پنجشنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۴ / Thursday 3rd April 2025

 

گاه‌شُماری ایرانی
گاه‌شُماری، دانشی است که به تعیین و محاسبه زمان می‌پردازد 

 
 

«به نام و نیرو و یاری آفریدگار اورمزد و امشاسپندان؛ سروران خوب نیکوکار، و همه ایزدان مینو...»
به شما خانمها و آقایان محترم سلام می‌کنم.
سلامی چو بوی خوش آشنایی
بدان مردم دیدهٔ روشنایی
درودی چو نور دل پارسایان
بدان شمع خلوتگه پارسایی
در این بحث به گاه‌شُماری ایرانی اشاره نموده، توجه و تامل  دوستان پاکیزه رأی و پاک اندیش را به آن جلب می‌کنم. منظور از گاه‌شُماری، دانشی است که به تعیین و محاسبه زمان می‌پردازد.
Zeit rechnung (تسايت‌رِش‌نونگ) که با اصطلاح عربی «معرفةالمواقیت» وفق می‌دهد، با مسامحه «تقویم» Calendar (کالاندر) که در زمان قدیم به آن «دفتر سنه» می‌گفتند. 
اصطلاح «دفتر سنه» برای تقویم علاوه بر کتب ابوریحان بیرونی در زیج ابن یونس (الزیج الکبیر الحاکمی) که در اواخر قرن چهارم تألیف شده نیز آمده‌است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سالها پیش که در مورد سیدحسن تقی‌زاده، یک مرد فکور در هیئت یک مرد عمل، می‌نوشتم متوجه شدم یکی از آثار تحقیقی ایشان، پژوهش دربارهٔ گاه‌شُماری و تاریخ تقویم و نجوم در ایران، بوده، از همان ایام این موضوع را پی می‌گرفتم بویژه وقتی شنیدم قرنها پیش، عمر خیام به آن توجه داشته‌ و به پدیده‌ اختر شناسی نوروز (قدیمی‌ترین جشن بهاری در تاریخ دنیا) پایه استوار دانشی داده‌است. من در این بحث به بیش از ۴۰ گزاره مربوط به گاه‌شُماری (دانشی که به تعیین و محاسبه زمان می‌پردازد) اشاره می‌کنم.

1) از گذشته‌های دور مردم بدوی که زندگی را از طریق شکار پیش می‌بردند متوجه بازگشت موسمی بعضی از امور عادی طبیعی شدند، که از سالی به سال دیگر، بترتیب ثابتی تکرار می‌شود. همین امر منشاء تشخیص فصل‌ها یا موسم‌ها بود. مانند موسم شکوفه، موسم گل، موسم بهار، موسم برداشت میوه، موسم پاییز، موسم جفتگیری پرندگان و از این قبیل. ابتدايی‌ترین نوع تقویم‌های سالیانه مرکب از دوره‌هایی از چنین موسم‌ها است.
2) تاریخ تقویم از زمانی شروع می‌شود که انسان به حال ماندگاری به زراعت پرداخت و متوجه شد که موسم بذرافشانی به فواصل منظم همه ساله باز می‌گردد. آغاز تقویم با شروع دوره تاریخی و زندگی اجتماعی و کشاورزی بشر و نیاز او برای تعیین زمان‌بندی کشاورزی است.
3) برای قشقایی‌ها، بختیاری‌ها و دیگرانی که کوچ می‌کردند، به تجربه معلوم شده بود که وقتی ۴۵ روز از پاییز می‌گذرد، گرما می‌شکند، هوا رو به سرما می‌رود و وقت این است که از سردسیر به گرمسیر کوچ کنند. ملاک ۴۵ بود. حرکت پرندگان مهاجر هم برایشان ملاک بود. از این طریق هم می‌فهمیدند که چه وقت حرکت کنند.
4) گاه‌شُماری، اساساً نیازِ زیستیِ مردمانِ اسکان یافتۀ شهری است که بتوانند فصل، و ماهِ کاشت و داشت و برداشتِ محصولِ خود را مشخص کنند، روستانشینان اما ‌پیش از عصر صَنعت و علم، با گاه‌شُماری آنطور که باید و شاید، آشنا نبودند. نمی‌توانستند به دقت نوروز (اولِ فروردین)، یا اولِ پائیز (یکمِ مهر) را تعیین کنند.
5) از نخستین پیشرفت‌هایی که در محاسبه زمان حاصل شد توجه به گردش ماه بود. به ماه در حالت بدر و هلال هم توجه می‌شد. جدا از این، عده‌ای از مردم مستقل از یکدیگر ستارگانی چون شعرای یمانی، زحل و ثریا را رصد می‌کردند، شاید به نتایج بهتری برسند. در گذشته‌های دور، انسان‌های اولیه تقویمی را ابداع کردند که مبنا و اساس آن حالت‌های مختلف کره ماه و گردش شب و روز بود.
6) بعد‌ها گاه‌شُماری و تقویم‌های گونه‌گون بر سر زبانها افتاد که در خِلال بحث به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود. تقویم‌های سلوکی، بابلی، قیصری، یولنانی، رومی، چینی، ژاپنی، هندی، زرتشتی، اوستایی، یزدگردی، تقویم گرگوری، تقویم جلالی، تقویم جمهوری / انقلاب فرانسه...، گاه‌شُماری‌های یهودی، هجری خورشیدی، هجری قمری... مصری، مصریان باستان با درنظرگرفتن موسم طغیان رود نیل، دریافت نظم مشخص طغیان نیل، همچنین طلوع منظم ستاره شعری (شعرای یمانی) از آن به عنوان معیاری برای گذشت زمان استفاده می‌کردند.
7) سابقه پیدایش نظام‌های گاه‌شُماری به هزاران سال قبل مربوط است. گاه‌شُماری به سومریان (در جنوبِ عراق و در همسایگیِ ایلامی‌ها درخوزستان) می‌رسد، که پنج هزاروسیصد سال پیش خط را درشهرِ اوروک URUK کشف کردند، و جهتِ تنظیمِ امورِ زراعی خود و موارد دیگر...، به تقویمِ خورشیدی و زمان سنجی نیاز داشتند. سومِر، نخستین تمدّن شهری در منطقهٔ تاریخی جنوب میانرودان، جنوب عراق امروزی، بود که آن را نخستین تمدن در جهان همراه با مصر باستان می‌نامند.
8) به گواه اوستا و شاهنامه، نخستین دودمان پادشاهی ایران(پیشدادیان) اولین حکومتی بودند که از تقویم استفاده کردند. پیشداد به معنای نخستین قانون‌گذار، لقب هوشنگ اولین پادشاه این دودمان است که پیش از کیانیان، حکمرانی می‌کردند.
9) ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه عن القرون الخالیه (که در آن از تمدن‌های اقوام کهن، تقویم‌‌ها و ویژگی‌‌هایشان بحث می‌شود)، آورده‌است که پیشدادیان اولین حکومتی بودند که تقویم را ابداع و از آن در جریان امور کشور استفاده کرده‌اند. [منظور بیرونی از قرون، نه سده‌ها، بلکه «ملت‌ها» است].
10) سیر تحولی گاه‌شُماری ایرانی به بیش از چهارهزار سال پیش بازمی‌گردد و یکی از پیچیده‌ترین و بحث‌انگیزترین مباحث ایران‌شناسی است.
11) کتیبه‌های باستانی که در این زمینه، در بین‌النهرین به‌دست آمده‌، به دوران فرمانروایی هخامنشیان (وارثانِ تمدنِ ایلامی درجنوبِ ایرانِ) و کاسیان اشاره دارند. کاسان در فاصله سده‌های ۱۲ تا ۱۶ پیش از میلاد بر بابل فرمانروا بودند.
12) در تاریخ ایران باستان یافته‌هایی از گاه‌شُماری میترایی هم در دسترس است که مربوط به قبل از هخامنشیان است. گمان می‌رود در ایران باستان در قسمت‌های مرکزی و شمال غربی ایران گاه‌شُماری مغان هم رایج بوده‌است.
13) گاه‌شُماری بِهیزَکی یا گاه‌شُماری ویهیژَکیک، نیز یکی از انواع گاه‌شُماری‌ها در ایران باستان بوده‌‌است. در زمان هخامنشیان گاه‌شُماری پارسی قدیم در قسمت‌های جنوب غربی ایران مرسوم بود.
14) کتیبه‌های باقی‌مانده از داریوش بزرگ در کوه بیستون در کرمانشاه ما را از تقویم رسمی امپراتوری ایران و چگونگی اصول زمان‌سنجی در آن روزگار آگاه می‌سازد.
15) در میانه‌های دوران حکومت هخامنشیان، گاه‌شُماری اوستایی کاربرد داشت. بویژه پس از پادشاهی داریوش. از گاه‌شُماری اوستایی نو هم صحبت شده، اما تاریخ رواج آن مشخص نیست. گویا این تقویم به ابتکار پارسیان و در اواخر دورهٔ هخامنشی به وجود آمده‌است.
16) بر اساس متون گِلی تخت جمشید احتمال داده می‌شود که آغاز سلطنت هر پادشاهی، مبدأ تاریخی هر دوره گاه‌شُماری محسوب می‌شده‌است. 
17) بعد از شکل‌گیری حکومت هخامنشیان، گاه‌شُماری زرتشتی رسمیت یافت، اما در پیامد حمله اسکندر که منجر به سقوط شاهنشاهی هخامنشی و تسلط یونانیان بر ایران شد، سلوکیان بر سر کار آمدند و با رواج گاه‌شُماری یونانی در ایران، گاه‌شُماری زرتشتی از رسمیت افتاد.
18) از سال ۳۳۰ پیش از میلاد، گاه‌شماری سلوکیان و اشکانیان با حمله اسکندر مقدونی به امپراتوری هخامنشی و ویرانی تخت جمشید در دستور کار قرار می‌گیرد.
19) در دوره اشکانیان، آغاز پادشاهی، آغاز گاه‌شُماری بود و حتی پادشاهان اشکانی، آن را برای تاریخ‌گذاری اسناد رسمی و سکه‌های خود به کار می‌بردند.
20) در دوره ساسانی، گاه‌شُماری زرتشتی و گاه‌شُماری یزدگردی رواج یافت که از روز به تخت نشستن یزدگرد سوم آغاز می‌شد. اگرچه پس از آن شاه زرتشتی بر کشور ایران فرمان‌روایی نداشت، اما این سال‌شمار بعدها نیز دوام یافت.
21) گاهشمار یزدگردی ادامهٔ گاه‌شُماری ساسانی بود. بر روی سکه‌های ساسانی نشانه‌هایی از کاربرد این گاه‌شُماری هست؛ و حتی کتیبهٔ گنبد کاووس در تاریخ ۳۹۷ قمری بر اساس گاه‌شُماری یزدگردی زمان‌گذاری شده‌است. در گاه‌شُماری یزدگردی ماه‌های ایرانی به نام امشاسپندان و دیگر ایزدان مینوی برگزیده شده‌است.
22) با هجوم اعراب به ایران زمین، برای سده ها گاه‌شُماری قمری در کنار گاه‌شُماری خورشیدی کاربرد داشت. بعدها با توجه به نیاز اجتماعی و اقتصادی جامعه و همچنین پیشرفت علوم، دانشمندان ایرانی دست به مطالعه و اصلاح گاه‌شُماری زدند که در همین بحث به آن اشاره می‌کنم. در گاهشماری ایرانی، سلجوقیان نقش مهمی داشتند.
23) سلجوقیان از سرزمین مادری خود یعنی اِستِپ‌های آسیای مرکزی به خراسان حمله کردند و سپس وارد بخش مرکزی ایران شدند و پس از آن با پیروزی بر امپراتوری بیزانس در نبرد مَلازگرد، آناتولی را تصرف کردند.
24) جلال‌الدوله...ملکشاه سلجوقی (۴۶۵ تا ۴۸۵ هجری قمری)، پسر آلپ ارسلان، فاتح آناتولی بود و امپراتوری بیزانس را از آسیای صغیر بیرون راند. ملکشاه سلجوقی به دنبال پیروزی پدرش، یکی از بزرگترین امپراتوری‌های تاریخ ایران را بر عهده داشت. ماندگارترین میراث وی، که به بحث ما مربوط می‌شود، تنظیم تقویم جلالی است که به نام او و توسط گروهی از ریاضی‌دانان برجستهٔ آن زمان انجام گرفت.
25) وی با مشورت خواجه نظام‌الملک، جمعی از برترین ریاضی‌دانان و منجمان از جمله حکیم عمر خیام، ابوعباس لوکری، ابوحاتم مظفر اسفزاری، محمد بن احمد معموری، میمون بن نجیب واسطی، ابن کوشک بیهقی مباهی و در رأس آنان ابوالفتح عبدالرحمان منصور خازنی را گردهم آورد و نهایتا گاه‌شُماری جدید (تقویم جلالی) تدوین شد که گفته می‌شود بسیار دقیق‌ است.
26) کار تدوین این تقویم همانطور که گفتم در دورهٔ جلال‌الدین ملکشاه سلجوقی با فرمان خواجه نظام‌الملک صورت گرفت و محل رصد آن شهرهای اصفهان (پایتخت سلجوقیان)، ری و نیشابور ذکر شده‌است.
27) دانشمندان ایرانی با ارائه گاه‌شُماری جلالی، که بیشترین دقت ممکن برای سازگاری گاه‌شُماری قراردادی با سال طبیعی را دارا است، گام بزرگی در این راستا برداشتند. سعدی در این شعر به ماه جلالی اشاره کرده‌است:
پیراهن برگ بر درختان. چون جامه عید نیکبختان
اول اردیبهشت ماه جلالی. بلبل گوینده بر منابر قُضبان
28) عمر خَیاّم در اصفهان به رصد ستارگان مشغول شد و توانست طول سال را با دقت بسیاری به دست آورَد. نوروز مهم‌ترین ویژگی گاه‌شمار مزبور است. کاری که عمر خیام و ساسر ریاضیدانان همعصر وی، اسامی‌شان را تکرار می‌نم: ابوحاتم مظفر اسفزاری، ابوالعباس لوکری، محمد بن احمد معموری، میمون بن نجیب واسطی، ابن کوشک بیهقی مباهی و در رأس آنان ابوالفتح عبدالرحمان منصور خازنی، به سرانجام رساندند چسباندن نقطه آغاز بهار به آغاز ماه فروردین بود. هیچ کس تا آنزمان نتوانسته بود چنین کار مهمی انجام دهد. گاهنامه جلالی دقتی به مراتب بالاتر از گاه‌شُماری میلادی دارد. مدار گردش کرهٔ زمین به دور خورشید تا ۱۶ رقم اعشار محاسبه شده بود.
29) تفاوت اصلی این گاه‌شُماری با نمونه‌های قبلی خود درایران، محاسبه دقیق کبیسه یا اصطلاحا کبیسه‌گیری‌ست. کَبیسه‌گیری به تعداد روز یا روزهایی گفته می‌شود که برای رفع نقصان سال‌های عمومی (تأخیر به‌علت تجمیع کسر چند سال) از مقدار واقعی آن یا رفع نقصان سال‌های خاص نسبت به سال‌های دیگر، بر سال معینی می‌افزایند. سال کبیسه سالی است که مقدار نقصان بر آن افزوده شده باشد. به سال‌های غیر کبیسه سال عادی گفته می‌شود. کبیسه، برگرفته از سریانی و به‌معنی پُر کردن چاه از خاک است.
30) در تقویم جلالی روز اول سال طوری تنظیم شده‌ که با اعتدال بهاری همگام شود. آخرین زیجِ عَهدِ سُنت (پیش از نیوتن -لابنیتس، و عصرِ صنعت) زیج و تقویم اولوغ بیگ، نوۀ امیرتیمورِکورکانی است. چون درسمرقند با همراهیِ غیاث الدین جمشید کاشانی توانستند عددِ پی (π) را تا شانزده رقم بعد از اعشار، محاسبه کنند، زیجِ اولوغ بیگ، از تقویمِ جلالی هم دقیق‌تر است.
31) در گاهشمار ایرانی خَیاّم، سال وقتی آغاز می‌شود که خورشید به نقطه دقیقی در آسمان می‌رسد. این نقطه محل برخورد صفحه مسیر حرکت ظاهری سالانه خورشید با استوای زمین است. (نقطه هموگان یا اعتدال بهاری).
32) وقتی خورشید به آنجا می‌رسد یعنی لحظه تحویل سال، شب و روز یکسان می‌شود. بماند که این نقطه هموگان (اعتدال بهاری) ثابت نیست و سالانه کمی بسوی خورشید حرکت می‌کند که بحثی دیگر می‌طلبد.
33) تقویم میلادی، گاهشماری با ریشهٔ مسیحی، فوریهٔ ۱۵۸۲ از سوی پاپ گریگوری سیزدهم پذیرفته شد و از آن پس گاه‌شماری گریگوری (گِرِگوری) نام گرفت. گاهشمار مزبور هم خورشیدی است اما شروعش نه آغاز بهار، بلکه نقطه قراردادی نیمه شب در ۳۱ دسامبر است.
34) تقویم میلادی هر ۳۳۲۰ سال یک روز خطا دارد، اما گاه‌شُماری که خَیاّم و دوستانش مبتکر آن بودند، هر ۱۰ هزار سال یک بار، دچار یک ثانیه خطا می‌شود. انجام این محاسبات دقیق در آن زمان، بدون استفاده از کامپیوتر و ابزارهای پیشرفته، واقعا یک شاهکار است.
35) گاهشماری کنونی ایران بر پایه گاهشمار جلالی است که در سال ۱۳۰۴ خورشیدی به همت سیدحسن تقی‌زاده، محمدعلی فروغی و جلال همایی، در مجلس شورای ملی پذیرفته شد. در این گاهشمار، شش ماه اول ۳۱ روز دارند، پنج ماه دیگر هر یک ۳۰ روز و واپسین ماه ۲۹ و گاه ۳۰ روز.
36) اینگونه تقسیم سال، به ماه‌‌هایی با طول‌های گوناگون سازگاری کامل دارد، با این واقعیت که فصل‌های اختر شناختی درازای یکسانی ندارند. بهار و تابستان از پاییز و زمستان درازتر هستند.
37) ابتکار تغییر گاهشمار رسمی کشور از هجری قمری به هجری شمسی را نخستین بار میرزا عبدالحسین وحیدالملک شیبانی، نماینده دور دوم مجلس شورای ملی پیشنهاد نمود. گاه‌شُماری هجری خورشیدی را هم نخستین بار میرزا عبدالغفارخان نجم‌الدوله اصفهانی (معلم ریاضیات مدرسه دارالفنون) با توجه به گاه‌شُماری جلالی استخراج کرد.
38) تقویم هجری خورشیدی که آمیزه‌ای از تقویم جلالی و تقویم یزدگردی است، حدود صدسال است که به عنوان تقویم رسمی کشور شناخته می‌شود.
تقویم جلالی به سال ۱۲۶۴ خورشیدی رایج بود و در سال ۱۲۸۹ خورشیدی در زمان مشروطیت تقویم ملی ایران شد. گاه‌شُماری جلالی تا پیش از مشروطه در ایران رسمیت نداشت.
39) بعد از گذشت حدوداً ۹۰۰ سال از اولین تدوین تقویم جلالی، با تصویب مجلس شورای ملی در ۱۱ فروردین ۱۳۰۴، گاه‌شُماری هجری خورشیدی تغییراتی کرد. (به عنوان مثال تعداد روزهای هر ماه از حالت نامنظم داشتن ۲۹ الی ۳۲ روز درآمد) و این ویرایش به عنوان تقویم رسمی کشور اعلام شد و تا به امروز در ایران استفاده می‌شود.

40) گاه‌شُماری هجری خورشیدی حسابی، نوعی گاه‌شُماری بر اساس الگوریتمی است که برای محاسبه دقیق آغاز، تقسیمات و کبیسه‌گیری گاه‌شُماری جلالی تدوین می‌شود.
41) یکی از گاه‌شُماری‌های هجری خورشیدی حسابی توسط احمد بیرشک ارائه شده‌است و در کنار گاه‌شُماری رسمی ایران مشهور بوده و بعلت خطی بودن کاربرد آن آسان‌تر است. این تقویم با توجه به زیردوره‌ها و دوره‌های میانی تقویم جلالی و تکمیل آن ایجاد شده‌است.
42) به گاه‌شُماری بهائی هم اشاره کنم که با قدمتی کمتر از دویست سال، از جدیدترین گاه‌شمارهای رایج به‌شمار می‌رود. تقویم بدیع یا تقویم بهائی توسط سید علی محمد باب (مؤسس دیانت بابی) در کتاب بیان تدوین شده‌است و بعدها توسط بهاءالله مورد تأیید و به عنوان تقویم بهائی معرفی شد. دور بهائی از اظهار امر سید علی محمد باب در سال ۱۸۴۴ میلادی آغاز شده‌است. تحویل سال و شروع سال در این تقویم مطابق با نوروز ایرانی است.
43) اضافه کنم که نام دوازده ماه تقویم خورشیدی در ایران، اسامی باستانی ساسانی امشاسپندان و دیگر ایزدان کیش زرتشتی است. اَمِشاسْپَندان یا اَمِشَه سْپَنتَه جمع امشاسپند است. امشاسپندان از صفات اهورامزدا هستند. چنین به نظر می‌رسد که این‌ها تجریدهایی تشخص‌یافته باشند. اما آن‌ها چیزی بیش از مفاهیمی مجرد بوده‌اند، چرا که زرتشت آنان را محترم می‌شمرده‌است.
44) ۲۴ اسفند ۱۳۵۴ در پی جلسهٔ مشترک مجلس شورای ملی و مجلس سنا، گاه‌شُماری شاهنشاهی به عنوان تقویم رسمی ایران اعلام شد و گفتند مبدأ تاریخی آن سال تشکیل حکومت هخامنشی توسط کوروش است. تا پیش از آن، گاه‌شُماری هجری خورشیدی تقویم رسمی کشور بود. در واقع مبدأ تقویم خورشیدی از هجرت پیامبر اسلام به تاریخ تاج‌گذاری کوروش بزرگ تغییر یافت.
45) فرض شده (فرض شده!) که ۲۵۰۰ سال بعد از تشکیل حکومت هخامنشی توسط کوروش، سال به تخت نشستن محمد رضا شاه پهلوی یعنی ۱۳۲۰ باشد. طبق این تقویم سال ۱۳۵۵ هجری خورشیدی، برابر با سال ۲۵۳۵ پادشاهی بوده است.
46) در برگزیدن گاه‌شُماری شاهنشاهی، شجاع‌الدین شفا (معاون دربار شاهنشاهی)، هادی هدایتی (معاون اجرایی نخست‌وزیر) و خسرو بهروز (معاون برنامه سازمان برنامه و رئیس دفتر انفورماتیک) نقش داشتند.
47) شهریور ۱۳۵۷ خورشیدی در جریان ماه‌های منتهی به انقلاب، جعفر شریف‌امامی در راستای تشکیل «دولت آشتی ملی» در نخستین روز نخست‌وزیری‌اش طی بخشنامه‌ای، دوباره تقویم ایران را از شاهنشاهی به هجری خورشیدی تغییر داد.
سلام بر نوروز، نوروز پیروز و بر عمر خیام که به آن پدیده‌ اختر شناسی، پایه استوار دانشی داد. 
ز ما باد بر جان آنکس درود - که داد و خردباشدَش تاروپود
اگرچه مشکل جامعه ایران با گرفتن قدرت سیاسی حل نخواهد شد اما زندگی فرا‌تر از سرکوبگرانش خواهد زیست. 
همنشین بهار
http://www.hamneshinbahar.net
 

برای ارسال این مطلب به فیس‌بوک، آیکون زیر را کلیک کنید:
facebook


آتئیسم؛ Atheism با هیستری ضدمذهبی یکی نیست

آتئیسم؛ Atheism با هیستری ضدمذهبی یکی نیست

در این بحث بعد از توضیح آتئیسم Atheism (خداناباوری)؛ که در جامع‌ترین معنا، نداشتن باور به وجود خدا و خدایان است، به آتئیسم نو می‌پردازم که با نظرات افرادی چون: سام هریس، کریستوفر هیچنز، دنیل دنت، ریچارد داوکینز و نه فقط آنها) بر سر زبانها افتاده‌ است، همچنین به گفت‌و شنود آنان که با عنوان «چهار سوار» The Four Horsemen منتشر شده است. چون در خِلال بحث از پوزیتیویسم منطقی و حلقه وین صحبت می‌شود، به این مورد هم اشاره می‌کنم.

جشن سَده، رَپیتْوین و کمی بیش از آن

جشن سَده، رَپیتْوین و کمی بیش از آن

رَپیتْوین اشاره یه ایزد موکل بخشی از زمان است و «گاه‌ رَپیتوین» بیان‌گر کیفیتی از زمان که می‌توان آن‌ را وضیعت آرمانی نامید. گاه رپیتوین زمانی است که آفرینش مقدس خیر هستی می‌یابد و پیروزی فرجامین آن حاصل می‌شود. جشن سده، با جشن رپیتوین در ارتباط است. «جشن‌ سده»، به پیشواز بازگشت رَپیتوین می‌رود.

ذخیرهٔ خوارزمشاهیِ سیداسماعیل جرجانی
نخستین کتاب به زبان فارسی در طب 

ذخیرهٔ خوارزمشاهیِ سیداسماعیل جرجانی

این بحث در مورد سیداسماعیل-جرجانی، و ذخیره خوارزمشاهی (الذخیره فی الطبمهمترین کتاب او است. ذخیره خوارزمشاهی بر خلاف دیگر کتب پزشکی چون «کامل الصّناعه» مجوسی اهوازی و الحاوی محمّد زکریّای رازی و قانون ابن سینا و... نه زبان عربی، بلکه فارسی بود و آنان که عربی نمی‌دانستند به آسانی توانستند بهره‌مند گردند.

میراث مکتوب نیاکان
این مطلب هنوز آماده نیست 

میراث مکتوب نیاکان

به فرهنگ ایران باستان ارج می‌نهم و یادآوری و بازخوانی آنچه را بن‌مایه هویت خویش می‌دانیم و از دیرباز در زبان و فرهنگ و آیین‌ها و اسطوره‌هایمان تداوم یافته، ضروری می‌دانم. به خاطره جمعی که بویژه از راه تاریخ حماسی و به یُمن زبان فارسی، در کُنهِ ضمیر ما ریشه دارد، تعلق خاطر دارم، و به ایده ایران و استمرار تاریخی و فرهنگی آن اعتقاد دارم، اما... اما، منظورم از برجسته‌کردن میراث مکتوب نیاکان، آریاگرایی‌ و

تُنبان و ابوموسی
سنجاق‌کردنِ جزایر سه‌گانه به قباله امارات!

تُنبان و ابوموسی</br>سنجاق‌کردنِ جزایر سه‌گانه به قباله امارات!

این بحث به مهمترین گزاره‌های مربوط به جزایر ایرانی خلیج فارس می‌پردازد و تامل و توجه شما را به آن جلب می‌کنم. نگارش و تدوین بخش اصلی این بحث به پیش از ۱۶ اکتبر ۲۰۲۴(۲۵ مهر ۱۴۰۳) برمی‌گردد که اتحادیه اروپا و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (متشکل از قطر، عمان، کویت، عربستان سعودی، امارات و بحرین) و ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا بیانیه مشترکی ۵۷ بندی، با یک بند (بخش دی پاراگراف ۴۶) درباره جزایر ایرانی صادر کردند.

شهسواران میدان علم
بوعلی ‌سینا، طبیبِ خِرد

شهسواران میدان علم </br>بوعلی ‌سینا، طبیبِ خِرد

در سالهای گذشته از شهسواران میدان علم گفته و نوشته‌ام که برخی از آنها منتشر شده‌است. ابونصر فارابی، شهاب‌الدین سُهروردی، مُحیى‌الدین اِبْن‌ِعَرَبى‌، ابوحامد محمد غزالی، ابوالفضل بیهقی، محمد بن زکریای رازی، ابوریحان بیرونی، غیاث الدین جمشید کاشانی، ابن هیثم، محمد بن موسی خوارزمی، ابوریحان بیرونی، خواجه نصیر طوسی، ابوالوفا بوزجانی، ابویوسف الکِندی، گالیله، یوهانس کپلر، نیوتن، آلبرت آینشتاین، استیون هاوکینگ، ادوارد سِیگِن، جان رالز، لئون فوکو (فوکالت)، توماس پین، برتراند راسل، دکارت، رابرت بویل، بیکن، گیلبرت لوییس، هایزنبرگ، شرودینگر، جارلز تونز، الکساندر پوروخوروف، ارنست بلوخ، همچنین دکتر محسن هشترودی، دکتر غلامحسین مصاحب، دکتر علی جوان، پرویز شهریاری و مریم میرزاخانی...
اکنون به ابوعلی سینا می‌پردازم

تِزهایِ آوریل ۱۹۱۷ - راهگشای انقلاب اکتبر

تِزهایِ آوریل ۱۹۱۷ - راهگشای انقلاب اکتبر

این بحث به تزهای آوریل ۱۹۱۷ апрельские тезисы اشاره دارد، نقشه راهی که لنین، پیش گذاشت و گفته می‌شود بدون آن، انقلاب اکتبر به وقوع نمی‌پیوست. ضرورت طرح آن، آشنایی با انقلاب یا کودتایی است که آینده جهان را تغییر داد، بر ادبیات و هنر تاثیر گذاشت و گفتمان تازه‌ای باب کرد.

مُدلِ استانداردِ فیزیک ذرّات، قصه‌ای ناتمام
Standard Model of Particle Physics 

مُدلِ استانداردِ فیزیک ذرّات، قصه‌ای ناتمام

موضوع این بحث «مدل استاندارد ذرات بنیادی» است که از نیمه دوم قرن بیستم بر سر زبان‌ها افتاد و در اواسط دهه ۱۹۷۰، فرمول‌بندی کنونی آن نهایی شد. با کشف کوارک، نوترینو، و بوزون هیگز (که بعداً توضیح خواهم داد)، بر اعتبار مدل استاندارد افزوده‌ شده‌است. از این مدل به دلیل توانایی آن در توضیح نتایج تجربی، گاهی با نام نظریه تقریباً همه‌چیز یاد می‌شود. مدل استاندارد بنوعی مرهون فیزیک‌دان نظری پیتر هیگز Peter Higgs هم هست. او که۲۰ فروردین ۱۴۰۳ (۸ آوریل ۲۰۲۴) درگذشت، پیشنهاددهندهٔ ذره بنیادی بوزون (بوزون هیگز) بود. کشف بوزون هیگز مدل استاندارد را کامل کرد.

جنبش‌های ایرانی در سده‌ٔهای دوم و سوم هجری
از به‌آفریدُ مازیارُ مَزدک، تا سُنبادُ اُستادسیسُ بابک

جنبش‌های ایرانی در سده‌ٔهای دوم و سوم هجری</BR>از به‌آفریدُ مازیارُ مَزدک، تا سُنبادُ اُستادسیسُ بابک

سال‌ها پیش در مقاله و ویدئوی هجوم اعراب به ایران زمین که در یوتیوب و سایت خودم ثبت شده، توضیحاتی داده‌ام. اگر فرصت و تمایل دارید ببینید. هجوم اعراب (یا بهتر بگویم هجوم ساکنان جزیره العرب به ایران) در قرن هفتم میلادی از زمان ابوبکر شروع شد، در دوره عمر به اوج خود رسید و در زمان عثمان به سقوط دولت ساسانی و کشته‌شدن یزدگرد سوم انجامید.

واقعه مسجد گوهرشاد و کمی بیش از آن
این مطلب هنوز کامل نیست 

واقعه مسجد گوهرشاد و کمی بیش از آن

این بحث اشاره کوتاهی است به واقعه مسجد گوهرشاد در ۱۳۱۴. رویداد مزبور، با به توپ بسته‌شدن حَرَم و گنبد امام رضا، توسط قوای روس در سال ۱۲۹۱، هرچند پَر آن مسجد گوهرشاد را نیز گرفت، اشتباه نشود. واقعه مسجد گوهرشاد ربطی به کشف حجاب (یا بهتر بگویم رفع حجاب) نداشت. در لابلای بحث توضیح می‌دهم که ۱۷ دی روز آغاز رفع حجاب زنان ایرانی نیست! و کم نبودند زنان و مردانی که برای دستیابی به حق پوشش زنان تلاش می‌کردند و هزینه دادند، حتی به زندان افتادند

ابوریحان بیرونی، مُورّخ علم، مردم‌شناس و مردم‌نگار

ابوریحان بیرونی، مُورّخ علم، مردم‌شناس و مردم‌نگار

هندسه چیست؟ دانستن اندازه‌ها... و خاصیت صورت‌ها و شکل‌ها که اندر جسم موجود است. جسم چیست؟ آن چیز است که یافته شود به بسودن و قائم بودن به تن خویش و جایگاه خویش پُرکرده دارد و چیزی دیگر... با وی اندر جایگاه او نتواند بودن. سطح جیست؟ جسم ناچار بی‌نهایت نبَوَد به همه سوها، و نهایت او سطح است و سطح طول است و عرض. خط چیست؟ اگر بسیط را نهایت باشد آن نهایت ناچار خطی یاشد و آن خط طولی باشد بی عرض. نقطه چیست؟ چون خط را نهایت باشد، نهایت او نقطه بُوَد و بدانک نقطه را نه طول است و نه عرض و نه عمق. او نهایت همه نهایت‌هاست.
(آثارالباقیه عن القرون الخالیه)

بهار می‌آید هر چند زمستانیان نخواهند

بهار می‌آید هر چند زمستانیان نخواهند

قطره بارانی که بر گل سرخ می‌لغزد، جوانه لجوجی که بر سرما غلبه می‌کند، آوندهای سرکشی که موانع را از سر راه برمی دارند، گیاه مهربانی که از دل خاک سرَک می‌کشد و به آفتاب سلام می‌کند، چشمه جوشانی که دل سنگ را می‌شکافد، همه و همه، در برابر این زندگی که پارس می‌کند و این زمین که خار می‌خلد و این آسمان که بلا می‌ریزد، فریاد بر می‌آورند: بهار می‌آید هر چند زمستانیان نخواهند.

داستانِ اِبْن‌ِعَربى‌، کشف و شهود است

داستانِ اِبْن‌ِعَربى‌، کشف و شهود است

خانم‌ها و آقایان محترم؛ دوستان عزیز و اهل تمیز، از راه دور و با قلبی نزدیک به شما سلام می‌کنم. سلامی پُر از شور و شادی و امید. من پیش‌تر از ابوعلی سینا، ابوحامد محمد غزالی، محمد بن زکریای رازی، عُمَر خیام، ملاصدرا، ابونصر فارابی و شهاب‌الدین سُهرَوَردی گفته و نوشته‌ام که ویدئوها و مقالات مربوط به آن، در یوتیوب و سایت خودم ثبت شده‌است. اکنون به شیخِ اکبر، مُحیى‌الدین اِبْن‌ِعَرَبى‌، ‌(۱۱۶۵ – ۱۲۴۰ میلادی) می‌پردازم.

شهاب‌الدین سُهرِوَردی و حکمت خسروانی

شهاب‌الدین سُهرِوَردی و حکمت خسروانی

سلام بر شما خانم‌ها و آقایان محترم؛ دوستان عزیز و اهل تمیز، این بحث به شهاب‌الدین سُهرِوَردی (۵۸۷-۵۴۹) می‌پردازد. شیخ اشراق، که در مقابل فلسفه ارسطویی(مشاء) عرض اندام نمود و حکمت خسروانی ایران باستان را احیا کرد. سُهرِوَردی به فلسفه‌ی مشاء آشنایی داشت اما از تعالیم هرمسی و افلاطونی، میراث اساطیری ایران باستان و آموزه‌های زردشتی و منش امثال بایزید و حلاج قرار تاثیر گرفته بود. .

ابونصر فارابی، اولین فیلسوف سیاست

ابونصر فارابی، اولین فیلسوف سیاست

من پیشتر در مورد ابوعلی سینا، ابوحامد محمد غزالی، محمد بن زکریای رازی، عمر خیام و ملاصدرا... گفته و نوشته‌ام که ویدئوها و مقالات مربوط به آن، در یوتیوب و سایت خودم ثبت شده‌است. در این بحث به ابونصر فارابی می‌پردازم، همو که تصریح می‌کرد سیاست، تامین سعادت آدمی در جامعه است. فارابی متاثر از فلسفه جمهوریت افلاطون و نظریه پادشاه فیلسوف بود.

ملا صدرا و حرکت جوهری
ثباتِ هویت متحرک در عین حرکت
«بودن، معادل ماندن نیست، بلکه شدن خود نوعی بودن است» 

 ملا صدرا و حرکت جوهری</br>ثباتِ هویت متحرک در عین حرکت

ملاصدرا-صدرالدین محمد قوامی شیرازی(صَدراُلمُتألهیّن) فیلسوف ایرانی و بنیان‌گذار حکمت متعالیه است که حدود ۵ قرن پیش، در سده دهم و یازدهم هجری قمری می‌زیست.وی تعلیمات حکمت «اشراق» و «مشا» و آراء صدرالدین قونوی و محی‌الدین عربی و.. را بر پایه‌های برهانی استوار کرد.
ملا صدرا اتحاد عقل و عاقل و معقول، اصالت وجود، اعتباریت ماهیت و حرکت جوهری را بر سر زبانها انداخت. بعدها این پرسش پیش آمد که آیا «با نردبان حرکت جوهری ماده می‌تواند به عالم معنا صعود کند و از جهان شهود پا به جهان غیب بگذارد»؟

خَیاّم که خیمه‌های حکمت می‌دوخت

خَیاّم که خیمه‌های حکمت می‌دوخت

این بحث به عُمَر خَیام می‌پردازد. رندی که با کوزه‌گر دهر، که جام لطیف می‌سازد و بر زمین می‌زندش، چون و چرا می‌کرد. به لحاظ تاریخ علم، تاریخ فکر و تاریخ ادبیات، شناخت خَیاّم که خیمه‌های حکمت می‌دوخت، ضروری است. در سروده‌های خیام، ایمان و شک، اطاعت و عصیان و لحظه و ابدیت در مواجهه با یکدیگر قرار می‌‌گیرند و او دنیا را به سان تصاویری پی‌‌درپی می‌‌بیند که گِرد فانوس خیال، چندی پدیدار می‌‌شوند و سپس در صندوق عام ناپدید می‌شوند.

فَکت و افسانه و هنر در تاریخ بیهقی

فَکت و افسانه و هنر در تاریخ بیهقی

می‌خواهم که دادِ این تاریخ را به تمامی بدهم و گرد زوایا و خبایا برگردم تا هیچ از احوال پوشیده نماند. غرض من آن است که تاریخ پایه‌ای بنویسم و بنائی بزرگ افراشته گردانم چنان‌که ذکر آن تا آخر روزگار باقی ماند.
این بحث به «تاریخ بیهقی» - ترکیب بدیعی از اندیشه تاریخی و نثر پارسی - اشاره دارد که ۵۰ سال تاریخ عصر سلجوقی و غزنوی را به تصویر کشید. نویسنده‌‌اش «ابوالفضل بیهقی» آن را «دیبای خسروانی» نامیده‌است. او تاریخ خود را -درعین حقیقت‌پژوهی و نمایش حقایق - بصورت رمانی بسیار گیرا نگاشته‌است.

فرضیه نسبی
مقاله دکتر تقی ارانی، شهریور ۱۳۱۳

فرضیه نسبی</BR>مقاله دکتر تقی ارانی، شهریور ۱۳۱۳

مقاله فرضیه نسبی را دکتر تقی ارانی شهریور ۱۳۱۳ نوشته است. دکتر تقی ارانی در مقدمه مقاله می‌نویسد فرضیه نسبی بیش از آنچه مستحق بوده اشتهار یافته است و در علم امروز مطلب مهمتر لز قبیل تئوری کواتت‌ها و مدل اتمها زیاد است...این فرضیه یک جنبه اجتماعی و عمومی دارد و طبقات ارنجاعی آنرا بطرز غلط بحث نموده مانند همیشه بنفع خود تفسیر می‌کنند... شایان ذکر است که این نظریه و هیچ نظریه علمی دیگر دارای اهمیت عظیم مافوق درک بشر نمی‌باشد.

میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
International Covenant on Economic, Social and Cultural Rights 

میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی

این میثاق در ۱۶ دسامبر ۱۹۶۶ به تصویب سازمان ملل متحد رسید و مجلس شورای ملی ایران هم ۱۷ اردیبهشت ۱۳۵۴ آن را تصویب کرد. با توجه به این که بر طبق اصولی که در منشور ملل متحد اعلام گردیده است شناسایی حیثیت ذاتی و حقوق یکسان و غیرقابل انتقال کلیه اعضای خانواده بشر مبنای آزادی، عدالت و صلح در جهان است.
با اذعان به این که حقوق مذکور فوق ناشی از حیثیت ذاتی شخص انسان است... و ... (...) کشورهای طرف این میثاق با مواد زیر موافقت دارند...