میراث مکتوب نیاکان (۵)ماتیکان یوشت فریان و صدای پای آب
Matikan-i Yosht Fryan
...
یکی نامه بود از گه باستان - فراوان بدو اندرون داستان
تو این را دروغ و فسانه مدان - به رنگ فسون و بهانه مدان
ازو هر چه اندر خورد با خرد - دگر بر ره رمز و معنی برد
فردوسی
از میراث مکتوب نیاکان، پیشتر به یادگار زریران، نامه تنسر، بنچاق اورامان، فرهنگ اویم ایوک، بُنْدَهِشْن، مینوی خرد، اَوْگِمَدَیْچا، یادگار جاماسپی، شکند گمانیگ وزار(گزارش گمان شکن)، ارداویراف نامه... همچنین به گاتاها و شماری از یافتهها که به زبان مادی، اوستایی، پارتی و پارسی میانه و... به دست آمده اشاره داشتهام. در این قسمت به ماتیکان یوشت فریان Matikan-i Yosht Fryan میپردازم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بر متون پهلوی، غبار فراموشی نشست
اگر حتی نام اینگونه آثار را نشنیدهایم تعجبی ندارد. از سرگرمشدن به ژورنالیسم مبتذل سیاسی که در بسیاری از مواقع از دانش سیاسی تهیست، که بگذریم، این مسأله واقعی است که در پیامد هجوم اعراب به ایران زمین، بر متون پهلوی، غبار فراموشی نشست. متونی که از دیدگاه اساطیری، تـاریخ ادیـان، فرهنگ ایران باستان، و شناخت ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی گذشتگان اهمیت بسزایی داشت. سدهها بعد هم که امثال محقق کرکی تشیع صفوی را حلوا حلوا کردند و مرتجعینی چون سید محمد باقر شفتی بر ذهنیت مذهبی و ذهنیت عاطفی مردم ستمدیده ایران سوار شدند، کتبی چون روضه الشهداء ملاحسین کاشفی که پُر از دروغ و خرافه است، نُقل هر محفل و مجلسی شد و ملاهای مرتجع بی توجه به مضمون نیایش و کلام الهی، به تعلیم «پنجلهم»(پنج الحمد) و«عّمَ جزو» و «پیاز دعا» و «کتاب جودی» مشغول شدند و متون پهلوی عملاً کنار گذاشته و گم و گور شد. اگر هم کسانی در مورد آن مینوشتند متاسفانه ضدمذهبی بودند تا غیرمذهبی. به اعتقادات مردم دهن کجی میکردند و نتیجه عکس میداد. توجه نمیشد که با هیستری ضدمذهبی دشنه ارتجاع غلاف نمیشود کما اینکه نشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اساطیر برآمده از نیاز بشر و جستجوی واقعیت است
در شمار میراث مکتوب نیاکان ما، ماتیکان یوشت فریان اهمیت بسزایی دارد.
ماتیکان یعنی کتاب.
یوشت، نام شخص است و،
فریان یعنی صاحب فرّ و شکوه.
ماتیکان یوشت فریان یعنی کتاب یوشت با فر و شکوه.
...
با کند و کاو در اسطورهها میتوان افقهای تازهای در پندار پیشینیان کشف کرد و دریافت که نیاکان ما برای تصورت عام خود شخصیت و واقعیت خارجی قائل میشدند و باور داشتند که اسطوره از چیزی که براستی روی داده و به تمامی پدیدار گشته، سخن میگوید. برای درک اندیشهٔ انسان عصر باستان باید خودمان را جای او بگذاریم تا عملکرد جادویی اسطوره را در ایجاد همبستگی قومی باور کنیم.
...
اساطیر و ادب یونانی و رومی به دست امثال هومر و اشیل و ویرژیل و... در آثار ماندگاری ثبت شده، تمدن و تفکر معاصر را تحت تاثیر قرار داده و منشاءِ پیدایش دهها مثل و حکمت و اشاره و استعاره ادبی است. اما اساطیر کهن اوستائی چنین نیست. چرا؟ چون از یادها رفته و باید و نبایدهای شریعت، جای آن را گرفتهاست. با این حال وقتی با این اساطیر، آشنا میشویم، از زیبایی آن به وجد میآییم. میبینیم ایزدان و فروهرها و امثال زرتشت و زریر و جمشید، رودرروی اهریمن و دیوان و گشنسب و ستمگرانی چون آژدی هاک، قرار میگیرند. نور در برابر ظلمت، و اخلاق و پاکی، در برابر ناراستی و پلشتی. متاسفانه از اساطیر کهن تنها مواردی باقی مانده که به برخی پادشاهان و پهلوانان مربوط است و در شاهنامه ها اشاره شده، اگرهم نامهائی از هرمز و مهر و ناهید و بهرام و غیره در داستانها آمده اجمالی و ناکافی است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مرزباننامه از ماتیکان یوشت فریان اقتباس شدهاست
قدرت تخیل آدمی، طبیعت و زندگی اجتماعی را به شیوهای ناخودآگاه، به شکل هنری ساخته و پرداخته میکند و از آن اسطوره میسازد. ماتیکان یوشت فریان هم نوعی اسطوره است و مثل هر اسطورهای بازتاب پنداری (و نه واقعی) واقعیتهاست. این رساله کوچک که مربـوط بـه اواخـر دوره ساسانی است، حدود ۳۰۰۰ واژه دارد. به زبان پارسی میانه نگاشته شده و بر پایه افسانهای شکل گرفته که در یشت اوستا هم به آن اشاره رفتهاست.
معنی تحتاللفظی یَشت، پرستش و نیایش است و یشتها سرودهایی هستند که عموماً به ستایش خدایان قدیم ایرانی مانند مهر و ناهید و... اختصاص دارند.
...
اینطور که دکتر محمد معین(استاد زبان فارسی و پدیدآورندهٔ فرهنگ معین) گفته، باب چهارم کتاب مرزباننامه(داستان دیو گاوپای و دانای نیک دین) از ماتیکان یوشت فریان اقتباس شدهاست.
...
مرزباننامه(نوشتهٔ اسپهبد مرزبان بن رستم) از جمله شاهکارهای ادب فارسی و مازندرانی است. در این کتاب، دیو گاوپای در پاسخ به پرسشهای دانای دینی شکست میخورد و از اینرو همه دیوان، رویهٔ گیتی را فرومیگذارند و به زیرزمین و غارها رفته و دیگر با آدمیزاده در نمیآمیزند.
...
در ماتیکان یوشت فریان که ۱۳۰۰ سال پیش از مرزباننامه نوشته شده، نیز آمدهاست: جادوگری با هفتاد هزار سپاهی وارد شهری به نام شهر پرسشگزاران (به پارسی میانه: فرَشْن وِزاران) میشود و میگوید اگر کسی از مردم شهر بتواند به پرسشهای من پاسخ بدهد از شهر خواهد گذشت وگرنه، آن را نابود خواهد کرد. وی برای پاسخگو شرایطی نیز میگذارد از جمله اینکه سن او نباید از پانزده سال بیشتر باشد، سنی که در اسطورههای ایرانی آغاز سن کمال است.
شخصی به نام «مهراسِپَند»، به آن جادوگر خبر میدهد که جوانی به نام یوشت فریان با این مشخصات در شهر هست و با این گفته، آن جادوگر را از نابودساختن شهر بازمیدارد. قرار میشود آن جادوگر هم آخر سر، به سه پرسش یوشت پاسخ دهد و اگر نتواند، بر سر او همان آید که خود مُعیّن کردهبود. در یشتهای اوستا، اشاره شده که جادوگر از یوشت فریان ۹۹ پرسش میکند اما در متن ماتیکان یوشت فریان تنها ۳۳ پرسش آمدهاست. چه بسا با گذر زمان و در بازگویی شفاهی و سینه به سینه آن، شماری از پرسشها از یادها رفته باشد.
...
خلاصه، یوشت حاضر میشود و به همهٔ پرسشهای آن جادوگر که او را «اخت» صدا میزدند، پاسخ میدهد و در پایان سه سؤال از وی میپرسد. اما جادوگر یعنی اخت نمیتواند پاسخ بدهد و بهدست یوشت کشته میشود. خوب است بدانیم که همسر آن جادوگر، «هوفریا»، خواهر یوشت فریان بودهاست. رویارویی یوشت فریان و جادوگر، نماد نبرد بین اندیشۀ نیک و اندیشۀ بد، بین راستی و ناراستی است و نشان میدهد که اختلاف، بر سر فکر است نه نژاد، زیرا اخت جادوگر، شوهر خواهر فریان است و هر دو از یک خانواده هستند. اصل این ماجرا در یشتهای اوستا (آبان یشت بند ۸۱ تا ۸۳ و فروردین یشت بند ۱۲۰) به گونه کوتاه و گذرا بازگویی شدهاست.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چیست کـه مردمان میخواهند پنهان کنند اما نمیتوانند؟
ماتیکان یوشت فریان را به لحاظ پرسشهایی که در آن طرح میشود میتوان کتابی فلسفی خواند. به دو سؤال زیر توجه کنید:
- چیسـت کـه مردمـان میخواهند پنهان کنند اما نمیتوانند؟ پاسخ آن «پیری» و گذر زمان است.
- آن چیست که سه سر - چهار شاخ - شش چشم - شش گوش - سه دهان - دو دست - ده پا دارد و آبادانی و خرمی زمین از اوست؟
پاسخ آن یک جفت گاو نر و مرد برزیگری است که زمین را شخم میزند و از کوشش آن برزیگر و شخم آن دو گاو , زمین بارور شده و روزی و خوراک مردمان جهان را بار میآورد. اگر یک جفت گاو نر و مرد برزیگری را تصور کنیم سه سر - چهار شاخ - شش چشم - شش گوش - سه دهان - دو دست و ده پا را میبینیم.
...
ماتیکان یوشت فریان، با نام یزدان دادار شروع میشود...
اخت جادوگر با هفتاد هزار سپاهی درون شهر پرسش گزاران شد و بانگ برآورد این شهر را با پیلهای تنومند لگد مال خواهم کرد...در شهر مردی بود به نام مهراسِپَند. او به اخت جادو گفت: این شهر را لگد مال پیلان نکن و مردم بیگناه را نکش، که اندر این شهر، مردی باشد به نام «یوشت فریان» که سن او پانزده سال است و هر پرسشی که از او بپرسی ترا پاسخ خواهد داد.
پس اخت جادوگر به یوشت فریان پیغام فرستاد: بسوی من آی که ۳۳ پرسش از تو دارم... والی آخر.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صدای پای آب
شاعر ارجمند سهراب سپهری شعر زیبایی دارد که عنوانش این است:
«صدای پای آب». گفته میشود او این عنوان یعنی صدای پای آب را با تاثیر از «ماتیکان یوشت فریان» برگزیدهاست. یکی از سؤالاتی که اخت جادوگر از فریان میپرسد این است:
ای فریان تو میدانی که «هو فریا»، همسر من و خواهر توست، وقتی که او راه میرود به پاهاش نگاه کن و بگو آیا راه رفتن هوفریا روی زمین زیباتر و قشنگتر است یا صدای پای آب؟
فریان پاسخ میدهد: هوفریا خواهر من هرجا پا گذارد زمین را لگدمال میکند و مانع رشد گیاهان است اما آب هرجا برود باعث رشد است و رویش گیاهان. اخت پرسید: حالا بگو که کدام پای نیکتر و نیکوتر است؟ چه بسیار پاهایی که من دیدهام، اما پاهای خواهر تو «هوفریا» که زن من است، از همه نیکتر و نیکوتر است. یوشت فریان گفت: پای آب نیکوتر و نیکتر است. زیرا که آنجا که آب پای نهد سبزه بروید، امّا آنجا که هوفریا پای نهد خشک شود...
...
این داستان کهن در ماتیکان یوشت فریان، سهراب سپهری را تحت تأثیر قرار میدهد و او نام یکی از اشعار معروفش را با استفاده از آن «صدای پای آب» میگذارد.
آب را گل نکنیم. در فرودست انگار، کفتری میخورد آب... آب را گل نکنیم شاید این آب روان، میرود پای سپیداری، تا فرو شوید اندوه دلی. دست درویشی شاید، نان خشکیده فرو برده در آب. زن زیبایی آمد لب رود،... مردمان سر رود، آب را میفهمند. گل نکردندش، ما نیز آب را گل نکنیم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پانویس
پیش از هجوم اعراب به ایران زمین، ما حدود ۱۲۵۰ سال تاریخ داشتیم. از تخت جمشید و باغهای پردیس و گزارههایی چون پندار نیک و... که بگذریم، از دوران باستان آثار خیلی زیادی به شکل مکتوب نداریم.
دینکرد، کارنامه اردشیر بابکان، بندهشن، همچنین، یادگار زریران - اگرچه ریشهاش به زمان اشکانیان برمیگردد و به زبان پهلوی هم هست - بعد از اسلام نوشته شدهاست. متاسفانه آنچه گفتم واقعی است. در این مورد بعداً خواهم نوشت.
...
یوشت(فارسی میانه: yōšt) اوستا -yōišta صفت عـالی از yavan بـه معنـی جـوانتـرین است(Bartholomae. 1904, 1299 & 1305) این واژه از ریشـه yav به معنی طــول کشیــدن است.
...
فریان(در فارسی میانه Frayān)، نـام خـانوادگی یوشـت و معنی آن افزون و بسـیار اسـت. همچنین به معنی بـرآوردن و سـتودن.
...
اخت(فارسی میانه: axt) به معنای ناپاک و درد و رنــج اســت. گویا وی از روحانیون مخالف دین زردتشتی بوده و به همین دلیـل در ادبیات پهلوی دارای لقب جادوگر است. از او در آبان یشـت بـا صـفت بداندیش کوردل یاد شدهاست.
...
زبان پارسی میانه واسطهٔ مستقیم میان پارسی باستان و پارسی امروزی است.
منابع
- پورداود، ابراهیم. یسنا
- معین، محمد. یوشت فریان و مرزبان نامه
- یارشاطر، احسان. تاریخ ایران کمبریج از سلوکیان تا فروپاشـی دولـت ساسـانیان
- نزهت صفا اصفهانی و روایت حمیدی اشوهیستان. ماتیکان یوشت فریان
- وزیری، سعید. در مورد سهراب سپهری
- کویر، محمود. بر بال سیمرغ
- جعفری، محمود. رساله یوشت فریان
- راشدمحصل، محمدتقی. مجله فروهر، شماره مهر ۱۳۶۵
- Bartholomae, Christian., 1904, Altiranisches worterbuch, Berlin
- شجاعی، راحله، تبریزی شهروی، زهرا. بررسی متن ماتیکان یوشت فریان نسخه J3
- میراث باستانی ایران در جای جای جهان
- هجوم اعراب به ایران زمین
- استوانهٔ کورش، «مانترا»ی خیال انگیز
- مدیحهِ کورش، یا لعنت نامه برای نَبونَئیدوس Verse Account of King Nabonidus
- میراث مکتوب نیاکان
- Yadegar-e Zariran یادگار زریران، «بهَگَوَد گیتا»ی ایرانی
- نامهٔ تنسر به گُشْنَسپْ
- گاتاها، «مانترا»ی تأملبرانگیز
- ماتیکان یوشت فریان و صدای پای آب
- درخت آسوریگ
- اَوِستایِ گاهانی و غیرگاهانی
- اندرزنامههای کهن ایرانی
- خوداینامگ، کُهَنترین کتابِ تاریخ ایران
- اَرداویرافنامه Ardā Wīrāz-nāmag
سایت همنشین بهار
برای ارسال این مطلب به فیسبوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook