پهلوی هم هست بعد از حمله اعراب به ایران نوشته شدند. درخت آسوریگ نیز با اینکه ریشهاش به دوران اشکانی و اساطیر بابلی برمیگردد، بعد از اسلام نوشته شدهاست. پیش از هجوم اعراب به ایران زمین حدود ۱۲۵۰ سال تاریخ داشتیم، از تخت جمشید و باغهای پردیس و گزارههایی چون پندار نیک و...که بگذریم، آثار خیلی زیادی به شکل مکتوب نداریم. متاسفانه آنچه گفتم واقعی است.
...
از کتیبه ی اریارمنه، کتیبه ارشام، کتیبه کورش در مشهد مرغاب، کتیبههای داریوش در بیستون، و سنگوشتهای به خط آرامی در نقش رستم که از آن تاکنون فقط چند کلمه خوانده شده و...که بگذریم، ازدوره هخامنشی اسناد(مکتوب) زیادی باقی نماندهاست. بخصوص که در دوره ساسانی، هرچند در بدو تاسیس، اشاره کوتاهی به هخامنشیان میشود، اما عملاً شاهنشاهی هخامنشیان نادیده گرفته شده و تاریخنگاری و هویت تازهای از گذشته ایران عرضه میشود.
شاید چون هخامنشیان مغلوب اسکندر شدند و حکومت ساسانی نیز با رومیان میجنگیدند و رومیان خود را برآمده از امپراتوری اسکندر میدانستند، ساسانیان دوست نداشتند بر اجداد هخامنشی خود که مغلوب اسکندر بودند تاکید کنند و ازهمین رو علاقهای به طرح هویت هخامنشی نداشتند.
جدا از نکته فوق، در دوره ساسانی با نوعی تاریخنگاری مذهبی مواجه هستیم. ساسانیان به جای اینکه به گذشته تاریخی خود بازگردند، هویت خود را به متون مذهبی تاثیرگذار بر خود باز میگردانند و به دوره کیانیان ارجاع میدهند و خود را به متن مقدس اوستا ربط میدهند. در دوره ساسانی، نام پادشاهان هم برآمده از نامهای کیانی همچون پیروز، قباد و خسرو است که در اوستا آمدهاست.
منابع
کیا، صادق. گشته دبیره یا خط کستج، در بارهٔ خط کتیبهها و سکهها و مهرهای دورهٔ اشکانی و ساسانی
رجبی، پرویز. هزارههای گمشده
آذرگشسب، اردشیر. اندرزنامههای پهلوی
زاهدی، نرگس. بررسی متن پهلوی اندرز پوریوتکیشان
دریایی، تورج. شاهنشاهی ساسانی. ترجمه مرتضی ثاقبفر
تفضلی، احمد. تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام
آ. ای. کولسنیکف، ایران در آستانه یورش تازیان
لوئیس هنری مورگان، جامعه باستان
ابن مسکویه، احمدبن محمد. جاویدن خرد، ترجمه تقیالدین محمد شوشتری
فرهوشی، بهرام. ترجمه کتاب دینکرد
پاتریشیا کرون، میراث فرهنگی ایران و اندرزنامهها
سبزیانپور، وحید. پندهای ایرانیان باستان
سبزیان پور، وحید. جایگاه فرهنگ ایرانیان باستان در متون عربی
مشتاقمهر، رحمان. حکمرانی آرمانی ایرانیان در اندرزنامه جاویدان خرد
صقیزاده، فاروق. اندرزهای باستان
کویر، محمود. بر بال سیمرغ
تفضلی، احمد. تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، به کوشش ژاله آموزگار
خواجه نظامالملک. سیرالملوک (سیاست نامه)
صفا، ذبیحاالله. تاریخ ادبیات در ایران
غزّالی، امام محمد. نصیحه الملوک
نیلوفری، فرهاد. متن پهلوی اندرزنامه خسرو انوشیروان ساسانی
Gherardo Gnoli، The Idea of Iran. An essay on its origin
پندنامه بزرگمهر
...
در همین زمینه
- میراث باستانی ایران در جای جای جهان
- هجوم اعراب به ایران زمین
- استوانهٔ کورش، «مانترا»ی خیال انگیز
- مدیحهِ کورش، یا لعنت نامه برای نَبونَئیدوس Verse Account of King Nabonidus
- میراث مکتوب نیاکان
- Yadegar-e Zariran یادگار زریران، «بهَگَوَد گیتا»ی ایرانی
- نامهٔ تنسر به گُشْنَسپْ
- گاتاها، «مانترا»ی تأملبرانگیز
- ماتیکان یوشت فریان و صدای پای آب
- درخت آسوریگ
- اَوِستایِ گاهانی و غیرگاهانی
- اندرزنامههای کهن ایرانی
- خوداینامگ، کُهَنترین کتابِ تاریخ ایران
- اَرداویرافنامه Ardā Wīrāz-nāmag
سایت همنشین بهار
برای ارسال این مطلب به فیسبوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook