گاهشُماری ایرانی
گاهشُماری، دانشی است که به تعیین و محاسبه زمان میپردازد
سلامی چو بوی خوش آشنایی
بدان مردم دیدهٔ روشنایی
درودی چو نور دل پارسایان
بدان شمع خلوتگه پارسایی
1) از گذشتههای دور مردم بدوی که زندگی را از طریق شکار پیش میبردند متوجه بازگشت موسمی بعضی از امور عادی طبیعی شدند، که از سالی به سال دیگر، بترتیب ثابتی تکرار میشود. همین امر منشاء تشخیص فصلها یا موسمها بود. مانند موسم شکوفه، موسم گل، موسم بهار، موسم برداشت میوه، موسم پاییز، موسم جفتگیری پرندگان و از این قبیل. ابتدايیترین نوع تقویمهای سالیانه مرکب از دورههایی از چنین موسمها است.
2) تاریخ تقویم از زمانی شروع میشود که انسان به حال ماندگاری به زراعت پرداخت و متوجه شد که موسم بذرافشانی به فواصل منظم همه ساله باز میگردد. آغاز تقویم با شروع دوره تاریخی و زندگی اجتماعی و کشاورزی بشر و نیاز او برای تعیین زمانبندی کشاورزی است.
3) برای قشقاییها، بختیاریها و دیگرانی که کوچ میکردند، به تجربه معلوم شده بود که وقتی ۴۵ روز از پاییز میگذرد، گرما میشکند، هوا رو به سرما میرود و وقت این است که از سردسیر به گرمسیر کوچ کنند. ملاک ۴۵ بود. حرکت پرندگان مهاجر هم برایشان ملاک بود. از این طریق هم میفهمیدند که چه وقت حرکت کنند.
4) گاهشُماری، اساساً نیازِ زیستیِ مردمانِ اسکان یافتۀ شهری است که بتوانند فصل، و ماهِ کاشت و داشت و برداشتِ محصولِ خود را مشخص کنند، روستانشینان اما پیش از عصر صَنعت و علم، با گاهشُماری آنطور که باید و شاید، آشنا نبودند. نمیتوانستند به دقت نوروز (اولِ فروردین)، یا اولِ پائیز (یکمِ مهر) را تعیین کنند.
5) از نخستین پیشرفتهایی که در محاسبه زمان حاصل شد توجه به گردش ماه بود. به ماه در حالت بدر و هلال هم توجه میشد. جدا از این، عدهای از مردم مستقل از یکدیگر ستارگانی چون شعرای یمانی، زحل و ثریا را رصد میکردند، شاید به نتایج بهتری برسند. در گذشتههای دور، انسانهای اولیه تقویمی را ابداع کردند که مبنا و اساس آن حالتهای مختلف کره ماه و گردش شب و روز بود.
6) بعدها گاهشُماری و تقویمهای گونهگون بر سر زبانها افتاد که در خِلال بحث به برخی از آنها اشاره میشود. تقویمهای سلوکی، بابلی، قیصری، یولنانی، رومی، چینی، ژاپنی، هندی، زرتشتی، اوستایی، یزدگردی، تقویم گرگوری، تقویم جلالی، تقویم جمهوری / انقلاب فرانسه...، گاهشُماریهای یهودی، هجری خورشیدی، هجری قمری... مصری، مصریان باستان با درنظرگرفتن موسم طغیان رود نیل، دریافت نظم مشخص طغیان نیل، همچنین طلوع منظم ستاره شعری (شعرای یمانی) از آن به عنوان معیاری برای گذشت زمان استفاده میکردند.
7) سابقه پیدایش نظامهای گاهشُماری به هزاران سال قبل مربوط است. گاهشُماری به سومریان (در جنوبِ عراق و در همسایگیِ ایلامیها درخوزستان) میرسد، که پنج هزاروسیصد سال پیش خط را درشهرِ اوروک URUK کشف کردند، و جهتِ تنظیمِ امورِ زراعی خود و موارد دیگر...، به تقویمِ خورشیدی و زمان سنجی نیاز داشتند. سومِر، نخستین تمدّن شهری در منطقهٔ تاریخی جنوب میانرودان، جنوب عراق امروزی، بود که آن را نخستین تمدن در جهان همراه با مصر باستان مینامند.
8) به گواه اوستا و شاهنامه، نخستین دودمان پادشاهی ایران(پیشدادیان) اولین حکومتی بودند که از تقویم استفاده کردند. پیشداد به معنای نخستین قانونگذار، لقب هوشنگ اولین پادشاه این دودمان است که پیش از کیانیان، حکمرانی میکردند.
9) ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه عن القرون الخالیه (که در آن از تمدنهای اقوام کهن، تقویمها و ویژگیهایشان بحث میشود)، آوردهاست که پیشدادیان اولین حکومتی بودند که تقویم را ابداع و از آن در جریان امور کشور استفاده کردهاند. [منظور بیرونی از قرون، نه سدهها، بلکه «ملتها» است].
10) سیر تحولی گاهشُماری ایرانی به بیش از چهارهزار سال پیش بازمیگردد و یکی از پیچیدهترین و بحثانگیزترین مباحث ایرانشناسی است.
11) کتیبههای باستانی که در این زمینه، در بینالنهرین بهدست آمده، به دوران فرمانروایی هخامنشیان (وارثانِ تمدنِ ایلامی درجنوبِ ایرانِ) و کاسیان اشاره دارند. کاسان در فاصله سدههای ۱۲ تا ۱۶ پیش از میلاد بر بابل فرمانروا بودند.
12) در تاریخ ایران باستان یافتههایی از گاهشُماری میترایی هم در دسترس است که مربوط به قبل از هخامنشیان است. گمان میرود در ایران باستان در قسمتهای مرکزی و شمال غربی ایران گاهشُماری مغان هم رایج بودهاست.
13) گاهشُماری بِهیزَکی یا گاهشُماری ویهیژَکیک، نیز یکی از انواع گاهشُماریها در ایران باستان بودهاست. در زمان هخامنشیان گاهشُماری پارسی قدیم در قسمتهای جنوب غربی ایران مرسوم بود.
14) کتیبههای باقیمانده از داریوش بزرگ در کوه بیستون در کرمانشاه ما را از تقویم رسمی امپراتوری ایران و چگونگی اصول زمانسنجی در آن روزگار آگاه میسازد.
15) در میانههای دوران حکومت هخامنشیان، گاهشُماری اوستایی کاربرد داشت. بویژه پس از پادشاهی داریوش. از گاهشُماری اوستایی نو هم صحبت شده، اما تاریخ رواج آن مشخص نیست. گویا این تقویم به ابتکار پارسیان و در اواخر دورهٔ هخامنشی به وجود آمدهاست.
16) بر اساس متون گِلی تخت جمشید احتمال داده میشود که آغاز سلطنت هر پادشاهی، مبدأ تاریخی هر دوره گاهشُماری محسوب میشدهاست.
17) بعد از شکلگیری حکومت هخامنشیان، گاهشُماری زرتشتی رسمیت یافت، اما در پیامد حمله اسکندر که منجر به سقوط شاهنشاهی هخامنشی و تسلط یونانیان بر ایران شد، سلوکیان بر سر کار آمدند و با رواج گاهشُماری یونانی در ایران، گاهشُماری زرتشتی از رسمیت افتاد.
19) در دوره اشکانیان، آغاز پادشاهی، آغاز گاهشُماری بود و حتی پادشاهان اشکانی، آن را برای تاریخگذاری اسناد رسمی و سکههای خود به کار میبردند.
20) در دوره ساسانی، گاهشُماری زرتشتی و گاهشُماری یزدگردی رواج یافت که از روز به تخت نشستن یزدگرد سوم آغاز میشد. اگرچه پس از آن شاه زرتشتی بر کشور ایران فرمانروایی نداشت، اما این سالشمار بعدها نیز دوام یافت.
21) گاهشمار یزدگردی ادامهٔ گاهشُماری ساسانی بود. بر روی سکههای ساسانی نشانههایی از کاربرد این گاهشُماری هست؛ و حتی کتیبهٔ گنبد کاووس در تاریخ ۳۹۷ قمری بر اساس گاهشُماری یزدگردی زمانگذاری شدهاست. در گاهشُماری یزدگردی ماههای ایرانی به نام امشاسپندان و دیگر ایزدان مینوی برگزیده شدهاست.
22) با هجوم اعراب به ایران زمین، برای سده ها گاهشُماری قمری در کنار گاهشُماری خورشیدی کاربرد داشت. بعدها با توجه به نیاز اجتماعی و اقتصادی جامعه و همچنین پیشرفت علوم، دانشمندان ایرانی دست به مطالعه و اصلاح گاهشُماری زدند که در همین بحث به آن اشاره میکنم. در گاهشماری ایرانی، سلجوقیان نقش مهمی داشتند.
23) سلجوقیان از سرزمین مادری خود یعنی اِستِپهای آسیای مرکزی به خراسان حمله کردند و سپس وارد بخش مرکزی ایران شدند و پس از آن با پیروزی بر امپراتوری بیزانس در نبرد مَلازگرد، آناتولی را تصرف کردند.
24) جلالالدوله...ملکشاه سلجوقی (۴۶۵ تا ۴۸۵ هجری قمری)، پسر آلپ ارسلان، فاتح آناتولی بود و امپراتوری بیزانس را از آسیای صغیر بیرون راند. ملکشاه سلجوقی به دنبال پیروزی پدرش، یکی از بزرگترین امپراتوریهای تاریخ ایران را بر عهده داشت. ماندگارترین میراث وی، که به بحث ما مربوط میشود، تنظیم تقویم جلالی است که به نام او و توسط گروهی از ریاضیدانان برجستهٔ آن زمان انجام گرفت.
25) وی با مشورت خواجه نظامالملک، جمعی از برترین ریاضیدانان و منجمان از جمله حکیم عمر خیام، ابوعباس لوکری، ابوحاتم مظفر اسفزاری، محمد بن احمد معموری، میمون بن نجیب واسطی، ابن کوشک بیهقی مباهی و در رأس آنان ابوالفتح عبدالرحمان منصور خازنی را گردهم آورد و نهایتا گاهشُماری جدید (تقویم جلالی) تدوین شد که گفته میشود بسیار دقیق است.
26) کار تدوین این تقویم همانطور که گفتم در دورهٔ جلالالدین ملکشاه سلجوقی با فرمان خواجه نظامالملک صورت گرفت و محل رصد آن شهرهای اصفهان (پایتخت سلجوقیان)، ری و نیشابور ذکر شدهاست.
27) دانشمندان ایرانی با ارائه گاهشُماری جلالی، که بیشترین دقت ممکن برای سازگاری گاهشُماری قراردادی با سال طبیعی را دارا است، گام بزرگی در این راستا برداشتند. سعدی در این شعر به ماه جلالی اشاره کردهاست:
28) عمر خَیاّم در اصفهان به رصد ستارگان مشغول شد و توانست طول سال را با دقت بسیاری به دست آورَد. نوروز مهمترین ویژگی گاهشمار مزبور است. کاری که عمر خیام و ساسر ریاضیدانان همعصر وی، اسامیشان را تکرار مینم: ابوحاتم مظفر اسفزاری، ابوالعباس لوکری، محمد بن احمد معموری، میمون بن نجیب واسطی، ابن کوشک بیهقی مباهی و در رأس آنان ابوالفتح عبدالرحمان منصور خازنی، به سرانجام رساندند چسباندن نقطه آغاز بهار به آغاز ماه فروردین بود. هیچ کس تا آنزمان نتوانسته بود چنین کار مهمی انجام دهد. گاهنامه جلالی دقتی به مراتب بالاتر از گاهشُماری میلادی دارد. مدار گردش کرهٔ زمین به دور خورشید تا ۱۶ رقم اعشار محاسبه شده بود.
29) تفاوت اصلی این گاهشُماری با نمونههای قبلی خود درایران، محاسبه دقیق کبیسه یا اصطلاحا کبیسهگیریست. کَبیسهگیری به تعداد روز یا روزهایی گفته میشود که برای رفع نقصان سالهای عمومی (تأخیر بهعلت تجمیع کسر چند سال) از مقدار واقعی آن یا رفع نقصان سالهای خاص نسبت به سالهای دیگر، بر سال معینی میافزایند. سال کبیسه سالی است که مقدار نقصان بر آن افزوده شده باشد. به سالهای غیر کبیسه سال عادی گفته میشود. کبیسه، برگرفته از سریانی و بهمعنی پُر کردن چاه از خاک است.
30) در تقویم جلالی روز اول سال طوری تنظیم شده که با اعتدال بهاری همگام شود. آخرین زیجِ عَهدِ سُنت (پیش از نیوتن -لابنیتس، و عصرِ صنعت) زیج و تقویم اولوغ بیگ، نوۀ امیرتیمورِکورکانی است. چون درسمرقند با همراهیِ غیاث الدین جمشید کاشانی توانستند عددِ پی (π) را تا شانزده رقم بعد از اعشار، محاسبه کنند، زیجِ اولوغ بیگ، از تقویمِ جلالی هم دقیقتر است.
31) در گاهشمار ایرانی خَیاّم، سال وقتی آغاز میشود که خورشید به نقطه دقیقی در آسمان میرسد. این نقطه محل برخورد صفحه مسیر حرکت ظاهری سالانه خورشید با استوای زمین است. (نقطه هموگان یا اعتدال بهاری).
32) وقتی خورشید به آنجا میرسد یعنی لحظه تحویل سال، شب و روز یکسان میشود. بماند که این نقطه هموگان (اعتدال بهاری) ثابت نیست و سالانه کمی بسوی خورشید حرکت میکند که بحثی دیگر میطلبد.
33) تقویم میلادی، گاهشماری با ریشهٔ مسیحی، فوریهٔ ۱۵۸۲ از سوی پاپ گریگوری سیزدهم پذیرفته شد و از آن پس گاهشماری گریگوری (گِرِگوری) نام گرفت. گاهشمار مزبور هم خورشیدی است اما شروعش نه آغاز بهار، بلکه نقطه قراردادی نیمه شب در ۳۱ دسامبر است.
34) تقویم میلادی هر ۳۳۲۰ سال یک روز خطا دارد، اما گاهشُماری که خَیاّم و دوستانش مبتکر آن بودند، هر ۱۰ هزار سال یک بار، دچار یک ثانیه خطا میشود. انجام این محاسبات دقیق در آن زمان، بدون استفاده از کامپیوتر و ابزارهای پیشرفته، واقعا یک شاهکار است.
35) گاهشماری کنونی ایران بر پایه گاهشمار جلالی است که در سال ۱۳۰۴ خورشیدی به همت سیدحسن تقیزاده، محمدعلی فروغی و جلال همایی، در مجلس شورای ملی پذیرفته شد. در این گاهشمار، شش ماه اول ۳۱ روز دارند، پنج ماه دیگر هر یک ۳۰ روز و واپسین ماه ۲۹ و گاه ۳۰ روز.
36) اینگونه تقسیم سال، به ماههایی با طولهای گوناگون سازگاری کامل دارد، با این واقعیت که فصلهای اختر شناختی درازای یکسانی ندارند. بهار و تابستان از پاییز و زمستان درازتر هستند.
37) ابتکار تغییر گاهشمار رسمی کشور از هجری قمری به هجری شمسی را نخستین بار میرزا عبدالحسین وحیدالملک شیبانی، نماینده دور دوم مجلس شورای ملی پیشنهاد نمود. گاهشُماری هجری خورشیدی را هم نخستین بار میرزا عبدالغفارخان نجمالدوله اصفهانی (معلم ریاضیات مدرسه دارالفنون) با توجه به گاهشُماری جلالی استخراج کرد.
38) تقویم هجری خورشیدی که آمیزهای از تقویم جلالی و تقویم یزدگردی است، حدود صدسال است که به عنوان تقویم رسمی کشور شناخته میشود.
تقویم جلالی به سال ۱۲۶۴ خورشیدی رایج بود و در سال ۱۲۸۹ خورشیدی در زمان مشروطیت تقویم ملی ایران شد. گاهشُماری جلالی تا پیش از مشروطه در ایران رسمیت نداشت.
39) بعد از گذشت حدوداً ۹۰۰ سال از اولین تدوین تقویم جلالی، با تصویب مجلس شورای ملی در ۱۱ فروردین ۱۳۰۴، گاهشُماری هجری خورشیدی تغییراتی کرد. (به عنوان مثال تعداد روزهای هر ماه از حالت نامنظم داشتن ۲۹ الی ۳۲ روز درآمد) و این ویرایش به عنوان تقویم رسمی کشور اعلام شد و تا به امروز در ایران استفاده میشود.
40) گاهشُماری هجری خورشیدی حسابی، نوعی گاهشُماری بر اساس الگوریتمی است که برای محاسبه دقیق آغاز، تقسیمات و کبیسهگیری گاهشُماری جلالی تدوین میشود.
41) یکی از گاهشُماریهای هجری خورشیدی حسابی توسط احمد بیرشک ارائه شدهاست و در کنار گاهشُماری رسمی ایران مشهور بوده و بعلت خطی بودن کاربرد آن آسانتر است. این تقویم با توجه به زیردورهها و دورههای میانی تقویم جلالی و تکمیل آن ایجاد شدهاست.
42) به گاهشُماری بهائی هم اشاره کنم که با قدمتی کمتر از دویست سال، از جدیدترین گاهشمارهای رایج بهشمار میرود. تقویم بدیع یا تقویم بهائی توسط سید علی محمد باب (مؤسس دیانت بابی) در کتاب بیان تدوین شدهاست و بعدها توسط بهاءالله مورد تأیید و به عنوان تقویم بهائی معرفی شد. دور بهائی از اظهار امر سید علی محمد باب در سال ۱۸۴۴ میلادی آغاز شدهاست. تحویل سال و شروع سال در این تقویم مطابق با نوروز ایرانی است.
43) اضافه کنم که نام دوازده ماه تقویم خورشیدی در ایران، اسامی باستانی ساسانی امشاسپندان و دیگر ایزدان کیش زرتشتی است. اَمِشاسْپَندان یا اَمِشَه سْپَنتَه جمع امشاسپند است. امشاسپندان از صفات اهورامزدا هستند. چنین به نظر میرسد که اینها تجریدهایی تشخصیافته باشند. اما آنها چیزی بیش از مفاهیمی مجرد بودهاند، چرا که زرتشت آنان را محترم میشمردهاست.
44) ۲۴ اسفند ۱۳۵۴ در پی جلسهٔ مشترک مجلس شورای ملی و مجلس سنا، گاهشُماری شاهنشاهی به عنوان تقویم رسمی ایران اعلام شد و گفتند مبدأ تاریخی آن سال تشکیل حکومت هخامنشی توسط کوروش است. تا پیش از آن، گاهشُماری هجری خورشیدی تقویم رسمی کشور بود. در واقع مبدأ تقویم خورشیدی از هجرت پیامبر اسلام به تاریخ تاجگذاری کوروش بزرگ تغییر یافت.
45) فرض شده (فرض شده!) که ۲۵۰۰ سال بعد از تشکیل حکومت هخامنشی توسط کوروش، سال به تخت نشستن محمد رضا شاه پهلوی یعنی ۱۳۲۰ باشد. طبق این تقویم سال ۱۳۵۵ هجری خورشیدی، برابر با سال ۲۵۳۵ پادشاهی بوده است.
46) در برگزیدن گاهشُماری شاهنشاهی، شجاعالدین شفا (معاون دربار شاهنشاهی)، هادی هدایتی (معاون اجرایی نخستوزیر) و خسرو بهروز (معاون برنامه سازمان برنامه و رئیس دفتر انفورماتیک) نقش داشتند.
47) شهریور ۱۳۵۷ خورشیدی در جریان ماههای منتهی به انقلاب، جعفر شریفامامی در راستای تشکیل «دولت آشتی ملی» در نخستین روز نخستوزیریاش طی بخشنامهای، دوباره تقویم ایران را از شاهنشاهی به هجری خورشیدی تغییر داد.

http://www.hamneshinbahar.net
برای ارسال این مطلب به فیسبوک، آیکون زیر را کلیک کنید:facebook